مصحف فاطمه سلام الله علیها کتابی است که به املاء جبرئیل و خط امیر المؤمنین علیه السلام نوشته شده و در آن تمامی حوادث واتفاقات آینده عالم تا روز قیامت ثبت شده و چیزی در باره حلال و حرام در آن وجود ندارد . این مطلب از روایات فراوانی استفاده میشود که ما به دو روایت بسنده میکنیم که با تدبر در همین دو روایت ، به جواب تمام سؤالاتتان خواهید رسید . عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ تَظْهَرُ الزَّنَادِقَةُ فِی سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِینَ وَ مِائَةٍ وَ ذَلِکَ أَنِّی نَظَرْتُ فِی مُصْحَفِ فَاطِمَةَ (علیها السلام) قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمَّا قَبَضَ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه وآله وسلم ) دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ (علیها السلام) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَیْهَا مَلَکاً یُسَلِّی غَمَّهَا وَ یُحَدِّثُهَا فَشَکَتْ ذَلِکَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَالَ إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِکِ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِی لِی فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِکَ فَجَعَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَکْتُبُ کُلَّ مَا سَمِعَ حَتَّی أَثْبَتَ مِنْ ذَلِکَ مُصْحَفاً قَالَ ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَکِنْ فِیهِ عِلْمُ مَا یَکُون . حمادبن عثمان می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم فرمود : در سال 128 مخالفان مذهب و دعوت کنندگان به باطل اعلام وجود خواهند کرد. این موضوع را در مصحف فاطمه (سلام الله علیها) دیدم . پرسیدم : مصحف فاطمه چیست ؟ فرمود : با فوت رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم) غم واندوه فراوان فاطمه را فرا گرفتکه اندازه آن را خدا می داند . به همین جهت خداوند فرشته ای را نزد فاطمه فرستاد تا با هم سخن شدن با وی غم واندوهش زدوده شود . فاطمه(سلام الله علیها) جریان را به علی(علیه السلام) گزارش کرد علی(علیه السلام) فرمود : هر وقت آمدنش را احساس نمودی و صدایش را شنیدی به من خبر بده. فاطمه آمدن فرشته را به علی(علیه السلام) خبر داد. علی(علیه السلام) آنچه را می شنید می نوشت تا در نهایت همانند کتابی کامل گردید. سپس امام صادق(علیه السلام) فرمود : در این کتاب ازحلال وحرام چیزی نیست ؛ بلکه آنچه درآن دیده می شود دانش وآگاهی از حوادث واخبار آینده است. الکافی ، ج1 ، ص: 240 . مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ قَالَ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنِ الْجَفْرِ ... قَالَ فَمُصْحَفُ فَاطِمَةَ (علیها السلام) قَالَ فَسَکَتَ طَوِیلًا ثُمَّ قَالَ إِنَّکُمْ لَتَبْحَثُونَ عَمَّا تُرِیدُونَ وَ عَمَّا لَا تُرِیدُونَ إِنَّ فَاطِمَةَ مَکَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَی أَبِیهَا وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) یَأْتِیهَا فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَی أَبِیهَا وَ یُطَیِّبُ نَفْسَهَا وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِهِ وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَکْتُبُ ذَلِکَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ علیها السلام . الکافی، ج1، ص: 241 . أبو عبیده می گوید : بعضی از شیعیان از امام صادق علیه السلام سؤالاتی کردند ، از جمله سؤال کردند : مصحف فاطمه چیست ؟ حضرت مدتی سکوت کرد و سپس فرمود : شما از آنچه می خواهید و نمی خواهید بحث می کنید ( یعنی بعضی از پرسش ها به قصد فهمیدن نیست یا به دردت نمی خورد ) فاطمه بعد از پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله هفتاد و پنج روز در دنیا بود و از فراق پدر بسیاراندوهگین بود. جبرئیل علیه السلام محضرش میآمد و او را در مرگ پدر تسلیت می داد و خوشحالش می کرد وغم واندوهش را تخفیف می داد و از احوال و مقام پدرش خبر می داد و سرگذشت اولادش را پس از او برایش می گفت و علی علیه السلام آن مطالب را می نوشت که مجموع آن نوشتهها مصحف فاطمه علیها السلام شد. امکان گفتگوی ملائکه با غیر انبیاء : اهل تسنن از دیرباز اشکال میکنند که چگونه ممکن است که ملائکه با غیر پیامبر صحبت کند ، آیا این مطلب با خاتمیت پیامبر در تعارض نیست ؟ در جواب میگوییم : خود علمای اهل سنت از این شبهه جواب دادهاند . آلوسی مفسر بزرگ اهل سنت بعد از نقل روایتی در همین باره میگوید : والأخبار طافحة برؤیة الصحابة للملک وسماعهم کلامه ، وکفی دلیلا لما نحن فیه قوله سبحانه : * ( إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُون ) * ( فصلت : 30 ) الآیة فإن فیها نزول الملک علی غیر الأنبیاء فی الدنیا وتکلیمه إیاه ولم یقل أحد من الناس : إن ذلک یستدعی النبوة وکون ذلک لأن النزول والتکلیم قبیل الموت غیر مفید کما لا یخفی . تفسیر الآلوسی - الآلوسی - ج 22 - ص 40 . روایات بسیاری وارد شده که صحابه ملائکه را میدیدند و سخن آنان میشنیدند . برای اثبات آن ، این دلیل کافی است که خداوند کریم فرموده است : ( بیتردید کسانی که گفتند : پروردگار ما خدا است سپس [ در میدان عمل بر این حقیقت ] استقامت ورزیدند ، فرشتگان بر آنان نازل میشوند [ و میگویند : ] مترسید و اندوهگین نباشید شما را به بهشتی که وعده داده شده اید ، بشارت باد . ) این آیه ثابت میکند که ملائکه بر غیر انبیاء در دنیا نازل میشوند و با آنها سخن میگویند ، و کسی هم نگفته است که این سخن گفتن مستلزم نبوت است و ازطرفی این گفتگو از قبیل مرگ است و فایده ای ندارد . مصافحه با ملائکه : روایات بسیاری در منابع اهل سنت وارد شده است که اگر انسان آنگونه که خداوند میخواهد در این دنیا زندگی کند ، واجبات را انجام داده و از محرمات نیز پرهیز کند ، میتواند مستقیماً با ملائکه در ارتباط بوده و با آنان سخن بگوید . مسلم نیشابوری ، نقل میکند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنْ لَوْ تَدُومُونَ عَلَی مَا تَکُونُونَ عِنْدِی وَفِی الذِّکْرِ لَصَافَحَتْکُمْ الْمَلَائِکَةُ... . صحیح مسلم - مسلم النیسابوری - ج 8 - ص 95 . رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : قسم به خدایی که جانم در دست او است ، اگر شما همان حالتی را که اکنون دارید ، حفظ نمایید و بر آن استقامت ورزید ، ملائکه با شما دست خواهند داد . البانی ، که وهابیت از او به عنوان (بخاری دوران) تعبیر میکنند و بن باز مفتی اعظم عربستان سعودی گفته بود که ایشان را باید امام الحدیث بنامیم ، این روایت را در صحیح سنن ابن ماجة ، ج2 ، ص415-416 و صحیح الجامع الصغیر ، ج2 ، ص931 و 1190 و سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج4 ، ص606 صحیح دانسته است . و باز در روایت دیگری مسلم نیشابوری مینویسد : لو کانت تکون قلوبکم کما تکون عند الذکر لصافحتکم الملائکة حتی تسلم علیکم فی الطرق . صحیح مسلم - مسلم النیسابوری - ج 8 - ص 95 . اگر قلبتان را به همان حالی که در حال راز و نیاز با خداوند دارید ، حفظ کنید ، ملائکه با شما دست خواهند داد ؛ و حتی در راهها به شما سلام خواهند کرد . از این دو روایت استفاده میشود که اگر انسان تقوای