معجزه، کار خارق العاده ای است که مدعی نبوت آن را برای اثبات ارتباط خود با خدای جهان، انجام می دهد و همه مردم را برای مقابله و معارضه دعوت می نماید; چرا که دیگران از انجام آن عاجزند.[1]انجام چنین کاری اگر همراه با ادعای نبوت نباشد، به آن کرامت می گویند;[2] چنان که ائمه معصومین(علیهم السلام) دارای کراماتی بوده اند که گاهی این نوع کرامات به معجزه تعبیر شده است.[3] قرآن کریم، وقوع امر خارق العاده و معجزه را تصدیق کرده و بعضی از مصادیق آن را برای پیامبران پیشین اثبات نموده است، مانند داستان اژدها شدن عصای حضرت موسی و بلعیدن سحر ساحران، داستان ید بیضا،[4] خون شدن آشامیدنی ها و تسلط قورباغه و بیماری بر قوم فرعون،[5] سخن گفتن حضرت عیسی(علیه السلام)در گهواره و شفا دادن افراد کور و معالجه بیماران مبتلا به مرض و زنده کردن مردگان.[6] درباره اولیا و اوصیای الهی کرامات و امور خارق العاده ای در روایات و تاریخ آمده است که از مجموع آنها می توان اثبات کرد ائمه اطهار(علیهم السلام) می توانند به هنگام ضرورت امور خارق العاده ای انجام دهند; البته باید توجه نمود که معجزات آنها هرگز با ادعای نبوت همراه نبوده، بلکه با انگیزه های دیگری بوده است. کتاب هایی مانند عیون المعجزات، بحارالانوار، اثبات الهداة، اصول کافی، مدینة المعاجز، مناقب ابن شهرآشوب، اثبات الوصیه مسعودی، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، دلایل الامامه طبری و... به تفصیل بسیاری از این کرامات را نقل کرده اند که برای اطلاع بیش تر می توان به آنها رجوع کرد. شکی نیست که از حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) کرامات و معجزه های فراوانی شده است. یکی از کرامات ویژه آن حضرت، (ردالشمس) که دو مرتبه برای آن حضرت اتفاق افتاده است: یکی در زمان پیغمبر(صلی الله علیه وآله)و دیگری پس از آن حضرت. شرح رویداد نخست، به نقل از اسما، ام سلمه، جابر بن عبدالله انصاری، ابو سعید خدری و عده ای دیگر چنین است: روزی علی(علیه السلام)در منزل پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) حضور داشتند که ناگهان جبرییل برای ابلاغ وحی الهی فرود آمد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) سر مبارک خود را روی پای علی(علیه السلام) گذارد و سربرنداشت تا هنگامی که آفتاب غروب کرد. علی(علیه السلام) که نماز عصر را نگذارده بود، بی اندازه پریشان شد; زیرا نمی توانست سر پیامبر را از روی زانوی خود بردارد و نه می توانست نماز را به طور معمول به جا آورد. حضرت علی(علیه السلام) چاره ای نداشت جز این که هم چنان که نشسته است، نماز بخواند. رکوع و سجود را با اشاره به جا آورد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پس از آن که از آن حالت روحانی خارج شد، به علی(علیه السلام)فرمود: نماز عصرت قضا شد؟ عرض کرد: چاره ای جز این نداشتم; زیرا حالت وحیی که برای شما پیش آمده بود، مرا از انجام وظیفه بازداشت. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: اینک از خدا بخواه تا خورشید را به جای اول برگرداند تا نمازت را در اول وقتش به جای آوری خداوند دعای تو را مستجاب می کند; چرا که از خدا و رسول او اطاعت کرده ای حضرت علی(علیه السلام) دعا فرمود و دعای او مستجاب شد و خورشید به محلی بازگشت که امکان خواندن نماز عصر به وجود آمد و آن گاه غروب کرد. واقعه دوم ردالشمس، پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، هنگامی واقع شد که حضرت علی(علیه السلام)در بابل حضور داشت و می خواست از فرات عبور کند. در این هنگام، وقت نماز عصر فرا رسید و آن حضرت بلافاصله به همراه گروهی از اصحاب خود نماز عصر را به جماعت خواند، ولی از آن جا که بسیاری از یاران حضرت مشغول عبور دادن مرکب ها و توشه خود از رود فرات بودند، نماز عصرشان قضا شد و از خواندن نماز جماعت با آن حضرت محروم ماندند. اصحاب در این خصوص با آن حضرت گفتگو کردند. حضرت علی(علیه السلام) که اصحاب خود را آن گونه نگران دید، از خداوند متعال درخواست کرد تا خورشید را به محل پیشین خود برگرداند تا همه اصحاب بتوانند نمازشان را در وقت خود بخوانند خداوند متعال دعای او را اجابت کرد و خورشید را در افق وقت عصر ظاهر گردانید، آن هنگام که مردم از سلام نماز فارغ شدند، خورشید غروب کرد.[7] قضیه ردالشمس ممکن است برای برخی قابل هضم نباشد و بگویند چگونه ممکن است این کره عظیم آسمانی از مسیر گردش خود برگردد و...; اما باید توجه داشته باشیم که این مسأله به صورت کرامت و اعجاز انجام گرفته است و روایات فراوانی در کتب اسلامی درباره وقوع چنین اعجازی نقل شده است که در حد شهرت می باشد.[8] معجزات دیگری نیز از حضرت علی(علیه السلام) نقل شده است; مانند زنده کردن مردگان، شفا دادن بیماران، خبر دادن از غیب، سخن گفتن با حیوانات، و... که در این مقام مجال بیان آنها نیست.[9] پی نوشتها: [1]. ر.ک: الهیات و معارف اسلامی، استاد جعفر سبحانی، ص 195، نشر مؤسسه امام صادق. [2]. همان، ص 199. [3]. ر.ک: کشف المراد، (شرح تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی)، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص 520 519 488، مقصد چهارم و پنجم، (نبوت و امامت) ، (انتشارات کتابفروشی اسلامیه تهران). [4]. سوره اعراف، آیه 117 107. [5]. سوره نمل، آیه 12; سوره اعراف، آیه 33; سوره اسرا، آیه 101. [6]. سوره بقره، آیه 23; سوره مائده، آیه 11. [7]. ارشاد، شیخ مفید، ج 1، ص 345 347، (نشردارالمفید); مدینة المعاجز، سیدهاشم بحرانی، ج 1، ص 194 205، ح 115، (نشر مؤسسة المعارف الاسلامیة). [8]. ر.ک: الغدیر، علامه امینی، ج 3، ص 141 126، ش 11، (دارالکتب العربی، بیروت). [9]. ر.ک: عیون المجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص 4 6، (المطبعة الحیدریه، نجف); مدینة المعاجز، سیدهاشم بحرانی، ج 1، ص 45 549;; بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 41، ص 166 191، (ابواب معجزات باب 109)، (مؤسسة الوفا، بیروت). www.mazaheb.ir
معجزه، کار خارق العاده ای است که مدعی نبوت آن را برای اثبات ارتباط خود با خدای جهان، انجام می دهد و همه مردم را برای مقابله و معارضه دعوت می نماید; چرا که دیگران از انجام آن عاجزند.[1]انجام چنین کاری اگر همراه با ادعای نبوت نباشد، به آن کرامت می گویند;[2] چنان که ائمه معصومین(علیهم السلام) دارای کراماتی بوده اند که گاهی این نوع کرامات به معجزه تعبیر شده است.[3]
قرآن کریم، وقوع امر خارق العاده و معجزه را تصدیق کرده و بعضی از مصادیق آن را برای پیامبران پیشین اثبات نموده است، مانند داستان اژدها شدن عصای حضرت موسی و بلعیدن سحر ساحران، داستان ید بیضا،[4] خون شدن آشامیدنی ها و تسلط قورباغه و بیماری بر قوم فرعون،[5] سخن گفتن حضرت عیسی(علیه السلام)در گهواره و شفا دادن افراد کور و معالجه بیماران مبتلا به مرض و زنده کردن مردگان.[6]
درباره اولیا و اوصیای الهی کرامات و امور خارق العاده ای در روایات و تاریخ آمده است که از مجموع آنها می توان اثبات کرد ائمه اطهار(علیهم السلام) می توانند به هنگام ضرورت امور خارق العاده ای انجام دهند; البته باید توجه نمود که معجزات آنها هرگز با ادعای نبوت همراه نبوده، بلکه با انگیزه های دیگری بوده است.
