(اسامه) نیز مثل پدرش زید، مورد علاقه و توجه مخصوص پیامبراکرم (ص) بود، روزی آن حضرت، از جنگ بدر باز میگشت، در یکی از کوچههای مدینه دید اسامه با گروهی از کودکان سرگرم بازی است، او را در آغوش کشید و با بوسههای گرم مورد نوازش قرار داده فرمود: (آفرین بر دوستم، و فرزند دوستم)! این ابراز علاقة فوقالعادة پیامبر(ص) نسبت به ( اسامه) زبانزد مسلمانان گردید و شاید چندین بار در موارد مختلف تکرار شد به طوری که او در محیط مدینه به عنوان: (دوست، و زادة دوست پیامبر معروف گردید)(الدرجات الرفیعه /440) از آنجا که اسامه مورد علاقه خاص پیامبر اکرم(ص) بود، گاهی در بارة بعضی از افراد، در محضر پیامبر (ص) شفاعت میکرد و حضرت شفاعت او را میپذیرفت. ولی یکبار در مورد مجازات یک گنهکار که مستحق مجازات و کیفر بود، شفاعت کرد، پیامبر فرمود: در مورد کیفر و مجازات بزهکاران شفاعت نکن! (محمد بن سعد) مینویسد: زنی از قریش سرقت کرده بود و پیامبر اسلام (ص) میخواست کیفر جرم را در مورد او اجرا کند، این امر برای قریش ناگوار بود و میخواستند به وسیلهای، پیامبر (ص) را از این کار منصرف سازند از این رو پس از مشاوره، تصمیم گرفتند شخصی را که مورد احترام پیامبر باشد، برای شفاعت به پیشگاه آن حضرت بفرستند، پس از تبادل نظر، رأی دادند که غیر از اسامه هیچ کس جرأت ندارد در این مورد با پیامبر صحبت کند. اسامه قبول کرد، ولی وقتی جریان را به پیامبر عرض کرد، حضرت فرمود: چرا درباره کیفر الهی شفاعت میکنی؟! آنگاه از جا، برخاست و خطبهای ایراد کرد و ضمن آن فرمود: (امتهای پیشین به این علت نابود شدند که عدالت در میان آنان اجرا نمیشد، اگر شخص بزرگ و معروفی سرقت میکرد، او را مجازات نمیکردند ولی اگر فرد گمنام و ناتوانی دست به سرقت میزد، او را مجازات میکردند. سوگند بخدا، اگر دخترم فاطمه سرقت نماید، دست او را به جرم سرقت میبرم!(طبقات ابن سعد /4/70) منبع:آیت الله جعفر سبحانی،شخصیتهای اسلامی شیعه ج 1 2
(اسامه) نیز مثل پدرش زید، مورد علاقه و توجه مخصوص پیامبراکرم (ص) بود، روزی آن حضرت، از جنگ بدر باز میگشت، در یکی از کوچههای مدینه دید اسامه با گروهی از کودکان سرگرم بازی است، او را در آغوش کشید و با بوسههای گرم مورد نوازش قرار داده فرمود:
(آفرین بر دوستم، و فرزند دوستم)!
این ابراز علاقة فوقالعادة پیامبر(ص) نسبت به ( اسامه) زبانزد مسلمانان گردید و شاید چندین بار در موارد مختلف تکرار شد به طوری که او در محیط مدینه به عنوان: (دوست، و زادة دوست پیامبر معروف گردید)(الدرجات الرفیعه /440)
از آنجا که اسامه مورد علاقه خاص پیامبر اکرم(ص) بود، گاهی در بارة بعضی از افراد، در محضر پیامبر (ص) شفاعت میکرد و حضرت شفاعت او را میپذیرفت.
ولی یکبار در مورد مجازات یک گنهکار که مستحق مجازات و کیفر بود، شفاعت کرد، پیامبر فرمود: در مورد کیفر و مجازات بزهکاران شفاعت نکن!
(محمد بن سعد) مینویسد:
زنی از قریش سرقت کرده بود و پیامبر اسلام (ص) میخواست کیفر جرم را در مورد او اجرا کند، این امر برای قریش ناگوار بود و میخواستند به وسیلهای، پیامبر (ص) را از این کار منصرف سازند
از این رو پس از مشاوره، تصمیم گرفتند شخصی را که مورد احترام پیامبر باشد، برای شفاعت به پیشگاه آن حضرت بفرستند، پس از تبادل نظر، رأی دادند که غیر از اسامه هیچ کس جرأت ندارد در این مورد با پیامبر صحبت کند.
اسامه قبول کرد، ولی وقتی جریان را به پیامبر عرض کرد، حضرت فرمود: چرا درباره کیفر الهی شفاعت میکنی؟! آنگاه از جا، برخاست و خطبهای ایراد کرد و ضمن آن فرمود:
(امتهای پیشین به این علت نابود شدند که عدالت در میان آنان اجرا نمیشد، اگر شخص بزرگ و معروفی سرقت میکرد، او را مجازات نمیکردند ولی اگر فرد گمنام و ناتوانی دست به سرقت میزد، او را مجازات میکردند. سوگند بخدا، اگر دخترم فاطمه سرقت نماید، دست او را به جرم سرقت میبرم!(طبقات ابن سعد /4/70)
منبع:آیت الله جعفر سبحانی،شخصیتهای اسلامی شیعه ج 1 2
- [سایر] چرا معاویه برخی سنّت های رسول خدا(ص) را ترک میکرد؟!
- [سایر] چرا رسول خدا جوانی به نام اسامه را به فرماندهی سپاه اسلام برگزید؟ چرا در اثر مخالفت برخی، فرمانده را تغییر نداد؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] پرورش یافتن علی(ع) در خانه پیامبر اسلام(ص)، فضیلتی برای او نیست؛ چون زید بن حارثه نیز، در خانه پیامبر، پرورش یافته بود.
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] معنای حدیث زیر چیست؟ و عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبیعمیر، عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن مصعب بن عبد الله النوفلی، عمن رفعه قال: قَدِمَ أعرابی بِإبل له علی عهد رسول الله(ص) ... فقال: فَاسْتَهْدِنِی یا رسول الله، قال: لا، قال: بَلی یا رسول الله فَلَم یَزَل یُکَلّمُه حتّی قال: أَهْدِ لَنَا نَاقَةً وَ لَا تَجْعَلْهَا وَلْهَی.
- [سایر] آیا جریان انکار رحلت پیامبراکرم(ص) توسط عمر بن خطاب از پیش تعیین شده بود؟
- [سایر] معاویه و عمرو عاص با توج هبه کلام رسول خدا ص چه جایگاهی دارند؟
- [سایر] چه چیزی در این روایت نهی شده است؟ آنرا توضیح دهید: (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا یمْسَحْ أَحَدُکمْ بِثَوْبِ مَنْ لَمْ یکسُهُ).
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)