مصحف حضرت فاطمه(س) از مسلمات در نزد شیعه است و در کتب حدیث از آن سخن به میان آمده است و همین طور در کتب اعتقادی و غیر آن هم بحث میشود. اما بحث در مورد سند آن در ضمن مطالب ذیل روشن میشود: الف- ما عقیده داریم که طبق قاعدة و حدیث، سلسلة الذهب(سلسله طلایی) هر کدام از ائمه علیهم السلام از ائمه پیشین خود نقل میکنند تا این سند به امیرالمؤمنین و از او به پیامبر(ص) و از پیامبر(ص) به جبرئیل و از جبرئیل به حضرت حق جل و اعلی میرسد. و با این حساب هر امامی به پیامبر(ص) و خدا وصل است، کأنه خود خداوند یا پیامبر اکرم(ص) آن حدیث را نقل کرده است. ب – بسیاری از کتب روایی ما این حدیث را به طریق قطعی از اصحاب ائمه علیهمالسلام برای ما نقل کردهاند مثل کتاب کافی مرحوم کلینی و غیر آن. ج – وقتی روایتی صحیح در این کتب مشاهده کردی معنایش آن است که تمام رجال این سند، امامیه و موصوف به وثاقت هستند. د – حال این سؤال را طرح میکنیم که آیا روایت صحیح و درستی یافت میشود که این مصحف فاطمه(س) را بیان کرده و تأیید کرده باشد؟ جواب ما این است که آری روایت صحیح که به صحیحة ابن عبیده الحدء معروف است و از امام صادق(ع) نقل کرده است.[1] واین روایت برای تأیید مصحف حضرت فاطمه زهرا(س) کافی است این در حالی است که اخبار دیگری این روایت را تأیید میکنند. مثلاً حماد بن عثمان از امام صادق(ع) این را نقل کرده است[2] و همین طور ابی حمزه از امام صادق(ع) نقل کرده است[3] و عفیة بن مصعب از امام صادق(ع) نقل کرده است[4] و روایات دیگر، که کم هم نیستند. پی نوشتها: [1]کافی، ج 1 ص 241. [2]کافی، ج 1 ص 240. [3]بصائر الدرجات، ص 150. [4]بحارالأنوار، ج 26ص38 . منبع: پایگاه حوزه
مصحف حضرت فاطمه(س) از مسلمات در نزد شیعه است و در کتب حدیث از آن سخن به میان آمده است و همین طور در کتب اعتقادی و غیر آن هم بحث میشود.
اما بحث در مورد سند آن در ضمن مطالب ذیل روشن میشود:
الف- ما عقیده داریم که طبق قاعدة و حدیث، سلسلة الذهب(سلسله طلایی) هر کدام از ائمه علیهم السلام از ائمه پیشین خود نقل میکنند تا این سند به امیرالمؤمنین و از او به پیامبر(ص) و از پیامبر(ص) به جبرئیل و از جبرئیل به حضرت حق جل و اعلی میرسد. و با این حساب هر امامی به پیامبر(ص) و خدا وصل است، کأنه خود خداوند یا پیامبر اکرم(ص) آن حدیث را نقل کرده است.
ب – بسیاری از کتب روایی ما این حدیث را به طریق قطعی از اصحاب ائمه علیهمالسلام برای ما نقل کردهاند مثل کتاب کافی مرحوم کلینی و غیر آن.
ج – وقتی روایتی صحیح در این کتب مشاهده کردی معنایش آن است که تمام رجال این سند، امامیه و موصوف به وثاقت هستند.
د – حال این سؤال را طرح میکنیم که آیا روایت صحیح و درستی یافت میشود که این مصحف فاطمه(س) را بیان کرده و تأیید کرده باشد؟ جواب ما این است که آری روایت صحیح که به صحیحة ابن عبیده الحدء معروف است و از امام صادق(ع) نقل کرده است.[1] واین روایت برای تأیید مصحف حضرت فاطمه زهرا(س) کافی است این در حالی است که اخبار دیگری این روایت را تأیید میکنند. مثلاً حماد بن عثمان از امام صادق(ع) این را نقل کرده است[2] و همین طور ابی حمزه از امام صادق(ع) نقل کرده است[3] و عفیة بن مصعب از امام صادق(ع) نقل کرده است[4] و روایات دیگر، که کم هم نیستند.
پی نوشتها:
[1]کافی، ج 1 ص 241.
[2]کافی، ج 1 ص 240.
[3]بصائر الدرجات، ص 150.
[4]بحارالأنوار، ج 26ص38 .
منبع: پایگاه حوزه
- [سایر] سند مصحف حضرت فاطمه(س) چیست؟ ممکن است سند آن را بیان فرمایید؟
- [سایر] مصحف حضرت زهرا (س) چیست؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه(س) چگونه کتابی است؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه (علیها السلام) چیست؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها و ویژگیهای آن چیست؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها و ویژگیهای آن چیست؟
- [سایر] محتوای مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها چیست؟
- [سایر] طریقه صحیح نماز حضرت زهرا(س) را بیان فرمایید؟
- [سایر] آیا ماجرای به آتش کشیدن درب منزل حضرت فاطمه (س) صحیح است؟ سند ارائه دهید؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).