کتاب هایی مانند عیون المعجزات، بحارالانوار، اثبات الهداة، اصول کافی، مدینة المعاجز، مناقب ابن شهرآشوب، اثبات الوصیه مسعودی، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، دلایل الامامه طبری و... به تفصیل بسیاری از این کرامات را نقل کرده اند که برای اطلاع بیش تر می توان به آنها رجوع کرد.
شکی نیست که از حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) کرامات و معجزه های فراوانی شده است. یکی از کرامات ویژه آن حضرت، (ردالشمس) که دو مرتبه برای آن حضرت اتفاق افتاده است: یکی در زمان پیغمبر(صلی الله علیه وآله)و دیگری پس از آن حضرت.
شرح رویداد نخست، به نقل از اسما، ام سلمه، جابر بن عبدالله انصاری، ابو سعید خدری و عده ای دیگر چنین است: روزی علی(علیه السلام)در منزل پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) حضور داشتند که ناگهان جبرییل برای ابلاغ وحی الهی فرود آمد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) سر مبارک خود را روی پای علی(علیه السلام) گذارد و سربرنداشت تا هنگامی که آفتاب غروب کرد. علی(علیه السلام) که نماز عصر را نگذارده بود، بی اندازه پریشان شد; زیرا نمی توانست سر پیامبر را از روی زانوی خود بردارد و نه می توانست نماز را به طور معمول به جا آورد. حضرت علی(علیه السلام) چاره ای نداشت جز این که هم چنان که نشسته است، نماز بخواند. رکوع و سجود را با اشاره به جا آورد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پس از آن که از آن حالت روحانی خارج شد، به علی(علیه السلام)فرمود: نماز عصرت قضا شد؟ عرض کرد: چاره ای جز این نداشتم; زیرا حالت وحیی که برای شما پیش آمده بود، مرا از انجام وظیفه بازداشت.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: اینک از خدا بخواه تا خورشید را به جای اول برگرداند تا نمازت را در اول وقتش به جای آوری خداوند دعای تو را مستجاب می کند; چرا که از خدا و رسول او اطاعت کرده ای حضرت علی(علیه السلام) دعا فرمود و دعای او مستجاب شد و خورشید به محلی بازگشت که امکان خواندن نماز عصر به وجود آمد و آن گاه غروب کرد.
واقعه دوم ردالشمس، پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، هنگامی واقع شد که حضرت علی(علیه السلام)در بابل حضور داشت و می خواست از فرات عبور کند. در این هنگام، وقت نماز عصر فرا رسید و آن حضرت بلافاصله به همراه گروهی از اصحاب خود نماز عصر را به جماعت خواند، ولی از آن جا که بسیاری از یاران حضرت مشغول عبور دادن مرکب ها و توشه خود از رود فرات بودند، نماز عصرشان قضا شد و از خواندن نماز جماعت با آن حضرت محروم ماندند.
اصحاب در این خصوص با آن حضرت گفتگو کردند.
حضرت علی(علیه السلام) که اصحاب خود را آن گونه نگران دید، از خداوند متعال درخواست کرد تا خورشید را به محل پیشین خود برگرداند تا همه اصحاب بتوانند نمازشان را در وقت خود بخوانند خداوند متعال دعای او را اجابت کرد و خورشید را در افق وقت عصر ظاهر گردانید، آن هنگام که مردم از سلام نماز فارغ شدند، خورشید غروب کرد.[7]
قضیه ردالشمس ممکن است برای برخی قابل هضم نباشد و بگویند چگونه ممکن است این کره عظیم آسمانی از مسیر گردش خود برگردد و...; اما باید توجه داشته باشیم که این مسأله به صورت کرامت و اعجاز انجام گرفته است و روایات فراوانی در کتب اسلامی درباره وقوع چنین اعجازی نقل شده است که در حد شهرت می باشد.[8] معجزات دیگری نیز از حضرت علی(علیه السلام) نقل شده است; مانند زنده کردن مردگان، شفا دادن بیماران، خبر دادن از غیب، سخن گفتن با حیوانات، و... که در این مقام مجال بیان آنها نیست.[9]
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: الهیات و معارف اسلامی، استاد جعفر سبحانی، ص 195، نشر مؤسسه امام صادق.
[2]. همان، ص 199.
[3]. ر.ک: کشف المراد، (شرح تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی)، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص 520 519 488، مقصد چهارم و پنجم، (نبوت و امامت) ، (انتشارات کتابفروشی اسلامیه تهران).
[4]. سوره اعراف، آیه 117 107.
[5]. سوره نمل، آیه 12; سوره اعراف، آیه 33; سوره اسرا، آیه 101.
[6]. سوره بقره، آیه 23; سوره مائده، آیه 11.
[7]. ارشاد، شیخ مفید، ج 1، ص 345 347، (نشردارالمفید); مدینة المعاجز، سیدهاشم بحرانی، ج 1، ص 194 205، ح 115، (نشر مؤسسة المعارف الاسلامیة).
[8]. ر.ک: الغدیر، علامه امینی، ج 3، ص 141 126، ش 11، (دارالکتب العربی، بیروت).
[9]. ر.ک: عیون المجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص 4 6، (المطبعة الحیدریه، نجف); مدینة المعاجز، سیدهاشم بحرانی، ج 1، ص 45 549;; بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 41، ص 166 191، (ابواب معجزات باب 109)، (مؤسسة الوفا، بیروت).
www.mazaheb.ir
- [سایر] آیا سیره شیخین توسط امام علی(علیه السلام) رد شد؟
- [سایر] واقعه رد الشمس را توضیح دهید.
- [سایر] آیا امام علی(ع) نمونه یک انسان کامل به حساب می آید؟
- [سایر] چرا امام علی(علیه السلام) به پیشنهاد درگیر نشدن با طلحه و زبیر جواب رد داد؟
- [سایر] چند نمونه تاریخی را که پیامبر در آن موارد حضرت علی علیهالسلام را بعنوان جانشین خود معرفی کرده بیان کنید؟
- [سایر] سلام علیکم، خواهشمندم در مورد جریان حکمیت(پس از جنگ صفین) و کیفیت آن روشنگری بفرمایید.همچنین بفرمایید در نهایت این قضیه به کجا ختم شد و موضع امیرالمومنین امام علی(علیه آلاف التحیة و السلام) نسبت به آن چه بود؟
- [سایر] با سلام، آیا جناب عمار یاسر در قضیه سقیفه حضرت علی(ع) را یاری کردند یا نه؟
- [سایر] در کتاب حدیثی (تهذیب الاحکام) نقل شده است که؛ (امیرالمؤمنین علی(ع) نماز را بدون وضو خواندند بعد به مردم گفتند که نمازشان را اعاده کنند)، این قضیه با عصمت آنحضرت منافات ندارد؟
- [سایر] چند مورد از معجزات امام مهدی علیه السلام خصوصا در بدو تولد ایشان را بیان کنید.
- [سایر] (اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ) علی ابن الحسین کیست؟ علی اکبر یا امام سجاد؟ لطفا دلیل خود را بگویید. آیا قرائنی وجود دارد که نشان دهد منظور کیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود