وی پسر فردی به نام میرزا کاظم بود و در تبریز دیده به جهان گشود. در دوران تحصیل، فارسی و عربی و کمی از علوم دینی را آموخت و منشی کنسولگری انگلیس در تبریز شد. بعد از مدتی از کنسولگری انگلیس بیرون آمد و وارد وزارت خارجه ی ایران شد. از مجرای وزارت خارجه، کاردار ایران در سن پترزبورگ و یک سال بعد، ژنرال کنسول تفلیس شد. پس از چهار سال اقامت در تفلیس به سال 1283 ق. کاردار سفارت ایران در پاریس شد و سرانجام در سال 1299 ق. در دوران وزارت مشیرالدوله، معاون وزیر عدلیه شد و لقب مستشار الدوله گرفت.[1] وی در دوران اقامت در تبریز به واسطه ی ارتباط با کنسولگری انگلیس، با کتب لیبرال های انگلیس آشنا شد و در سن پترزبورگ در اندیشه هایش انقلابی پدید آمد و با دیدگاه های سوسیالیست ها برخورد کرد و در فرانسه آشنایی اش با آثار سوسیالیست های فرانسه افزون تر شد. برخی از محققان عصر مشروطه معتقدند که غرب گرایی او مرهون مطالعه ی آثار انقلابیون فرانسه، نظیر افرادی چون روسو و ولتر و منتسکیو و ملاقات های مکرر او با ملکم خان بوده است.[2] وی علاوه بر ارتباط با ملکم خان، با میرزا حسینخان سپه سالار و آخوندزاده هم فکری داشت، ولی ارتباط او با آخوندزاده در حدی بود که برخی معتقدند آخوندزاده تأثیر عمیقی در وی گذاشت.[3] مهم ترین اثر او کتاب یک کلمه است. وی این کتاب را در سال 1287 ق. در پاریس به رشته ی تحریر درآورد.[4] منظور او از یک کلمه، (قانون) است.[5] وی مهم ترین بلای ایران را در این کتاب، بی قانونی و حکومت فرد می شمارد، ولی راه حلی که برای نجات از این بلا ارائه می دهد، همان پیروی از نظام و مقررات لیبرالیسم غرب است[6]. کار زیرکانه و مرموزانه ی او این است که در خلال مباحث کتاب، قانون اساسی فرانسه را بر قوانین اسلام منطبق می کند و از این طریق تضاد آن را با شریعت اسلام کم رنگ می کند و بدین صورت زمینه ی پیاده شدن آن را در ایران فراهم می نماید.[7] طبق گزارش برخی از مورخان، کتاب یک کلمهی مستشار الدوله، بزرگ ترین حادثه ی آن زمان تلقی می شد، به طوری که چاپ اول آن مورد استقبال فراوان محافل سرّی آزادی خواهان قرار گرفت و[8] حتی در محافل سرّی شبه مذهبی نیز نفوذ کرد، به طوری که ناظم الاسلام کرمانی در این مورد می نویسد: ... نوشتجات آن مرحوم برای اجزای انجمن مخفی سرمشقی وافی بود و در واقع دستورالعملی بود که از آن قرار رفتار شد.[9] این ها نشانه ی عمق تأثیر افکار مستشارالدوله در محافل آزادی خواهان است؛ چرا که انجمن ناظم الاسلام یک انجمن مذهبی بود و به دستور مرحوم طباطبایی تأسیس گردید. وقتی چنین انجمنی از این آثار متأثر باشد، طبیعتاً سایر مراکز بیشتر از آن متأثر بوده اند. پی نوشتها: [1]. ر.ک: یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج 1، ص 281. [2]. ر.ک: نهضت مشروطیت ایران، (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 156. [3]. ر.ک: آخوند زاده، الفبای جدید و مکتوبات، مقدمه. [4]. محمد رضا فشاهی، تاریخ تحولات فکری و اجتماعی در جامعه فئودالی ایران، ص 429. [5]. نهضت مشروطیت ایران، (مجموعه مقالات)، ص 157. [6]. ر.ک: همان، ص 161. [7]. ر.ک: همان، ص 158. [8]. محمد رضا فشاهی، همان، ص 433. [9]. ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج 1، ص 169. منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
وی پسر فردی به نام میرزا کاظم بود و در تبریز دیده به جهان گشود. در دوران تحصیل، فارسی و عربی و کمی از علوم دینی را آموخت و منشی کنسولگری انگلیس در تبریز شد. بعد از مدتی از کنسولگری انگلیس بیرون آمد و وارد وزارت خارجه ی ایران شد. از مجرای وزارت خارجه، کاردار ایران در سن پترزبورگ و یک سال بعد، ژنرال کنسول تفلیس شد. پس از چهار سال اقامت در تفلیس به سال 1283 ق. کاردار سفارت ایران در پاریس شد و سرانجام در سال 1299 ق. در دوران وزارت مشیرالدوله، معاون وزیر عدلیه شد و لقب مستشار الدوله گرفت.[1]
وی در دوران اقامت در تبریز به واسطه ی ارتباط با کنسولگری انگلیس، با کتب لیبرال های انگلیس آشنا شد و در سن پترزبورگ در اندیشه هایش انقلابی پدید آمد و با دیدگاه های سوسیالیست ها برخورد کرد و در فرانسه آشنایی اش با آثار سوسیالیست های فرانسه افزون تر شد.
برخی از محققان عصر مشروطه معتقدند که غرب گرایی او مرهون مطالعه ی آثار انقلابیون فرانسه، نظیر افرادی چون روسو و ولتر و منتسکیو و ملاقات های مکرر او با ملکم خان بوده است.[2] وی علاوه بر ارتباط با ملکم خان، با میرزا حسینخان سپه سالار و آخوندزاده هم فکری داشت، ولی ارتباط او با آخوندزاده در حدی بود که برخی معتقدند آخوندزاده تأثیر عمیقی در وی گذاشت.[3]
مهم ترین اثر او کتاب یک کلمه است. وی این کتاب را در سال 1287 ق. در پاریس به رشته ی تحریر درآورد.[4] منظور او از یک کلمه، (قانون) است.[5] وی مهم ترین بلای ایران را در این کتاب، بی قانونی و حکومت فرد می شمارد، ولی راه حلی که برای نجات از این بلا ارائه می دهد، همان پیروی از نظام و مقررات لیبرالیسم غرب است[6]. کار زیرکانه و مرموزانه ی او این است که در خلال مباحث کتاب، قانون اساسی فرانسه را بر قوانین اسلام منطبق می کند و از این طریق تضاد آن را با شریعت اسلام کم رنگ می کند و بدین صورت زمینه ی پیاده شدن آن را در ایران فراهم می نماید.[7]
طبق گزارش برخی از مورخان، کتاب یک کلمهی مستشار الدوله، بزرگ ترین حادثه ی آن زمان تلقی می شد، به طوری که چاپ اول آن مورد استقبال فراوان محافل سرّی آزادی خواهان قرار گرفت و[8] حتی در محافل سرّی شبه مذهبی نیز نفوذ کرد، به طوری که ناظم الاسلام کرمانی در این مورد می نویسد:
... نوشتجات آن مرحوم برای اجزای انجمن مخفی سرمشقی وافی بود و در واقع دستورالعملی بود که از آن قرار رفتار شد.[9]
این ها نشانه ی عمق تأثیر افکار مستشارالدوله در محافل آزادی خواهان است؛ چرا که انجمن ناظم الاسلام یک انجمن مذهبی بود و به دستور مرحوم طباطبایی تأسیس گردید. وقتی چنین انجمنی از این آثار متأثر باشد، طبیعتاً سایر مراکز بیشتر از آن متأثر بوده اند.
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج 1، ص 281.
[2]. ر.ک: نهضت مشروطیت ایران، (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 156.
[3]. ر.ک: آخوند زاده، الفبای جدید و مکتوبات، مقدمه.
[4]. محمد رضا فشاهی، تاریخ تحولات فکری و اجتماعی در جامعه فئودالی ایران، ص 429.
[5]. نهضت مشروطیت ایران، (مجموعه مقالات)، ص 157.
[6]. ر.ک: همان، ص 161.
[7]. ر.ک: همان، ص 158.
[8]. محمد رضا فشاهی، همان، ص 433.
[9]. ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج 1، ص 169.
منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
- [سایر] صنیع الدوله که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟
- [سایر] میرزا ملکم خان ناظم الدوله که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟
- [سایر] روحانیون و روشنفکران در مشروطه چه نقشی داشتند؟
- [سایر] سیدحسن تقی زاده که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟
- [سایر] میرزا عبدالرحیم طالبوف که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟
- [سایر] میرزا فتحعلی آخوندزاده که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟
- [سایر] ورود تشکیلات فراماسونری در ایران چگونه بوده و چه نقشی در انقلاب مشروطه ایفا نموده است؟
- [سایر] میرزا آقا خان کرمانی که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟
- [سایر] ملت و رهبران مشروطه در نخستین گام نهضت، خواستار مشروطه بودند، یا عدالت خانه؟
- [سایر] سرانجام نهضت مشروطه چه بود؟ مشروطه چگونه به حکومت رضاشاه ختم شد؟