میرزا فتحعلی آخوندزاده که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟
وی به سال (1228 ق. / 1812 م.) در خانواده ای متوسط در (نوخه) یکی از محلات شکّی به دنیا آمد[1]. وی در سال (1241 ق.) همراه عمویش، آخوند حاج علی اصغر، به قفقاز رفت، در بیست و دو سالگی به تفلیس آمد و عمویش او را به عباسقلی بیک، معروف به بکی خان، مؤلف و نویسنده و مترجم فرمانروای روس در قفقاز، معرفی نمود و او میرزا فتحعلی را به عنوان وردست خود پذیرفت.[2] از دیگر دوستان میرزا فتحعلی در تفلیس یک ارمنی به نام خاچارطور ابوویان بود. آدمیت می نویسد: در همان مدرسه ای که میرزا فتحعلی در تفلیس زبان ترکی درس می داد، با همکار و همفکر ارمنی اش خاچارطور ابوویان (1810 - 1846) دوستی یافت. ابوویان، نویسنده ی رمان (زخم ارمنستان) است. وی به همان اندازه که میرزا فتحعلی از مسجد بیزار بود، با کلیسا سر ستیز داشت.[3] میرزا فتحعلی به شدت به دین و روحانیت بدبین بود، به گونه ای که صریحاً دین را مایه ی ذلّت و سرافکندی ملت و دولت می شمرد و آن را افیون حکومت و ملّت می دانست. وی تصریح می کرد: کل فیلسوفان فرنگستان متّفق اند در این که عقاید دینیّه موجب ذلّت ملک و ملت است در هر خصوص.[4] شاید بتوان گفت علت انحراف دینی و دین ستیزی او در درجه ی نخست، پرورش در محیط قفقاز بوده است؛ چرا که در آن روزگار قفقاز مدخل آشنایی ایرانیان با آثار و نوشته ها و اندیشه های غربی ها به حساب می آمد. هر روز کتب متعددی از غربیان در آن جا ترجمه می شد و اساساً روس ها به شدّت در پی ترویج فرهنگ غرب و غربی کردن کشور خود بودند؛ از این رو پرورش فکری میرزا فتحعلی در چنین محیطی موجب غرب زدگی او گردید که یکی از مؤلفه های آن دین ستیزی و تمدّن پرستی بود. میرزا فتحعلی تقریباً سی سال قبل از انقلاب مشروطه از دنیا رفت، ولی آثار او در ترویج غرب گرایی و تهییج روشن فکران به تشکیل مشروطه ی غربی تأثیر شگرفی داشت، به طوری که بسیاری از رهبران فکری مشروطه ی غربی به نوبه ی خود تحت تأثیر مکتوبات او بودند. حمیدزاده در مقدمه ی کتاب الفبای جدید و مکتوبات، درباره ی تأثیر نوشته های آخوندزاده می نویسد: تأثیر عمیق آن -کتاب مکتوبات کمال الدوله- در بین روشن فکران مترقی آن دوره از نامه های میرزا یوسف خان مستشارالدوله، میرزا ملکم خان ناظم الدوله، جلال الدین میرزا پورِ فتحعلی شاه قاجار، مانوکجی لیم جی، میرزا محمد جعفر قرچه داغی و سایرین به خوبی مشهود است. این تألیف یکی از اولین و مهم ترین آثار قلمی است که در بیداری ایرانیان و برانگیختن اندیشه ی آزادی و استقرار قانون اساسی نقش بزرگی ایفا کرده است.[5] و یا برخی معتقدند مستشارالدوله این چهره ی سرشناس مشروطه ی غربی، با میرزا فتحعلی آخوندزاده آشنایی و مکاتبه داشته و کاملا تحت تأثیر او بوده[6] و (در بسیاری از امور آخوندزاده عقل و دین او را دزدیده است).[7] خود او نیز در مواردی، به نفوذ نوشته هایش در رجال فکری و سیاسی و حتّی شاه زادگان دربار تصریح کرده، می گوید: به واسطه ی تصنیف کمال الدوله، دوستان و هم رازان زیاد پیدا کردم؛ از آن جمله میرزا یوسف خان است که در آن اوقات در تفلیس از طرف دولت ایران قونسول بود و بعد از آن به وزیر مختاری دولت ایران در پاریس منصوب گردید. دیگر شاه زاده ی جوان مرگ جلال الدین میرزا ابن فتحعلی شاه قاجار بود.[8] پی نوشتها: [1]. فریدون آدمیت، اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده، ص 10. [2]. ر.ک: همان، ص 14. [3]. ر.ک: همان، ص 16. [4]. همان، ص 210. [5]. میرزا فتحعلی آخوندزاده، الفبای جدید و مکتوبات، مقدمه. [6]. ر.ک: آرین پور، از صبا تا نیما، ص 282 283. [7]. نهضت مشروطیت ایران، (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 159 160. [8]. الفبای جدید و مکتوبات، گردآوری حمید محمدزاده، ص 355. منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
عنوان سوال:

میرزا فتحعلی آخوندزاده که بود و چه نقشی در مشروطه داشت؟


پاسخ:

وی به سال (1228 ق. / 1812 م.) در خانواده ای متوسط در (نوخه) یکی از محلات شکّی به دنیا آمد[1]. وی در سال (1241 ق.) همراه عمویش، آخوند حاج علی اصغر، به قفقاز رفت، در بیست و دو سالگی به تفلیس آمد و عمویش او را به عباسقلی بیک، معروف به بکی خان، مؤلف و نویسنده و مترجم فرمانروای روس در قفقاز، معرفی نمود و او میرزا فتحعلی را به عنوان وردست خود پذیرفت.[2]
از دیگر دوستان میرزا فتحعلی در تفلیس یک ارمنی به نام خاچارطور ابوویان بود. آدمیت می نویسد:
در همان مدرسه ای که میرزا فتحعلی در تفلیس زبان ترکی درس می داد، با همکار و همفکر ارمنی اش خاچارطور ابوویان (1810 - 1846) دوستی یافت. ابوویان، نویسنده ی رمان (زخم ارمنستان) است. وی به همان اندازه که میرزا فتحعلی از مسجد بیزار بود، با کلیسا سر ستیز داشت.[3]
میرزا فتحعلی به شدت به دین و روحانیت بدبین بود، به گونه ای که صریحاً دین را مایه ی ذلّت و سرافکندی ملت و دولت می شمرد و آن را افیون حکومت و ملّت می دانست. وی تصریح می کرد:
کل فیلسوفان فرنگستان متّفق اند در این که عقاید دینیّه موجب ذلّت ملک و ملت است در هر خصوص.[4]
شاید بتوان گفت علت انحراف دینی و دین ستیزی او در درجه ی نخست، پرورش در محیط قفقاز بوده است؛ چرا که در آن روزگار قفقاز مدخل آشنایی ایرانیان با آثار و نوشته ها و اندیشه های غربی ها به حساب می آمد. هر روز کتب متعددی از غربیان در آن جا ترجمه می شد و اساساً روس ها به شدّت در پی ترویج فرهنگ غرب و غربی کردن کشور خود بودند؛ از این رو پرورش فکری میرزا فتحعلی در چنین محیطی موجب غرب زدگی او گردید که یکی از مؤلفه های آن دین ستیزی و تمدّن پرستی بود.
میرزا فتحعلی تقریباً سی سال قبل از انقلاب مشروطه از دنیا رفت، ولی آثار او در ترویج غرب گرایی و تهییج روشن فکران به تشکیل مشروطه ی غربی تأثیر شگرفی داشت، به طوری که بسیاری از رهبران فکری مشروطه ی غربی به نوبه ی خود تحت تأثیر مکتوبات او بودند. حمیدزاده در مقدمه ی کتاب الفبای جدید و مکتوبات، درباره ی تأثیر نوشته های آخوندزاده می نویسد:
تأثیر عمیق آن -کتاب مکتوبات کمال الدوله- در بین روشن فکران مترقی آن دوره از نامه های میرزا یوسف خان مستشارالدوله، میرزا ملکم خان ناظم الدوله، جلال الدین میرزا پورِ فتحعلی شاه قاجار، مانوکجی لیم جی، میرزا محمد جعفر قرچه داغی و سایرین به خوبی مشهود است. این تألیف یکی از اولین و مهم ترین آثار قلمی است که در بیداری ایرانیان و برانگیختن اندیشه ی آزادی و استقرار قانون اساسی نقش بزرگی ایفا کرده است.[5]
و یا برخی معتقدند مستشارالدوله این چهره ی سرشناس مشروطه ی غربی، با میرزا فتحعلی آخوندزاده آشنایی و مکاتبه داشته و کاملا تحت تأثیر او بوده[6] و (در بسیاری از امور آخوندزاده عقل و دین او را دزدیده است).[7]
خود او نیز در مواردی، به نفوذ نوشته هایش در رجال فکری و سیاسی و حتّی شاه زادگان دربار تصریح کرده، می گوید:
به واسطه ی تصنیف کمال الدوله، دوستان و هم رازان زیاد پیدا کردم؛ از آن جمله میرزا یوسف خان است که در آن اوقات در تفلیس از طرف دولت ایران قونسول بود و بعد از آن به وزیر مختاری دولت ایران در پاریس منصوب گردید. دیگر شاه زاده ی جوان مرگ جلال الدین میرزا ابن فتحعلی شاه قاجار بود.[8]
پی نوشتها:
[1]. فریدون آدمیت، اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده، ص 10.
[2]. ر.ک: همان، ص 14.
[3]. ر.ک: همان، ص 16.
[4]. همان، ص 210.
[5]. میرزا فتحعلی آخوندزاده، الفبای جدید و مکتوبات، مقدمه.
[6]. ر.ک: آرین پور، از صبا تا نیما، ص 282 283.
[7]. نهضت مشروطیت ایران، (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 159 160.
[8]. الفبای جدید و مکتوبات، گردآوری حمید محمدزاده، ص 355.
منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین