شیخ فضل اللّه در سال 1259 قمری در یکی از روستاهای شهرستان نور مازندران دیده به جهان گشود- تحصیلات ابتدایی را در مرکز منطقه نور آغاز کرد سپس به تهران مهاجرت و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آنجا ادامه داد- سپس برای تکمیل دانش خویش به نجف اشرف هجرت نمود و از شاگردان برجسته میرزا حبیب اللّه رشتی و میرزای شیرازی بزرگ گشت به حقیقت باید او را وارث علم میرزای رشتی و سیاست و مدیریت میرزای شیرازی دانست. او در سال 1303 ق که دوران سلطنت قاجار بود برای هدایت و پیشوایی جامعه ایران روانه تهران شد- و کرسی درس خویش را در فقه و اصول و سایر علوم اسلامی برپا ساخت علماء و مجتهدان بسیاری در حوزه درس او حاضر می‌شدند و اغلب علمای تهران از افادات علمی او بهره می‌بردند و از جمله شاگردان برجسته او حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و آیة اللّه سید محمود مرعشی (پدر آیة اللّه سید شهاب الدین مرعشی) و شیخ حسن تهرانی بودند- مقام علمی شیخ فضل اللّه مورد توافق دوست و دشمن بود و به مقتضیات زمان و مسائل جامعه آگاه بود حتی احمد کسروی می‌نویسد: حاجی شیخ فضل اللّه نوری از مجتهدان بنام و با شکوه تهران شمرده می‌شد و یپرم خان ارمنی که خود مجری حکم اعدام شیخ شد در یادداشتهای خصوصی خود نوشته است (شیخ فضل اللّه نوری روحانی عالیقدری بود و گفته او برای توده خلق وحی منزل محسوب می‌شد. بیش از دوازده تالیف و اثر ارزشمند از شیخ به جا مانده، او در نهضت تنباکو که نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود نقش فعّالی داشت و به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجّه مردم و روحانیان بود در آستانه مشروطیت: بعد از قتل ناصرالدین شاه و در زمان سلطنت مظفرالدین شاه آیت اللّه طباطبایی و آیة اللّه بهبهانی رهبری نهضت عدالت‌طلبی را به عهده گرفتند و با توجه به قدرت و نفوذ شیخ فضل اللّه از او درخواست همکاری نمودند- شیخ نیز برای همراهی و حمایت از نهضت عدالت خانه به مبارزان پیوست نهضت عدالتخانه که ریشه مکتبی و اسلامی داشت بعد از تحصن برخی از مبارزان در سفارت خانه انگلیس رنگ غربی به خود گرفت و کم کم زمزمه حکومت مشروطه بر سر زبانها افتاد و با نفوذ فراماسونهای وابسته به غرب ماهیت نهضت تغییر کرد و نام آن نیز به نهضت مشروطیت تغییر یافت و با وجودی که فرمان مشروطیت و دستور تشکیل مجلس شورای اسلامی به وسیله مظفرالدین شاه صادر شده بود امّا متحصنین در سفارت خواهان تغییر مجلس شورای اسلامی به مجلس شورای ملّی شدند و یکی از کارهای مجلس تدوین قانون اساسی بود شیخ فضل اللّه در مورد قانون اساسی پیشنهادهایی به مجلس داد- ذکر مذهب جعفری به عنوان مذهب رسمی کشور و اصل نظارت فقهاء بر قوانین مجلس شورای ملّی از جمله این پیشنهادها بود مخالفت با مشروطه: شیخ فضل اللّه‌رحمه الله با حکومت مشروطه و محدود بودن سلطنت مخالفتی نداشت، بحث او در کیفیت این نوع از حکومت در جامعه اسلامی ایران بود که قانون اساسی و دیگر قوانین حقوقی و جزایی باید مطابق قوانین اسلام باشد و به همین دلیل پیشنهاد کرد تا عنوان حکومت، مشروطه مشروعه باشد ولی تبلیغات مشروطه طلبان چنان قوی و گمراه کننده بود که جو سیاسی و اجتماعی به طور کامل موافق مشروطه خواهان بود و همین موجب شد تا جمعی خواهان تبعید شیخ شوند و گروهی حمله به منزل او را طرح ریزی کنند، از این رو با جعل تلگرامهایی از طرف علمای نجف شیخ را مخلّ آسایش و مفسد معرفی کردند و توطئه قتل شیخ طرح ریزی شد و شیخ فضل اللّه مورد حمله مسلحانه قرار گرفت و مجروح شد، بعد از مرگ مظفرالدین شاه، محمد علی شاه به سلطنت رسید و اوضاع کشور به شدت رو به وخامت گذاشت، سعدالدولة برای شیخ پیام فرستاد که با وزیر مختار روسی و انگلیسی گفتگو کردم و برای شما جای مناسبی در سفارتخانه تهیه کرده‌ام تا از خطر محفوظ باشید- یا اجازه بدهید پرچم هلند را که کشور بی طرفی است بر بام خانه نصب کنیم تا در امان باشید، شیخ با تبسمی استهزاء گونه فرمودند: باید پرچم ما را روی سفارتخانه بیگانه نصب کنند چطور ممکن است که صاحب شریعت به من که از مبلغین احکام هستم اجازه فرماید پناهنده به خارج از شریعت شوم، آیا روا است که من پس از هفتاد سال که محاسنم را برای اسلام سفید کرده‌ام حالا بیایم و زیر پرچم بیگانه بروم؟ این در حالی بود که شخص محمد علی شاه برای حفظ جان خود به سفارت روس پناهنده شده بود، سرانجام مشروطه طلبان برای انتقام از شیخ فضل اللّه به منزل وی حمله کردند و شیخ را به شهربانی برده و برای محاکمه او را به عمارت گلستان بردند، (مدیر نظام نوابی) مأمور شیخ در محاکمه می‌گوید: من در آن وقت از آقا قدرت و شجاعتی دیدم که در تمام عمر ندیده بودم، بالاخره، بساط دار و مقدمات اعدام در میدان توپخانه فراهم شد میدان توپخانه از جمعیت موج می‌زد نیروهای دولتی مردم را کنار می‌زدند آقا را روی چهار پایه قرار دادند وی خطاب به جمعیت تماشاچی فرمود: خدایا تو خودت شاهد باش که در این دم آخر باز هم به این مردم می‌گویم که مؤسسان این اساس بی دین هستند و مردم را فریب داده‌اند، این اساس مخالف اسلام است او در پای دار چنان شجاع بود که گویی دار از هیبت و عظمت او می‌لرزید، قبل از اینکه ریسمان دار به گردن وی بیندازند یکی از مشروطه خواهان برای او پیغام آورد که شما مشروطه را امضا کنید و خود ار از کشتن رها سازید شیخ فضل اللّه گفت: من دیشب پیامبر را در خواب دیدم و به من فرمود که فردا شب میهمان من هستی و من چنین امضایی نخواهم کرد. بعد از چند لحظه طناب دار را به گردن او انداختند و چهار پایه را زیر پای وی عقب راندند و طناب را بالا کشیدند و در حالی که پیکر شیخ آرام آرام بالا می‌رفت گریه و ضجه مردم و کف زدن و صدای هورای میرزا مهدی فرزند ارشدش او را بدرقه می‌کرد- گردش طناب روی شیخ را به طرف قبله چرخانید و با مختصر حرکت قبض روح شد پس از شهادت پس از اعدام جسد شیخ شهید را به حیات شهربانی منتقل کردند و در وسط حیات بر روی یک نیمکت قرار دادند، مشروطه طلبان و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد و به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، و یپرم خان ارمنی رئیس نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت ولی خانواده شیخ شهید با تلاش بسیار جنازه پاک او را تحویل گرفتند مشروط به اینکه شبانه دفن کنند و هیچ گونه صدا و عزاداری نباشد، خانواده ایشان مراسم غسل و کفن را در خانه انجام دادند و در قبرستان صورت قبری برای او درست کردند ولی نعش شیخ شهید را در خانه در یک اتاق کوچک دفن کردند- مردم کم کم فهمیدند که جنازه شیخ شهید در خانه او است لذا از صبح تا شب فوج فوج می‌آمدند پشت دیوار خانه فاتحه می‌خواندند و می‌رفتند و این جریان که به گوش بدخواهان و مأمورین رسید سر و صدا بلند شد که این چه وضعی است؟ امامزاده درست کرده‌اند؟ از این جهت تصمیم گرفتند که نعش شیخ شهید را به قم انتقال بدهند پس از دو ماه که قبر را شکافتند با اینکه در اطاق در بسته و هوای گرم تابستان مدفون بود تازه تازه بود و هیچ تغییری نیافته و بوی ناراحت کننده‌ای نیز در آن بوجود نیامده بود، شیخ شهید پیش از شهادت در مقبره‌ای از صحن حضرت معصومه‌علیها السلام برای خود قبری تهیه کرده بود و گفته بود: این زمین ناشناس روزی معروف خواهد شد، و سپس آن نعش مطهر را در آنجا بخاک سپردند و اکنون در صحن حضرت معصومه‌علیها السلام معروفترین مقبره‌ها- مقبره شیخ فضل اللّه نوری است. سلام علیه یوم ولد و یوم قتل و یوم یبعث حیّاً پرسمان
شیخ فضل اللّه در سال 1259 قمری در یکی از روستاهای شهرستان نور مازندران دیده به جهان گشود- تحصیلات ابتدایی را در مرکز منطقه نور آغاز کرد سپس به تهران مهاجرت و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آنجا ادامه داد- سپس برای تکمیل دانش خویش به نجف اشرف هجرت نمود و از شاگردان برجسته میرزا حبیب اللّه رشتی و میرزای شیرازی بزرگ گشت به حقیقت باید او را وارث علم میرزای رشتی و سیاست و مدیریت میرزای شیرازی دانست.
او در سال 1303 ق که دوران سلطنت قاجار بود برای هدایت و پیشوایی جامعه ایران روانه تهران شد- و کرسی درس خویش را در فقه و اصول و سایر علوم اسلامی برپا ساخت علماء و مجتهدان بسیاری در حوزه درس او حاضر میشدند و اغلب علمای تهران از افادات علمی او بهره میبردند و از جمله شاگردان برجسته او حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و آیة اللّه سید محمود مرعشی (پدر آیة اللّه سید شهاب الدین مرعشی) و شیخ حسن تهرانی بودند- مقام علمی شیخ فضل اللّه مورد توافق دوست و دشمن بود و به مقتضیات زمان و مسائل جامعه آگاه بود حتی احمد کسروی مینویسد: حاجی شیخ فضل اللّه نوری از مجتهدان بنام و با شکوه تهران شمرده میشد و یپرم خان ارمنی که خود مجری حکم اعدام شیخ شد در یادداشتهای خصوصی خود نوشته است (شیخ فضل اللّه نوری روحانی عالیقدری بود و گفته او برای توده خلق وحی منزل محسوب میشد.
بیش از دوازده تالیف و اثر ارزشمند از شیخ به جا مانده، او در نهضت تنباکو که نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود نقش فعّالی داشت و به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجّه مردم و روحانیان بود
در آستانه مشروطیت:
بعد از قتل ناصرالدین شاه و در زمان سلطنت مظفرالدین شاه آیت اللّه طباطبایی و آیة اللّه بهبهانی رهبری نهضت عدالتطلبی را به عهده گرفتند و با توجه به قدرت و نفوذ شیخ فضل اللّه از او درخواست همکاری نمودند- شیخ نیز برای همراهی و حمایت از نهضت عدالت خانه به مبارزان پیوست
نهضت عدالتخانه که ریشه مکتبی و اسلامی داشت بعد از تحصن برخی از مبارزان در سفارت خانه انگلیس رنگ غربی به خود گرفت و کم کم زمزمه حکومت مشروطه بر سر زبانها افتاد و با نفوذ فراماسونهای وابسته به غرب ماهیت نهضت تغییر کرد و نام آن نیز به نهضت مشروطیت تغییر یافت و با وجودی که فرمان مشروطیت و دستور تشکیل مجلس شورای اسلامی به وسیله مظفرالدین شاه صادر شده بود امّا متحصنین در سفارت خواهان تغییر مجلس شورای اسلامی به مجلس شورای ملّی شدند و یکی از کارهای مجلس تدوین قانون اساسی بود شیخ فضل اللّه در مورد قانون اساسی پیشنهادهایی به مجلس داد- ذکر مذهب جعفری به عنوان مذهب رسمی کشور و اصل نظارت فقهاء بر قوانین مجلس شورای ملّی از جمله این پیشنهادها بود
مخالفت با مشروطه:
شیخ فضل اللّهرحمه الله با حکومت مشروطه و محدود بودن سلطنت مخالفتی نداشت، بحث او در کیفیت این نوع از حکومت در جامعه اسلامی ایران بود که قانون اساسی و دیگر قوانین حقوقی و جزایی باید مطابق قوانین اسلام باشد و به همین دلیل پیشنهاد کرد تا عنوان حکومت، مشروطه مشروعه باشد
ولی تبلیغات مشروطه طلبان چنان قوی و گمراه کننده بود که جو سیاسی و اجتماعی به طور کامل موافق مشروطه خواهان بود و همین موجب شد تا جمعی خواهان تبعید شیخ شوند و گروهی حمله به منزل او را طرح ریزی کنند، از این رو با جعل تلگرامهایی از طرف علمای نجف شیخ را مخلّ آسایش و مفسد معرفی کردند و توطئه قتل شیخ طرح ریزی شد و شیخ فضل اللّه مورد حمله مسلحانه قرار گرفت و مجروح شد، بعد از مرگ مظفرالدین شاه، محمد علی شاه به سلطنت رسید و اوضاع کشور به شدت رو به وخامت گذاشت، سعدالدولة برای شیخ پیام فرستاد که با وزیر مختار روسی و انگلیسی گفتگو کردم و برای شما جای مناسبی در سفارتخانه تهیه کردهام تا از خطر محفوظ باشید- یا اجازه بدهید پرچم هلند را که کشور بی طرفی است بر بام خانه نصب کنیم تا در امان باشید، شیخ با تبسمی استهزاء گونه فرمودند: باید پرچم ما را روی سفارتخانه بیگانه نصب کنند چطور ممکن است که صاحب شریعت به من که از مبلغین احکام هستم اجازه فرماید پناهنده به خارج از
شریعت شوم، آیا روا است که من پس از هفتاد سال که محاسنم را برای اسلام سفید کردهام حالا بیایم و زیر پرچم بیگانه بروم؟ این در حالی بود که شخص محمد علی شاه برای حفظ جان خود به سفارت روس پناهنده شده بود، سرانجام مشروطه طلبان برای انتقام از شیخ فضل اللّه به منزل وی حمله کردند و شیخ را به شهربانی برده و برای محاکمه او را به عمارت گلستان بردند، (مدیر نظام نوابی) مأمور شیخ در محاکمه میگوید: من در آن وقت از آقا قدرت و شجاعتی دیدم که در تمام عمر ندیده بودم،
بالاخره، بساط دار و مقدمات اعدام در میدان توپخانه فراهم شد میدان توپخانه از جمعیت موج میزد نیروهای دولتی مردم را کنار میزدند آقا را روی چهار پایه قرار دادند وی خطاب به جمعیت تماشاچی فرمود: خدایا تو خودت شاهد باش که در این دم آخر باز هم به این مردم میگویم که مؤسسان این اساس بی دین هستند و مردم را فریب دادهاند، این اساس مخالف اسلام است او در پای دار چنان شجاع بود که گویی دار از هیبت و عظمت او میلرزید،
قبل از اینکه ریسمان دار به گردن وی بیندازند یکی از مشروطه خواهان برای او پیغام آورد که شما مشروطه را امضا کنید و خود ار از کشتن رها سازید شیخ فضل اللّه گفت: من دیشب پیامبر را در خواب دیدم و به من فرمود که فردا شب میهمان من هستی و من چنین امضایی نخواهم کرد.
بعد از چند لحظه طناب دار را به گردن او انداختند و چهار پایه را زیر پای وی عقب راندند و طناب را بالا کشیدند و در حالی که پیکر شیخ آرام آرام بالا میرفت گریه و ضجه مردم و کف زدن و صدای هورای میرزا مهدی فرزند ارشدش او را بدرقه میکرد- گردش طناب روی شیخ را به طرف قبله چرخانید و با مختصر حرکت قبض روح شد
پس از شهادت
پس از اعدام جسد شیخ شهید را به حیات شهربانی منتقل کردند و در وسط حیات بر روی یک نیمکت قرار دادند، مشروطه طلبان و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند
نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد و به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، و یپرم خان ارمنی رئیس نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت ولی خانواده شیخ شهید با تلاش بسیار جنازه پاک او را تحویل گرفتند مشروط به اینکه شبانه دفن کنند و هیچ گونه صدا و عزاداری نباشد، خانواده ایشان مراسم غسل و کفن را در خانه انجام دادند و در قبرستان صورت قبری برای او درست کردند ولی نعش شیخ شهید را در خانه در یک اتاق کوچک دفن کردند- مردم کم کم فهمیدند که جنازه شیخ شهید در خانه او است لذا از صبح تا شب فوج فوج میآمدند پشت دیوار خانه فاتحه میخواندند و میرفتند و این جریان که به گوش بدخواهان و مأمورین رسید سر و صدا بلند شد که این چه وضعی است؟ امامزاده درست کردهاند؟
از این جهت تصمیم گرفتند که نعش شیخ شهید را به قم انتقال بدهند پس از دو ماه که قبر را شکافتند با اینکه در اطاق در بسته و هوای گرم تابستان مدفون بود تازه تازه بود و هیچ تغییری نیافته و بوی ناراحت کنندهای نیز در آن بوجود نیامده بود،
شیخ شهید پیش از شهادت در مقبرهای از صحن حضرت معصومهعلیها السلام برای خود قبری تهیه کرده بود و گفته بود: این زمین ناشناس روزی معروف خواهد شد، و سپس آن نعش مطهر را در آنجا بخاک سپردند و اکنون در صحن حضرت معصومهعلیها السلام معروفترین مقبرهها- مقبره شیخ فضل اللّه نوری است.
سلام علیه یوم ولد و یوم قتل و یوم یبعث حیّاً
پرسمان
- [سایر] در باره زندگی و شخصیت آیة اللّه بهاءالدینی قدس سره الشریف توضیح دهید؟
- [سایر] در باره زندگی و شخصیت آیة اللّه قطبالدین راوندی قدس سره الشریف توضیح دهید؟
- [سایر] در باره زندگی و شخصیت آیة اللّه العظمی اراکی قدس سره الشریف توضیح دهید؟
- [سایر] در باره زندگی و شخصیت آیة اللّه سید حسین بروجردی قدس سره توضیح دهید؟
- [سایر] آیا اسراییل (رژیم اشغالگر قدس) در مقابل حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)مقابله می کند ؟
- [سایر] لطفاً دعای مخصوصی که برای شفای بیمار از حضرت آیت الله العظمی بهجت (قدس سره) تعلیم نمودید را بیان فرمائید.
- [سایر] روشنگری های آیت الله شیخ فضل الله نوری (ره) تا چه حد بر ملّت مؤثر بوده است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] من عمل بمسایل فی الحج کالتظلیل لیلا باجازه من السید الروحانی قدس سره و هو باق علی تقلید السید الخویی قدس سره لعده سنوات هل یعمل بنفس المساله بالجواز ام لا
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اینجانب بعد از رحلت حضرت امام(قدس سره) به تکلیف رسیده ام و فعلاً یقین به اعلمیت امام(قدس سره) پیدا کرده ام، آیا جایز است از آن حضرت تقلید کنم؟
- [سایر] روزنامه ی آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) حاوی چه مطالبی بود؟
- [آیت الله سبحانی] اگر احتمال دهد که داخل ماشین، یا در منزلی که به آنجا وارد شده یا در قافله آب هست، باید به قدری جستوجو نماید که به نبودن آب یقین کند، یا از پیدا کردن آن ناامید شود. 1. مجلسی(قدس سره) در کتاب (شرح من لایحضره الفقیه) مقدار پرتاب تیر را دویست گام معین فرموده است.
- [آیت الله خوئی] اگر پیش از وقت نماز جستجو نماید، و آب پیدا نکند و تا وقت نماز همآنجا بماند، چنانچه احتمال دهد که آب پیدا میکند، احتیاط مستحب آن است که دوباره در جستجوی آب برود. ______________________________ (1). مجلسی اول قدس سره در شرح کتاب من لا یحضره الفقیه، مقدار پرتاب تیر را دویست گام معین فرموده است. توضیح المسائل، ص: 95
- [آیت الله سبحانی] در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است، که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است و بعد از آن مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله) و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس و بعد از مسجد بیت المقدس، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و بعد از مسجد محله، مسجد بازار است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها مسجد الحرام است و بعد از آن مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس و بعد از مسجد بیت المقدس، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و بعد از مسجد محله، مسجد بازار است.
- [آیت الله نوری همدانی] در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است ، که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همة مسجد ها مسجد الحرام است و بعد از آن مسجد پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس و بعداز مسجد بیت المقدس ، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و بعد از محله ، مسجد بازار است .
- [آیت الله بروجردی] در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همهی مسجدها مسجدالحرام است و بعد از آن مسجد پیغمبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس و بعد از مسجد بیت المقدس مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محلّه و بعد از مسجد محلّه، مسجد بازار است.
- [امام خمینی] در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند. و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است، و بعد از آن مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، و بعد مسجد کوفه، و بعد از آن مسجد بیت المقدس، و بعد از مسجد بیت المقدس مسجد جامع هر شهر، و بعد از آن مسجد محله، و بعد از مسجد محله مسجد بازار است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگرانسان به قدری وقت دارد که می تواند وضو بگیرد، یا غسل کند و نماز را بدون کارهای مستحبی آن مثل اقامه و قنوت بخواند، باید غسل کند یا وضو بگیرد، و نماز را بدون کارهای مستحبی آن به جا آورد بلکه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد، باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون سوره بخواند. 1. مرحوم مجلسی قدس سره در کتاب شرح من لایحضره الفقیه مقدار پرتاب تیر را دویست گام معین فرموده است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در شرع مقدّس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است و بعد از آن مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله) و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدّس و بعد مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محلّه، و بعد از مسجد محلّه، مسجد بازار است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است انسان نماز را در مسجد بخواند و بسیار روی آن تاکید شده و بهتر از همه مساجد، مسجدالحرام است، سپس مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله) و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس است و در درجه بعد مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و مسجد بازار است.