ماجرای حضرت یوسف(ع): موضوع یاد شده در آیه های 41 به بعد سوره مبارک یوسف آمده است. در آیات مزبور می خوانیم: (یصحبی السجن اما احدکما فیسقی ربه خمرا و اما الاخر فیصلب فتاکل الطیر من رأسه قضی الامر الذی فیه تستفتیان * و قال للذی ظن انه ناج منهما اذکرنی عند ربک فانسیه الشیطن ذکر ربه فلبث فی السجن بضع سنین؛ ای دوستان زندانی من! اما یکی از شما (دو نفر، آزاد می شود و) ساقی شراب برای صاحب خود خواهد شد؛ و اما دیگری به دار آویخته شده و پرندگان از سر او می خورند و مطلبی که درباره آن (از من) نظر خواستید، قطعی و حتمی است و به یکی از آن دو نفر، که می دانست رهایی می یابد گفت: مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآوری کن! ولی شیطان، یادآوری او را نزد صاحبش از خاطرش برد و به دنبال آن (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند). همان گونه که در آیه شریفه آمده، حضرت یوسف زمانی که احساس کرده این دو به زودی از او جدا خواهند شد برای این که روزنه ای به آزادی پیدا کرده و خود را از گناهی که نابه حق به او نسبت داده بودند، تبرئه نماید به یکی از آن دو رفیق زندانی، که می دانست آزاد خواهدشد، سفارش کرد که نزد مالک و صاحب اختیار خود؛ یعنی شاه از من سخن بگو تا تحقیق کرده، بی گناهی من ثابت شود. هر چند او هم فراموش کرد چنین اقدامی را انجام دهد (آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 9، ص 413، دارالکتب الاسلامیه). پیداست چنین حرکتی از سوی حضرت یوسف، که تلاش برای اثبات بی گناهی خود است، با مقام شریف عصمت، هیچ گونه ناسازگاری ندارد. اخلاص ورزیدن به درگاه الهی، موجب این نمی شود که نباید به اسباب ظاهری نیز توسل جست؛ چرا که از نهایت نادانی است که انسان انتظار داشته باشد همه اسباب به کلی بی فایده بوده و باید اهداف خود را بدون بهره جویی از آنها انجام دهد، بلکه اخلاص، تنها سبب می شود که انسان به سبب های دیگر، دل بستگی و اعتماد نداشته باشد؛ وانگهی، در جمله (اذکرنی عند ربک) قرینه ای وجود ندارد حاکی از این که حضرت یوسف به غیر خدا دل بستگی داشته است(علامه طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 181، مؤسسه الاعلمی). اما در مورد معصوم بودن پیا مبران به طور کلی: همه ی پیامبران معصوم هستند مانند اما مان و اگر بعضی از آنها خطا و اشتبا هی داشته اند مثل حضرت آدم که از درخت ممنوعه خوردند ، عمل ایشان گناه نبود بلکه ترک أولی بود ( ترک أولی یعنی کار بهتر را ترک کردن) www.morsalat.com
اگر ما 14 معصوم داریم چرا می گویند همه پیامبران معصومند و بعضی مثل حضرت یوسف که خطا داشته اند چرا معصوم هستند ؟
ماجرای حضرت یوسف(ع):
موضوع یاد شده در آیه های 41 به بعد سوره مبارک یوسف آمده است. در آیات مزبور می خوانیم: (یصحبی السجن اما احدکما فیسقی ربه خمرا و اما الاخر فیصلب فتاکل الطیر من رأسه قضی الامر الذی فیه تستفتیان * و قال للذی ظن انه ناج منهما اذکرنی عند ربک فانسیه الشیطن ذکر ربه فلبث فی السجن بضع سنین؛ ای دوستان زندانی من! اما یکی از شما (دو نفر، آزاد می شود و) ساقی شراب برای صاحب خود خواهد شد؛ و اما دیگری به دار آویخته شده و پرندگان از سر او می خورند و مطلبی که درباره آن (از من) نظر خواستید، قطعی و حتمی است و به یکی از آن دو نفر، که می دانست رهایی می یابد گفت: مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآوری کن! ولی شیطان، یادآوری او را نزد صاحبش از خاطرش برد و به دنبال آن (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند).
همان گونه که در آیه شریفه آمده، حضرت یوسف زمانی که احساس کرده این دو به زودی از او جدا خواهند شد برای این که روزنه ای به آزادی پیدا کرده و خود را از گناهی که نابه حق به او نسبت داده بودند، تبرئه نماید به یکی از آن دو رفیق زندانی، که می دانست آزاد خواهدشد، سفارش کرد که نزد مالک و صاحب اختیار خود؛ یعنی شاه از من سخن بگو تا تحقیق کرده، بی گناهی من ثابت شود. هر چند او هم فراموش کرد چنین اقدامی را انجام دهد (آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 9، ص 413، دارالکتب الاسلامیه).
پیداست چنین حرکتی از سوی حضرت یوسف، که تلاش برای اثبات بی گناهی خود است، با مقام شریف عصمت، هیچ گونه ناسازگاری ندارد.
اخلاص ورزیدن به درگاه الهی، موجب این نمی شود که نباید به اسباب ظاهری نیز توسل جست؛ چرا که از نهایت نادانی است که انسان انتظار داشته باشد همه اسباب به کلی بی فایده بوده و باید اهداف خود را بدون بهره جویی از آنها انجام دهد، بلکه اخلاص، تنها سبب می شود که انسان به سبب های دیگر، دل بستگی و اعتماد نداشته باشد؛ وانگهی، در جمله (اذکرنی عند ربک) قرینه ای وجود ندارد حاکی از این که حضرت یوسف به غیر خدا دل بستگی داشته است(علامه طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 181، مؤسسه الاعلمی).
اما در مورد معصوم بودن پیا مبران به طور کلی:
همه ی پیامبران معصوم هستند مانند اما مان و اگر بعضی از آنها خطا و اشتبا هی داشته اند مثل حضرت آدم که از درخت ممنوعه خوردند ، عمل ایشان گناه نبود بلکه ترک أولی بود ( ترک أولی یعنی کار بهتر را ترک کردن)
www.morsalat.com
- [سایر] اگر پیامبران معصومند، چرا حضرت داوود علیه السلام در قضاوت عجله کرد و مرتکب خطا شد؟
- [سایر] آیا همه پیامبران معصومند و در درجه عصمت هم با یکدیگر مساوی هستند؟
- [سایر] اگر همه انبیاء معصوم بوده اند , چرا حضرت ابراهیم (ع ) و یوسف (ع ) دروغ گفته اند؟
- [سایر] با اینکه پیامبران معصوم بوده اند , پس مقصود از گناه و خطا که به آنان نسبت داده شده است چیست ؟
- [سایر] 1. قبور پیامبرانی؛ مانند حضرت شعیب، لوط، یوسف، یونس، آدم، موسی، اسرائیل، اسحاق، ابراهیم، هارون، داوود، سلیمان، ادریس، عیسی، یحیی، زکریا و نوح(ع) کجا واقع شده است؟ 2. چگونه ممکن است برخی پیامبران؛ مانند یونس(ع) که در عراق بوده، در ایران دفن شده باشند؟ آیا میشود نام پیامبران مدفون در ایران را نام ببرید.
- [سایر] اگر پیامبران معصومند، چرا همواره از خداوند آمرزش می خواستند؟
- [سایر] آیا حسادت برادران یوسف به ایشان، دلیلش تبیعض آشکار وبسیار حضرت یعقوب بین یوسف و دیگر برادرانش نیست ؟
- [سایر] علت احسن القصص بودن سوره یوسف چیست؟
- [سایر] با اینکه پیامبران و امامان معصومند، پس چرا استغفار و گریه می کنند؟
- [سایر] آیا پیامبران هیچ گاه دچار اشتباه و خطا نمی شدند؟ و اگر معصوم ازخطا بودند، چه نیازی بود که با اصحاب خود به مشورت بپردازند؟