(زهرا که در تداول بیشتر به جای نام او به کار می‌رود، در لغت، درخشنده، روشن و مرادف هایی از این گونه، معنی می‌دهد. و این لقب از هر جهت برازنده‌ی این بانوست. او چهره‌ی درخشان زن مسلمان، فروغ تابان معرفت و نمونه‌ی روشن پرهیزکاری و خداپرستی است. این درخشندگی به ساعتی مخصوص و روزی معین اختصاص ندارد. از آن روز که وظیفه‌ی خود را تعهد کرد، تا امروز و برای همیشه چون گوهری بر تارک تربیت اسلامی می‌درخشد.) (1) زهراء در لغت، یعنی درخشنده. در روایات آمده است هنگامی که حضرت فاطمه علیها السلام به نماز و عبادت می‌ایستادند، اهل آسمان از نور ایشان بهره می‌گرفتند، چنان که زمینی ها از نور خورشید بهره‌مند می‌شوند. فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام از نور عظمت خداوند به وجود آمده است: عن جابر عن أبی‌عبداللَّه علیه السلام قال: (قلت: لم سمیت فاطمة الزهراء علیهاالسلام (زهراء)؟ فقال: لأنّ اللَّه عز و جل خلقها من نور عظمته فلمّا أشرقت أضاءت السماوات والأرض بنورها و غشیت أبصار الملائکة للَّه ساجدین و قالوا إلهنا و سیدنا! ما هذا النور؟، فأوحی اللَّه إلیهم هذا نور من نوری و أسکنته فی سمائی، خلقته من عظمتی، اُخرجه من صلب نبیّ من أنبیائی، افضله علی جمیع الأنبیاء و اخرج من ذلک النور أئمة یقومون بأمری، یهدون الی حقی و اجعلهم خلفائی فی أرضی بعد إنقضاء وحیی، جابر از امام حسین علیه السلام سؤال کرد: چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام را (زهراء) نامیده‌اند؟ ایشان فرمودند: خداوندحضرت فاطمه علیهاالسلام را از نور عظمت خود آفرید. وقتی حضرت فاطمه علیهاالسلام درخشید، زمین و آسمان را نورانی کرد. چشمهای ملائکه غرق نور شد و خداوند را سجده کردند و از روی تعجب گفتند: خداوندا! این چه نوری است؟ وحی شد که این یکی از نورهای من است، در آسمان جایش دادم و او را از طریق پیامبر متولد گردانیدم و او را بر همه‌ی پیامبران برتری دادم و از آن نور، ائمه‌ی هدی به وجود آمدند، تا دستورات مرا اجرا نمایند و مردم را هدایت کنند، آنها بعد از قطع شدن وحی، جانشینان من در زمین هستند.) (2) روشن گری لازم: درخشندگی باطنی خاندان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم بر کسی پوشیده نیست. این چهارده نور پاک، چراغ هدایت بشریت هستند. جهان تاریک مادی، فقط با نور ارشاد و هدایتهای این انوار مقدس به طرف ملکوت گام برمی‌دارد. شیعه، ائمه اطهار علیهم‌السلام را با وصف (مصباح‌الهدی و سفینةالنجاة) می‌شناسد. حضرت فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام علاوه بر درخشندگی باطنی، نوعی درخشندگی چهره و ظاهر نیز داشتند. این تفضّلی است که خداوند متعال به این بانوی با تقوا عنایت نموده است. تذکر این نکته لازم است که هیچ نیازی به ضعیف شمردن این روایات نیست، زیرا اولاً، درباره درخشندگی ظاهری حضرت فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام تواتر معنوی وجود دارد. ثانیاً، این خصوصیت جسمانی حضرت فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام، بر الگو بودن ایشان لطمه‌ای وارد نمی‌کند، زیرا ایشان الگوی رفتاری همه جهانیان است نه الگوی جسم و تن مردم. ثالثاً، بعضی از این روایات که نشان‌دهنده نورانیت شدید ایشان است، به صورت مقطعی بوده و شاید یک بار بیشتر اتفاق نیفتاده و آن هم برای شناساندن مقام معنوی حضرت فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام به جهانیان بوده است. در نتیجه هیچ ضرورتی برای حمل این روایات به معانی مجازی نیست. محراب فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام هنگام عبادت غرق نور است: عن إبن‌عمارة عن ابیه قال: (سئلت أباعبداللَّه علیه السلام عن فاطمة علیهاالسلام لم سمیت (زهراء)؟ فقال: لأنها کانت إذا قامت فی محرابها زهر نورها لأهل السماء کما یزهر نور الکواکب لأهل الأرض، از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام را (زهراء) نامیده‌اند؟ فرمودند: زیرا هرگاه در محراب عبادت می‌ایستاد نورش برای اهل آسمان می‌درخشید، همچنان که ستارگان برای ما زمینی ها درخشش دارند.) (3) فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام درخشنده چون ماه: عن الرضا علیه السلام قال فی حدیث طویل: (کانت فاطمة علیهاالسلام إذا طلع هلال شهر رمضان یغلب نورها الهلال و یخفی فإذا غابت عنه ظهر، امام رضا علیه السلام فرمودند: هلال ماه که ظاهر می‌شد نور حضرت فاطمه علیهاالسلام بر آن غلبه می‌کرد و کسی نمی‌توانست نور هلال ماه را ببیند، تا این که حضرت فاطمه علیهاالسلام از آنجا می‌رفتند، آنگاه هلال ماه دیده می‌شد.) (4) زهرا، یعنی درخشنده: عن عائشة: (کنا نخیط و نغزل و ننظم الإبرة باللیل فی ضوء وجه فاطمة علیهاالسلام... و لذلک سمیت (الزهراء.) عائشه می‌گوید: شب هنگام، ما در نور صورت فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام خیاطی، پشم‌ریسی و بافندگی می‌کردیم و چون صورتی بسیار درخشنده داشت (زهراء) نامیده شد.) (5) فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام برای امیرالمؤمنین می‌درخشد: ابوهاشم العسکری سالت صاحب العسکر علیه السلام: (لم سمیت فاطمة، (الزهراء) علیهاالسلام؟ فقال: کان وجهها یزهر لأمیرالمؤمنین علیه السلام من أول النهار کالشمس الضاحیة و عند الزوال کالقمر المنیر و عند غروب الشمس کالکوکب الدری، ابوهاشم گوید: از امام حسن عسکری علیه السلام سؤال کردم: چرا فاطمه علیهاالسلام، (زهراء) نامیده شد؟ فرمودند: صورت فاطمه علیهاالسلام برای امیرالمؤمنین علیه السلام در اول روز مانند خورشید می‌درخشید و هنگام ظهور مانند ماه تابان بود. و هنگام غروب خورشید مانند ستاره‌ای پر نور بود، چون چنین بود او را زهراء گویند.) (6) تعجب اهل مدینه از محراب غرق نور فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام: عن ابان بن تغلب قال: (قلت لأبی‌عبداللَّه علیه السلام: یابن رسول‌اللَّه! لِمَ سمّیت (الزهراء) علیهاالسلام، زهراء؟ فقال لانّها تزهر لامیرالمؤمنین علیه السلام فی النهار ثلاث مرات بالنور کان یزهر نور وجهها صلاة الغداة والناس فی فراشهم فیدخل بیاض ذلک النور إلی حجراتهم بالمدینة فتبیض حیطانهم فیعجبون من ذلک فیأتون النبی صلی اللَّه علیه و آله فیسألونه عمّا رأوا فیرسلهم إلی منزل فاطمة علیهاالسلام فیأتون منزلها فیرونها قاعدة فی محرابها تصلی والنور یسطع من محرابها من وجهها، فیعلمون ان الذی رأوه کان من نور فاطمة، فاذا انتصف النهار و ترتبت للصلاة، زهر نور وجهها علیهاالسلام بالصفرة فتدخل الصفرة، فی حجرات الناس، فتصفر ثیابهم و إلوانهم، فیأتون النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلم فیسألونه عمّا رأوا، فیرسلهم إلی منزل فاطمة صلی اللَّه علیه و آله فیرونها قائمة فی محرابها و قد زهر نور وجهها- صلوات‌اللَّه‌علیها- و علی أبیها و بعلها و بنیها بالصفرة فیعلمون أنّ الذی رأوا، کان من نور وجهها، فإذا کان آخر النهار و غربت الشمس احمرّ وجه فاطمة، فاشرق وجهها بالحمرة فرحاً و شکراً للَّه عز و جل، فکان تدخل حمرة وجهها حجرات القوم و تحمر حیطانهم فیعجبون من ذلک و یأتون النبی صلی اللَّه علیه و آله و یسألونه عن ذلک، فیرسلهم الی منزل فاطمة علیهاالسلام، فیرونها جالسة تسبح اللَّه و تمجده و نور وجهها یزهر بالحمرة فیعلمون ان الذی رأوا کان من نور وجه فاطمة علیهاالسلام فلم یزل ذلک النور فی جهها حتی ولد الحسین علیه السلام فهو یتقلب فی وجوهنا إلی یوم القیامة فی الأئمة منا أهل البیت إمام بعد إمام، (7) ابان بن تغلب می‌گوید: از امام صادق علیه السلام سؤال کردم: ای فرزند پیامبر!چرا فاطمه علیهاالسلام را، (زهراء) گویند؟ فرمودند: فاطمه علیهاالسلام برای امیرالمؤمنین علیه السلام در طول روز سه بار می‌درخشید. نور او در هنگام نماز صبح، زمانی که مردم در خواب بودند، حیاط خانه‌ی آنها نورافشانی کرد. همه متعجب شدند، خدمت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم رسیدند و سؤال کردند این چه بود که ما دیدیم؟ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سلم آنها را به منزل فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام فرستاد. وقتی که به منزل فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام آمدند، دیدند آن حضرت روی سجاده‌ی خود نشسته و در حال نماز است و نور از صورت فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام از میان محراب می‌درخشد. همه دریافتند آنچه دیده‌اند نور فاطمه علیهاالسلام بوده است. هنگام ظهر، وقتی برای نماز آماده شدند، نوری زرد رنگ از ایشان ساطع گشت که تمام خانه‌های مدینه را فراگرفت. رنگ صورت و لباس همه‌ی مردم زرد شد. پیش پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و از آنچه دیده بودند سؤال کردند. باز پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم آنها را به منزل حضرت فاطمه علیهاالسلام فرستادند. این بار حضرت فاطمه علیهاالسلام را در محراب دیدند در حالی که از صورت ایشان برای پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله و حضرت علی علیه السلام نوری زرد رنگ می‌درخشید. فهمیدند آنچه دیده‌اند از نور حضرت فاطمه علیهاالسلام بوده است. و هنگامی که خورشید غروب نمود، صورت حضرت زهراء علیهاالسلام قرمز گشت و نوری قرمز از ایشان می‌درخشید این نور داخل منازل مردم مدینه گشت، خانه‌های مردم قرمز شد و در تعجب فرورفتند. مردم دوباره پیش پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم آمدند و از این مطلب سؤال کردند، پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله آنها را به منزل حضرت فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام فرستادند، آنها به منزل حضرت فاطمه علیهاالسلام آمدند و ایشان را در روی سجاده دیدند، در حالی که خداوند را تسبیح می‌گفت و از سیمای ملکوتی ایشان نوری قرمز می‌درخشید، دریافتند آنچه دیده بودند از نور سیمای حضرت فاطمه علیهاالسلام بوده است. این نور در سیمای حضرت فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام بود، تا زمانی که امام حسین علیه السلام متولد گشت، از آن به بعد این نور در سیمای هر یک از اهل‌بیت علیهم السلام بود و تا قیامت از چهره‌ی همه امامان درخشش خواهد داشت.) پی نوشتها: 1- سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام، ص 32. 2- بحارالانوار، ج 43، ص 12، ر 5 از علل‌الشرایع. 3- بحارالانوار، ج 43، ص 12، ر 6 از علل‌الشرایع و معانی‌الخبار. 4- بحارالانوار، ج 43، ص 56، ر 49 از فضائل شهر رمضان صدوق. 5- فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام بهجة قلب المصطفی، ج 1، ص 180 از احقاق‌الحق، ج 19، ص 16. 6- بحارالانوار، ج 43، ص 15، ر 14 از مناقب ابن شهرآشوب. 7- بحارالانوار، ج 43، ص 11، ر 2 از علل‌الشرایع. منبع: www.yazahra.net
معنی «زهراء» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
(زهرا که در تداول بیشتر به جای نام او به کار میرود، در لغت، درخشنده، روشن و مرادف هایی از این گونه، معنی میدهد. و این لقب از هر جهت برازندهی این بانوست. او چهرهی درخشان زن مسلمان، فروغ تابان معرفت و نمونهی روشن پرهیزکاری و خداپرستی است. این درخشندگی به ساعتی مخصوص و روزی معین اختصاص ندارد. از آن روز که وظیفهی خود را تعهد کرد، تا امروز و برای همیشه چون گوهری بر تارک تربیت اسلامی میدرخشد.) (1)
زهراء در لغت، یعنی درخشنده. در روایات آمده است هنگامی که حضرت فاطمه علیها السلام به نماز و عبادت میایستادند، اهل آسمان از نور ایشان بهره میگرفتند، چنان که زمینی ها از نور خورشید بهرهمند میشوند.
فاطمهی زهرا علیهاالسلام از نور عظمت خداوند به وجود آمده است:
عن جابر عن أبیعبداللَّه علیه السلام قال:
(قلت: لم سمیت فاطمة الزهراء علیهاالسلام (زهراء)؟ فقال: لأنّ اللَّه عز و جل خلقها من نور عظمته فلمّا أشرقت أضاءت السماوات والأرض بنورها و غشیت أبصار الملائکة للَّه ساجدین و قالوا إلهنا و سیدنا! ما هذا النور؟، فأوحی اللَّه إلیهم هذا نور من نوری و أسکنته فی سمائی، خلقته من عظمتی، اُخرجه من صلب نبیّ من أنبیائی، افضله علی جمیع الأنبیاء و اخرج من ذلک النور أئمة یقومون بأمری، یهدون الی حقی و اجعلهم خلفائی فی أرضی بعد إنقضاء وحیی،
جابر از امام حسین علیه السلام سؤال کرد: چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام را (زهراء) نامیدهاند؟ ایشان فرمودند: خداوندحضرت فاطمه علیهاالسلام را از نور عظمت خود آفرید. وقتی حضرت فاطمه علیهاالسلام درخشید، زمین و آسمان را نورانی کرد.
چشمهای ملائکه غرق نور شد و خداوند را سجده کردند و از روی تعجب گفتند: خداوندا! این چه نوری است؟ وحی شد که این یکی از نورهای من است، در آسمان جایش دادم و او را از طریق پیامبر متولد گردانیدم و او را بر همهی پیامبران برتری دادم و از آن نور، ائمهی هدی به وجود آمدند، تا دستورات مرا اجرا نمایند و مردم را هدایت کنند، آنها بعد از قطع شدن وحی، جانشینان من در زمین هستند.) (2)
روشن گری لازم:
درخشندگی باطنی خاندان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم بر کسی پوشیده نیست. این چهارده نور پاک، چراغ هدایت بشریت هستند. جهان تاریک مادی، فقط با نور ارشاد و هدایتهای این انوار مقدس به طرف ملکوت گام برمیدارد. شیعه، ائمه اطهار علیهمالسلام را با وصف (مصباحالهدی و سفینةالنجاة) میشناسد. حضرت فاطمهی زهرا علیهاالسلام علاوه بر درخشندگی باطنی، نوعی درخشندگی چهره و ظاهر نیز داشتند. این تفضّلی است که خداوند متعال به این بانوی با تقوا عنایت نموده است.
تذکر این نکته لازم است که هیچ نیازی به ضعیف شمردن این روایات نیست، زیرا اولاً، درباره درخشندگی ظاهری حضرت فاطمهی زهرا علیهاالسلام تواتر معنوی وجود دارد. ثانیاً، این خصوصیت جسمانی حضرت فاطمهی زهرا علیهاالسلام، بر الگو بودن ایشان لطمهای وارد نمیکند، زیرا ایشان الگوی رفتاری همه جهانیان است نه الگوی جسم و تن مردم. ثالثاً، بعضی از این روایات که نشاندهنده نورانیت شدید ایشان است، به صورت مقطعی بوده و شاید یک بار بیشتر اتفاق نیفتاده و آن هم برای شناساندن مقام معنوی حضرت فاطمهی زهرا علیهاالسلام به جهانیان بوده است. در نتیجه هیچ ضرورتی برای حمل این روایات به معانی مجازی نیست.