الهی را حفظ کرده و دستورات الهی را انجام دهد ، میتواند با ملائکه در ارتباط باشد و با آنها گفتگو کند . و فاطمه زهرا سلام الله علیها که قرآن در آیه تطهیر شهادت بر عصمت او داده و طبق نص صریح روایات صحیح بخاری و مسلم ، سیده زنان اهل بهشت است ، قطعاً دارای این مقام بوده است . گفتگوی حضرت مریم با ملائکه : قرآن کریم صراحت دارد که حضرت مریم سلام الله علیها با ملائکه صحبت می کرده ؛ در حالی که او نیز پیامبر نبوده است . خداوند در سوره مریم آیات 16 تا 21 میفرماید : وَ اذْکُرْ فیِ الْکِتَابِ مَرْیمََ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکاَنًا شَرْقِیًّا . فَاتخََّذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا . قَالَتْ إِنیِّ أَعُوذُ بِالرَّحْمَانِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا . قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا . قَالَتْ أَنیَ یَکُونُ لیِ غُلَامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنیِ بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا . قَالَ کَذَالِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلیََّ هَینٌِّ وَ لِنَجْعَلَهُ ءَایَةً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِّنَّا وَ کاَنَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا . و در این کتاب (آسمانی)، مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانوادهاش جدا شد، و در ناحیه شرقی (بیت المقدس) قرار گرفت . و میان خود و آنان حجابی افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بیعیب و نقص، بر مریم ظاهر شد ! . او (سخت ترسید و) گفت: (من از شرّ تو، به خدای رحمان پناه میبرم اگر پرهیزگاری! . گفت: (من فرستاده پروردگار توام (آمدهام) تا پسر پاکیزهای به تو ببخشم!) . گفت: (چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد؟! در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلودهای هم نبودهام!) . گفت: (مطلب همین است! پروردگارت فرموده: این کار بر من آسان است! (ما او را میآفرینیم، تا قدرت خویش را آشکار سازیم) و او را برای مردم نشانهای قرار دهیم و رحمتی باشد از سوی ما! و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد)!) . وقتی حضرت مریم سلام الله علیها بتواند با ملائکه در ارتباط باشد ، فاطمه زهرا سلام الله علیها که سیده تمامی زنان اهل بهشت و از جمله مریم بنت عمران است ، میتواند با ملائکه در ارتباط باشد . مصحف فاطمه(س) قرآن نیست : برخی از نااهلان و یا مغرضان بر شیعه خرده گرفته اند که شیعیان قرآن دیگری تراشیده اند! و ممکن است در عصر حاضر نیز چنین اتهاماتی را وارد کنند و ناآگاهانه به باد انتقاد بگیرند. این انتقادهای نابخردانه و اهانتهای ناروا ممکن است از چند چیز نشات گیرد: الف: عدم رجوع به متون و منابع حدیثی و جوامع روایی شیعی و ناآگاهی و عدم اطلاع از اینکه تشیع که قائل است زهرای مرضیه(س) دارای کتاب و مصحف بوده است مقصود چیست؟ ب: عناد و لجاجتبا اندیشههای اسلام ناب و باورهای اعتقادی و معارف که از طریق امامان معصوم(ع) این حجتهای خدا در روی زمین در اختیار انسانها گذارده شد. ج: ذهنیت و تصوری که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) در اذهان مسلمانان حتی اصحاب و یاران پیامبر از کلمه (مصحف) بود. چرا که (مصحف) بیشتر به نوشتههایی از آیات قرآن اطلاق میشد و در آن زمان مصحفهای متعددی وجود داشت و شخصیتی که دارای مصحف بود به همو نسبت میدادند مثل اینکه میگفتند مصحف علی(ع) به اعتبار اینکه مولا علی(ع) دارای مصحف بود. البته هماکنون نیز تعبیر (مصحف شریف) به قرآن مجید شهرت بسیار دارد. گرچه چنین استعمالی در آن زمان شهرت فراوان داشت ولی اینطور نبوده که مصحف تنها به نوشتههای آیات قرآن گفته شود بلکه نظرشان به معنای لغوی مصحف بوده چرا که به مجموعه صحیفههای نوشته شده بین دو جلد که به صورت کتاب درآمده باشد مصحف یا مصحف میگویند. (1) بنابراین به مجموعه صحیفه ها و نوشته هایی که در موضوعات و مطالبی غیر از آیات قرآن نوشته شده باشد مصحف اطلاق می گردد و مصحف فاطمه(س) به همین اعتبار است. ابوبصیر می گوید: در محضر امام صادق(ع) بودم و پرسیدم: و ما مصحف فاطمه؟ قال: مصحف فیه مثل قرآنکم ثلاث مرات، و الله ما فیه من قرآنکم حرف واحد. (2) مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحفی است سه برابر قرآن که در دست شما است، ولی به خدا قسم حتی یک حرف از قرآن شما هم در آن نیست. این حدیث آشکار می سازد که مصحف فاطمه(س) از نظر کمیت و حجم سه برابر قرآن است ولی از نظر محتوا و مطالب حتی یک حرف از ظاهر قرآن هم در آن وجود ندارد. علامه مجلسی در توضیح این حدیث می نویسد: ممکن است کسی این شبهه را کند که در احادیث بسیاری وارد شده قرآن همه احکام را در بردارد و نیز مشتمل بر حوادث و گزارشهای حال و آینده تاریخ است. پس مصحف فاطمه در پی چه چیزی است و این حدیث چگونه معنا می شود؟ در پاسخ شبهه می گوید: آری قرآن چنین است ولی ممکن است منظور از مصحف معانی و تاویلاتی باشد که ما از قرآن نمی فهمیم نه معنای ظاهری که از الفاظ درک می کنیم و می فهمیم. لذا مقصود از قرآن شما همان الفاظ ظاهری قرآن است که در مصحف فاطمه(س) وجود ندارد. (3) البته احادیثی که در آینده ذکر خواهد شد مطالب و موضوعات موجود در مصحف فاطمه را تا حدودی روشن می سازد. محمد بن مسلم از امام باقر و یا از امام صادق(ع) چنین نقل کرده است: (و خلفت فاطمة مصحفا ما هو قرآن ولکنه کلام من کلام الله انزل علیها.) (4) فاطمه(س) مصحفی را به یادگار گذاشت که آن مصحف قرآن نیست ولی سخنی از سخن خداست که بر فاطمه(س) نازل کرده است. حسین بنابی العلاء می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: (ان عندی ... مصحف فاطمة ما ازعم ان فیه قرآنا) (5) نزد من، مصحف فاطمه(س) است. البته تصور نکن که در آن آیات قرآن باشد. ابی حمزه می گوید: امام صادق(ع) فرمود: (مصحف فاطمة(س) ما فیه شیء من کتاب الله و انما هو شیء القی علیها بعد موت ابیها) (6) در مصحف فاطمه(س) چیزی از کتاب خدا - قرآن مجید - نیست و تنها مصحف چیزی است که بر فاطمه(س) پس از رحلت پدرش الهام گشته است. روایات دیگری نیز وجود دارد که دلالت می کنند مصحف فاطمه(س) قرآن نیست و موضوعات و مطالب آن غیر از آیات قرآن است. (7) 1- رک، لسان العرب، ج 10، کلمه صحف و مفردات راغب. 2- حدیث با تلخیص نقل شده. اصول کافی، ج 1، ص239; بصائر الدرجات، ص 151; بحارالانوار، ج26، ص 38. 3- بحارالانوار، ج26، ص 40. 4- بصائر الدرجات، ص156. 5- اصول کافی، ج 1، ص 240; بصائر الدرجات، ص 150 و 154; بحارالانوار، ج26، ص37. 6- بصائر الدرجات، ص159; مسند فاطمة الزهراء(س)، ص 292; بحار، ج26، ص47. 7- بصائر الدرجات، ص 154 و 160; بحار، ج26، ص46. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 6/100114290)
مصحف فاطمه سلام الله علیها کتابی است که به املاء جبرئیل و خط امیر المؤمنین علیه السلام نوشته شده و در آن تمامی حوادث واتفاقات آینده عالم تا روز قیامت ثبت شده و چیزی در باره حلال و حرام در آن وجود ندارد . این مطلب از روایات فراوانی استفاده میشود که ما به دو روایت بسنده میکنیم که با تدبر در همین دو روایت ، به جواب تمام سؤالاتتان خواهید رسید . عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ تَظْهَرُ الزَّنَادِقَةُ فِی سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِینَ وَ مِائَةٍ وَ ذَلِکَ أَنِّی نَظَرْتُ فِی مُصْحَفِ فَاطِمَةَ (علیها السلام) قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمَّا قَبَضَ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه وآله وسلم ) دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ (علیها السلام) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَیْهَا مَلَکاً یُسَلِّی غَمَّهَا وَ یُحَدِّثُهَا فَشَکَتْ ذَلِکَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَالَ إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِکِ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِی لِی فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِکَ فَجَعَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَکْتُبُ کُلَّ مَا سَمِعَ حَتَّی أَثْبَتَ مِنْ ذَلِکَ مُصْحَفاً قَالَ ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَکِنْ فِیهِ عِلْمُ مَا یَکُون . حمادبن عثمان می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم فرمود : در سال 128 مخالفان مذهب و دعوت کنندگان به باطل اعلام وجود خواهند کرد. این موضوع را در مصحف فاطمه (سلام الله علیها) دیدم . پرسیدم : مصحف فاطمه چیست ؟ فرمود : با فوت رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم) غم واندوه فراوان فاطمه را فرا گرفتکه اندازه آن را خدا می داند . به همین جهت خداوند فرشته ای را نزد فاطمه فرستاد تا با هم سخن شدن با وی غم واندوهش زدوده شود . فاطمه(سلام الله علیها) جریان را به علی(علیه السلام) گزارش کرد علی(علیه السلام) فرمود : هر وقت آمدنش را احساس نمودی و صدایش را شنیدی به من خبر بده. فاطمه آمدن فرشته را به علی(علیه السلام) خبر داد. علی(علیه السلام) آنچه را می شنید می نوشت تا در نهایت همانند کتابی کامل گردید. سپس امام صادق(علیه السلام) فرمود : در این کتاب ازحلال وحرام چیزی نیست ؛ بلکه آنچه درآن دیده می شود دانش وآگاهی از حوادث واخبار آینده است. الکافی ، ج1 ، ص: 240 . مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ قَالَ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنِ الْجَفْرِ ... قَالَ فَمُصْحَفُ فَاطِمَةَ (علیها السلام) قَالَ فَسَکَتَ طَوِیلًا ثُمَّ قَالَ إِنَّکُمْ لَتَبْحَثُونَ عَمَّا تُرِیدُونَ وَ عَمَّا لَا تُرِیدُونَ إِنَّ فَاطِمَةَ مَکَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَی أَبِیهَا وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) یَأْتِیهَا فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَی أَبِیهَا وَ یُطَیِّبُ نَفْسَهَا وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِهِ وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَکْتُبُ ذَلِکَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ علیها السلام . الکافی، ج1، ص: 241 . أبو عبیده می گوید : بعضی از شیعیان از امام صادق علیه السلام سؤالاتی کردند ، از جمله سؤال کردند : مصحف فاطمه چیست ؟ حضرت مدتی سکوت کرد و سپس فرمود : شما از آنچه می خواهید و نمی خواهید بحث می کنید ( یعنی بعضی از پرسش ها به قصد فهمیدن نیست یا به دردت نمی خورد ) فاطمه بعد از پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله هفتاد و پنج روز در دنیا بود و از فراق پدر بسیاراندوهگین بود. جبرئیل علیه السلام محضرش میآمد و او را در مرگ پدر تسلیت می داد و خوشحالش می کرد وغم واندوهش را تخفیف می داد و از احوال و مقام پدرش خبر می داد و سرگذشت اولادش را پس از او برایش می گفت و علی علیه السلام آن مطالب را می نوشت که مجموع آن نوشتهها مصحف فاطمه علیها السلام شد. امکان گفتگوی ملائکه با غیر انبیاء : اهل تسنن از دیرباز اشکال میکنند که چگونه ممکن است که ملائکه با غیر پیامبر صحبت کند ، آیا این مطلب با خاتمیت پیامبر در تعارض نیست ؟ در جواب میگوییم : خود علمای اهل سنت از این شبهه جواب دادهاند . آلوسی مفسر بزرگ اهل سنت بعد از نقل روایتی در همین باره میگوید : والأخبار طافحة برؤیة الصحابة للملک وسماعهم کلامه ، وکفی دلیلا لما نحن فیه قوله سبحانه : * ( إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُون ) * ( فصلت : 30 ) الآیة فإن فیها نزول الملک علی غیر الأنبیاء فی الدنیا وتکلیمه إیاه ولم یقل أحد من الناس : إن ذلک یستدعی النبوة وکون ذلک لأن النزول والتکلیم قبیل الموت غیر مفید کما لا یخفی . تفسیر الآلوسی - الآلوسی - ج 22 - ص 40 . روایات بسیاری وارد شده که صحابه ملائکه را میدیدند و سخن آنان میشنیدند . برای اثبات آن ، این دلیل کافی است که خداوند کریم فرموده است : ( بیتردید کسانی که گفتند : پروردگار ما خدا است سپس [ در میدان عمل بر این حقیقت ] استقامت ورزیدند ، فرشتگان بر آنان نازل میشوند [ و میگویند : ] مترسید و اندوهگین نباشید شما را به بهشتی که وعده داده شده اید ، بشارت باد . ) این آیه ثابت میکند که ملائکه بر غیر انبیاء در دنیا نازل میشوند و با آنها سخن میگویند ، و کسی هم نگفته است که این سخن گفتن مستلزم نبوت است و ازطرفی این گفتگو از قبیل مرگ است و فایده ای ندارد . مصافحه با ملائکه : روایات بسیاری در منابع اهل سنت وارد شده است که اگر انسان آنگونه که خداوند میخواهد در این دنیا زندگی کند ، واجبات را انجام داده و از محرمات نیز پرهیز کند ، میتواند مستقیماً با ملائکه در ارتباط بوده و با آنان سخن بگوید . مسلم نیشابوری ، نقل میکند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنْ لَوْ تَدُومُونَ عَلَی مَا تَکُونُونَ عِنْدِی وَفِی الذِّکْرِ لَصَافَحَتْکُمْ الْمَلَائِکَةُ... . صحیح مسلم - مسلم النیسابوری - ج 8 - ص 95 . رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : قسم به خدایی که جانم در دست او است ، اگر شما همان حالتی را که اکنون دارید ، حفظ نمایید و بر آن استقامت ورزید ، ملائکه با شما دست خواهند داد . البانی ، که وهابیت از او به عنوان (بخاری دوران) تعبیر میکنند و بن باز مفتی اعظم عربستان سعودی گفته بود که ایشان را باید امام الحدیث بنامیم ، این روایت را در صحیح سنن ابن ماجة ، ج2 ، ص415-416 و صحیح الجامع الصغیر ، ج2 ، ص931 و 1190 و سلسلة الأحادیث الصحیحة ، ج4 ، ص606 صحیح دانسته است . و باز در روایت دیگری مسلم نیشابوری مینویسد : لو کانت تکون قلوبکم کما تکون عند الذکر لصافحتکم الملائکة حتی تسلم علیکم فی الطرق . صحیح مسلم - مسلم النیسابوری - ج 8 - ص 95 . اگر قلبتان را به همان حالی که در حال راز و نیاز با خداوند دارید ، حفظ کنید ، ملائکه با شما دست خواهند داد ؛ و حتی در راهها به شما سلام خواهند کرد . از این دو روایت استفاده میشود که اگر انسان تقوای الهی را حفظ کرده و دستورات الهی را انجام دهد ، میتواند با ملائکه در ارتباط باشد و با آنها گفتگو کند .
و فاطمه زهرا سلام الله علیها که قرآن در آیه تطهیر شهادت بر عصمت او داده و طبق نص صریح روایات صحیح بخاری و مسلم ، سیده زنان اهل بهشت است ، قطعاً دارای این مقام بوده است . گفتگوی حضرت مریم با ملائکه : قرآن کریم صراحت دارد که حضرت مریم سلام الله علیها با ملائکه صحبت می کرده ؛ در حالی که او نیز پیامبر نبوده است .
خداوند در سوره مریم آیات 16 تا 21 میفرماید : وَ اذْکُرْ فیِ الْکِتَابِ مَرْیمََ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکاَنًا شَرْقِیًّا . فَاتخََّذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا . قَالَتْ إِنیِّ أَعُوذُ بِالرَّحْمَانِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا . قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا . قَالَتْ أَنیَ یَکُونُ لیِ غُلَامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنیِ بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا . قَالَ کَذَالِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلیََّ هَینٌِّ وَ لِنَجْعَلَهُ ءَایَةً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِّنَّا وَ کاَنَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا . و در این کتاب (آسمانی)، مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانوادهاش جدا شد، و در ناحیه شرقی (بیت المقدس) قرار گرفت . و میان خود و آنان حجابی افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بیعیب و نقص، بر مریم ظاهر شد ! . او (سخت ترسید و) گفت: (من از شرّ تو، به خدای رحمان پناه میبرم اگر پرهیزگاری! . گفت: (من فرستاده پروردگار توام (آمدهام) تا پسر پاکیزهای به تو ببخشم!) . گفت: (چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد؟! در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلودهای هم نبودهام!) . گفت: (مطلب همین است! پروردگارت فرموده: این کار بر من آسان است! (ما او را میآفرینیم، تا قدرت خویش را آشکار سازیم) و او را برای مردم نشانهای قرار دهیم و رحمتی باشد از سوی ما! و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد)!) .
وقتی حضرت مریم سلام الله علیها بتواند با ملائکه در ارتباط باشد ، فاطمه زهرا سلام الله علیها که سیده تمامی زنان اهل بهشت و از جمله مریم بنت عمران است ، میتواند با ملائکه در ارتباط باشد .
مصحف فاطمه(س) قرآن نیست :
برخی از نااهلان و یا مغرضان بر شیعه خرده گرفته اند که شیعیان قرآن دیگری تراشیده اند! و ممکن است در عصر حاضر نیز چنین اتهاماتی را وارد کنند و ناآگاهانه به باد انتقاد بگیرند. این انتقادهای نابخردانه و اهانتهای ناروا ممکن است از چند چیز نشات گیرد: الف: عدم رجوع به متون و منابع حدیثی و جوامع روایی شیعی و ناآگاهی و عدم اطلاع از اینکه تشیع که قائل است زهرای مرضیه(س) دارای کتاب و مصحف بوده است مقصود چیست؟ ب: عناد و لجاجتبا اندیشههای اسلام ناب و باورهای اعتقادی و معارف که از طریق امامان معصوم(ع) این حجتهای خدا در روی زمین در اختیار انسانها گذارده شد. ج: ذهنیت و تصوری که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) در اذهان مسلمانان حتی اصحاب و یاران پیامبر از کلمه (مصحف) بود. چرا که (مصحف) بیشتر به نوشتههایی از آیات قرآن اطلاق میشد و در آن زمان مصحفهای متعددی وجود داشت و شخصیتی که دارای مصحف بود به همو نسبت میدادند مثل اینکه میگفتند مصحف علی(ع) به اعتبار اینکه مولا علی(ع) دارای مصحف بود. البته هماکنون نیز تعبیر (مصحف شریف) به قرآن مجید شهرت بسیار دارد. گرچه چنین استعمالی در آن زمان شهرت فراوان داشت ولی اینطور نبوده که مصحف تنها به نوشتههای آیات قرآن گفته شود بلکه نظرشان به معنای لغوی مصحف بوده چرا که به مجموعه صحیفههای نوشته شده بین دو جلد که به صورت کتاب درآمده باشد مصحف یا مصحف میگویند.
(1) بنابراین به مجموعه صحیفه ها و نوشته هایی که در موضوعات و مطالبی غیر از آیات قرآن نوشته شده باشد مصحف اطلاق می گردد و مصحف فاطمه(س) به همین اعتبار است. ابوبصیر می گوید: در محضر امام صادق(ع) بودم و پرسیدم: و ما مصحف فاطمه؟ قال: مصحف فیه مثل قرآنکم ثلاث مرات، و الله ما فیه من قرآنکم حرف واحد. (2) مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحفی است سه برابر قرآن که در دست شما است، ولی به خدا قسم حتی یک حرف از قرآن شما هم در آن نیست.
این حدیث آشکار می سازد که مصحف فاطمه(س) از نظر کمیت و حجم سه برابر قرآن است ولی از نظر محتوا و مطالب حتی یک حرف از ظاهر قرآن هم در آن وجود ندارد. علامه مجلسی در توضیح این حدیث می نویسد: ممکن است کسی این شبهه را کند که در احادیث بسیاری وارد شده قرآن همه احکام را در بردارد و نیز مشتمل بر حوادث و گزارشهای حال و آینده تاریخ است. پس مصحف فاطمه در پی چه چیزی است و این حدیث چگونه معنا می شود؟ در پاسخ شبهه می گوید: آری قرآن چنین است ولی ممکن است منظور از مصحف معانی و تاویلاتی باشد که ما از قرآن نمی فهمیم نه معنای ظاهری که از الفاظ درک می کنیم و می فهمیم. لذا مقصود از قرآن شما همان الفاظ ظاهری قرآن است که در مصحف فاطمه(س) وجود ندارد. (3) البته احادیثی که در آینده ذکر خواهد شد مطالب و موضوعات موجود در مصحف فاطمه را تا حدودی روشن می سازد. محمد بن مسلم از امام باقر و یا از امام صادق(ع) چنین نقل کرده است: (و خلفت فاطمة مصحفا ما هو قرآن ولکنه کلام من کلام الله انزل علیها.) (4) فاطمه(س) مصحفی را به یادگار گذاشت که آن مصحف قرآن نیست ولی سخنی از سخن خداست که بر فاطمه(س) نازل کرده است. حسین بنابی العلاء می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: (ان عندی ... مصحف فاطمة ما ازعم ان فیه قرآنا) (5) نزد من، مصحف فاطمه(س) است. البته تصور نکن که در آن آیات قرآن باشد.
ابی حمزه می گوید: امام صادق(ع) فرمود: (مصحف فاطمة(س) ما فیه شیء من کتاب الله و انما هو شیء القی علیها بعد موت ابیها) (6) در مصحف فاطمه(س) چیزی از کتاب خدا - قرآن مجید - نیست و تنها مصحف چیزی است که بر فاطمه(س) پس از رحلت پدرش الهام گشته است. روایات دیگری نیز وجود دارد که دلالت می کنند مصحف فاطمه(س) قرآن نیست و موضوعات و مطالب آن غیر از آیات قرآن است. (7) 1- رک، لسان العرب، ج 10، کلمه صحف و مفردات راغب. 2- حدیث با تلخیص نقل شده. اصول کافی، ج 1، ص239; بصائر الدرجات، ص 151; بحارالانوار، ج26، ص 38. 3- بحارالانوار، ج26، ص 40. 4- بصائر الدرجات، ص156. 5- اصول کافی، ج 1، ص 240; بصائر الدرجات، ص 150 و 154; بحارالانوار، ج26، ص37. 6- بصائر الدرجات، ص159; مسند فاطمة الزهراء(س)، ص 292; بحار، ج26، ص47. 7- بصائر الدرجات، ص 154 و 160; بحار، ج26، ص46. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 6/100114290)
- [سایر] مصحف حضرت زهرا (س) چیست؟
- [سایر] سند مصحف حضرت فاطمه(س) چیست؟ ممکن است سند آن را بیان فرمایید؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه (علیها السلام) چیست؟
- [سایر] سند مصحف حضرت فاطمه(س) چیست؟ ممکن است سند آن را بیان فرمایید؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها و ویژگیهای آن چیست؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها و ویژگیهای آن چیست؟
- [سایر] محتوای مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها چیست؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه چیست؟ و چه مطالبی را در بردارد؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).