آیا ائمه اطهار علیهم السلام از تمام انبیاء به جز پیامبراکرم(ص) برترند؟ در مکتب تشیع و در آموزه های دینی ما پیامبران و اولیای الاهی و امامان شیعه مقام و منزلت مشخصی دارند و برتری امام معصوم (ع) بر همه پیامبران، غیر از حضرت پیامبر اکرم (ص) قابل اثبات است که در این جا به بعضی از این دلیل ها اشاره می کنیم: 1. منصب امامت بر منصب نبوت برتری دارد قرآن کریم در شأن حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: "وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ".( بقره، 124) علامه طباطبائی در تفسیر این آیه می فرماید: حضرت ابراهیم (ع) در اواخر عمر شریفش بعد از پیروزی در امتحان های مختلف و سنگین به مقام امامت رسید، در حالی که قبل از این، جایگاه رسالت را در اختیار داشت، ولی در عین حال ظرفیت پذیرش مقام امامت را نداشت. (موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 405، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1374 ش.) 2. امام (ع) هدایت کننده ای است که با امری ملکوتی که در اختیار دارد هدایت می کند، و امامت از نظر باطن یک نحوه ولایتی است که امام (ع) در اعمال مردم دارد، و هدایتش؛ مانند هدایت انبیا و رسولان و مؤمنان صرف راهنمائی از طریق نصیحت و موعظه حسنه نیست، بلکه هدایت امام (ع) گرفتن دست خلق و به راه راست رساندن است.( همان، ص 411.) 3. حضرت عیسی که از پیامبران اولوالعزم و دارای مقام نبوت است، هنگام ظهور امام زمان (ع) ظاهر خواهد شد و به آن حضرت اقتدا می کند.( مجلسی، بحارالأنوار، ترجمه دوانی، ص 167، انتشارات دارالکتب اسلامیة، چاپ 28، تهران، 1378ش.) در توضیح این مطلب باید گفت که به حسب موازین کتاب و سنت، و قواعد حکمت متعالیه و اصول معارف عرفانیه که در حقیقت همان شرح و تفسیر بطون و اسرار کتاب و سنت هستند، صحیح است که انسانی به حقائق و دقائق اسماءالله تعالی متصف باشد، ولی دارای مقام نبوت که منصب تشریعی است نباشد، و در غیر این منصب از جهات دیگر بر نبی مقدم و راهنمای او باشد؛ مانند کسی که دارای منصب قضاوت است و حکم او نافذ است، ولی جایگاه او عرضی و زوال پذیر است، اما ممکن است در کنار او شخص دیگری باشد که دارای مقام قضاوت نباشد، ولی اعلم و افضل از او باشد. بنابراین، هر چند حضرت عیسی (ع) به حسب ولایت تشریعی افضل است، ولی حضرت مهدی (ع) در ولایت تکوینی افضل است و از این جهت بر پیامبران حتی حضرت عیسی که یکی از پیامبران اولوالعزم است برتری دارد.( حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 84، چاپ دوم، انتشارات قیام، قم.) شاهد این مطلب پیروی موسای پیامبر (ع) از خضر است که در چند آیه از قرآن کریم بیان شده است. در این آیات آمده است که موسای صاحب شریعت که مقام رسالت و امامت را دارا بود و کلیم الله نیز بود، از عبدی از عباد الاهی که معلم به علم لدنی بود و صاحب کتاب و شریعتی نبود (حضرت خضر) درخواست می کند که او را به همراهی خودش بپذیرد و آنچه را که خودش می داند به او تعلیم دهد، و خضر به موسی خطاب می کند که شما هرگز تحمل همراهی مرا نداری، بلکه با خطابی شدیدتر به او می گوید مگر نگفتم تو نمی توانی با من همراه شوی و در نتیجه خطاب شدیدتر از آن این که به موسی (ع) گفت: دیگر بیش از این نمی توانی با من همراه باشی.( کهف،60 الی 82) 4. امام باقر(ع) فرمود: اسم اعظم 73 حرف است.ودر پیش آصف بن برخیا یک حرفش بود که با به کار بردن همان یک حرف در یک لحظه تخت بلقیس را آورد، و پیش ما (امامان) 72 حرف از اسم اعظم هست.( اصول کافی،ج1، ص 230، حدیث 1) و نیز نقل شده اسم اعظم الاهی هفتاد و سه حرف است که (آصف بن برخیا)یک حرف آن را، حضرت عیسی (ع) دو حرف، حضرت موسی چهار حرف، حضرت ابراهیم (ع) هشت حرف، نوح (ع) پانزده حرف،حضرت آدم (ع) بیست و پنج حرف و حضرت محمد (ع) هفتاد و دو حرف را در اختیار داشتند و همچنین به امامان بعد از پیامبر اعظم (ع) نیز همان هفتاد و دو حرف داده شد. 5. تمام وسائلی که پیغمبران در دست داشتند؛ از جمله عصای موسی در دست امامان شیعه قرار گرفت و اکنون در دست امام زمان (ع) قرار دارد.( کلینی، اصول کافی، ترجمه، کمره ای، ج 2، ص 215، چاپ چهارم، انتشارات اسوه، قم، 1379ش.) 6. همه آنچه را که پیامبر اعظم (ص) داشت، امام معصوم (ع) نیز دارد مگر این که امام نبی نیست. نبی مکرم اسلام (ص) خطاب به حضرت علی (ع) می فرماید: "آنچه را که من می بینم تو هم می بینی و آنچه را که من می شنوم تو هم می شنوی، مگر این که تو نبی نیستی)(سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 192، خطبه قاصعه ؛حسن زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص80، چاپ دوم، انتشارات قیام، قم.) امام حسن (ع) می فرماید: "احدی از پیشینیان یعنی انبیا و اوصیا و اولیا بر امام (ع) در هیچ فضیلتی سبقت نگرفته اند، مگر به فضل نبوت".(مسعودی، مروج الذهب، ج 1، ص 341) 7.جهت دیگر افضلیت ائمه علیهم السلام آیه مباهله است.( سوره آل عمران (3): آیه 61.)وقتی امیرالمؤمنین نفس رسول الله صلی الله علیه وآله باشد و رسول الله از دیگر پیامبران الاهی برتر باشد ناگزیر امیرالمؤمنین از دیگر پیامبران الاهی افضل خواهند بود. 8.در قرآن مجید موارد بسیاری نسبت به انبیای سلف داریم که به لحاظ عصمت آنان که از خود قرآن استفاده می شود همه این موارد را بر ترک اولی حمل می کنیم. اما از ائمه علیهم السلام ترک اولایی صادر نشده است. اگر ترک اولایی صادر شده بود، دشمنانشان آن را بزرگ می کردند و از آن، داستان هایی می ساختند. بنابراین، همان گونه که رسول اکرم (ص) از تمام پیامبران برتر است، امامان معصوم (ع) شیعه نیز از تمام پیامبران جز پیامبر خاتم (ص) برترند. پس به جاست که ما بگوییم: فَبَلَغَ اللَّهُ بِکُمْ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمِینَ، وَ أَعْلَی مَنَازِلِ الْمُقَرَّبِینَ، وَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلِینَ; پس خداوند شما را به شریف ترین جایگاه بزرگواران، والاترین مرتبه های مقرّبان و بالاترین درجه های رسولانش رساند.
آیا ائمه اطهار علیهم السلام از تمام انبیاء به جز پیامبراکرم(ص) برترند؟
در مکتب تشیع و در آموزه های دینی ما پیامبران و اولیای الاهی و امامان شیعه مقام و منزلت مشخصی دارند و برتری امام معصوم (ع) بر همه پیامبران، غیر از حضرت پیامبر اکرم (ص) قابل اثبات است که در این جا به بعضی از این دلیل ها اشاره می کنیم:
1. منصب امامت بر منصب نبوت برتری دارد قرآن کریم در شأن حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: "وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ".( بقره، 124)
علامه طباطبائی در تفسیر این آیه می فرماید: حضرت ابراهیم (ع) در اواخر عمر شریفش بعد از پیروزی در امتحان های مختلف و سنگین به مقام امامت رسید، در حالی که قبل از این، جایگاه رسالت را در اختیار داشت، ولی در عین حال ظرفیت پذیرش مقام امامت را نداشت. (موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 405، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1374 ش.)
2. امام (ع) هدایت کننده ای است که با امری ملکوتی که در اختیار دارد هدایت می کند، و امامت از نظر باطن یک نحوه ولایتی است که امام (ع) در اعمال مردم دارد، و هدایتش؛ مانند هدایت انبیا و رسولان و مؤمنان صرف راهنمائی از طریق نصیحت و موعظه حسنه نیست، بلکه هدایت امام (ع) گرفتن دست خلق و به راه راست رساندن است.( همان، ص 411.)
3. حضرت عیسی که از پیامبران اولوالعزم و دارای مقام نبوت است، هنگام ظهور امام زمان (ع) ظاهر خواهد شد و به آن حضرت اقتدا می کند.( مجلسی، بحارالأنوار، ترجمه دوانی، ص 167، انتشارات دارالکتب اسلامیة، چاپ 28، تهران، 1378ش.)
در توضیح این مطلب باید گفت که به حسب موازین کتاب و سنت، و قواعد حکمت متعالیه و اصول معارف عرفانیه که در حقیقت همان شرح و تفسیر بطون و اسرار کتاب و سنت هستند، صحیح است که انسانی به حقائق و دقائق اسماءالله تعالی متصف باشد، ولی دارای مقام نبوت که منصب تشریعی است نباشد، و در غیر این منصب از جهات دیگر بر نبی مقدم و راهنمای او باشد؛ مانند کسی که دارای منصب قضاوت است و حکم او نافذ است، ولی جایگاه او عرضی و زوال پذیر است، اما ممکن است در کنار او شخص دیگری باشد که دارای مقام قضاوت نباشد، ولی اعلم و افضل از او باشد. بنابراین، هر چند حضرت عیسی (ع) به حسب ولایت تشریعی افضل است، ولی حضرت مهدی (ع) در ولایت تکوینی افضل است و از این جهت بر پیامبران حتی حضرت عیسی که یکی از پیامبران اولوالعزم است برتری دارد.( حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 84، چاپ دوم، انتشارات قیام، قم.) شاهد این مطلب پیروی موسای پیامبر (ع) از خضر است که در چند آیه از قرآن کریم بیان شده است. در این آیات آمده است که موسای صاحب شریعت که مقام رسالت و امامت را دارا بود و کلیم الله نیز بود، از عبدی از عباد الاهی که معلم به علم لدنی بود و صاحب کتاب و شریعتی نبود (حضرت خضر) درخواست می کند که او را به همراهی خودش بپذیرد و آنچه را که خودش می داند به او تعلیم دهد، و خضر به موسی خطاب می کند که شما هرگز تحمل همراهی مرا نداری، بلکه با خطابی شدیدتر به او می گوید مگر نگفتم تو نمی توانی با من همراه شوی و در نتیجه خطاب شدیدتر از آن این که به موسی (ع) گفت: دیگر بیش از این نمی توانی با من همراه باشی.( کهف،60 الی 82)
4. امام باقر(ع) فرمود: اسم اعظم 73 حرف است.ودر پیش آصف بن برخیا یک حرفش بود که با به کار بردن همان یک حرف در یک لحظه تخت بلقیس را آورد، و پیش ما (امامان) 72 حرف از اسم اعظم هست.( اصول کافی،ج1، ص 230، حدیث 1) و نیز نقل شده اسم اعظم الاهی هفتاد و سه حرف است که (آصف بن برخیا)یک حرف آن را، حضرت عیسی (ع) دو حرف، حضرت موسی چهار حرف، حضرت ابراهیم (ع) هشت حرف، نوح (ع) پانزده حرف،حضرت آدم (ع) بیست و پنج حرف و حضرت محمد (ع) هفتاد و دو حرف را در اختیار داشتند و همچنین به امامان بعد از پیامبر اعظم (ع) نیز همان هفتاد و دو حرف داده شد.
5. تمام وسائلی که پیغمبران در دست داشتند؛ از جمله عصای موسی در دست امامان شیعه قرار گرفت و اکنون در دست امام زمان (ع) قرار دارد.( کلینی، اصول کافی، ترجمه، کمره ای، ج 2، ص 215، چاپ چهارم، انتشارات اسوه، قم، 1379ش.)
6. همه آنچه را که پیامبر اعظم (ص) داشت، امام معصوم (ع) نیز دارد مگر این که امام نبی نیست. نبی مکرم اسلام (ص) خطاب به حضرت علی (ع) می فرماید: "آنچه را که من می بینم تو هم می بینی و آنچه را که من می شنوم تو هم می شنوی، مگر این که تو نبی نیستی)(سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 192، خطبه قاصعه ؛حسن زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص80، چاپ دوم، انتشارات قیام، قم.) امام حسن (ع) می فرماید: "احدی از پیشینیان یعنی انبیا و اوصیا و اولیا بر امام (ع) در هیچ فضیلتی سبقت نگرفته اند، مگر به فضل نبوت".(مسعودی، مروج الذهب، ج 1، ص 341)
7.جهت دیگر افضلیت ائمه علیهم السلام آیه مباهله است.( سوره آل عمران (3): آیه 61.)وقتی امیرالمؤمنین نفس رسول الله صلی الله علیه وآله باشد و رسول الله از دیگر پیامبران الاهی برتر باشد ناگزیر امیرالمؤمنین از دیگر پیامبران الاهی افضل خواهند بود.
8.در قرآن مجید موارد بسیاری نسبت به انبیای سلف داریم که به لحاظ عصمت آنان که از خود قرآن استفاده می شود همه این موارد را بر ترک اولی حمل می کنیم. اما از ائمه علیهم السلام ترک اولایی صادر نشده است. اگر ترک اولایی صادر شده بود، دشمنانشان آن را بزرگ می کردند و از آن، داستان هایی می ساختند.
بنابراین، همان گونه که رسول اکرم (ص) از تمام پیامبران برتر است، امامان معصوم (ع) شیعه نیز از تمام پیامبران جز پیامبر خاتم (ص) برترند. پس به جاست که ما بگوییم:
فَبَلَغَ اللَّهُ بِکُمْ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمِینَ، وَ أَعْلَی مَنَازِلِ الْمُقَرَّبِینَ، وَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلِینَ;
پس خداوند شما را به شریف ترین جایگاه بزرگواران، والاترین مرتبه های مقرّبان و بالاترین درجه های رسولانش رساند.
- [سایر] آیا مقام عصمت، به پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) اختصاص دارد؟ چرا؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ائمّه اطهار(علیهم السلام) از لحاظ معرفت به خدا، از پیامبران الهی(علیهم السلام) به جز پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بالاتر هستند؟
- [سایر] احادیثی از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در مورد حضرت عیسی(ع) میخواهم؟
- [سایر] صحت گفتار پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) از نظر عقلی چه بوده است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مرسوم است بعد از نمازها به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) سلام می دهند، آیا برای این عمل مدرکی وجود دارد؟
- [سایر] روش برخورد پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) با کفار و معاندین که در قرآن ذکر شده، چگونه بوده است؟
- [سایر] چرا در بین اهلبیت پیامبر اکرم(ص)، به حضرت زهرا و حضرت رضا(ع) بضعه النبی «پاره تن رسول الله» می گویند؟
- [سایر] دیدگاه علامه مجلسی در مورد حضور پیامبراکرم(ص)و ائمه اطهار(ع) در هنگام مرگ مؤمنان چیست؟
- [سایر] چرا در سیره و روش زندگی پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به حسب ظاهر تعارض و تناقض وجود دارد؟
- [آیت الله بهجت] خوردن تربت رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و ائمه علیهم السّلام ، همانند تربت امام حسین علیه السّلام جایز است؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.