خصایص و روحیات شخص صدام، در راه‌اندازی جنگ چقدر نقش داشت؟
صدام حسین رئیس جمهور عراق که به عنوان دیکتاتوری خشن و بی‌رحم، شهرت جهانی پیدا کرده بود، در عین حال فردی ماجراجو و جاه‌طلب و به دنبال موقعیت‌های مناسب برای کسب قدرت بیشتر بود. وی در مدت کوتاهی توانست حزب بعث را سازماندهی کرده و ارتش عراق را به صورت منسجم درآورد. صدام با تصفیه‌های خونین که در داخل کشور انجام داد، کلیه رقبای خود را برای جایگزینی حکومت از بین برد و ارتش عراق را نیز از عناصر به اصطلاح مشکوک تصفیه نمود. ویژگی‌های روانی و سیاسی صدام از او فردی مغرور، قدرت طلب، طمع کار، معامله‌گر، جنایت پیشه و ... ساخته بود. رفتار وی حتی با دوستان و هم پیمانان منطقه‌ای به نوعی بود که آنها در شرایط بسیار نزدیک نیز به وی اعتماد نمی‌کردند و هر لحظه احتمال بروز توطئه‌ای را علیه خود می‌دادند. صدام حسین در آغاز تجاوز به ایران دارای سه انگیزه عمده شخصی بود و امید داشت با پیروزی سریع بر ایران خواسته‌های جاه‌طلبانه و شخصی وی ارضاء و تأمین گردد: انگیزه اول تلاش برای کسب رهبری جهان عرب بود. به دنبال مرگ ناصر و امضای پیمان کمپ‌دیوید و انزوای مصر، جهان عرب دچار خلأ رهبری شده بود، شخصیتی که بتواند با استفاده از امکانات و توانایی‌های کشور خود در جهت آرمان‌های وحدت جهان عرب و جبران تقصیر اعراب در قبال اسرائیل این خلأ را پر نماید. صدام حسین امیدوار بود با پیروزی در جنگ با ایران چنین موقعیتی را کسب نماید. انگیزه دوم صدام این بود که با استفاده از سقوط شاه که بر اساس دکترین نیکسون به عنوان ژاندارم منطقه انتخاب شده بود بتواند با پیروزی بر ایران خلأ سقوط شاه را پر نموده و نقش ژاندارم منطقه را در حفظ منافع غرب بازی کند. وی به رغم مواضع ضد امریکایی که قبلاً اتخاذ می‌کرد می‌کوشید، به امریکایی‌ها نشان دهد که با آنها تضاد منافع ندارد و اقداماتش در جهت اهداف امریکا در منطقه می‌باشد تا بدان حد که برژینسکی بعد از ملاقات با صدام در ستایش وی گفت: ما در بین منافع امریکا و عراق تضادی نمی‌یابیم. انگیزه سوم صدام، جبران تحقیری بود که احساس می‌کرد با امضای قرارداد 1975 الجزایر دچار آن شده است. در سال 1975 به دنبال مشکلاتی که در جنگ با کردها برای دولت عراق ایجاد شده بود و کردهای عراق مورد حمایت شاه قرار داشتند، صدام حسین به عنوان معاون رئیس‌جمهوری عراق قرارداد مزبور را امضا کرد. وی همواره بیان می‌کرد در این جریان تحقیر شده و اجباراً تن به امضای این قرارداد، داده است؛ بنابراین در پی فرصتی بود که بتواند این احساس حقارت را جبران نماید. بدین علت در صدد بهانه‌ای بود که قرارداد 1975 را باطل اعلام نماید و این کاری بود که 26 شهریور 1359 (17 سپتامبر 1980) در اجلاس فوق‌العاده مجمع ملی عراق انجام داد. در مجموع باید پذیرفت که روحیات و خصوصیات شخصی صدام می‌تواند به عنوان یکی از عوامل اصلی شروع جنگ عراق علیه ایران به حساب آید. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
عنوان سوال:

خصایص و روحیات شخص صدام، در راه‌اندازی جنگ چقدر نقش داشت؟


پاسخ:

صدام حسین رئیس جمهور عراق که به عنوان دیکتاتوری خشن و بی‌رحم، شهرت جهانی پیدا کرده بود، در عین حال فردی ماجراجو و جاه‌طلب و به دنبال موقعیت‌های مناسب برای کسب قدرت بیشتر بود. وی در مدت کوتاهی توانست حزب بعث را سازماندهی کرده و ارتش عراق را به صورت منسجم درآورد. صدام با تصفیه‌های خونین که در داخل کشور انجام داد، کلیه رقبای خود را برای جایگزینی حکومت از بین برد و ارتش عراق را نیز از عناصر به اصطلاح مشکوک تصفیه نمود.
ویژگی‌های روانی و سیاسی صدام از او فردی مغرور، قدرت طلب، طمع کار، معامله‌گر، جنایت پیشه و ... ساخته بود. رفتار وی حتی با دوستان و هم پیمانان منطقه‌ای به نوعی بود که آنها در شرایط بسیار نزدیک نیز به وی اعتماد نمی‌کردند و هر لحظه احتمال بروز توطئه‌ای را علیه خود می‌دادند. صدام حسین در آغاز تجاوز به ایران دارای سه انگیزه عمده شخصی بود و امید داشت با پیروزی سریع بر ایران خواسته‌های جاه‌طلبانه و شخصی وی ارضاء و تأمین گردد:
انگیزه اول تلاش برای کسب رهبری جهان عرب بود. به دنبال مرگ ناصر و امضای پیمان کمپ‌دیوید و انزوای مصر، جهان عرب دچار خلأ رهبری شده بود، شخصیتی که بتواند با استفاده از امکانات و توانایی‌های کشور خود در جهت آرمان‌های وحدت جهان عرب و جبران تقصیر اعراب در قبال اسرائیل این خلأ را پر نماید. صدام حسین امیدوار بود با پیروزی در جنگ با ایران چنین موقعیتی را کسب نماید.
انگیزه دوم صدام این بود که با استفاده از سقوط شاه که بر اساس دکترین نیکسون به عنوان ژاندارم منطقه انتخاب شده بود بتواند با پیروزی بر ایران خلأ سقوط شاه را پر نموده و نقش ژاندارم منطقه را در حفظ منافع غرب بازی کند. وی به رغم مواضع ضد امریکایی که قبلاً اتخاذ می‌کرد می‌کوشید، به امریکایی‌ها نشان دهد که با آنها تضاد منافع ندارد و اقداماتش در جهت اهداف امریکا در منطقه می‌باشد تا بدان حد که برژینسکی بعد از ملاقات با صدام در ستایش وی گفت: ما در بین منافع امریکا و عراق تضادی نمی‌یابیم.
انگیزه سوم صدام، جبران تحقیری بود که احساس می‌کرد با امضای قرارداد 1975 الجزایر دچار آن شده است. در سال 1975 به دنبال مشکلاتی که در جنگ با کردها برای دولت عراق ایجاد شده بود و کردهای عراق مورد حمایت شاه قرار داشتند، صدام حسین به عنوان معاون رئیس‌جمهوری عراق قرارداد مزبور را امضا کرد. وی همواره بیان می‌کرد در این جریان تحقیر شده و اجباراً تن به امضای این قرارداد، داده است؛ بنابراین در پی فرصتی بود که بتواند این احساس حقارت را جبران نماید. بدین علت در صدد بهانه‌ای بود
که قرارداد 1975 را باطل اعلام نماید و این کاری بود که 26 شهریور 1359 (17 سپتامبر 1980) در اجلاس فوق‌العاده مجمع ملی عراق انجام داد. در مجموع باید پذیرفت که روحیات و خصوصیات شخصی صدام می‌تواند به عنوان یکی از عوامل اصلی شروع جنگ عراق علیه ایران به حساب آید.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین