آیا امام حسین(علیه السلام) از فرجام کارش آگاه بود؟ و می دانست تیری بر گلوی علی اصغرش خواهد خورد. اصولاً دایره علم غیب امام تا کجاست؟
دربارة دایرة علم غیب امام می توان گفت اما م معصوم علاوه بر علم عا دی که برای نوع بشر قابل تحصیل است از علم لدنی و خدادادی (علم غیب) نیز بهره مند است. اما م به حسب علو رتبه وجودیش به لطف و اذن الهی به سرچشمه علم الهی متصل است و از حقا یق حواد ث عالم هما ن گونه که در متن وا قع هستند آگاه می باشد. امام رضا علیه السلام در ضمن حدیثی مفصل دربا رة اما مت فرمودند:(هنگا می که خداوند متعا ل کسی را به عنوا ن امام برای مردم بر می گزیند به او سعة صدر، عطا می کند چشمه های حکمت را در د لش قرار می دهد و علم را به وی ا لهام می کند تا برای جواب از هیچ سؤالی در نماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق الهی بوده و از خطا ها و لغزش ها د ر اما ن خواهد بود ...).[1] در روایتی از امام صا دق علیه السلام آمده است اما می که نداند چه مصیبتی به او می رسد و کار او به کجا می انجا مد حجت خدا بر بندگا نش نخواهد بود.[2] بنابراین ائمه علیهم السلام علاوه بر علم معمولی به اذن پروردگار از علم غیب نیز برخوردارند و از همه چیز آگاهی دارند و گذشته و آینده را می دانند و در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود: علم گذ شته و آینده تا روز قیا مت نزد ما ست،[3] با این بیان هرگز نمی توان گفت امام حسین علیه السلام از فرجام کارش آگاه نبود بلکه به یقین امام حسین علیه السلام بیشتر از هر کس از فرجام کارش آگاه بوده و اخبار فراوانی بر آگاهی دا شتن امام حسین علیه السلام از شها دتش در کربلا دلا لت می کند. استاد جعفریان در این باره می نویسد: (از مسائلی که در بعد تاریخی حما سة عقیدتی کربلا سهم به سزایی دارد، مسألة (غیب) است. ... در این زمینه روایات بسیاری وجود دارد که در بیشتر آن ها آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله از شهادت اما م حسین علیه السلام خبر داده بودند. علامة امینی بخشی از این نقل ها را در کتاب (سیرتنا و سنتنا) فراهم آورده اند. کتاب های اهل سنت مملو ا ز این اخبا ر و آثا ر است.[4] علاوه بر این روایات که خود جنبة تاریخی دارد[5]، اخباری نقل شده است که به صراحت یا اشا رت، از علم ا مام حسین علیه السلام به وقوع حا د ثه کربلا قبل از اتفاق افتا دن آن، خبر دا ده است. این اخبا ر در کتب تاریخی نقل شده که در ذیل به برخی از آن ها اشا ره می کنیم: در روایتی آمده است که امام علیه السلام در شبی قبل از آن که از مدینه به سوی مکه هجرت کند، بر سر قبر رسول الله صلی الله علیه و آله آمد پس از آن که کنا ر قبر خوابش برد، در خواب پیامبر صلی الله علیه و آله و جمعی از ملائکه را دید پیامبر ا و را د ر آغوش گرفته و بدو فرمود: (ای حسین! می بینیم که به زودی به د ست گروهی از امّت من در کربلا تشنه کشته خواهی شد.... )[6]. د ر خبر دیگری آمده است که اما حسین علیه السلام در مکه فرمودند : (من جدّم را در خواب دیدم، به من دستوری داد که برای اجرای آن می روم. اما م در نا مه ای برای سعید بن عاص، با ا ستنا د به همین خواب ، نوشت:(تو را از نکته ای آگاه کنم که من جد خود را در خواب دیده ام. او به من خبری داده که من به دنبال آن هستم.[7]در روایت دیگری آمده است که چون ا مام به کربلا رسید فرمود پدرم در حین رفتن به صفّین از این جا عبور کرد که من با او بودم. اسم این محل را پرسید و به او گفتند، فرمود: این جا محل فرود آن ها و ریختن خون شا ن است. د ر این با ره ا ز ا و پرسش کردند، گفت: جمعی از اهل بیت در این جا فرود خواهند آمد.[8] بر این اسا س ، اما م حقیقت افعا ل اختیا ری خود را مانند خوردن میوة مسموم، ضربت خوردن د ر محراب و یا شهادت خود و یا را نش را ا ز منظر با لاتری که هما ن منظر علم الهی است می نگرد و سرانجام کارها را می داند . ا ما چون علم غیب اما م هما نند علم الهی تأثیری در حوادث عالم ندارد چون به معنای حضور عین وقایع نزد عا لم است، امام علیه السلام بر ا ساس آن عکس العملی نشان نمی دهد و بر طبق علم بشری خود عمل می کند و به همین جهت این علم برای امام تکلیف آور نیست چون علمی موجب تکلیف است که مکلف بتواند بر اساس آن علم منشاء تغییر و تأثیر باشد.[9] علاوه بر این وقتی ا مام با لطف و اذ ن الهی به مرتبه اعلای کما ل و علو وجودی می رسد و با منبع علم ا لهی تما س پیدا می کند، در اوج مقام فناء در ذات ا لهی است. او در این مقام فقط خدا را می بیند و تنها مشیت ا لهی را می پسندد و چون مشیت ا لهی را برا ساس نظام علت و معلولی و قضا و قدر د ر تحقق حوادث هستی و پدیده های آن، به د نبال علت تا مه شا ن می یابد، خواسته ای بر خلاف آن ندارد و به همین علت تلاش برای تغییر این حوادث از جمله شهادت خود را (با قطع نظر از این که تأثیری ندارد) صورت نمی دهد.[10] خداوند متعال در سوره جن می فرماید: ( عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ ...)[11] (او دانای عا لم غیب است و هیچ کس بر عا لم غیب ا و آگاه نیست مگر آن کس که از رسولان، برگزیده است ...) وقتی این آیا ت را د ر کنا ر آیا تی که علم غیب را مختص خداوند متعا ل می داند، قرار می دهیم، چنین نتیجه می دهد که خداوند متعال، غیب را ذاتاً و استقلالاً‌ می داند و غیر خداوند، غیب را به تعلیم الهی می دانند ... . طبق آیه، رسول اکرم، پسندیدة نزد خداوند ا ست، پس غیب را به تعلیم ا لهی می داند. و ائمه علیهم السلام نیز وا رثا ن پیا مبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - هستند (پس آنان نیز علم غیب یاد می گیرند .). چنا ن چه اما م رضا - علیه ا لسلام د ر تفسیر این آیه فرمودند: (فرسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - عند الله مرتضی و نحن ورثة ذلک ا لرسول الذی إطّلعه الله علی ما یشاء من غیبه فعلمنا ماکا ن و ما یکون إلی یوم القیامة)، (پس رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم نزد خداوند برگزیده است و ما اهل البیت، وارثان همان رسولی هستیم که خداوند او را ا ز آن چه از غیبش بخواهد، آگاه می گرداند. پس آن چه گذشته و آن چه تا قیا مت اتفا ق خواهد افتا د را می دا نیم). پس پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - ، آ ن را به وسیلة ‌وحی از خداوند دریا فت می کند و ائمه بواسطه وراثت از پیا مبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - .[12] امام باقر - علیه السلام در تفسیر این آیه (إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً)[13] فرمودند: (رصد) یعنی یا دگیری از نبی و قول خداوند (من بین یدیه) یعنی در قلب پیامبر، ا لهام را ا لقاء می کند تا این که نبی بداند رسا لت ها ی پروردگا رش را ابلاغ کرده و علی - علیه السلام احاطه دارد بر آن چه ا ز علم نزد پیا مبر، موجود است. امام باقر - علیه السلام - در توضیح (واحصی کل شیء عدداً)[14] فرمودند: علم گذشته و آینده تا روز قیا مت نزد معصوم می باشد حتی هر انسا نی را با اسم و نسب می شنا سد و این که چه کسی به مرگ طبیعی می میرد و چه کسی کشته می شود و این که چه کسی اهل بهشت و چه کسی اهل آ تش می باشد.[15] پس معصومین علیهم السلام - ، دایرة علم شان از ابتدا تا انتها ی خلقت می باشد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. راه و راهنما شناسی، تألیف آیت الله مصباح یزدی. 2. بررسی مسائل کلی اما مت تا لیف ابراهیم امینی (قسمت علم امام علیه السلام ) پاورقی ها: [1] . اصول کافی، جلد 1، صفحه 203-198. [2] . اصول کافی، جلد 1، صفحه 258. [3] . خصیبی، ابی عبدالله، الهدایة الکبری، صفحه 238، بیروت،مؤسسة البلاغ، چهارم، 1411 قمری. [4] . جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام ، انتشارات انصاریان، چاپخانه نگین، چاپ پنجم، صفحه 218. به نقل از عبرات المصطفین، محمودی، محمد باقر، جلد 1. [5] . همان، ابن سعد ، صفحه 161-154، به نقل از ترجمة الامام الحسین علیه السلام . [6] . همان. [7] . همان، جلد 5، صفحه 116، تاریخ طبری، جلد 4، صفحه 291 و ترجمة الامام حسین علیه السلام صفحه 202. [8] . همان، به نقل از اخبار الطوال، صفحه 253. [9] . گرفته شده از:علامه طباطبایی،محمدحسین، تفسیر المیزان، جلد 18، صفحه 192، جلد 13، صفحه 72-74،‌جلد 19، صفحه 92. جلد 12، صفحه 144. [10] . همان. [11] . جن/ 26 و 27. [12] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، بیروت، ألاعلمی، چاپ 2، 1394 ه ، ج20، ص 53 و 59 (با تصرف). [13] . جن/ 27. [14] جن/28 [15] . رجب برسی، حافظ، مشارق انودر القین، انتشارات شریف رضی، 1422 هجری، ص 267، ج 1. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

آیا امام حسین(علیه السلام) از فرجام کارش آگاه بود؟ و می دانست تیری بر گلوی علی اصغرش خواهد خورد. اصولاً دایره علم غیب امام تا کجاست؟


پاسخ:

دربارة دایرة علم غیب امام می توان گفت اما م معصوم علاوه بر علم عا دی که برای نوع بشر قابل تحصیل است از علم لدنی و خدادادی (علم غیب) نیز بهره مند است. اما م به حسب علو رتبه وجودیش به لطف و اذن الهی به سرچشمه علم الهی متصل است و از حقا یق حواد ث عالم هما ن گونه که در متن وا قع هستند آگاه می باشد. امام رضا علیه السلام در ضمن حدیثی مفصل دربا رة اما مت فرمودند:(هنگا می که خداوند متعا ل کسی را به عنوا ن امام برای مردم بر می گزیند به او سعة صدر، عطا می کند چشمه های حکمت را در د لش قرار می دهد و علم را به وی ا لهام می کند تا برای جواب از هیچ سؤالی در نماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق الهی بوده و از خطا ها و لغزش ها د ر اما ن خواهد بود ...).[1]
در روایتی از امام صا دق علیه السلام آمده است اما می که نداند چه مصیبتی به او می رسد و کار او به کجا می انجا مد حجت خدا بر بندگا نش نخواهد بود.[2]
بنابراین ائمه علیهم السلام علاوه بر علم معمولی به اذن پروردگار از علم غیب نیز برخوردارند و از همه چیز آگاهی دارند و گذشته و آینده را می دانند و در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود: علم گذ شته و آینده تا روز قیا مت نزد ما ست،[3] با این بیان هرگز نمی توان گفت امام حسین علیه السلام از فرجام کارش آگاه نبود بلکه به یقین امام حسین علیه السلام بیشتر از هر کس از فرجام کارش آگاه بوده و اخبار فراوانی بر آگاهی دا شتن امام حسین علیه السلام از شها دتش در کربلا دلا لت می کند. استاد جعفریان در این باره می نویسد: (از مسائلی که در بعد تاریخی حما سة عقیدتی کربلا سهم به سزایی دارد، مسألة (غیب) است. ... در این زمینه روایات بسیاری وجود دارد که در بیشتر آن ها آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله از شهادت اما م حسین علیه السلام خبر داده بودند. علامة امینی بخشی از این نقل ها را در کتاب (سیرتنا و سنتنا) فراهم آورده اند. کتاب های اهل سنت مملو ا ز این اخبا ر و آثا ر است.[4]
علاوه بر این روایات که خود جنبة تاریخی دارد[5]، اخباری نقل شده است که به صراحت یا اشا رت، از علم ا مام حسین علیه السلام به وقوع حا د ثه کربلا قبل از اتفاق افتا دن آن، خبر دا ده است. این اخبا ر در کتب تاریخی نقل شده که در ذیل به برخی از آن ها اشا ره می کنیم:
در روایتی آمده است که امام علیه السلام در شبی قبل از آن که از مدینه به سوی مکه هجرت کند، بر سر قبر رسول الله صلی الله علیه و آله آمد پس از آن که کنا ر قبر خوابش برد، در خواب پیامبر صلی الله علیه و آله و جمعی از ملائکه را دید پیامبر ا و را د ر آغوش گرفته و بدو فرمود: (ای حسین! می بینیم که به زودی به د ست گروهی از امّت من در کربلا تشنه کشته خواهی شد.... )[6].
د ر خبر دیگری آمده است که اما حسین علیه السلام در مکه فرمودند : (من جدّم را در خواب دیدم، به من دستوری داد که برای اجرای آن می روم. اما م در نا مه ای برای سعید بن عاص، با ا ستنا د به همین خواب ، نوشت:(تو را از نکته ای آگاه کنم که من جد خود را در خواب دیده ام. او به من خبری داده که من به دنبال آن هستم.[7]در روایت دیگری آمده است که چون ا مام به کربلا رسید فرمود پدرم در حین رفتن به صفّین از این جا عبور کرد که من با او بودم. اسم این محل را پرسید و به او گفتند، فرمود: این جا محل فرود آن ها و ریختن خون شا ن است. د ر این با ره ا ز ا و پرسش کردند، گفت: جمعی از اهل بیت در این جا فرود خواهند آمد.[8]
بر این اسا س ، اما م حقیقت افعا ل اختیا ری خود را مانند خوردن میوة مسموم، ضربت خوردن د ر محراب و یا شهادت خود و یا را نش را ا ز منظر با لاتری که هما ن منظر علم الهی است می نگرد و سرانجام کارها را می داند . ا ما چون علم غیب اما م هما نند علم الهی تأثیری در حوادث عالم ندارد چون به معنای حضور عین وقایع نزد عا لم است، امام علیه السلام بر ا ساس آن عکس العملی نشان نمی دهد و بر طبق علم بشری خود عمل می کند و به همین جهت این علم برای امام تکلیف آور نیست چون علمی موجب تکلیف است که مکلف بتواند بر اساس آن علم منشاء تغییر و تأثیر باشد.[9]
علاوه بر این وقتی ا مام با لطف و اذ ن الهی به مرتبه اعلای کما ل و علو وجودی می رسد و با منبع علم ا لهی تما س پیدا می کند، در اوج مقام فناء در ذات ا لهی است. او در این مقام فقط خدا را می بیند و تنها مشیت ا لهی را می پسندد و چون مشیت ا لهی را برا ساس نظام علت و معلولی و قضا و قدر د ر تحقق حوادث هستی و پدیده های آن، به د نبال علت تا مه شا ن می یابد، خواسته ای بر خلاف آن ندارد و به همین علت تلاش برای تغییر این حوادث از جمله شهادت خود را (با قطع نظر از این که تأثیری ندارد) صورت نمی دهد.[10]
خداوند متعال در سوره جن می فرماید: ( عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ ...)[11] (او دانای عا لم غیب است و هیچ کس بر عا لم غیب ا و آگاه نیست مگر آن کس که از رسولان، برگزیده است ...) وقتی این آیا ت را د ر کنا ر آیا تی که علم غیب را مختص خداوند متعا ل می داند، قرار می دهیم، چنین نتیجه می دهد که خداوند متعال، غیب را ذاتاً و استقلالاً‌ می داند و غیر خداوند، غیب را به تعلیم الهی می دانند ... .
طبق آیه، رسول اکرم، پسندیدة نزد خداوند ا ست، پس غیب را به تعلیم ا لهی می داند. و ائمه علیهم السلام نیز وا رثا ن پیا مبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - هستند (پس آنان نیز علم غیب یاد می گیرند .).
چنا ن چه اما م رضا - علیه ا لسلام د ر تفسیر این آیه فرمودند: (فرسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - عند الله مرتضی و نحن ورثة ذلک ا لرسول الذی إطّلعه الله علی ما یشاء من غیبه فعلمنا ماکا ن و ما یکون إلی یوم القیامة)، (پس رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم نزد خداوند برگزیده است و ما اهل البیت، وارثان همان رسولی هستیم که خداوند او را ا ز آن چه از غیبش بخواهد، آگاه می گرداند. پس آن چه گذشته و آن چه تا قیا مت اتفا ق خواهد افتا د را می دا نیم). پس پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - ، آ ن را به وسیلة ‌وحی از خداوند دریا فت می کند و ائمه بواسطه وراثت از پیا مبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - .[12]
امام باقر - علیه السلام در تفسیر این آیه (إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً)[13] فرمودند: (رصد) یعنی یا دگیری از نبی و قول خداوند (من بین یدیه) یعنی در قلب پیامبر، ا لهام را ا لقاء می کند تا این که نبی بداند رسا لت ها ی پروردگا رش را ابلاغ کرده و علی - علیه السلام احاطه دارد بر آن چه ا ز علم نزد پیا مبر، موجود است. امام باقر - علیه السلام - در توضیح (واحصی کل شیء عدداً)[14] فرمودند: علم گذشته و آینده تا روز قیا مت نزد معصوم می باشد حتی هر انسا نی را با اسم و نسب می شنا سد و این که چه کسی به مرگ طبیعی می میرد و چه کسی کشته می شود و این که چه کسی اهل بهشت و چه کسی اهل آ تش می باشد.[15]
پس معصومین علیهم السلام - ، دایرة علم شان از ابتدا تا انتها ی خلقت می باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. راه و راهنما شناسی، تألیف آیت الله مصباح یزدی.
2. بررسی مسائل کلی اما مت تا لیف ابراهیم امینی (قسمت علم امام علیه السلام )
پاورقی ها:
[1] . اصول کافی، جلد 1، صفحه 203-198.
[2] . اصول کافی، جلد 1، صفحه 258.
[3] . خصیبی، ابی عبدالله، الهدایة الکبری، صفحه 238، بیروت،مؤسسة البلاغ، چهارم، 1411 قمری.
[4] . جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام ، انتشارات انصاریان، چاپخانه نگین، چاپ پنجم، صفحه 218. به نقل از عبرات المصطفین، محمودی، محمد باقر، جلد 1.
[5] . همان، ابن سعد ، صفحه 161-154، به نقل از ترجمة الامام الحسین علیه السلام .
[6] . همان.
[7] . همان، جلد 5، صفحه 116، تاریخ طبری، جلد 4، صفحه 291 و ترجمة الامام حسین علیه السلام صفحه 202.
[8] . همان، به نقل از اخبار الطوال، صفحه 253.
[9] . گرفته شده از:علامه طباطبایی،محمدحسین، تفسیر المیزان، جلد 18، صفحه 192، جلد 13، صفحه 72-74،‌جلد 19، صفحه 92. جلد 12، صفحه 144.
[10] . همان.
[11] . جن/ 26 و 27.
[12] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، بیروت، ألاعلمی، چاپ 2، 1394 ه ، ج20، ص 53 و 59 (با تصرف).
[13] . جن/ 27.
[14] جن/28
[15] . رجب برسی، حافظ، مشارق انودر القین، انتشارات شریف رضی، 1422 هجری، ص 267، ج 1.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین