علم و اراده امام رضا (علیه ‌السلام) و ائمه اطهار(علیهم السلام) تابع علم و اراده الهی است چون آنان به تعلیم الهی، از علوم عیبی آگاه بودند و این علم همچون سایر کمالات از طرف خداوند به آنان اعطا شده، الهی است. به دو نمونه از علم و آگاهی امام توجه کنید: پ‌1. ابی حبیب بناجی مروی می‌گوید: رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را در خواب دیدم که در بناج، در مسجدی فرود آمد که در هر سال حجاج در آن مسجد فرود می‌آمدند. گویا من در نزد او رفتم و سلام کرده و پیش روی او ایستادم و در نزد او طبقی یافتم که آن طبق را از برگ خرمای مدینه بافته بودند و در آن طبق خرمای صیحانی بود. پیامبر(صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) از آن خرما مشتی برداشت و به من عطا کرد، من آن خرما را شمردم هجده دانه بود. پس از بیداری، خواب را چنین تعبیر کردم که بعدد هر خرمائی یک سال زندگانی می‌کنم! چون بیست روز گذشت در زمینی که زارعین آن را برای کشت آماده می‌کردند ایستاده بودم که کسی نزد من آمد و مرا خبر داد به آمدن حضرت رضا (علیه السلام) از مدینه و نزول آن بزرگوار در آن مسجد و مردم را دیدم که نزد او می‌شتافتند، من نیز به خدمت آن حضرت رفتم دیدم آن جناب در موضعی نشسته بود که رسول (صلی ‌الله ‌علیه‌ و آله) را در خواب دیده بودم و زیر پای مبارکش تخته حصیری گسترده بود مثل آن حصیری که زیر پای پیغمبر بود و در پیش روی او طبقی که از برگ خرما بافته شده و حاوی خرمای صیحانی بود قرار داشت. پس بر آن جناب سلام کردم پاسخ داد و مرا نزد خود طلبید و یک مشت از آن خرما را به من عطا فرمود من آن خرما را شماره کردم عدد آن به قدر عدد خرمائی بود که رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه ‌و آله) در خواب به من عطا فرموده بود. من عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! زیادتر از این به من عطا فرما. فرمودند: اگر رسول خدا زیاده از این به تو عطا فرمود، ما هم زیاده از این به تو عطا می‌کردیم.(1) 2. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی می‌گوید: با چند نفر از یاران امام خدمتش شرفیاب شدیم، ساعتی نزد امام نشستیم، چون خواستیم باز گردیم امام به من فرمودند: احمد!تو بنشین. همراهانم رفتند و من خدمت امام ماندم و سؤالاتی داشتم به عرض رساندم و امام پاسخ فرمود، تا پاسی از شب گذشت، خواستم مرخص شوم، امام فرمود:می‌روی یا نزد ما می‌مانی؟ عرض کردم:هر چه شما بفرمائید،اگر بفرمائید بمان می‌مانم و اگر بفرمائید برو می‌روم. فرمود:بمان!و این هم رختخواب. آنگاه امام برخاست و به اطاق خود رفت. من از شوق به سجده افتادم و گفتم:سپاس خدای را که حجت‌خدا و وارث علوم پیامبران در میان ما چند نفر که خدمتش شرفیاب شدیم تا این حد به من محبت فرمودند. هنوز در سجده بودم که متوجه شدم امام به اطاق من باز گشته است،برخاستم.حضرت دست مرا گرفت و فشردند و فرمودند: احمد!امیر مؤمنان علیه السلام به عیادت صعصعة بن صوحان رفت،و چون خواست‌برخیزد فرمود: صعصعه!از اینکه به عیادت تو آمده‌ام به برادران خود افتخار مکن، عیادت من باعث نشود که خود را از آنان برتر بدانی! از خدا بترس و پرهیزگار باش،برای خدا تواضع و فروتنی کن خدا ترا رفعت می‌بخشد.)(2) پی نوشت ها : 1) إعلام الوری، ص 321؛ بحار الأنوار، ج‌50، ص 153؛ الخرائج و الجرائح، ج‌1، ص 412؛ عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج‌2، ص 210؛ کشف الغمة، ج‌2، ص 313؛ الصواعق المحرقه، ج‌2، ص 594؛ نورالابصار، ص 243. 2) رجال کشی ص 587 ؛ بحارالانوار، ج 70، ص 292 porseman.org
علم و اراده امام رضا (علیه السلام) و ائمه اطهار(علیهم السلام) تابع علم و اراده الهی است چون آنان به تعلیم الهی، از علوم عیبی آگاه بودند و این علم همچون سایر کمالات از طرف خداوند به آنان اعطا شده، الهی است.
به دو نمونه از علم و آگاهی امام توجه کنید:
پ1. ابی حبیب بناجی مروی میگوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم که در بناج، در مسجدی فرود آمد که در هر سال حجاج در آن مسجد فرود میآمدند. گویا من در نزد او رفتم و سلام کرده و پیش روی او ایستادم و در نزد او طبقی یافتم که آن طبق را از برگ خرمای مدینه بافته بودند و در آن طبق خرمای صیحانی بود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) از آن خرما مشتی برداشت و به من عطا کرد، من آن خرما را شمردم هجده دانه بود. پس از بیداری، خواب را چنین تعبیر کردم که بعدد هر خرمائی یک سال زندگانی میکنم! چون بیست روز گذشت در زمینی که زارعین آن را برای کشت آماده میکردند ایستاده بودم که کسی نزد من آمد و مرا خبر داد به آمدن حضرت رضا (علیه السلام) از مدینه و نزول آن بزرگوار در آن مسجد و مردم را دیدم که نزد او میشتافتند، من نیز به خدمت آن حضرت رفتم دیدم آن جناب در موضعی نشسته بود که رسول (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیده بودم و زیر پای مبارکش تخته حصیری گسترده بود مثل آن حصیری که زیر پای پیغمبر بود و در پیش روی او طبقی که از برگ خرما بافته شده و حاوی خرمای صیحانی بود قرار داشت. پس بر آن جناب سلام کردم پاسخ داد و مرا نزد خود طلبید و یک مشت از آن خرما را به من عطا فرمود من آن خرما را شماره کردم عدد آن به قدر عدد خرمائی بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خواب به من عطا فرموده بود. من عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! زیادتر از این به من عطا فرما. فرمودند: اگر رسول خدا زیاده از این به تو عطا فرمود، ما هم زیاده از این به تو عطا میکردیم.(1)
2. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی میگوید:
با چند نفر از یاران امام خدمتش شرفیاب شدیم، ساعتی نزد امام نشستیم، چون خواستیم باز گردیم امام به من فرمودند:
احمد!تو بنشین.
همراهانم رفتند و من خدمت امام ماندم و سؤالاتی داشتم به عرض رساندم و امام پاسخ فرمود، تا پاسی از شب گذشت، خواستم مرخص شوم، امام فرمود:میروی یا نزد ما میمانی؟
عرض کردم:هر چه شما بفرمائید،اگر بفرمائید بمان میمانم و اگر بفرمائید برو میروم.
فرمود:بمان!و این هم رختخواب.
آنگاه امام برخاست و به اطاق خود رفت. من از شوق به سجده افتادم و گفتم:سپاس خدای را که حجتخدا و وارث علوم پیامبران در میان ما چند نفر که خدمتش شرفیاب شدیم تا این حد به من محبت فرمودند.
هنوز در سجده بودم که متوجه شدم امام به اطاق من باز گشته است،برخاستم.حضرت دست مرا گرفت و فشردند و فرمودند:
احمد!امیر مؤمنان علیه السلام به عیادت صعصعة بن صوحان رفت،و چون خواستبرخیزد فرمود: صعصعه!از اینکه به عیادت تو آمدهام به برادران خود افتخار مکن، عیادت من باعث نشود که خود را از آنان برتر بدانی! از خدا بترس و پرهیزگار باش،برای خدا تواضع و فروتنی کن خدا ترا رفعت میبخشد.)(2)
پی نوشت ها :
1) إعلام الوری، ص 321؛ بحار الأنوار، ج50، ص 153؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص 412؛ عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج2، ص 210؛ کشف الغمة، ج2، ص 313؛ الصواعق المحرقه، ج2، ص 594؛ نورالابصار، ص 243.
2) رجال کشی ص 587 ؛ بحارالانوار، ج 70، ص 292
porseman.org
- [سایر] کنیه امام رضا (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] آیا واقعا ما میتوانیم با مطالعه سیره حضرت امام رضا (علیه السلام)، از آن الگو بگیریم؟
- [سایر] حضرت امام رضا (علیه السلام) درباره فضیلت زیارت خود چه فرموده اند؟
- [سایر] آیا ما میتوانیم با مطالعه سیره حضرت امام رضا علیه السلام، از آن الگو بگیریم؟
- [سایر] امام رضا (علیه السلام) در چه جاهایی به سراغ زائرشان میآیند؟
- [سایر] آیا ما میتوانیم با مطالعه سیره حضرت امام رضا علیه السلام، از آن الگو بگیریم؟
- [سایر] آیا واقعا ما میتوانیم با مطالعه سیره حضرت امام رضا (علیه السلام)، از آن الگو بگیریم؟
- [سایر] آیا میتوان با امام رضا (علیه السلام) که از دنیا رفته اند، سخن گفت و به ایشان سلام کرد؟
- [سایر] آیا امام حسین ( علیه السلام ) دارای علم لدنی بودند ؟
- [سایر] شما شیعیان قائلید که امام حسین (ع) علم غیب به شهادت خود داشته حال سوال این است که چرا با وجود علم غیب به شهادت قیام کرد؟
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.