خدای متعال در آیه 61 سوره (آل عمران) به پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) دستور می دهد: (هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره مسیح] برای تو آمده [باز] کسانی با تو در آن به محاجّه و ستیز برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود [کسانی که به منزله جان ما هستند] دعوت می کنیم، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم)؛ (فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبینَ). ناگفته پیدا است منظور از (مباهله) این نیست که این افراد جمع شوند و نفرین کنند و سپس پراکنده شوند؛ زیرا چنین عملی به تنهایی هیچ فایده ای ندارد، بلکه منظور این است: این نفرین مؤثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغگویان به عذاب، گرفتار شوند و شناخته گردند. به تعبیر دیگر، گرچه در این آیه، به تأثیر و نتیجه مباهله تصریح نشده، اما از آنجا که این کار به عنوان آخرین (حربه)، بعد از اثر نکردن (منطق و استدلال) مورد استفاده قرار گرفته، دلیل بر این است که: منظور، ظاهر شدن اثر خارجی این نفرین است نه تنها یک نفرین ساده. مسأله (مباهله) به شکل فوق، شاید تا آن زمان در بین عرب سابقه نداشت، و راهی بود که صد در صد حکایت از ایمان و صدق دعوت پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) می کرد. چگونه ممکن است، کسی که به تمام معنی به ارتباط خویش با پروردگار ایمان نداشته باشد، وارد چنین میدانی گردد؟ و از مخالفان خود دعوت کند: بیایید با هم به درگاه خدا برویم و از او بخواهیم تا دروغگو را رسوا سازد، و شما به سرعت نتیجه آن را خواهید دید که چگونه خداوند دروغگویان را مجازات می کند؟ مسلماً ورود در چنین میدانی بسیار خطرناک است؛ زیرا اگر دعای او به اجابت نرسد و اثری از مجازات مخالفان آشکار نشود، نتیجه ای جز رسوائی دعوت کننده نخواهد داشت. چگونه ممکن است آدم عاقل و فهمیده ای بدون اطمینان به نتیجه، در چنین مرحله ای گام بگذارد؟ از اینجا است که گفته اند: دعوت پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) به مباهله، یکی از نشانه های صدق دعوت و ایمان قاطع او است، قطع نظر از نتایجی که بعداً از مباهله به دست آمد. در روایات اسلامی وارد شده هنگامی که پای مباهله به میان آمد، نمایندگان مسیحیان نجران از پیامبر مهلت خواستند، تا در این باره بیندیشند و با بزرگان خود به شور بنشینند، نتیجه مشاوره آنها که از یک نکته روان شناسی سرچشمه می گرفت این بود: به نفرات خود دستور دادند: اگر مشاهده کردید محمّد(صلّی اللّه علیه و آله) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جار و جنجال شده است. و اگر با نفرات بسیار محدودی از خاصان نزدیک و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است! آنها طبق قرار قبلی به میعادگاه رفتند، ناگاه دیدند پیامبر فرزندانش حسن و حسین(علیهما السلام) را در پیش رو دارد، و علی(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) همراه او هستند و به آنها سفارش می کند هر گاه من دعا کردم شما (آمین) بگویید. مسیحیان هنگامی که این صحنه را مشاهده کردند، سخت به وحشت افتادند، و از اقدام به مباهله خودداری کرده، حاضر به (مصالحه) شدند و به شرایط (ذِمّه) و پرداختن مالیات (جِزْیَه) تن در دادند. منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 673.
خدای متعال در آیه 61 سوره (آل عمران) به پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) دستور می دهد: (هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره مسیح] برای تو آمده [باز] کسانی با تو در آن به محاجّه و ستیز برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود [کسانی که به منزله جان ما هستند] دعوت می کنیم، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم)؛ (فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبینَ).
ناگفته پیدا است منظور از (مباهله) این نیست که این افراد جمع شوند و نفرین کنند و سپس پراکنده شوند؛ زیرا چنین عملی به تنهایی هیچ فایده ای ندارد، بلکه منظور این است: این نفرین مؤثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغگویان به عذاب، گرفتار شوند و شناخته گردند.
به تعبیر دیگر، گرچه در این آیه، به تأثیر و نتیجه مباهله تصریح نشده، اما از آنجا که این کار به عنوان آخرین (حربه)، بعد از اثر نکردن (منطق و استدلال) مورد استفاده قرار گرفته، دلیل بر این است که: منظور، ظاهر شدن اثر خارجی این نفرین است نه تنها یک نفرین ساده.
مسأله (مباهله) به شکل فوق، شاید تا آن زمان در بین عرب سابقه نداشت، و راهی بود که صد در صد حکایت از ایمان و صدق دعوت پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) می کرد.
چگونه ممکن است، کسی که به تمام معنی به ارتباط خویش با پروردگار ایمان نداشته باشد، وارد چنین میدانی گردد؟ و از مخالفان خود دعوت کند: بیایید با هم به درگاه خدا برویم و از او بخواهیم تا دروغگو را رسوا سازد، و شما به سرعت نتیجه آن را خواهید دید که چگونه خداوند دروغگویان را مجازات می کند؟
مسلماً ورود در چنین میدانی بسیار خطرناک است؛ زیرا اگر دعای او به اجابت نرسد و اثری از مجازات مخالفان آشکار نشود، نتیجه ای جز رسوائی دعوت کننده نخواهد داشت.
چگونه ممکن است آدم عاقل و فهمیده ای بدون اطمینان به نتیجه، در چنین مرحله ای گام بگذارد؟
از اینجا است که گفته اند: دعوت پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) به مباهله، یکی از نشانه های صدق دعوت و ایمان قاطع او است، قطع نظر از نتایجی که بعداً از مباهله به دست آمد.
در روایات اسلامی وارد شده هنگامی که پای مباهله به میان آمد، نمایندگان مسیحیان نجران از پیامبر مهلت خواستند، تا در این باره بیندیشند و با بزرگان خود به شور بنشینند، نتیجه مشاوره آنها که از یک نکته روان شناسی سرچشمه می گرفت این بود: به نفرات خود دستور دادند: اگر مشاهده کردید محمّد(صلّی اللّه علیه و آله) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جار و جنجال شده است.
و اگر با نفرات بسیار محدودی از خاصان نزدیک و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است!
آنها طبق قرار قبلی به میعادگاه رفتند، ناگاه دیدند پیامبر فرزندانش حسن و حسین(علیهما السلام) را در پیش رو دارد، و علی(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) همراه او هستند و به آنها سفارش می کند هر گاه من دعا کردم شما (آمین) بگویید.
مسیحیان هنگامی که این صحنه را مشاهده کردند، سخت به وحشت افتادند، و از اقدام به مباهله خودداری کرده، حاضر به (مصالحه) شدند و به شرایط (ذِمّه) و پرداختن مالیات (جِزْیَه) تن در دادند.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 673.
- [سایر] رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) چه کسانی را برای مباهله، همراه خود برد؟
- [سایر] دعوت سری (پنهانی) پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله - در صدر اسلام چگونه بوده است؟
- [سایر] دلایل اثبات مصلح بودن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت چیست؟
- [سایر] حضرت محمد صلی الله علیه و آله چند سال مردم را به طور مخفیانه به دین اسلام دعوت کرد؟
- [سایر] رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – درباره ی پذیرفتن دعوت برادر مسلمان چه سفارشی فرمودند؟
- [سایر] مباهله یعنی چه و جریان مباهله ی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چگونه بوده است؟
- [سایر] خلاصه پرسش: دلایل اغلب لشکرکشی ها و ازدواجهای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) گسترش اسلام بوده است ...
- [سایر] برای حقانیت پیامبر اسلام چه دلایلی وجود دارد؟
- [سایر] اگر دعوت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) جهان شمول بوده است پس چرا قرآن کریم به زبان عربی نازل شده است؟
- [سایر] پیامبراکرم-صلی الله علیه و آله - در دعوت صدر اسلام فرمود ایمان بیاورید تادیگران در مقابل شما ذلیل شوند منظور چه بود؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.