سیرة پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مسلمانان بعنوان بهترین الگوی زندگی است، تمام رفتار و گفتار آن حضرت و تمام روابط و جزء جزء زندگی آن حضرت بعنوان اسوه معرفی شده. با این سیره و روش هر کس حرکت کند به منتهی درجه کمال انسانی خواهد رسید، هر کس قدم به قدم با آن حضرت حرکت کند و پای در جای پای آن حضرت که نشان آن خط سیر اهل بیت آن حضرت است بگذارد به بالاترین پله های ترقی که ملاقات با پروردگار است خواهد رسید. بزرگان قوم در هر عرف و اجتماعی دارای احترام ویژه ای هستند و افراد یک قبیله و قوم نسبت به او به دیده احترام و تقدیس می نگرند این یک رسم و سنت پذیرفته شده در بین تمام ملل جهان است که به عنوان یک فرهنگ عمومی در تمام جهان از مقبولیت برخوردار است. تحقیر و خوار شمردن این بزرگان بمنزله تحقیر تمام افراد یک قوم است، چون بزرگ و رئیس قبیله و قوم بعنوان سنبل عزت و افتخار و رهبر قوم است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با آشنایی کامل از این سنن اجتماعی و هنجارهای فرهنگی اقوام مختلف عرب و غیر عرب آنها را رعایت می فرمود و در نامه ها و دعوتهای خصوصی و عمومی در امر رسالت و در استقبال از بزرگان قبایل تمام آداب و سنتهای رایج و به اصطلاح امروز آداب دیپلماسی را رعایت می نمود و با هیبت خاص و احترام برخورد می کرد. آداب تمام انسان ها در نگرش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و جهان بینی آن حضرت دارای احترام بودند و این بینش پیامبر اکرم بر گرفته از وحی بود که به کرامت بنی آدم و حرمت او تمام آفرینش را در تسخیر او قرار داده است.[1] بنابراین اصل احترام به انسان یک قانون فراگیر الهی است. مگر اینکه انسان با اعمال خود این قانون و لطف را از بین ببرد و نوع روابط را دگرگون کند. پیامبر اکرم و تمام انبیای الهی برای شرافت و کمال انسان و به خاطر هدایت انسان مبعوث شده اند و غایت بعثت آنها همین هدف بوده است که در راستای این هدف حرمت و کرامت انسان حفظ شود.[2] بنابراین برخورد پیامبر اکرم بطور عمومی با مردم احترام آمیز بود و این احترام پیامبر بر بزرگان قوم نیز به منزله احترام پیامبر به مردم بوده است چون پیامبر با رعایت احترام بزرگان مردم در حقیقت ارزش و احترام به فرهنگ و سنت مردم و اقوام و قبایل را رعایت می کرد و در حقیقت این احترام پیامبر در نهایت برگشت به احترام به مردم دارد. که به خوبی در سیرةنبوی محسوس است که نمونه هایی از دین تجلی اخلاق عظیم پیامبر اکرم را متذکر می شویم. 1. در سریّة امیر مومنان به قبیله طیّ خاندان حاتم طلائی توسط آن حضرت با احترام به مدینه به حضور پیامبر آورده شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دختر حاتم را مورد عفو و بخشش قرار داد و او را آزاد کرد و همراه جوایزی با افرادی مورد اعتماد به نزد برادرش به شام فرستاد و او برادرش عدیّ را به آمدن به سوی پیامبر و ایمان آوردن وادار کرد و از برخورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دید خوبی نسبت به اسلام پیدا نمود.[3] 2. عدی بن حاتم با دیدن این بزرگواری رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله شرفیاب شد چون سلام کرد رسول خدا پرسید این مرد کیست؟ گفت عدی بن حاتم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را به خانه برد و برای او زیراندازی عالی در برخی از منابع آمده است که آن حضرت عبای خود را از دوش برداشت و برای او زیرانداز نمود انداخت و او را بر روی آن نشاند و خودش بر روی زمین و روی خاک نشست و اسلام را بر وی عرضه کرد و او اسلام آورد، پس از سلام آوردنش رسول خدا بر او مسؤلیتی داد و او را مأمور صدقات (خمس و زکات) در بین قوم خودش نمود.[4] 3. هر گاه افراد و بزرگان قبایل برای تشرف به اسلام به حضورش می رسیدند برای آنها جوایزی می داد و با اکرام و احترام از آنها استقبال می نمود (چنانکه رسم دیپلماسی این است که به مهمانان هدایا و جوائزی می دهند) رؤسای قبایل یمن وقتی به حضورش رسیدند پس از قبول اسلام به هر یک پنج اوقیه نقره جائزه داد.[5] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به تمام مهمانان و رؤسای قبایل که به حضورش می رسیدند احترام می نمود و پس از قبول اسلام به آنها جوائزی هدیه می داد. این شیوه رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با تازه مسلمانان بود. آنحضرت به رؤسای قبایل احترام بیشتری می نمود تا دلشان را به اسلام نزدیک تر نماید.[6] بزرگان قبایل و قوم را چون مورد احترام مردم بودند، احترام می نمود چون اخلاق و رفتار پیامبر نسبت به مردم بسیار احترام آمیز بود. برای مطالعه بیشتر به کتاب تاریخ اسلام دکتر سید جعفر شهیدی و کتاب سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نوشته جعفر مرتضی عاملی مراجعه بفرمائید. قرآن دربارة خلق نیکوی پیامبر چنین می فرماید: انک لعلی خلق عظیم؛ ای پیامبر به راستی تو دارای رفتار و اخلاق بسیار نیکویی هستی (در جوانی پاک بودن شیوة پیغمبر است) -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ولقد کرمنا بنی آدم...سورة اسراء 70. [2] . سوره جمعه آیه2. [3] . ابن سعد، طبقات، چاپ بیروت، 1376ق، ج2، ص 164. [4] . همان، ج1، ص 322، و ابن هشام، سیره، چاپ بیروت، ح4، ص 225 227، و ابن اثیر البدایه و النهایه چاپ بیروت، دارالکتب الاسلامیه، ج5، ص 63. [5] . ابن هشام، پیشین، ج4، ص 224. [6] . ر.ک: آیتی تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ششم، تهران، دانشگاه تهران، 78، ص 537.
سیرة پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مسلمانان بعنوان بهترین الگوی زندگی است، تمام رفتار و گفتار آن حضرت و تمام روابط و جزء جزء زندگی آن حضرت بعنوان اسوه معرفی شده. با این سیره و روش هر کس حرکت کند به منتهی درجه کمال انسانی خواهد رسید، هر کس قدم به قدم با آن حضرت حرکت کند و پای در جای پای آن حضرت که نشان آن خط سیر اهل بیت آن حضرت است بگذارد به بالاترین پله های ترقی که ملاقات با پروردگار است خواهد رسید.
بزرگان قوم در هر عرف و اجتماعی دارای احترام ویژه ای هستند و افراد یک قبیله و قوم نسبت به او به دیده احترام و تقدیس می نگرند این یک رسم و سنت پذیرفته شده در بین تمام ملل جهان است که به عنوان یک فرهنگ عمومی در تمام جهان از مقبولیت برخوردار است. تحقیر و خوار شمردن این بزرگان بمنزله تحقیر تمام افراد یک قوم است، چون بزرگ و رئیس قبیله و قوم بعنوان سنبل عزت و افتخار و رهبر قوم است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با آشنایی کامل از این سنن اجتماعی و هنجارهای فرهنگی اقوام مختلف عرب و غیر عرب آنها را رعایت می فرمود و در نامه ها و دعوتهای خصوصی و عمومی در امر رسالت و در استقبال از بزرگان قبایل تمام آداب و سنتهای رایج و به اصطلاح امروز آداب دیپلماسی را رعایت می نمود و با هیبت خاص و احترام برخورد می کرد. آداب تمام انسان ها در نگرش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و جهان بینی آن حضرت دارای احترام بودند و این بینش پیامبر اکرم بر گرفته از وحی بود که به کرامت بنی آدم و حرمت او تمام آفرینش را در تسخیر او قرار داده است.[1]
بنابراین اصل احترام به انسان یک قانون فراگیر الهی است. مگر اینکه انسان با اعمال خود این قانون و لطف را از بین ببرد و نوع روابط را دگرگون کند.
پیامبر اکرم و تمام انبیای الهی برای شرافت و کمال انسان و به خاطر هدایت انسان مبعوث شده اند و غایت بعثت آنها همین هدف بوده است که در راستای این هدف حرمت و کرامت انسان حفظ شود.[2]
بنابراین برخورد پیامبر اکرم بطور عمومی با مردم احترام آمیز بود و این احترام پیامبر بر بزرگان قوم نیز به منزله احترام پیامبر به مردم بوده است چون پیامبر با رعایت احترام بزرگان مردم در حقیقت ارزش و احترام به فرهنگ و سنت مردم و اقوام و قبایل را رعایت می کرد و در حقیقت این احترام پیامبر در نهایت برگشت به احترام به مردم دارد. که به خوبی در سیرةنبوی محسوس است که نمونه هایی از دین تجلی اخلاق عظیم پیامبر اکرم را متذکر می شویم.
1. در سریّة امیر مومنان به قبیله طیّ خاندان حاتم طلائی توسط آن حضرت با احترام به مدینه به حضور پیامبر آورده شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دختر حاتم را مورد عفو و بخشش قرار داد و او را آزاد کرد و همراه جوایزی با افرادی مورد اعتماد به نزد برادرش به شام فرستاد و او برادرش عدیّ را به آمدن به سوی پیامبر و ایمان آوردن وادار کرد و از برخورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دید خوبی نسبت به اسلام پیدا نمود.[3]
2. عدی بن حاتم با دیدن این بزرگواری رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله شرفیاب شد چون سلام کرد رسول خدا پرسید این مرد کیست؟ گفت عدی بن حاتم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را به خانه برد و برای او زیراندازی عالی در برخی از منابع آمده است که آن حضرت عبای خود را از دوش برداشت و برای او زیرانداز نمود انداخت و او را بر روی آن نشاند و خودش بر روی زمین و روی خاک نشست و اسلام را بر وی عرضه کرد و او اسلام آورد، پس از سلام آوردنش رسول خدا بر او مسؤلیتی داد و او را مأمور صدقات (خمس و زکات) در بین قوم خودش نمود.[4]
3. هر گاه افراد و بزرگان قبایل برای تشرف به اسلام به حضورش می رسیدند برای آنها جوایزی می داد و با اکرام و احترام از آنها استقبال می نمود (چنانکه رسم دیپلماسی این است که به مهمانان هدایا و جوائزی می دهند) رؤسای قبایل یمن وقتی به حضورش رسیدند پس از قبول اسلام به هر یک پنج اوقیه نقره جائزه داد.[5]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به تمام مهمانان و رؤسای قبایل که به حضورش می رسیدند احترام می نمود و پس از قبول اسلام به آنها جوائزی هدیه می داد. این شیوه رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با تازه مسلمانان بود. آنحضرت به رؤسای قبایل احترام بیشتری می نمود تا دلشان را به اسلام نزدیک تر نماید.[6]
بزرگان قبایل و قوم را چون مورد احترام مردم بودند، احترام می نمود چون اخلاق و رفتار پیامبر نسبت به مردم بسیار احترام آمیز بود.
برای مطالعه بیشتر به کتاب تاریخ اسلام دکتر سید جعفر شهیدی و کتاب سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نوشته جعفر مرتضی عاملی مراجعه بفرمائید.
قرآن دربارة خلق نیکوی پیامبر چنین می فرماید:
انک لعلی خلق عظیم؛ ای پیامبر به راستی تو دارای رفتار و اخلاق بسیار نیکویی هستی
(در جوانی پاک بودن شیوة پیغمبر است)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ولقد کرمنا بنی آدم...سورة اسراء 70.
[2] . سوره جمعه آیه2.
[3] . ابن سعد، طبقات، چاپ بیروت، 1376ق، ج2، ص 164.
[4] . همان، ج1، ص 322، و ابن هشام، سیره، چاپ بیروت، ح4، ص 225 227، و ابن اثیر البدایه و النهایه چاپ بیروت، دارالکتب الاسلامیه، ج5، ص 63.
[5] . ابن هشام، پیشین، ج4، ص 224.
[6] . ر.ک: آیتی تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ششم، تهران، دانشگاه تهران، 78، ص 537.
- [سایر] بر خورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با بزرگان اقوام و قبائل چگونه بود؟
- [سایر] بزرگان امت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) چه کسانی هستند؟
- [سایر] برخورد پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با امام حسین (علیه السلام) چگونه بود؟
- [سایر] حضرت محمد-صلی الله علیه و آله - چه مذهبی داشتند؟
- [سایر] روشهای برخورد پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) با زندانیان و اسیران جنگی خصوصا زنان در خلال جنگ با دشمنان چگونه بود؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [سایر] حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در چه تاریخی فوت کردند؟
- [سایر] قبل از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چه کسانی به نام «محمد» نام گذاری شده بودند؟ آیا در تاریخ نامشان ذکر شده است؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مهدی موعود نباشد؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.