محراب فاطمهی زهرا علیهاالسلام هنگام عبادت غرق نور است:
عن إبنعمارة عن ابیه قال:
(سئلت أباعبداللَّه علیه السلام عن فاطمة علیهاالسلام لم سمیت (زهراء)؟ فقال: لأنها کانت إذا قامت فی محرابها زهر نورها لأهل السماء کما یزهر نور الکواکب لأهل الأرض،
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام را (زهراء) نامیدهاند؟ فرمودند: زیرا هرگاه در محراب عبادت میایستاد نورش برای اهل آسمان میدرخشید، همچنان که ستارگان برای ما زمینی ها درخشش دارند.) (3)
فاطمهی زهرا علیهاالسلام درخشنده چون ماه:
عن الرضا علیه السلام قال فی حدیث طویل:
(کانت فاطمة علیهاالسلام إذا طلع هلال شهر رمضان یغلب نورها الهلال و یخفی فإذا غابت عنه ظهر،
امام رضا علیه السلام فرمودند: هلال ماه که ظاهر میشد نور حضرت فاطمه علیهاالسلام بر آن غلبه میکرد و کسی نمیتوانست نور هلال ماه را ببیند، تا این که حضرت فاطمه علیهاالسلام از آنجا میرفتند، آنگاه هلال ماه دیده میشد.) (4)
زهرا، یعنی درخشنده:
عن عائشة:
(کنا نخیط و نغزل و ننظم الإبرة باللیل فی ضوء وجه فاطمة علیهاالسلام... و لذلک سمیت (الزهراء.)
عائشه میگوید: شب هنگام، ما در نور صورت فاطمهی زهرا علیهاالسلام خیاطی، پشمریسی و بافندگی میکردیم و چون صورتی بسیار درخشنده داشت (زهراء) نامیده شد.) (5)
فاطمهی زهرا علیهاالسلام برای امیرالمؤمنین میدرخشد:
ابوهاشم العسکری سالت صاحب العسکر علیه السلام:
(لم سمیت فاطمة، (الزهراء) علیهاالسلام؟ فقال: کان وجهها یزهر لأمیرالمؤمنین علیه السلام من أول النهار کالشمس الضاحیة و عند الزوال کالقمر المنیر و عند غروب الشمس کالکوکب الدری،
ابوهاشم گوید: از امام حسن عسکری علیه السلام سؤال کردم: چرا فاطمه علیهاالسلام، (زهراء) نامیده شد؟ فرمودند: صورت فاطمه علیهاالسلام برای امیرالمؤمنین علیه السلام در اول روز مانند خورشید میدرخشید و هنگام ظهور مانند ماه تابان بود. و هنگام غروب خورشید مانند ستارهای پر نور بود، چون چنین بود او را زهراء گویند.) (6)
تعجب اهل مدینه از محراب غرق نور فاطمهی زهرا علیهاالسلام:
عن ابان بن تغلب قال:
(قلت لأبیعبداللَّه علیه السلام: یابن رسولاللَّه! لِمَ سمّیت (الزهراء) علیهاالسلام، زهراء؟ فقال لانّها تزهر لامیرالمؤمنین علیه السلام فی النهار ثلاث مرات بالنور کان یزهر نور وجهها صلاة الغداة والناس فی فراشهم فیدخل بیاض ذلک النور إلی حجراتهم بالمدینة فتبیض حیطانهم فیعجبون من ذلک فیأتون النبی صلی اللَّه علیه و آله فیسألونه عمّا رأوا فیرسلهم إلی منزل فاطمة علیهاالسلام فیأتون منزلها فیرونها قاعدة فی محرابها تصلی والنور یسطع من محرابها من وجهها، فیعلمون ان الذی رأوه کان من نور فاطمة، فاذا انتصف النهار و ترتبت للصلاة، زهر نور وجهها علیهاالسلام بالصفرة فتدخل الصفرة، فی حجرات الناس، فتصفر ثیابهم و إلوانهم، فیأتون النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلم فیسألونه عمّا رأوا، فیرسلهم إلی منزل فاطمة صلی اللَّه علیه و آله فیرونها قائمة فی محرابها و قد زهر نور وجهها- صلواتاللَّهعلیها- و علی أبیها و بعلها و بنیها بالصفرة فیعلمون أنّ الذی رأوا، کان من نور وجهها، فإذا کان آخر النهار و غربت الشمس احمرّ وجه فاطمة، فاشرق وجهها بالحمرة فرحاً و شکراً للَّه عز و جل، فکان تدخل حمرة وجهها حجرات القوم و تحمر حیطانهم فیعجبون من ذلک و یأتون النبی صلی اللَّه علیه و آله و یسألونه عن ذلک، فیرسلهم الی منزل فاطمة علیهاالسلام، فیرونها جالسة تسبح اللَّه و تمجده و نور وجهها یزهر بالحمرة فیعلمون ان الذی رأوا کان من نور وجه فاطمة علیهاالسلام فلم یزل ذلک النور فی جهها حتی ولد الحسین علیه السلام فهو یتقلب فی وجوهنا إلی یوم القیامة فی الأئمة منا أهل البیت إمام بعد إمام، (7)
ابان بن تغلب میگوید: از امام صادق علیه السلام سؤال کردم: ای فرزند پیامبر!چرا فاطمه علیهاالسلام را، (زهراء) گویند؟ فرمودند: فاطمه علیهاالسلام برای امیرالمؤمنین علیه السلام در طول روز سه بار میدرخشید. نور او در هنگام نماز صبح، زمانی که مردم در خواب بودند، حیاط خانهی آنها نورافشانی کرد. همه متعجب شدند، خدمت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم رسیدند و سؤال کردند این چه بود که ما دیدیم؟
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سلم آنها را به منزل فاطمهی زهرا علیهاالسلام فرستاد. وقتی که به منزل فاطمهی زهرا علیهاالسلام آمدند، دیدند آن حضرت روی سجادهی خود نشسته و در حال نماز است و نور از صورت فاطمهی زهرا علیهاالسلام از میان محراب میدرخشد. همه دریافتند آنچه دیدهاند نور فاطمه علیهاالسلام بوده است. هنگام ظهر، وقتی برای نماز آماده شدند، نوری زرد رنگ از ایشان ساطع گشت که تمام خانههای مدینه را فراگرفت. رنگ صورت و لباس همهی مردم زرد شد. پیش پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و از آنچه دیده بودند سؤال کردند.
باز پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم آنها را به منزل حضرت فاطمه علیهاالسلام فرستادند. این بار حضرت فاطمه علیهاالسلام را در محراب دیدند در حالی که از صورت ایشان برای پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله و حضرت علی علیه السلام نوری زرد رنگ میدرخشید. فهمیدند آنچه دیدهاند از نور حضرت فاطمه علیهاالسلام بوده است. و هنگامی که خورشید غروب نمود، صورت حضرت زهراء علیهاالسلام قرمز گشت و نوری قرمز از ایشان میدرخشید این نور داخل منازل مردم مدینه گشت، خانههای مردم قرمز شد و در تعجب فرورفتند. مردم دوباره پیش پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم آمدند و از این مطلب سؤال کردند، پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله آنها را به منزل حضرت فاطمهی زهراء علیهاالسلام فرستادند، آنها به منزل حضرت فاطمه علیهاالسلام آمدند و ایشان را در روی سجاده دیدند، در حالی که خداوند را تسبیح میگفت و از سیمای ملکوتی ایشان نوری قرمز میدرخشید، دریافتند آنچه دیده بودند از نور سیمای حضرت فاطمه علیهاالسلام بوده است. این نور در سیمای حضرت فاطمهی زهراء علیهاالسلام بود، تا زمانی که امام حسین علیه السلام متولد گشت، از آن به بعد این نور در سیمای هر یک از اهلبیت علیهم السلام بود و تا قیامت از چهرهی همه امامان درخشش خواهد داشت.)
پی نوشتها:
1- سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمهی زهرا علیهاالسلام، ص 32.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 12، ر 5 از عللالشرایع.
3- بحارالانوار، ج 43، ص 12، ر 6 از عللالشرایع و معانیالخبار.
4- بحارالانوار، ج 43، ص 56، ر 49 از فضائل شهر رمضان صدوق.
5- فاطمهی زهراء علیهاالسلام بهجة قلب المصطفی، ج 1، ص 180 از احقاقالحق، ج 19، ص 16.
6- بحارالانوار، ج 43، ص 15، ر 14 از مناقب ابن شهرآشوب.
7- بحارالانوار، ج 43، ص 11، ر 2 از عللالشرایع.
منبع: www.yazahra.net
- [سایر] معنی «فاطمه» که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی «طاهره» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی «راضیه» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی «محدثه» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی «صدیقه» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی « مبارکه» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی «زکیه» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی «مرضیه» که از اسم های شریف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی (فاطمه) که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] آیا گذاشتن اسم «فاطمه زهرا» روی کودک اشکالی دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).