شناخت، گاهی از طریق عقل است و گاهی از طریق قلب (دل). در اولی درک مفاهیم است و در دومی درک مصداق و به علم حاصل از راه تعقل، علم حصولی و به علم حاصل از راه قلب، علم شهودی و حضوری میگویند. در شناخت خدا که از راه دل ممکن است اگر منظور شناختی باشد که انسان احاطه بر ذات پیدا کند، این چنین شناختی برای احدی ممکن نیست حتی برای پیامبران (علیهم السلام) و ائمه (علیهم السلام) ، چون ذات خدا نامحدود است و محدود در هر رتبه و مقامی که باشد نمیتواند به کنه نامحدود برسد اما غیر از کنه ذات، یعنی مقام تعینات واجب و اسماء و صفات و… هم در معرض فهم حکیم قرار میگیرد و هم در معرض شهود عارف، و ائمه (علیهم السلام) که نمونه انسان کامل هستند و در عرفان و حکمت بیبدیل میباشند، هم، عالماند و هم عارف. بعبارت دیگر اگر منظور از معرفت ذات، این باشد که بعضی از انسان¬ها میتوانند به مقامی برسند که رابطه وجودی خودشان را با خدا بیابند و وجود خودشان را شعاعی از وجود خدا بیابند، در اینجا علم حضوری دارند چون ارتباط با ذات خدا دارند و به تناسب شعاع ارتباط وجودی خودشان از شناخت برخوردارند و این همان معرفت ذات بوجه است که از دریچهای خاص و دیدگاه محدود و رابطه محدود میباشد و این هم تنها از راه دل ممکن است نه عقل چون همان طوری که بیان شد عقل کارش درک مفاهیم است و تنها از راه دل شناخت مصداق ممکن است. و ائمه (علیهم السلام) از این علم برخوردارند و لذاست که حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: (لو کشف الغطاء ماازددت[1]یقیناً اگر پرده برداشته شود یقین من بیشتر نخواهد شد) و آن روایاتی که بیان میدارند: هر چه را شما تصور کنید ولو به دقیقترین معانی، آن هم مخلوقی است مثل شما، موید نکته فوق الذکر است که ذات خدا از راه مفهوم شناخته نمیشود زیرا مفهوم چیزی است ساخته ذهن، گر چه این مفهوم ابتداً از یک مصادیقی گرفته شده باشد اما هر کس به همان اندازه که مصداق را شناخت، میتواند مفهوم را مرآت و سمبل برای آن مصداق قرار بدهد. حال اگر گفته میشود که ائمه هر چیز را میدانند یعنی در قیاس با افراد عادی شناخت آنها بی حد و حصر است چون ارتباط وجودی آنها با خدا در حد بالائی قرار دارد.[2] پی نوشتها: [1]- غررالحکم کلام 2086. [2]- برای توضیح بیشتر به ص 94 تا ص 96 کتاب معارف قرآن از آیت الله مصباح یزدی مراجعه شود.
آیا صحیح است که حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) همه چیز را در مورد خداوند میدانستند؟
شناخت، گاهی از طریق عقل است و گاهی از طریق قلب (دل). در اولی درک مفاهیم است و در دومی درک مصداق و به علم حاصل از راه تعقل، علم حصولی و به علم حاصل از راه قلب، علم شهودی و حضوری میگویند.
در شناخت خدا که از راه دل ممکن است اگر منظور شناختی باشد که انسان احاطه بر ذات پیدا کند، این چنین شناختی برای احدی ممکن نیست حتی برای پیامبران (علیهم السلام) و ائمه (علیهم السلام) ، چون ذات خدا نامحدود است و محدود در هر رتبه و مقامی که باشد نمیتواند به کنه نامحدود برسد اما غیر از کنه ذات، یعنی مقام تعینات واجب و اسماء و صفات و… هم در معرض فهم حکیم قرار میگیرد و هم در معرض شهود عارف، و ائمه (علیهم السلام) که نمونه انسان کامل هستند و در عرفان و حکمت بیبدیل میباشند، هم، عالماند و هم عارف.
بعبارت دیگر اگر منظور از معرفت ذات، این باشد که بعضی از انسان¬ها میتوانند به مقامی برسند که رابطه وجودی خودشان را با خدا بیابند و وجود خودشان را شعاعی از وجود خدا بیابند، در اینجا علم حضوری دارند چون ارتباط با ذات خدا دارند و به تناسب شعاع ارتباط وجودی خودشان از شناخت برخوردارند و این همان معرفت ذات بوجه است که از دریچهای خاص و دیدگاه محدود و رابطه محدود میباشد و این هم تنها از راه دل ممکن است نه عقل چون همان طوری که بیان شد عقل کارش درک مفاهیم است و تنها از راه دل شناخت مصداق ممکن است.
و ائمه (علیهم السلام) از این علم برخوردارند و لذاست که حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: (لو کشف الغطاء ماازددت[1]یقیناً اگر پرده برداشته شود یقین من بیشتر نخواهد شد)
و آن روایاتی که بیان میدارند: هر چه را شما تصور کنید ولو به دقیقترین معانی، آن هم مخلوقی است مثل شما، موید نکته فوق الذکر است که ذات خدا از راه مفهوم شناخته نمیشود زیرا مفهوم چیزی است ساخته ذهن، گر چه این مفهوم ابتداً از یک مصادیقی گرفته شده باشد اما هر کس به همان اندازه که مصداق را شناخت، میتواند مفهوم را مرآت و سمبل برای آن مصداق قرار بدهد.
حال اگر گفته میشود که ائمه هر چیز را میدانند یعنی در قیاس با افراد عادی شناخت آنها بی حد و حصر است چون ارتباط وجودی آنها با خدا در حد بالائی قرار دارد.[2]
پی نوشتها:
[1]- غررالحکم کلام 2086.
[2]- برای توضیح بیشتر به ص 94 تا ص 96 کتاب معارف قرآن از آیت الله مصباح یزدی مراجعه شود.
- [سایر] آیا مقام عصمت، به پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) اختصاص دارد؟ چرا؟
- [سایر] راز استغفار پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) چیست؟
- [سایر] آیا میتوانیم از خداوند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه(علیهم السلام) و رهبر، علت کاری را بپرسیم؟
- [سایر] عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام از نوع رفع است یا دفع؟
- [سایر] آیا الگوی انقلاب اسلامی در سیره پیامبر صلّی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد؟
- [سایر] آیا الگوی انقلاب اسلامی در سیره پیامبر صلّی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ائمّه اطهار(علیهم السلام) از لحاظ معرفت به خدا، از پیامبران الهی(علیهم السلام) به جز پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بالاتر هستند؟
- [سایر] دلیل جشن تولد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) چیست؟ گفته شده است که جشن روزهای تولد بدعت است؟
- [سایر] نمونه هایی از حالت عرفانی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه(علیهم السلام) را در نماز ذکر کنید ؟
- [سایر] امام سجاد و علی اکبر علیهم السلام روز عاشورا چند ساله بودند و آیا پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - فرزندی به نام قاسم داشتند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله مظاهری] هرگاه کسی به خدا یا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا فاطمه زهرا علیها السلام ناسزا گوید یا با یکی از اینها دشمنی داشته باشد و یا یکی از ائمه علیهم السلام یا غیر آنها را خدا بداند کافر است.
- [آیت الله خوئی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، و همچنین غلاة (یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه علیم السلام اظهار دشمنی مینمایند) نجساند، و همچنین است کسی که به نبوت یا یکی از ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است منکر شود. و أما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول ندارند نیز بنابر مشهور نجس میباشند. و این قول موافق احتیاط است، پس اجتناب از آنها نیز لازم است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا خبری را به دروغ نسبت بدهد اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم یا توبه کند روزه او باطل است و نسبت دادن به دروغ به سایر پیغمبران و اوصیای انان علی نبینا و اله و علیهم السلام بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می کند مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال که در این صورت روزه اش باطل است و همچنین است نسبت دادن به دروغ به حضرت زهراء علیها السلام مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال و حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم و ایمه علیهم السلام که در این صورت روزه اش باطل است
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [امام خمینی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنویسد. و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد
- [آیت الله اردبیلی] (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ) یعنی: (شهادت میدهم که هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد.) (وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ) یعنی: (شهادت میدهم که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بنده خدا و فرستاده اوست.) (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) یعنی: (خدایا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.) (وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ) یعنی: (و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول کن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) یعنی: (سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نیکوکار او باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.)
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .