تلاش ها و مبارزات آیت الله شیخ فضل الله نوری (ره) با جناح تندرو مشروطیت، که در مجلس اول تأثیر چشم گیری داشتند، آنها را وادار به پذیرش اصلاحات شیخ در متمم قانون اساسی نمود، امّا این مقدار مرحوم شیخ فضل الله نوری و یارانش را قانع نکرد؛ چرا که آنها در کنار گنجاندن مصوّبات مورد نظر شیخ، مانند اصل نظارت فقها بر مصوبات مجلس، راه کارهایی را برای فرار از قیود شریعت و نظارت علما در نظر گرفته بودند که ضمانت اجراییِ مواد تضمین کننده ی اسلامیّتِ مصوبات مجلس را از بین می برد؛ از این رو، مرحوم شیخ شهید به طور کلّی مشروطیت را نفی کرد و آن را مخالف و منافی مبانی و احکام اسلام اعلام نمود. تلاش های شیخ نوری(ره) موجب بدبینی عده ی زیادی از نیروهای مذهبی نسبت به مشروطیت گردید و نا امنی و تندروی ها و هرج و مرجِ به وجود آمده پس از تشکیل مجلس اول نیز بر بی رغبتی مردم نسبت به مشروطیت افزود. از سوی دیگر سوء قصد به جان شاه و اهانت های صریح روزنامه به شاه و دربار، محمد علی شاه را به خشم آورد؛ از این رو تصمیم به قلع و قمع مشروطه خواهان گرفت و با بمباران مجلس، بساط مشروطه و مجلس را جمع کرد و دوران استبداد صغیر آغاز شد. پس از فتح تهران، مشروطه خواهان تندرو به سراغ شیخ نوری(ره) آمدند و عقده های خویش از دوران استبداد صغیر را با به دار کشیدن آن مرد بزرگ خالی کردند و این بهترین گواه بر عمق تأثیر مجاهدت های شیخ و کارگر بودن ضربه ی آن شهید به مشروطه گران خودباخته و دین ستیز بود؛ چرا که آنها می خواستند در یک فضای آرام و با یک کودتای بدون سر و صدا حاکمیت را به دست گرفته، عنصر دین و روحانیت را از صحنه بیرون کنند، ولی شیخ شهید با مقاومت خود، روند استحاله ی نهضت را به تأخیر انداخت و طی این دوران زمینه ی آگاهی و بیداری بخش وسیعی از نیروهای مذهبی را فراهم نمود و ملّتی را که چشم بسته به حمایت از اصلاحات مشروطه خواهان سکولار برخاسته بودند بیدار و به تأمل و تردید وادار کرد و مقبولیت و مشروعیت آنان را به شدّت زیر سؤال برد، به طوری که پس از شهادت مرحوم نوری(ره) چهره ی سفّاک و خون ریز و بی رحم منادیان آزادی غربی روشن گردید. البته این بدین معنا نبود که تمام افراد جامعه به این حقیقت پی برده باشند، امّا خیل کثیری از متدینان فهمیدند حکومت آرمانی و عادلانه ای که آنها خواستارش بودند، مشروطیت نیست؛ مشروطیتی که امثال یپرم خان ارمنی و تقی زاده از آن دم می زنند. منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
تلاش ها و مبارزات آیت الله شیخ فضل الله نوری (ره) با جناح تندرو مشروطیت، که در مجلس اول تأثیر چشم گیری داشتند، آنها را وادار به پذیرش اصلاحات شیخ در متمم قانون اساسی نمود، امّا این مقدار مرحوم شیخ فضل الله نوری و یارانش را قانع نکرد؛ چرا که آنها در کنار گنجاندن مصوّبات مورد نظر شیخ، مانند اصل نظارت فقها بر مصوبات مجلس، راه کارهایی را برای فرار از قیود شریعت و نظارت علما در نظر گرفته بودند که ضمانت اجراییِ مواد تضمین کننده ی اسلامیّتِ مصوبات مجلس را از بین می برد؛ از این رو، مرحوم شیخ شهید به طور کلّی مشروطیت را نفی کرد و آن را مخالف و منافی مبانی و احکام اسلام اعلام نمود.
تلاش های شیخ نوری(ره) موجب بدبینی عده ی زیادی از نیروهای مذهبی نسبت به مشروطیت گردید و نا امنی و تندروی ها و هرج و مرجِ به وجود آمده پس از تشکیل مجلس اول نیز بر بی رغبتی مردم نسبت به مشروطیت افزود. از سوی دیگر سوء قصد به جان شاه و اهانت های صریح روزنامه به شاه و دربار، محمد علی شاه را به خشم آورد؛ از این رو تصمیم به قلع و قمع مشروطه خواهان گرفت و با بمباران مجلس، بساط مشروطه و مجلس را جمع کرد و دوران استبداد صغیر آغاز شد.
پس از فتح تهران، مشروطه خواهان تندرو به سراغ شیخ نوری(ره) آمدند و عقده های خویش از دوران استبداد صغیر را با به دار کشیدن آن مرد بزرگ خالی کردند و این بهترین گواه بر عمق تأثیر مجاهدت های شیخ و کارگر بودن ضربه ی آن شهید به مشروطه گران خودباخته و دین ستیز بود؛ چرا که آنها می خواستند در یک فضای آرام و با یک کودتای بدون سر و صدا حاکمیت را به دست گرفته، عنصر دین و روحانیت را از صحنه بیرون کنند، ولی شیخ شهید با مقاومت خود، روند استحاله ی نهضت را به تأخیر انداخت و طی این دوران زمینه ی آگاهی و بیداری بخش وسیعی از نیروهای مذهبی را فراهم نمود و ملّتی را که چشم بسته به حمایت از اصلاحات مشروطه خواهان سکولار برخاسته بودند بیدار و به تأمل و تردید وادار کرد و مقبولیت و مشروعیت آنان را به شدّت زیر سؤال برد، به طوری که پس از شهادت مرحوم نوری(ره) چهره ی سفّاک و خون ریز و بی رحم منادیان آزادی غربی روشن گردید. البته این بدین معنا نبود که تمام افراد جامعه به این حقیقت پی برده باشند، امّا خیل کثیری از متدینان فهمیدند حکومت آرمانی و عادلانه ای که آنها خواستارش بودند، مشروطیت نیست؛ مشروطیتی که امثال یپرم خان ارمنی و تقی زاده از آن دم می زنند.
منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
- [سایر] روزنامه ی آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) حاوی چه مطالبی بود؟
- [سایر] در باره زندگی و شخصیت آیة اللّه شیخ فضل اللّه نوری قدس سره الشریف توضیح دهید؟
- [سایر] آیا شیخ فضل اللّه نوری، استبداد خواه نبود؟
- [سایر] دلایل شیخ شهید فضل الله نوری برای تحریم مشروطه چه بوده است؟
- [سایر] آیا شیخ فضل الله نوری واقعاً مجتهد بود؟ چرا علما، اعدام او را تأیید کردند؟
- [سایر] در مورد یپرمخان ارمنی مشروطهخواه قاتل شیخ فضلالله نوری و جحنایا تش توضیح دهید؟
- [سایر] امام خمینی(ره) کدام ملت را جزء بهترین ملتها میدانند؟
- [سایر] آیت الله سلطان الواعظین شیرازی(ره) که بود؟
- [سایر] آیا امام خمینی(ره) برای فوت آیت الله شریعتمداری پیام تسلیت دادند؟
- [سایر] چرا امام خمینی (ره) پیش از سال 1341 و در زمان مرحوم آیت الله بروجردی (ره) نهضت خود را آغاز نکرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] ی: هر یک از خطبه ها باید مشتمل بر امور زیر باشد: 1 حمد و ثنای الهی. 2 صلوات بر محمد و آل محمد. 3 وعظ و ارشاد و سفارش به تقوای الهی. 4 خواندن یک سوره کوتاه در هر خطبه مانند سوره قل هو الله، قل یا أیها الکافرون یا سوره والعصر (بنابر احتیاط واجب). 5 بنابر احتیاط واجب برای خود و مؤمنین و مؤمنات استغفار کند و در خطبه دوم ائمه هدی(علیهم السلام) را هنگام صلوات و درود یک یک نام ببرد. بنابراین خطبه اول شامل پنج قسمت و خطبه دوم شامل شش قسمت است. امام باید خطبه ها را در حال قیام بخواند و میان دو خطبه جلوس مختصری بنماید و صدای خود را در حد مقدور به نمازگزاران برساند و وعظ و ارشاد را به زبان قابل فهم برای مردم ایراد کند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان کبیره در اسلام تهمت است، و معنای آن این است که عیبی را به کسی نسبت دهد که آن عیب را نداشته باشد، بلکه اگر عیب هم نباشد ولی او راضی به آن نسبت نباشد، باز تهمت و حرام است، و اگر راضی باشد، گرچه تهمت نیست، ولی دروغ و حرام است، نظیر تملّقها و تعریفهای بیجا، و قرآن شریف تهمت را در حدّ کفر میداند: (انَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُون بایاتِ اللَّه)[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.)
- [آیت الله سیستانی] أمر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است : 1 اظهار انزجار درونی و قلبی ، مانند روگرداندن ، و سخن نگفتن با شخص گنهکار . 2 با زبان ، و بصورت وعظ و ارشاد . 3 إجراءات عملی ، از قبیل کتک زدن و حبس نمودن . و لازم است ابتداءً از مرتبه اوّل یا دوم شروع نماید ، و أوّل آنرا انتخاب بکند که اذیّت آن کمتر و تأثیر آن بیشتر است ، و اگر نتیجه نگرفت به مراتب بعدی و سخت و دشوار دست بزند ، و درجههای بعدی را انتخاب کند . و اگر اظهار انزجار قلبی و زبان مرتبه اوّل و دوم مؤثر واقع نشد نوبت میرسد به مرتبه عملی ، و احتیاط واجب آن است که در انتخاب مرتبه سوم اجراءات عملی از حاکم شرع اجازه بگیرد . و لازم است عمل را از آنجا شروع بکند که ناراحتی و اذیّت آن کمتر است ، و اگر نتیجه نگرفت با اعمال سختتر و شدید اقدام نماید ، ولی نباید بحدّی برسد که سبب شکستن عضوی و یا مجروح شدن بدن باشد .
- [آیت الله خوئی] تمامی پولهای کاغذی از قبیل دینارهای عراقی یا لیرههای انگلیسی یا دولارهای آمریکایی یا ریالهای ایرانی و امثال اینها مالیت دارند زیرا که از طرف هر یک از دولتها نسبت به پولهای کاغذی خود قیمتی معین شده که در تمام مملکت قبول و رائج است، و بدین جهت مالیت پیدا نموده و هر موقعی بخواهند از اعتبار و مالیت ساقط مینمایند. و معلوم است که این پولها مکیل و موزون نیستند و از این جهت معاوض این پولها به همجنس خود یا زیاده ربا نیست و همچنین معامل این پولها که دین در ذمه باشد به نقدی یا نقیصه یا زیاده ربا نیست، (مثلًا) اگر ده هزار ریال طلب را به کس دیگر به نه هزار ریال نقد معامله نمائیم ربا نمیشود چنانکه مرحوم آیت الله یزدی اعلی الله مقامه در ملحقات عروه در (مسأله 56) تصریح نموده و میفرماید: (اسکناس معدود است و از جنس غیر نقدین (طلا و نقره) میباشد و دارای قیمت معینهای است، و حکم نقدین بر او جاری نمیشود پس جائز است فروش بعضی از آنها به بعض دیگر با زیاده، و همچنین جاری نمیشود بر آن حکم صرف که وجوب قبض در مجلس است.)
- [آیت الله مظاهری] از گناهان در اسلام فحش دادن به مسلمان است و چون فحش دادن اهانت به مسلمان است، باید گفت از این جهت از گناهان کبیره در اسلام است و آن اقسامی دارد: الف) فحش دادن و استهزاء و توهین و تعریض و لعن و مانند اینها- نعوذ باللَّه- به خداوند متعال یا پیامبر گرامی خاتم الانبیا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمّه طاهرین(سلاماللهعلیهم) و حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) علاوه بر اینکه فحشدهنده را نجس و کافر میکند، او را واجب القتل مینماید. ب) فحش دادن به انبیای عظام و علمای دین، بلکه همه افرادی که منتسب به اسلام میباشند، و گناه این قسم فحش در حدّ کفر است که در روایات آمده است جنگ با خدای متعال است. ج) فحش دادن به افراد معمولی و بچهها و دیوانههایی که متوجّه فحش میشوند، نیز حرام، بلکه چون ظلم و اهانت است از گناهان کبیره است. د) فحش دادن به غیر مسلمان یا به حیوانات، گرچه حرام نیست، ولی مسلمان باید مؤدّب باشد.
- [آیت الله مظاهری] تهمت اقسام و مراتبی دارد: الف) افترا بر خدا و پیامبران و اوصیای گرامی صلوات اللَّه علیهم اجمعین و قرآن شریف این قسم افترا و تهمت را بالاترین ظلمها میداند: (وَ مَنْ اظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ الْکَذِب)[2] (و چه کسی ستمگرتر از آن کس که به خدا دروغ میبندد؟) ب) افترای زنا به زنها و مردان پاکدامن که این افترا و تهمت علاوه بر گناه بزرگی که دارد، اگر منجر به دادگاه شود، حاکم اسلامی باید او را حدّ قذف که هشتاد تازیانه است بزند. ج) افترا و تهمت به افرادی که تهمت به آنان موجب تضعیف دین میشود، نظیر تهمت به علما و افرادی که وابسته به دین میباشند که گناه این قسم تهمت، مضاعف و نظیر افترا بر خدا و پیامبر و ائمّه طاهرین است. د) افترا و تهمت به افراد معمولی، که این قسم تهمت گرچه گناه مضاعف ندارد، ولی در روایات آمده است که در روز قیامت آن تهمتزننده را بر روی چرکها و خونها نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند سپس او را به جهنّم میبرند.
- [آیت الله وحید خراسانی] در شرع مقدس اسلام غسل هایی مستحب است و از ان جمله است غسل جمعه و وقت ان بعد از اذان صبح است تا ظهر و بهتر ان است که نزدیک ظهر به جا اورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیت ادا و قضا تا غروب به جا اورد و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای ان را به جا اورد و کسی که می داند در روز جمعه اب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه غسل را رجاء انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و ال محمد و اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست ویکم و بیست وسوم و بیست وچهارم ماه رمضان غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت ان از اذان صبح است تا غروب هر چند احوط ان است که از ظهر تا غروب به قصد رجاء بیاورد و بهتر ان است که ان را پیش از نماز عید به جا اورد غسل شب عید فطر و وقت ان بعد از غروب است و احتیاط واجب ان است که در بقیه شب تا اذان صبح به قصد رجاء به جا اورد غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه و در روز نهم احوط ان است که ان را وقت زوال به جا اورد غسل برای قضای نماز ایات کسی که در موقع گرفتن خورشید نماز ایات را عمدا نخوانده در صورتی که تمام خورشید گرفته باشد غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده باشد غسل احرام غسل دخول حرم خدا غسل دخول مکه غسل زیارت خانه کعبه غسل دخول کعبه غسل برای نحر و ذبح و حلق غسل داخل شدن مدینه منوره غسل داخل شدن حرم پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و حد ان ما بین دو کوه به نام عایر و وعیر است غسل وداع قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم غسل برای مباهله با خصم غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا امده غسل برای استخاره غسل برای استسقاء غسل در وقت احتراق قرص افتاب در کسوف کلی غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام از نزدیک غسل توبه از فسق و کفر
- [آیت الله وحید خراسانی] در شرع مقدس اسلام غسل هایی مستحب است و از ان جمله است غسل جمعه و وقت ان بعد از اذان صبح است تا ظهر و بهتر ان است که نزدیک ظهر به جا اورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیت ادا و قضا تا غروب به جا اورد و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای ان را به جا اورد و کسی که می داند در روز جمعه اب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه غسل را رجاء انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و ال محمد و اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست ویکم و بیست وسوم و بیست وچهارم ماه رمضان غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت ان از اذان صبح است تا غروب هر چند احوط ان است که از ظهر تا غروب به قصد رجاء بیاورد و بهتر ان است که ان را پیش از نماز عید به جا اورد غسل شب عید فطر و وقت ان بعد از غروب است و احتیاط واجب ان است که در بقیه شب تا اذان صبح به قصد رجاء به جا اورد غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه و در روز نهم احوط ان است که ان را وقت زوال به جا اورد غسل برای قضای نماز ایات کسی که در موقع گرفتن خورشید نماز ایات را عمدا نخوانده در صورتی که تمام خورشید گرفته باشد غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده باشد غسل احرام غسل دخول حرم خدا غسل دخول مکه غسل زیارت خانه کعبه غسل دخول کعبه غسل برای نحر و ذبح و حلق غسل داخل شدن مدینه منوره غسل داخل شدن حرم پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و حد ان ما بین دو کوه به نام عایر و وعیر است غسل وداع قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم غسل برای مباهله با خصم غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا امده غسل برای استخاره غسل برای استسقاء غسل در وقت احتراق قرص افتاب در کسوف کلی غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام از نزدیک غسل توبه از فسق و کفر
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام مراء و جلال است و در روایتی از رسول گرامی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده است که کراراً جبرئیل از طرف حقّ تعالی نهی از مراء و جدال مینمود و آن اقسامی دارد: الف) پافشاری در اثبات باطل و یا در نابودی حق، و گناه این قسم در حدّ کفر است و در قرآن اطلاق جبّار بر آن شده است: (وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنید)[1] (و هر زورگوی لجوجی، نا امید شد.) ب) لجاجت و مشاجره در اینکه غلبه بر دیگری پیدا کند و به عبارت دیگر فخرفروشی و کشتیگرفتن در گفتگوها، و این صورت نیز از گناهان بزرگ است و مفسده فراوانی در بر دارد، بلکه منشأ گناهان دیگری است و غالب جدالها در بین مردم از این قبیل است. ج) جدال و مشاجره در اثبات نمودن حقّ یا از بین بردن باطل و یا ارشاد جاهل، نظیر مباحثهها و گفتارها و برخوردهای علمی که اهل علم با یکدیگر دارند، و این قسم گرچه حرام نیست، ولی باید توجّه داشت که در این گفتگوها شیطان و نفس امّاره و هوی در کمین است و چه بسیار (بهطور آگاهانه یا ناآگاهانه) منجر به جدالهای حرام میشود، البته باید توجّه داشت که در همین نوع هم از الفاظ غیر مؤدّب پرهیز نمود و این قسم از جدال و مشاجره به اندازه احتیاج بلکه به اندازه ضرورت باشد. [1]. ابراهیم، 15.
- [آیت الله سیستانی] شیر دادنی که علت محرم شدن است هشت شرط دارد : اول : بچه ، شیر زن زنده را بخورد ، پس اگر بعضی از مقدار معتبر در رضاع را از پستان زنی که مرده است شیر بخورد ، فائده ندارد . دوم : شیر آن زن از زائیدنی شرعی بوجود آمده باشد ، هر چند وطی شبهه باشد ، پس اگر فرضاً شیر بدون زائیدن بوجود بیاید ، یا شیر بچهای را که از زنا بدنیا آمده به بچه دیگر بدهد ، بواسطه آن شیر ، بچه به کسی محرم نمیشود . سوم : بچه شیر را از پستان بمکد ، پس اگر شیر را در گلوی او بریزند اثری ندارد . چهارم : شیر خالص باشد ، و با چیز دیگر مخلوط نباشد . پنجم : مقدار شیری که موجب حرمت است ، همه مربوط به یک شوهر باشد ، پس اگر زن شیر دهی را طلاق دهند ، بعد شوهر دیگری کند و از او آبستن شود و تا موقع زائیدن ، شیری که از شوهر اول داشته باقی باشد ، و مثلاً هشت دفعه پیش از زائیدن از شیر شوهر اول ، و هفت دفعه بعد از زائیدن از شیر شوهر دوم ، به بچهای بدهد ، آن بچه به کسی محرم نمیشود . ششم : بچه ، شیر را قی نکند ، و اگر قی کند اثری ندارد . هفتم : شیر دادن بچه به مقداری باشد که استخوانش از آن شیر محکم شده و گوشت بدنش بروید ، و اگر معلوم نباشد که آیا به این حد رسیده یا نه ، چنانچه یک شبانه روز یا پانزده مرتبه به طوری که در مسأله آینده گفته میشود شیر سیر بخورد باز هم کافی است ، ولی اگر معلوم باشد که آن شیر در محکم شدن استخوان بچه و روئیدن گوشت بدنش مؤثر نبوده ، در حالی که بچه یک شبانه روز ، یا پانزده مرتبه شیر خورده باید مراعات احتیاط واجب در چنین مورد ترک نشود ، پس در موارد ذکر شده ازدواج نکند و نگاه محرمانه نیز نکند . هشتم : دو سال بچه تمام نشده باشد ، و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شیر دهند ، به کسی محرم نمیشود ، بلکه اگر مثلاً پیش از تمام شدن دو سال هشت مرتبه و بعد از آن هفت مرتبه شیر بخورد ، به کسی محرم نمیشود ، ولی چنانچه از موقع زائیدن زن شیر ده بیشتر از دو سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچهای را شیر دهد ، آن بچه به کسانی که گفته شد ، محرم میشود .