از فضیلت های ویژه امام علی علیه السلام این است که تربیت یافته و پرورش شده در دامان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می باشد از این رو حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از آن جائی که به واسطه پیامبری و به اذن خداوند از آینده و گذشته مطلع بود در مواقع و مقاطع مختلف برای جا افتادن جانشینی حضرت علی علیه السلام برخورد ویژه با آن حضرت داشت و بیانات زیادی در این باره از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم وارد شده است. که در برخی از این بیانات به اتفاقات و حوادث بعد از رحلت پیامبر اشاره شده که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در آن روایات به واقعه غصب خلافت، جنگ در نهروان، واقعه صفین و صلح با معاویه و شهادت حضرت علی علیه السلام درباره رمضان و... تصریح کرده است. 1. از سلمان فارسی، صحابی با وفای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل است که فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آخرین لحظات عمر شریفش علی را به نزدیک خود فراخواند و فرمود: یا علی، قریش در حق تو ظلم خواهند کرد. (انک ستلقی بعدی من قریش شدة) اگر اعوان و انصاری یافتی با آن ها برای گرفتن حقّت مبارزه و مجاهده کن ولی اگر یار و انصاری نیافتی صبر پیشه کن و دست نگه دار و خودت را به کشتن نده.[1] این بیان رسول خدا بیانگر اطلاع آن حضرت از وقایع بعد از رحلت و رفتار بد قریش با خاندان نبوت می باشد که حضرت علی علیه السلام را به صبر دعوت می کند. در جای دیگر نقل شده است پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در اواخر حیات خود خبر داد که برخی افراد هم پیمان شده اند که نگذارند حکومت به دست امام علی علیه السلام برسد. امیر مؤمنان از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم خواست که تکلیف را در آن زمان بیان کند. حضرت فرمودند: (اگر یارانی یافتی با آنان بجنگ و در غیر این صورت بیعت کن و خون خود را حفظ کن).[2] 2. سال ششم هجری در جریان صلح حدیبیه که بین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مکیان منعقد شد آن جا که نماینده قریش، سهیل بن عمرو، برای انعقاد قرارداد صلح آمد و علی علیه السلام قرارداد را می نوشت وقتی که به نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید علی علیه السلام نوشت قرار داد بین محمد رسول الله و سهیل بن عمرو نماینده قریش، منعقد می شود. سهیل اعتراض کرد و گفت اگر ما به نبوت محمد اقرار داشتیم که کار به این جا نمی کشید پس نام محمد و پدرش را بنویس ولی حضرت علی پافشاری کرد. حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خودش لفظ (رسول الله) را پاک کردند و به حضرت گفتند علی جان روزی را می بینم که عده ای با تو چنین برخوردی می کنند. لذا بعد از گذشت سالیان متمادی در جریان جنگ صفین که بین علی علیه السلام و معاویه بود که در نهایت با ساده لوحی گروهی علی علیه السلام مجبور به مصالحه شد و قرار شد که صلح نامه نوشته شود کاتب نوشت این صلح نامه بین علی امیر المؤمنین علیه السلام و معاویه بن ابی سفیان منعقد می گردد که در این لحظه عمرو بن عاص همان کرد که سهیل بن عمرو با پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم کرد.[3] یعنی نگذاشت که عنوان امیر المؤمنین کنار نام علی علیه السلام باشد. این جا بود که سخنان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم که بیش از سی سال پیش بیان فرموده بود و چنین روزی را پیش گوئی کرده بود به واقعیت پیوست. 3. از ابو سعید خدری نقل است: که بعد از جنگ حنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشغول تقسیم غنائم جنگی میان اصحاب بود که فردی به نام ذو الخویصره تمیمی به حضرت اعتراض کرد که چرا عدالت را رعایت نمی کند! در این زمان عده ای از اصحاب از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستند که اجازه بدهد تا گردن این شخص را بزنند ولی حضرت اجازه نداد و فرمودند: رهایش کنید و او را به حال خود واگذارید من روزی را می بینم که اصحاب و پیروان این مرد در حالی که نماز می خوانند و قرآن قرائت می کنند بسان تیری که از کمان خارج می شود از دین خارج می شوند و در برابر بهترین مسلمین قرار می گیرند. ابو سعید ادامه می دهد و می گوید: من شاهد بودم همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بود این عده در زمان خلافت علی علیه السلام با همان خصوصیات که پیامبر فرموده بود در برابر علی علیه السلام قرار گرفتند و جنگ نهروان را راه انداختند.[4] 4. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در یکی از خطبه هایش که معروف به خطبه شعبانیه است به اوصاف روزه داران اشاره کرده و اعمال این ماه را تشریح نمودند امیر المؤمنیان علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوال نمودند: یا رسول الله، بهترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: بهترین اعمال در این ماه دوری جستن از محرمات الهی است ولی بعد از بیان این جمله حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گریه کردند، علی علیه السلام از سبب گریه پیامبر پرسید حضرت فرمود: یا علی گریه ام برای آن است که در این ماه پیش آمدی ناگوار بر تو وارد می شود؛ گویا می بینم که تو مشغول به نمازی و شقی ترین (پست ترین ) فرد از اولین و آخرین، برادر و هم ردیف پی کننده (کشنده) شتر صالح، ضربتی بر جلوی سرت می زند که محاسن تو را به خون سرت رنگین می نماید.[5] حدود سی سال بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در سال چهلم هجری قمری 19 رمضان در مسجد کوفه این پیشگوئی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مورد علی علیه السلام تحقق یافت. بنابر این پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مقاطع و مواقع مختلف با بیان این پیش گوئی ها جایگاه امام را به مردم می شناساند و آن ها به جای هدایت یابی از این چراغ فروزان با او به جنگ می پرداختند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 اسرار آل محمد، محمد باقر انصاری زنجانی. 2 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی. 3 منتهی الآمال، ج 1، شیخ عباس قمی. 4 فروغ ولایت، جعفر سبحانی. پاورقی ها: [1] . تحقیق انصاری زنجانی، محمد باقر، کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص 132. [2] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تحقیق ابراهیم بهادری، تهران، اسوه، 1413 ه.، ج 1، ص 215. [3] . ابن اثیر، عز الدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، 1385 ه.، ج 3، ص 320 و شیخ مفید، الارشاد، قم، مهر، 1413ه، ج 1، ص 120 121. [4] . ابن اثیر، عز الدین، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دار الفکر، 1409ه.، ج 2، ص 20. [5] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام ، تحقیق حسین اعلمی، بیروت، موسسه اعلمی للمطبوعات، 1404ق، ج 2، ص 266.
آیا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد علی علیه السلام وحوادث بعد از غدیر پیش گوئی کرده است؟
از فضیلت های ویژه امام علی علیه السلام این است که تربیت یافته و پرورش شده در دامان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می باشد از این رو حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از آن جائی که به واسطه پیامبری و به اذن خداوند از آینده و گذشته مطلع بود در مواقع و مقاطع مختلف برای جا افتادن جانشینی حضرت علی علیه السلام برخورد ویژه با آن حضرت داشت و بیانات زیادی در این باره از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم وارد شده است. که در برخی از این بیانات به اتفاقات و حوادث بعد از رحلت پیامبر اشاره شده که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در آن روایات به واقعه غصب خلافت، جنگ در نهروان، واقعه صفین و صلح با معاویه و شهادت حضرت علی علیه السلام درباره رمضان و... تصریح کرده است.
1. از سلمان فارسی، صحابی با وفای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل است که فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آخرین لحظات عمر شریفش علی را به نزدیک خود فراخواند و فرمود: یا علی، قریش در حق تو ظلم خواهند کرد. (انک ستلقی بعدی من قریش شدة) اگر اعوان و انصاری یافتی با آن ها برای گرفتن حقّت مبارزه و مجاهده کن ولی اگر یار و انصاری نیافتی صبر پیشه کن و دست نگه دار و خودت را به کشتن نده.[1] این بیان رسول خدا بیانگر اطلاع آن حضرت از وقایع بعد از رحلت و رفتار بد قریش با خاندان نبوت می باشد که حضرت علی علیه السلام را به صبر دعوت می کند. در جای دیگر نقل شده است پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در اواخر حیات خود خبر داد که برخی افراد هم پیمان شده اند که نگذارند حکومت به دست امام علی علیه السلام برسد. امیر مؤمنان از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم خواست که تکلیف را در آن زمان بیان کند. حضرت فرمودند: (اگر یارانی یافتی با آنان بجنگ و در غیر این صورت بیعت کن و خون خود را حفظ کن).[2]
2. سال ششم هجری در جریان صلح حدیبیه که بین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مکیان منعقد شد آن جا که نماینده قریش، سهیل بن عمرو، برای انعقاد قرارداد صلح آمد و علی علیه السلام قرارداد را می نوشت وقتی که به نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید علی علیه السلام نوشت قرار داد بین محمد رسول الله و سهیل بن عمرو نماینده قریش، منعقد می شود. سهیل اعتراض کرد و گفت اگر ما به نبوت محمد اقرار داشتیم که کار به این جا نمی کشید پس نام محمد و پدرش را بنویس ولی حضرت علی پافشاری کرد. حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خودش لفظ (رسول الله) را پاک کردند و به حضرت گفتند علی جان روزی را می بینم که عده ای با تو چنین برخوردی می کنند. لذا بعد از گذشت سالیان متمادی در جریان جنگ صفین که بین علی علیه السلام و معاویه بود که در نهایت با ساده لوحی گروهی علی علیه السلام مجبور به مصالحه شد و قرار شد که صلح نامه نوشته شود کاتب نوشت این صلح نامه بین علی امیر المؤمنین علیه السلام و معاویه بن ابی سفیان منعقد می گردد که در این لحظه عمرو بن عاص همان کرد که سهیل بن عمرو با پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم کرد.[3] یعنی نگذاشت که عنوان امیر المؤمنین کنار نام علی علیه السلام باشد.
این جا بود که سخنان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم که بیش از سی سال پیش بیان فرموده بود و چنین روزی را پیش گوئی کرده بود به واقعیت پیوست.
3. از ابو سعید خدری نقل است: که بعد از جنگ حنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشغول تقسیم غنائم جنگی میان اصحاب بود که فردی به نام ذو الخویصره تمیمی به حضرت اعتراض کرد که چرا عدالت را رعایت نمی کند! در این زمان عده ای از اصحاب از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستند که اجازه بدهد تا گردن این شخص را بزنند ولی حضرت اجازه نداد و فرمودند: رهایش کنید و او را به حال خود واگذارید من روزی را می بینم که اصحاب و پیروان این مرد در حالی که نماز می خوانند و قرآن قرائت می کنند بسان تیری که از کمان خارج می شود از دین خارج می شوند و در برابر بهترین مسلمین قرار می گیرند. ابو سعید ادامه می دهد و می گوید: من شاهد بودم همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بود این عده در زمان خلافت علی علیه السلام با همان خصوصیات که پیامبر فرموده بود در برابر علی علیه السلام قرار گرفتند و جنگ نهروان را راه انداختند.[4]
4. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در یکی از خطبه هایش که معروف به خطبه شعبانیه است به اوصاف روزه داران اشاره کرده و اعمال این ماه را تشریح نمودند امیر المؤمنیان علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوال نمودند: یا رسول الله، بهترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: بهترین اعمال در این ماه دوری جستن از محرمات الهی است ولی بعد از بیان این جمله حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گریه کردند، علی علیه السلام از سبب گریه پیامبر پرسید حضرت فرمود: یا علی گریه ام برای آن است که در این ماه پیش آمدی ناگوار بر تو وارد می شود؛ گویا می بینم که تو مشغول به نمازی و شقی ترین (پست ترین ) فرد از اولین و آخرین، برادر و هم ردیف پی کننده (کشنده) شتر صالح، ضربتی بر جلوی سرت می زند که محاسن تو را به خون سرت رنگین می نماید.[5] حدود سی سال بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در سال چهلم هجری قمری 19 رمضان در مسجد کوفه این پیشگوئی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مورد علی علیه السلام تحقق یافت.
بنابر این پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مقاطع و مواقع مختلف با بیان این پیش گوئی ها جایگاه امام را به مردم می شناساند و آن ها به جای هدایت یابی از این چراغ فروزان با او به جنگ می پرداختند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 اسرار آل محمد، محمد باقر انصاری زنجانی.
2 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.
3 منتهی الآمال، ج 1، شیخ عباس قمی.
4 فروغ ولایت، جعفر سبحانی.
پاورقی ها:
[1] . تحقیق انصاری زنجانی، محمد باقر، کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص 132.
[2] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تحقیق ابراهیم بهادری، تهران، اسوه، 1413 ه.، ج 1، ص 215.
[3] . ابن اثیر، عز الدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، 1385 ه.، ج 3، ص 320 و شیخ مفید، الارشاد، قم، مهر، 1413ه، ج 1، ص 120 121.
[4] . ابن اثیر، عز الدین، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دار الفکر، 1409ه.، ج 2، ص 20.
[5] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام ، تحقیق حسین اعلمی، بیروت، موسسه اعلمی للمطبوعات، 1404ق، ج 2، ص 266.
- [سایر] آیا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد علی علیه السلام وحوادث بعد از غدیر پیش گوئی کرده است؟
- [سایر] چرا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) برای معرفی امام علی(علیه السلام) به جای غدیر خم، در مکه اقدام به این کار نکرد؟
- [سایر] شباهت غذای امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – با غذای رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – چه بود؟
- [سایر] یاری رساندن امام علی (علیه السلام) به پیامبر، با سن خردسالی و حضور دائمی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ،چه توجیهی دارد؟
- [سایر] امام سجاد و علی اکبر علیهم السلام روز عاشورا چند ساله بودند و آیا پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - فرزندی به نام قاسم داشتند؟
- [سایر] شبهه: چرا شیعیان امیرالمؤمنین(علیه السلام) را از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر میدانند؟
- [سایر] چرا شیعیان، امام حسن(علیه السلام)را که فرزند حضرت علی(علیه السلام) است، فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)می دانند؟
- [سایر] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم، امام علی علیه السلام را چگونه برای بیعت معرفی کردند؟
- [سایر] چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بعد از ابلاغ خلافت امام علی علیه السلام توسط خداوند متعال ، از ابلاغ صریح آن می ترسید؟
- [سایر] به چه دلیل حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) بعد از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در مقام و جایگاه ایشان قرار دارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود
- [آیت الله بروجردی] اذان هیجده جمله است:(اَللهُ اَکبرُ)؛ چهار مرتبه.(اَشهّدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ - اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ حَی عَلَی الصَّلوة حَی عَلَی الفَلاحِ حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ اَللهُ اَکبرُ لا اِلَهَ اِلا اللهُ)؛ هر یک دو مرتبه.و اقامه هفده جمله است:یعنی دو مرتبه (اَللهُ اَکبرُ) از اوّل اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ اِلا اللهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَد قامَتِ الصَّلوة) اضافه نمود.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اذان هیجده جمله است: اللّه اکبر چهار مرتبه؛ اشهد ان لا اله الا اللّه؛ اشهد ان محمدا رسول اللّه؛ حی علی الصلاه؛ حی علی الفلاح؛ حی علی خیر العمل؛ اللّه اکبر؛ لا اله الا اللّه هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه اللّه اکبر از اول اذان و یک مرتبه لااله الا اللّه از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود.