در شکل گیری شخصیت یگانه اسوه ای چون فاطمه ی زهرا علیهاالسلام، همه ی عوامل تأثیرگذار بر شخصیت ایشان- از عامل وراثت گرفته تا عامل محیط و عوامل غیبی- دست به دست هم داده اند و پرورش دهنده ی چنان گل بی نظیری در گلستان وجود گردیده اند: ای تو آن گوهر یکتا که به یکتایی تو دختر این گونه به صلب ازلیت نایاب گوهر این گونه ندارد ابدیت به رحم مادر دهر نیاورد و نیارد به شکم گوهر این گونه ندارد ابدیت به رحم. گوهر این گونه ندارد ابدیت به رحم [ آینه ی ایزدنما: ص 63. شعر از آقابزرگ قومی معروف به میرزا محمود شاطر (رضوان). ] پدر فاطمه، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله شریف ترین آفریده ی الهی و مادر او، خدیجه بنت خویلد، از پاک ترین و نجیب ترین زنان روزگار [ [ عظمت، شرافت و نجابت حضرت خدیجه کبرا، زینت بخش صفحات تاریخ اسلام گردیده است. تاریخ نگاران بارها از خدیجه علیهاالسلام با عناوینی چون بانوی زیرک، دوراندیش و خردمند یاد کرده اند: کانت خدیجه امرأه عاقله شریفه مع ما اراد الله بها من الکرامه و الخیر و هی یومئذ افضلهم نسبا و اعظمهم شرفا و اکثرهم مالا؛ خدیجه، زنی خردمند و باشرافت بود که خداوند کرامت و خیر را برای او اراده فرموده بود. خدیجه در روزگار خویش از بافضیلت ترین ریشه ها و نسب ها، بزرگ ترین و برترین شرافت ها و بیشترین ثروت ها برخوردار بود. (تاریخ خمیس: ج 1، ص 263). خدیجه در عین برخورداری از سیادت، ریاست، حشمت و عزت با ترتیب دادن کاروان هایی تجاری به کسب روزی می پرداخت. او با مدیریتی خلاق و به دور از رباخواری که رسم آن زمانه بود، به تجارت مضاربه ای روی آورده بود. خدیجه علیهاالسلام واجد اخلاقی والا و صفاتی زیبا بود؛ صفاتی چون عفت، کرامت، سخاوت و.... در مقام سخاوت و کرامتش همین بس که تمام ثروت و مکنت خود را برای پیشرفت اسلام در اختیار همسرش، پیامبر والا مقام اسلام، نهاد. در مقام عظمت و شرافتش نیز همین بس که جبرئیل هر هنگام که به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله شرف یاب می شد، سلام پروردگار را به واسطه پیامبر به خدیجه ابلاغ می نمود. فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: یا خدیجه! هذا جبرئیل یقرئک من ربک السلام قالت خدیجه: الله السلام و منه السلام علی جبرئیل السلام؛ پس رسول خدا خطاب به خدیجه می فرمود: ای خدیجه! این جبرئیل است که از جانب پروردگارت بر تو سلام می رساند. خدیجه می گفت: خداوند، سلام است و سلام از اوست و بر جبرئیل سلام باد. بحارالانوار: ج 16، ص 8، روایت 12. ] ] و اجداد او جملگی از صالح ترین و پاک ترین انسان های روی زمین بوده اند. نطفه ی فاطمه علیهاالسلام در حالی منعقد می گردد که والدین او از رهگذر چهل شبانه روز ارتباط خالصانه با خداوند به اوج طهارت روحی دست یافته اند و خمیر مایه ی آن نطفه را با تغذیه از پاک ترین و بهترین میوه های بهشتی تکوین بخشیده اند. [ بحارالانوار: ج 16، ص 78. عوالم: ج 16، ص 15. ] از این روی فاطمه حوراء الانسیه؛ یعنی حوریه سیرتی به صورت انسان، نامیده می شد و پیامبر خاتم رایحه ی بهشت را هماره در وجود او می جویید. حضرت فاطمه علیهاالسلام در محیط خانواده ای سراسر شور، عشق، نشاء پاکی و صفا پرورش یافته و بعد از وفات مادر، نیکو خلق ترین مربیان، عهده دار پرورش و تربیت او گردیده است. شخصیت فاطمه علیهاالسلام در کناری پدری استوار گشته که کانون همه ی توجهات و تحولات در روزگار خویش بوده است. فاطمه علیهاالسلام، نیمی از عمر خویش را در کنار همسری گذرانیده که پرورش یافته ی دامان رسول است و میراث دار خلق و خوی محمدی و بر مجموعه ی عوامل فوق، عوامل غیبی، چون نزول فرشتگان، الهام های غیبی و... را نیز باید افزود. www.eporsesh.com
در شکل گیری شخصیت یگانه اسوه ای چون فاطمه ی زهرا علیهاالسلام، همه ی عوامل تأثیرگذار بر شخصیت ایشان- از عامل وراثت گرفته تا عامل محیط و عوامل غیبی- دست به دست هم داده اند و پرورش دهنده ی چنان گل بی نظیری در گلستان وجود گردیده اند:
ای تو آن گوهر یکتا که به یکتایی تو دختر این گونه
به صلب ازلیت نایاب گوهر این گونه ندارد ابدیت به رحم
مادر دهر نیاورد و نیارد به شکم گوهر این گونه
ندارد ابدیت به رحم. گوهر این گونه ندارد ابدیت به رحم
[ آینه ی ایزدنما: ص 63. شعر از آقابزرگ قومی معروف به میرزا محمود شاطر (رضوان). ]
پدر فاطمه، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله شریف ترین آفریده ی الهی و مادر او، خدیجه بنت خویلد، از پاک ترین و نجیب ترین زنان روزگار [ [ عظمت، شرافت و نجابت حضرت خدیجه کبرا، زینت بخش صفحات تاریخ اسلام گردیده است. تاریخ نگاران بارها از خدیجه علیهاالسلام با عناوینی چون بانوی زیرک، دوراندیش و خردمند یاد کرده اند: کانت خدیجه امرأه عاقله شریفه مع ما اراد الله بها من الکرامه و الخیر و هی یومئذ افضلهم نسبا و اعظمهم شرفا و اکثرهم مالا؛ خدیجه، زنی خردمند و باشرافت بود که خداوند کرامت و خیر را برای او اراده فرموده بود. خدیجه در روزگار خویش از بافضیلت ترین ریشه ها و نسب ها، بزرگ ترین و برترین شرافت ها و بیشترین ثروت ها برخوردار بود. (تاریخ خمیس: ج 1، ص 263).
خدیجه در عین برخورداری از سیادت، ریاست، حشمت و عزت با ترتیب دادن کاروان هایی تجاری به کسب روزی می پرداخت. او با مدیریتی خلاق و به دور از رباخواری که رسم آن زمانه بود، به تجارت مضاربه ای روی آورده بود.
خدیجه علیهاالسلام واجد اخلاقی والا و صفاتی زیبا بود؛ صفاتی چون عفت، کرامت، سخاوت و.... در مقام سخاوت و کرامتش همین بس که تمام ثروت و مکنت خود را برای پیشرفت اسلام در اختیار همسرش، پیامبر والا مقام اسلام، نهاد. در مقام عظمت و شرافتش نیز همین بس که جبرئیل هر هنگام که به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله شرف یاب می شد، سلام پروردگار را به واسطه پیامبر به خدیجه ابلاغ می نمود. فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: یا خدیجه! هذا جبرئیل یقرئک من ربک السلام قالت خدیجه: الله السلام و منه السلام علی جبرئیل السلام؛ پس رسول خدا خطاب به خدیجه می فرمود: ای خدیجه! این جبرئیل است که از جانب پروردگارت بر تو سلام می رساند. خدیجه می گفت: خداوند، سلام است و سلام از اوست و بر جبرئیل سلام باد. بحارالانوار: ج 16، ص 8، روایت 12. ] ] و اجداد او جملگی از صالح ترین و پاک ترین انسان های روی زمین بوده اند.
نطفه ی فاطمه علیهاالسلام در حالی منعقد می گردد که والدین او از رهگذر چهل شبانه روز ارتباط خالصانه با خداوند به اوج طهارت روحی دست یافته اند و خمیر مایه ی آن نطفه را با تغذیه از پاک ترین و بهترین میوه های بهشتی تکوین بخشیده اند. [ بحارالانوار: ج 16، ص 78. عوالم: ج 16، ص 15. ] از این روی فاطمه حوراء الانسیه؛ یعنی حوریه سیرتی به صورت انسان، نامیده می شد و پیامبر خاتم رایحه ی بهشت را هماره در وجود او می جویید.
حضرت فاطمه علیهاالسلام در محیط خانواده ای سراسر شور، عشق، نشاء پاکی و صفا پرورش یافته و بعد از وفات مادر، نیکو خلق ترین مربیان، عهده دار پرورش و تربیت او گردیده است. شخصیت فاطمه علیهاالسلام در کناری پدری استوار گشته که کانون همه ی توجهات و تحولات در روزگار خویش بوده است. فاطمه علیهاالسلام، نیمی از عمر خویش را در کنار همسری گذرانیده که پرورش یافته ی دامان رسول است و میراث دار خلق و خوی محمدی و بر مجموعه ی عوامل فوق، عوامل غیبی، چون نزول فرشتگان، الهام های غیبی و... را نیز باید افزود.
www.eporsesh.com
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] دیدگاه و اعتقاد اهل سنت پیرامون شخصیت حضرت زهرا(س) چیست؟
- [سایر] با توجه به روایاتی در مورد گریه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و اعتراض همسایگان این عمل را با شخصیت والای آن حضرت چگونه توجیه می کنید؟
- [سایر] قاتل حضرت زهرا (سلام الله علیها) کیست؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] معنی «فاطمه» که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).