مباهله در لغت بر وزن مفاعله از بهل به معنی لعن؛ یکدیگر را لعنت و نفرین کردن و آن چنین است که چون اختلافی میان دو نفر یا دو گروه روی دهد گرد هم آیند و گویند: (لعنة الله علی الظالم منّا)؛ لعنت خدا بر ستمکار از میان ما دو نفر یا دو فرقه.[1] حادثة مباهله در تاریخ اسلام رویداد معروف و متواتری است که به مناسبتهایی در کتابهای تفسیر، تاریخ و حدیث به طور مشروح وارد شده است و خلاصه آن این است که: پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله به موازات مکاتبه با سران جهان، نامهای به اسقف نجران (ابوحارثه) نوشت و در آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. وقتی نامه به دست ابوحارثه رسید و با گروهی مذاکره کرد سرانجام شورا نظر داد که هیئتی به عنوان هیئت نمایندگی نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با پیامبر تماس بگیرند. هیئت نمایندگی وارد مدینه شد و پس از بحثها و مذاکرههای فراون پیامبر به فرمان الهی به آنان پیشنهاد مباهله داد. به این صورت که همگی در صحرا به دعا و نیایش بپردازند و هر کدام جبهة مخالف را به باد نفرین بگیرند و نابودی مخالف را بخواهد آنان پیشنهاد پیامبر را پذیرفتند ولی روز مباهله سران نجران با مشاهده وضع معنوی پیامبر که فقط چهار نفر از عزیزترین افراد نزد خود را به میدان مباهله آورده بود از انجام مباهله صرفنظر کرده و قرار شد که مسیحیان نجران با پرداخت مختصری جزیه زیر پرچم اسلام بر آئین خود بمانند. این بود خلاصة حادثة نجران امّا باید دید این حادثة تاریخی در چه سالی و چه ماهی و چه روزی رخ داده است؟ صورت صلحنامة پیامبر در کتابهای متعددی وارد شده است.[2] نظر مشهور دانشمندان این است که روز بیست و پنجم از ماه ذی الحجه روز مباهله است و مرحوم شیخ طوسی روز بیست و چهارم از آن ماه را روز مباهله دانسته است.[3] امّا سیره نویسان به اتفاق میگویند: پیامبر صلّی الله علیه و آله علی علیه السّلام را برای داوری و آموزش احکام به سرزمین یمن اعزام کرد و علی علیه السّلام مدتی در آنجا برای انجام وظایف اقامت گزید وقتی آگاه شد که پیامبر صلّی الله علیه و آله برای ادای مناسک حج رهسپار مکه شده است او نیز در رأس گروهی عازم مکه شد و به حضور پیامبر رسید و هزار دست، پارچهای که از مردم نجران به عنوان جزیه دریافت کرده بود تحویل پیامبر داد.[4] این بخش تاریخی میرساند که جریان مباهله و نگارش صلحنامه به طور قطع مربوط به سال دهم هجرت نبوده است، زیرا مردم نجران در آن صلحنامه تعهد کرده بودند که در هر سال دو هزار دست لباس در اختیار پیامبر بگذارند یک هزار از آن در ماه رجب و بقیه در ماه صفر. اگر قول مشهور را دربارة ماه و روز نگارش صلحنامه بپذیریم، در این صورت امکان عقد صلحنامه در سال دهم وجود خواهد داشت. ولی باید تاریخ نگارش آن را پیش از ماه رجب بازگردانیم. امّا در مورد روز مباهله با توجّه به حوادث تاریخی اتفاق آن در روز بیست و چهارم خالی از اشکال نیست، زیرا که پیامبر در سال دهم در سرزمین غدیر روز هجدهم همین ماه حضرت علی علیه السّلام را به امامت پس از خود نصب کرد. امّا با توجّه به مسافت بین مکه و مدینه و از طرف دیگر اتفاق روز مباهله در روز بیست و چهارم طی این مسیر طولانی در ظرف چند روز ممکن نیست، زیرا پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله این فاصله را در مهاجرت خود از مکه به مدینه هر چند قریش در تعقیب ایشان بودند در ظرف نه روز طی کرد.[5] این محاسبات میرساند که مراسم مباهله و نگارش صلحنامه هرگز در روزهای بیست و یکم و یا بیست و چهارم و یا بیست و پنجم ماه ذی الحجه از سال دهم رخ نداده است. پس نظریّة مشهور را در این باره نمی توان پذیرفت. (آیت الله سبحانی در جلد دوّم سیدالمرسلین مناقشهای دارد گرچه در مناقشة ایشان نیز از این غفلت شده که در سال نهم امیرالمؤمنین علیه السّلام مأمور شد آیات اوایل سورة توبه را به مشرکین در موسم حجشان ابلاغ کند که دیگر تحریم شد و همان سال بر مبنای ذی الحجه در ذی القعده واقعی واقع شده بود، بنابراین آنگاه که از حج برگشت تازه ذی الحجه ای نسیء مدینه بود و مباهله در 25 آن واقع شد و هیچ محذوری نیست.) معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. فروغ ابدیت، جعفر سبحانی. 2. سیره رسول خدا، رسول جغفریان. 3. منتهی الامال، شیخ عباس قمی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . دشتی، سید مصطفیحسین، معارف و معاریف، چاپ دانش قم. ج9، ص61، به قنل از مجمع البحرین. [2] . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج 2، ص 65 و مفید، ارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، 1413. [3] . طوسی، مصباح المتهجد، ص704. [4] . ابن هاشم، سیره البنی، ج 2، ص 602، و ارشاد مفید، ص 89. [5] . ابن هشام، سیره النبی، ج2، ص399.
مباهله در لغت بر وزن مفاعله از بهل به معنی لعن؛ یکدیگر را لعنت و نفرین کردن و آن چنین است که چون اختلافی میان دو نفر یا دو گروه روی دهد گرد هم آیند و گویند: (لعنة الله علی الظالم منّا)؛ لعنت خدا بر ستمکار از میان ما دو نفر یا دو فرقه.[1] حادثة مباهله در تاریخ اسلام رویداد معروف و متواتری است که به مناسبتهایی در کتابهای تفسیر، تاریخ و حدیث به طور مشروح وارد شده است و خلاصه آن این است که:
پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله به موازات مکاتبه با سران جهان، نامهای به اسقف نجران (ابوحارثه) نوشت و در آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. وقتی نامه به دست ابوحارثه رسید و با گروهی مذاکره کرد سرانجام شورا نظر داد که هیئتی به عنوان هیئت نمایندگی نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با پیامبر تماس بگیرند. هیئت نمایندگی وارد مدینه شد و پس از بحثها و مذاکرههای فراون پیامبر به فرمان الهی به آنان پیشنهاد مباهله داد. به این صورت که همگی در صحرا به دعا و نیایش بپردازند و هر کدام جبهة مخالف را به باد نفرین بگیرند و نابودی مخالف را بخواهد آنان پیشنهاد پیامبر را پذیرفتند ولی روز مباهله سران نجران با مشاهده وضع معنوی پیامبر که فقط چهار نفر از عزیزترین افراد نزد خود را به میدان مباهله آورده بود از انجام مباهله صرفنظر کرده و قرار شد که مسیحیان نجران با پرداخت مختصری جزیه زیر پرچم اسلام بر آئین خود بمانند. این بود خلاصة حادثة نجران امّا باید دید این حادثة تاریخی در چه سالی و چه ماهی و چه روزی رخ داده است؟
صورت صلحنامة پیامبر در کتابهای متعددی وارد شده است.[2] نظر مشهور دانشمندان این است که روز بیست و پنجم از ماه ذی الحجه روز مباهله است و مرحوم شیخ طوسی روز بیست و چهارم از آن ماه را روز مباهله دانسته است.[3]
امّا سیره نویسان به اتفاق میگویند: پیامبر صلّی الله علیه و آله علی علیه السّلام را برای داوری و آموزش احکام به سرزمین یمن اعزام کرد و علی علیه السّلام مدتی در آنجا برای انجام وظایف اقامت گزید وقتی آگاه شد که پیامبر صلّی الله علیه و آله برای ادای مناسک حج رهسپار مکه شده است او نیز در رأس گروهی عازم مکه شد و به حضور پیامبر رسید و هزار دست، پارچهای که از مردم نجران به عنوان جزیه دریافت کرده بود تحویل پیامبر داد.[4] این بخش تاریخی میرساند که جریان مباهله و نگارش صلحنامه به طور قطع مربوط به سال دهم هجرت نبوده است، زیرا مردم نجران در آن صلحنامه تعهد کرده بودند که در هر سال دو هزار دست لباس در اختیار پیامبر بگذارند یک هزار از آن در ماه رجب و بقیه در ماه صفر.
اگر قول مشهور را دربارة ماه و روز نگارش صلحنامه بپذیریم، در این صورت امکان عقد صلحنامه در سال دهم وجود خواهد داشت. ولی باید تاریخ نگارش آن را پیش از ماه رجب بازگردانیم. امّا در مورد روز مباهله با توجّه به حوادث تاریخی اتفاق آن در روز بیست و چهارم خالی از اشکال نیست، زیرا که پیامبر در سال دهم در سرزمین غدیر روز هجدهم همین ماه حضرت علی علیه السّلام را به امامت پس از خود نصب کرد. امّا با توجّه به مسافت بین مکه و مدینه و از طرف دیگر اتفاق روز مباهله در روز بیست و چهارم طی این مسیر طولانی در ظرف چند روز ممکن نیست، زیرا پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله این فاصله را در مهاجرت خود از مکه به مدینه هر چند قریش در تعقیب ایشان بودند در ظرف نه روز طی کرد.[5] این محاسبات میرساند که مراسم مباهله و نگارش صلحنامه هرگز در روزهای بیست و یکم و یا بیست و چهارم و یا بیست و پنجم ماه ذی الحجه از سال دهم رخ نداده است. پس نظریّة مشهور را در این باره نمی توان پذیرفت. (آیت الله سبحانی در جلد دوّم سیدالمرسلین مناقشهای دارد گرچه در مناقشة ایشان نیز از این غفلت شده که در سال نهم امیرالمؤمنین علیه السّلام مأمور شد آیات اوایل سورة توبه را به مشرکین در موسم حجشان ابلاغ کند که دیگر تحریم شد و همان سال بر مبنای ذی الحجه در ذی القعده واقعی واقع شده بود، بنابراین آنگاه که از حج برگشت تازه ذی الحجه ای نسیء مدینه بود و مباهله در 25 آن واقع شد و هیچ محذوری نیست.)
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.
2. سیره رسول خدا، رسول جغفریان.
3. منتهی الامال، شیخ عباس قمی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . دشتی، سید مصطفیحسین، معارف و معاریف، چاپ دانش قم. ج9، ص61، به قنل از مجمع البحرین.
[2] . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج 2، ص 65 و مفید، ارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، 1413.
[3] . طوسی، مصباح المتهجد، ص704.
[4] . ابن هاشم، سیره البنی، ج 2، ص 602، و ارشاد مفید، ص 89.
[5] . ابن هشام، سیره النبی، ج2، ص399.
- [سایر] آیا مباهله از دلایل حقانیت دعوت پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) به شمار میآید؟
- [سایر] رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) چه کسانی را برای مباهله، همراه خود برد؟
- [سایر] توصیه ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی کسب روزی چیست؟
- [سایر] دعای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی روزی چیست؟
- [سایر] آیا فتوحات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله همان انگیزههای زمان پیامبر صلی الله علیه و آله را دنبال میکرد؟
- [سایر] چه دلایلی بر ختم نبوت و رسالت توسط پیامبر اسلام- صلی الله علیه و آله وسلم- وجود دارد؟
- [سایر] نخستین ایمان آورنده به رسالت پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله – چه کسی بود؟
- [سایر] مباهله یعنی چه و جریان مباهله ی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چگونه بوده است؟
- [سایر] چگونه میتوان ثابت کرد که حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله پیامبر خداست؟
- [سایر] همسرداری پیامبر صلی الله علیه و آله چگونه بوده است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافر یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد، نجس است. و نیز کسی که یکی از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، چنان چه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس می باشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد. و نیز کافر کتابی بنابر قول مشهور نجس است و احتیاط واجب رعایت این قول است.
- [امام خمینی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنویسد. و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مستحب است صلوات را هم بنویسد . و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند ، صلوات بفرستد .
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.