روایات مربوط به جفر , جامعه و مصحف حضرت زهرا سلام الله علیها علی رغم فراوانی آن از پیچیدگی خاصی برخورداراست انچه مسلم است این است که علم امام غیبی واز جانب خداوند واز طریق الهام و یا به تعبیر روایت نکت در قلوب است لکن این منافاتی ندارد با اینکه علم آنان ارتباط با نوشته وکتبی همچون جفر , جامعه ومصحف حضرت زهرا نداشته باشد چنانکه با قرآن شب قدر شب جمعه وعمود نور ارتباط دارد در مجموع به نظر میرسد آنچه مربوط به حوادث آینده ویا علوم است که به فرموده ائمه در این کتب آمده است این گونه نیست که در این کتابها علوم به تفصیل نوشته شده باشد واز این جهت این روایت نیاز به تاویل دارد وظاهر ان مراد نیست احتمالا کیفیت ان به شکل قرآن است همان گونه که گفته میشود علوم وبیان همه چیز در قرآن موجود است و مراد از ان این است که در حقیقت قران همه چیز آمده است لکن برای اهلش وعالمان به علم قرآن واین گونه نیست که همگان بتوانند بر علم قرآن وحقیقت آن که دارای تاویلات وبطون متعدد است دست پیدا کنند جفر وجامعه هم چنین است ائمه که در آن نگاه میکنند حوادث آینده وعلوم را دران میبیندد لکن دیگرآن که در ان نگاه کنند به تفصیل چیزی را نمی بینند واستفاده از این کتابها مخصوص به آن بزرگواران است مطلب دیگر اینکه علومی که در این کتابها آمده ممکن است به صورت کلیات وباب های علم که از هر باب آن بابهای دیگر گشوده می شود باشدچنانکه در چند حدیث از امیر مومنان علیه السلام آمده است که آن حضرت میفرماید پیامبر اکرم (ص) به من یاد داد هزار باب از علم که از هر بابی هزار باب کشوده میشود (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 10/100107804)
روایات مربوط به جفر , جامعه و مصحف حضرت زهرا سلام الله علیها علی رغم فراوانی آن از پیچیدگی خاصی برخورداراست انچه مسلم است این است که علم امام غیبی واز جانب خداوند واز طریق الهام و یا به تعبیر روایت نکت در قلوب است لکن این منافاتی ندارد با اینکه علم آنان ارتباط با نوشته وکتبی همچون جفر , جامعه ومصحف حضرت زهرا نداشته باشد چنانکه با قرآن شب قدر شب جمعه وعمود نور ارتباط دارد در مجموع به نظر میرسد آنچه مربوط به حوادث آینده ویا علوم است که به فرموده ائمه در این کتب آمده است این گونه نیست که در این کتابها علوم به تفصیل نوشته شده باشد واز این جهت این روایت نیاز به تاویل دارد وظاهر ان مراد نیست احتمالا کیفیت ان به شکل قرآن است همان گونه که گفته میشود علوم وبیان همه چیز در قرآن موجود است و مراد از ان این است که در حقیقت قران همه چیز آمده است لکن برای اهلش وعالمان به علم قرآن واین گونه نیست که همگان بتوانند بر علم قرآن وحقیقت آن که دارای تاویلات وبطون متعدد است دست پیدا کنند جفر وجامعه هم چنین است ائمه که در آن نگاه میکنند حوادث آینده وعلوم را دران میبیندد لکن دیگرآن که در ان نگاه کنند به تفصیل چیزی را نمی بینند واستفاده از این کتابها مخصوص به آن بزرگواران است مطلب دیگر اینکه علومی که در این کتابها آمده ممکن است به صورت کلیات وباب های علم که از هر باب آن بابهای دیگر گشوده می شود باشدچنانکه در چند حدیث از امیر مومنان علیه السلام آمده است که آن حضرت میفرماید پیامبر اکرم (ص) به من یاد داد هزار باب از علم که از هر بابی هزار باب کشوده میشود (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 10/100107804)
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه (علیها السلام) چیست؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها و ویژگیهای آن چیست؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها و ویژگیهای آن چیست؟
- [سایر] مصحف حضرت زهرا (س) چیست؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه(س) چگونه کتابی است؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه چیست؟ و چه مطالبی را در بردارد؟
- [سایر] سند مصحف حضرت فاطمه(س) چیست؟ ممکن است سند آن را بیان فرمایید؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه علیها السلام چیست و آیا هم اکنون در دست امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] سند مصحف حضرت فاطمه(س) چیست؟ ممکن است سند آن را بیان فرمایید؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).