فدک، سرزمینی بسیار وسیع و آباد در سراشیبی خیبر، واقع در شمال مدینه بود که قلعه ای بزرگ و مستحکم، چشمه ای سرشار، نخلستان های پربار و باغ هایی پرشمار را شامل می گردید. ساکنان این سرزمین، یهودیانی بودند که با اهل خیبر در ارتباط بوده، تحت ریاست مردی به نام (یوشع بن نون) در آن منطقه روزگار می گذراندند. نام گذاری این سرزمین، به (فدک) از آن جهت بوده که اولین ساکن آن، مردی به اسم (فدک بن هام) بوده است. [ معجم البلدان: ج 4، ص 238. ] از آن سرزمین آباد و پهناور، هم اکنون نیز باغ های متعددی در 100 کیلومتری شمال مدینه بر جای مانده است. چگونگی فتح فدک در سال هفتم هجرت، حدود چهار سال قبل از رحلت پیامبر، منطقه ی حاصل خیز خیبر به تصرف مسلمانان درآمد. یک روز پس از فتح خیبر، جبراییل از جانب خداوند بر پیامبر نازل شد و فرمان فتح فدک را آورد. در این فرمان، تصریح شده بود که فدک بایستی تنها به دست پیامبر و علی علیهماالسلام فتح گردد و مسلمانان نبایستی در آن شرکت نمایند. هنگامی که شب فرارسید، آن دو بزرگوار در تاریکی شب از لشگر جدا شده و خود را به قلعه ی فدک رسانیدند. ساکنان فدک که خبر فتح قلعه ی عظیم خیبر را در روز قبل دریافت کرده بودند، در قلعه ی فدک و پشت درهای بسته، شبی پراضطراب را می گذرانیدند. در پی نقشه ای دقیق، امیرمؤمنان، علی علیه السلام با کمک پیامبر و امداد الهی از دیوار بلند قلعه بالا رفت و آن هنگام که بر فراز دیوار قلعه قرار گرفت، با صدایی رسا، به گفتن اذان و تکبیر پرداخت. ساکنان قلعه ی فدک که خویش را در محاصره ی مسلمانان پنداشتند، شتابان رو به سوی در قلعه نهادند تا در زمین های پیرامون آن پراکنده گردند. در این هنگام، امیر مؤمنان از دیوار قلعه پایین آمد و به همراه پیامبر که بر در قلعه منتظر بود، راه فراریان را بستند و با آنان درگیر شدند و پس از آنکه هیجده نفر از دلیر مردان آنان را به هلاکت رساندند، اهل فدک را به اسارت درآورده، به همراه غنایم، با خود به مدینه آوردند. [ بحارالانوار: ج 29، ص 110 و 114 و 348. تهذیب الاحکام: ج 1، ص 424. تفسیر فرات کوفی: ص 159. ] مالکیت فدک از آن جا که فدک، تنها به دست پیامبر و امیر مؤمنان علیهماالسلام و بدون کوچکترین دخالتی از جانب دیگران، به فتح کامل درآمده بود، به فرموده ی صحیح قرآن، این سرزمین به خداوند، رسول خدا و اقربای او و نیز به یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان تعلق می گرفت: و ما أفاء الله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب ولکن الله یسلط رسله علی من یشاء و الله علی کل شیء قدیر. [ حشر (59): 6 و 7. ] و آنچه را خداوند از یهودیان به رسولش بازگردانده و بخشیده، چیزی است که شما برای به دست آوردن آن نه اسبی تاختید و نه شتری؛ ولی خداوند رسولان خویش را بر هر کس بخواهد مسلط می سازد و خدا بر هر چیز تواناست. ما أفاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی و القربی و الیتمی و ابن السبیل کی لایکون دوله بین الأغنیاء منکم.... [ حشر (59) 6 و 7. ] آنچه را خداوند از اهل این آبادی ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد.... طبق وحی الهی، سرزمین فدک به طور یکپارچه، به مالکیت رسول خدا درآمد و قرار شد که هر کس از اهل فدک، مسلمان شود، خمس اموالش را و هر کس بر یهودیت باقی بماند، تمام اموالش را به پیامبر پرداخت نماید. یهودیان فدک از پیامبر تقاضا کردند تا به آنان اجازه دهد تا در زمین های زارعی فدک کار کنند و تمام درآمد آن را به حضرت تسلیم نموده، تنها اجرت آن را دریافت نمایند. پیامبر این پیشنهاد را پذیرفت و پس از محاسبه ای که انجام گرفت، قرار شد سالیانه 120000 دینار طلا به عنوان درآمد فدک به پیامبر تسلیم گردد. www.eporsesh.com
فدک، سرزمینی بسیار وسیع و آباد در سراشیبی خیبر، واقع در شمال مدینه بود که قلعه ای بزرگ و مستحکم، چشمه ای سرشار، نخلستان های پربار و باغ هایی پرشمار را شامل می گردید. ساکنان این سرزمین، یهودیانی بودند که با اهل خیبر در ارتباط بوده، تحت ریاست مردی به نام (یوشع بن نون) در آن منطقه روزگار می گذراندند.
نام گذاری این سرزمین، به (فدک) از آن جهت بوده که اولین ساکن آن، مردی به اسم (فدک بن هام) بوده است. [ معجم البلدان: ج 4، ص 238. ] از آن سرزمین آباد و پهناور، هم اکنون نیز باغ های متعددی در 100 کیلومتری شمال مدینه بر جای مانده است.
چگونگی فتح فدک
در سال هفتم هجرت، حدود چهار سال قبل از رحلت پیامبر، منطقه ی حاصل خیز خیبر به تصرف مسلمانان درآمد. یک روز پس از فتح خیبر، جبراییل از جانب خداوند بر پیامبر نازل شد و فرمان فتح فدک را آورد. در این فرمان، تصریح شده بود که فدک بایستی تنها به دست پیامبر و علی علیهماالسلام فتح گردد و مسلمانان نبایستی در آن شرکت نمایند.
هنگامی که شب فرارسید، آن دو بزرگوار در تاریکی شب از لشگر جدا شده و خود را به قلعه ی فدک رسانیدند. ساکنان فدک که خبر فتح قلعه ی عظیم خیبر را در روز قبل دریافت کرده بودند، در قلعه ی فدک و پشت درهای بسته، شبی پراضطراب را می گذرانیدند.
در پی نقشه ای دقیق، امیرمؤمنان، علی علیه السلام با کمک پیامبر و امداد الهی از دیوار بلند قلعه بالا رفت و آن هنگام که بر فراز دیوار قلعه قرار گرفت، با صدایی رسا، به گفتن اذان و تکبیر پرداخت. ساکنان قلعه ی فدک که خویش را در محاصره ی مسلمانان پنداشتند، شتابان رو به سوی در قلعه نهادند تا در زمین های پیرامون آن پراکنده گردند.
در این هنگام، امیر مؤمنان از دیوار قلعه پایین آمد و به همراه پیامبر که بر در قلعه منتظر بود، راه فراریان را بستند و با آنان درگیر شدند و پس از آنکه هیجده نفر از دلیر مردان آنان را به هلاکت رساندند، اهل فدک را به اسارت درآورده، به همراه غنایم، با خود به مدینه آوردند. [ بحارالانوار: ج 29، ص 110 و 114 و 348. تهذیب الاحکام: ج 1، ص 424. تفسیر فرات کوفی: ص 159. ]
مالکیت فدک
از آن جا که فدک، تنها به دست پیامبر و امیر مؤمنان علیهماالسلام و بدون کوچکترین دخالتی از جانب دیگران، به فتح کامل درآمده بود، به فرموده ی صحیح قرآن، این سرزمین به خداوند، رسول خدا و اقربای او و نیز به یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان تعلق می گرفت: و ما أفاء الله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب ولکن الله یسلط رسله علی من یشاء و الله علی کل شیء قدیر. [ حشر (59): 6 و 7. ] و آنچه را خداوند از یهودیان به رسولش بازگردانده و بخشیده، چیزی است که شما برای به دست آوردن آن نه اسبی تاختید و نه شتری؛ ولی خداوند رسولان خویش را بر هر کس بخواهد مسلط می سازد و خدا بر هر چیز تواناست.
ما أفاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی و القربی و الیتمی و ابن السبیل کی لایکون دوله بین الأغنیاء منکم.... [ حشر (59) 6 و 7. ]
آنچه را خداوند از اهل این آبادی ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد....
طبق وحی الهی، سرزمین فدک به طور یکپارچه، به مالکیت رسول خدا درآمد و قرار شد که هر کس از اهل فدک، مسلمان شود، خمس اموالش را و هر کس بر یهودیت باقی بماند، تمام اموالش را به پیامبر پرداخت نماید. یهودیان فدک از پیامبر تقاضا کردند تا به آنان اجازه دهد تا در زمین های زارعی فدک کار کنند و تمام درآمد آن را به حضرت تسلیم نموده، تنها اجرت آن را دریافت نمایند. پیامبر این پیشنهاد را پذیرفت و پس از محاسبه ای که انجام گرفت، قرار شد سالیانه 120000 دینار طلا به عنوان درآمد فدک به پیامبر تسلیم گردد.
www.eporsesh.com
- [سایر] ماجرای فدک چیست؟
- [سایر] چرا مسلمانان قبل از فتح مکه برتری دارند بر مسلمانان بعد از فتح مکه؟
- [سایر] انقلاب اسلامی چه نقشی در تثبیت تمامیت ارضی و هویت سرزمینی ایران داشت؟
- [سایر] انگیزه ی غصب فدک چه بود؟
- [سایر] در آیهی اول سورهی مبارکهی فتح، منظور فتح مکه است؟ کیفیت و زمان نزول آن را شرح دهید؟
- [سایر] آیا فدک ارث حضرت زهرا(س) بود؟
- [سایر] انگیزه ی غصب فدک چه بود؟
- [سایر] پس از فتح خرمشهر، پیشنهادهای مناسبی از سوی کشورهای عربی به ایران برای خاتمه جنگ داده شد وامام(ره) نیز با آتشبس پس از فتح خرمشهر موافق بود،بنابراین ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر یک اشتباه استراتژیک بود و
- [سایر] قلعه خیبر چگونه فتح شد؟
- [سایر] تفسیر آیه 2 سوره فتح را بفرمایید؟
- [آیت الله اردبیلی] مسافرت به کشورهای غیر اسلامی و اقامت در آنجا جهت تحصیل علوم روز یا تجارت و کسب و کار جایز است، به شرط آن که اطمینان داشته باشد در عقیده و عمل او انحرافی صورت نمیگیرد؛ بنابر این کسی که در آن مکانها اقامت گزیده اگر نسبت به خود یا زن و فرزندانش خوف انحراف داشته باشد، بر او لازم است که به سرزمینی که از خطر انحراف در امان است هجرت نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خمس تنها در غنایم منقول میباشد و غنایم غیر منقول همچون زمین خمس ندارد، زمینهایی که در جنگ به غنیمت گرفته میشود، اگر در هنگام فتح آباد باشد ملک تمام مسلمانان و اگر موات باشد ملک امام علیهالسلام بوده و در هر حال خمس ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر انسان در موقعی که ضامن میشود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار چگونگی را نمیدانسته و بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند اشکال دارد. علیالخصوص درصورتی که ضامن پیش از طلبکار ملتفت شود قدرت پیدا کرده باشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر انسان در موقعی که ضامن میشود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار چگونگی را نمیدانسته است و بخواهد ضامن بودن او را بهم بزند ، اشکال دارد ، بخصوص در صورتی که ضامن پیش از اینکه طلبکار ملتفت شود قدرت پیدا کرده باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] 42 تعزیر منحصر به شلاق زدن نیست، بلکه جریمه های مالی و زندان و حتی معرفی خطا کار در وسایل ارتباط جمعی و یا انواع مختلف توبیخ را نیز شامل می شود (البته انتخاب هر یک از این امور بسته به نظر حاکم شرع و چگونگی جرم و خصوصیات مجرم و سایر امور مربوطه است).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر معدن در زمین آبادی باشد که مسلمین آن را به زور و غلبه بدست آورده اند مانند اکثر اراضی ایران و عراق، چنانچه مسلمانی آن معدن را اخراج کند مالک می شود، و احتیاط واجب این است که به اذن ولی امر باشد، و باید خمس آن را بپردازد، و اگر غیر مسلمان اخراج کند مالک نمی شود. و اگر کافر معدنی را از زمینی که در حال فتح مسلمین موات است اخراج کند مالک می شود. 3 گنج
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر گوشت، پیه و چرم را از سرزمینی تهیه کرده باشد که برخلاف نظر شیعه برخی از اقسام مردار را پاک میدانند؛ مثلاً از سرزمین حنفیان و شافعیان که عقیده دارند پوست مردار با دباغّی پاک میشود، در صورت اول و دوم که در مسأله پیش گفته شد باید از فروشنده سؤال شود که آیا این گوشت یا چرم از حیوانی که به دستور شرع ذبح شده گرفته شده است یا خیر؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد، احکام پاک بودن را بر آن گوشت و چرم میتوان جاری و از آن گوشت خورد و در آن چرم نماز خواند، ولی نمیتوان به مجرّد گفته فروشنده، به دیگران خبر داد که این گوشت یا چرم از حیوانیست که به دستور شرع ذبح شده است و همینطور اگر کسی که این گوشت یا چرم در دست اوست در چنین سرزمینی بگوید که از حیوانیست که به دستور شرع ذبح شده، نمیتوان به مجرد گفته او این مطلب را به دیگران گفت، اگر چه میتوان احکام پاک بودن را بر این گوشت یا چرم جاری کرد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان در موقعی که ضامن میشود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار چگونگی را نمیدانسته یا بر فرض آگاه شدن هم به ضامن شدن او رضایت میداد، ضامن شدن صحیح است و طلبکار نمیتواند آن را به هم بزند، ولی اگر طلبکار بر فرض آگاهی از ناتوانی ضامن، به ضامن شدن او رضایت نمیداد، ضامن شدن او باطل است، مگر طلبکار بعداً آن را اجازه کند که ضامن شدن وی صحیح خواهد بود و نیازی به قرارداد جدید نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که خمس یا زکات بدهکار است و کفّاره و نذر و مانند اینها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند، همه آنها را بدهد، اگر مالی که خمس یا زکات آن واجب شده، از بین نرفته باشد، باید خمس و زکات را بدهد و اگر از بین رفته باشد، هر مقداری از اینها را که میتواند میدهد و در چگونگی ادا کردن، اختیار دارد میتواند تمامی توانایی خود را در پرداخت یکی از موارد فوق صرف کند و میتواند از هر یک از آنها، مقداری را ادا کند و بهتر است توانایی خود را در موارد فوق تقسیم کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زن نماز را به تأخیر بیندازد و از اول وقت به اندازه خواندن یک نماز بگذرد و حائض شود چنانچه میتوانسته نمازش را در وقت بخواند - هر چند به این صورت که مقدمات آن مانند: وضو گرفتن یا غسل یا تیمم کردن یا پاک بودن بدن یا لباس و یافتن جهت قبله را قبل از وقت انجام دهد، یا نماز را بدون حرج تند بخواند - قضای آن نماز بر او واجب میشود و در چگونگی نماز باید ملاحظه حال خود را بکند؛ مثلاً زنی که مسافر نیست اگر در اول ظهر نماز نخواند قضای آن در صورتی واجب است که به مقدار خواندن چهار رکعت نماز از اول ظهر بگذرد و حائض شود و میتوانسته قبل از وقت، مقدمات نماز را تهیه کند و مدت زمان به قدریست که بتواند بدون حرج با تند خواندن، نماز را به جا آورد و برای کسی که مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو رکعت با شرایط ذکر شده، کافیست