پیشگامان نهضت پروتستان چه کسانی هستند؟
1. مارتین لوتر[1] (1483 1546 م) عموماً لوتر را طلایه دار نهضت اصلاح دینی به حساب می آورند. او یک کشاورززاده ی آلمانی بود. ابتدا به لباس رهبانیت درآمد و چون روح تشنه اش سیراب نشد، در سال 1507 م. به طبقه ی کشیشان پیوست و به مقام استادی دانشگاه (ویتنبرگ) رسید.[2] امروزه بسیاری معتقدند که درس گفته های لوتر در دانشگاه ویتنبرگ مبانی تحولات الهیاتی بعدی او را استوار ساخت. در طی سال های 1513 1518 م که وی کتاب مقدس را تدریس می کرد، دیدگاه هایش دست خوش تغییرات بنیادی شد.[3] در سال 1510 سفری به رم داشت و در آن جا عمق فساد دستگاه پاپی را دید و در اثنای مطالعه ی رساله های پولس نیز به این نتیجه رسید که نجات به (اعمال) میسر نیست، بلکه انسان تنها با (ایمان) نجات می یابد. در مورد (عدالت خدا) نیز تفکرات خاصی داشت که مایه ی اندیشه های بعدی او شد.[4] لوتر در مورد باورها و دیدگاه های نوین خود شروع به موعظه و تعلیم کرد و در سال 1517 م. نود و هفت اصل را در دانشگاه ویتنبرگ عرضه کرد تا مورد بررسی قرار گیرند و در آنها نگرش (آگوستینی) از فیض و نجات را مطرح کرد؛ اما این اصول چندان مورد توجه قرار نگرفتند.[5] شهرت (لوتر) در اثر مخالفت هایی بود که با (فروش آمرزش نامه) داشت. (آلبرت) سراسقف (مانیز) در سراسر قلمرو خود مجوّز فروش آمرزش نامه ها را صادر کرده بود. (یوهان تتسل) که مسئول فروش نامه ها در منطقه ی ویتنبرگ بود، خشم لوتر را برانگیخت. وی این عمل را بسیار ناپسند شمرد و همراه با دوستان خویش نامه ای معروف، مشتمل بر 95 اصل نوشت و در آن فروش آمرزش نامه و بسیاری از عقاید و اعمال کلیسای کاتولیک را رد کرد. یک نسخه از این نامه برای سراسقف آلبرت و نسخه ای دیگر برای اسقف منطقه نوشته شد. از قضا یکی از این نسخه ها به دست یک ناشر افتاد و وی آن را به زبان آلمانی منتشر ساخت. نسخه های چاپ شده به سرعت فروش رفت و جنب و جوش عظیمی در آلمان به وجود آورد و لوتر در عرض یک شب تبدیل به یک قهرمان شد.[6] همکار لوتر، (فیلیپ ملانشتون)، بعدها گزارش داد که این مواد 95گانه در 30 اکتبر 1517 م بر سر در کلیسای جامع ویتنبرگ برای مشاهده ی مردم نصب شد. عده ای این تاریخ را به عنوان (روز آغاز نهضت اصلاح دینی) جشن می گیرند. در ژوئن 1519 م. در مناظره ای که بین لوتر و (یوهان آک) عالم برجسته ی الهیات اهل (اینگوستات) در گرفت، شالوده ی نهضت اصلاح دینی از اختلاف عقیده بر سر مسئله ی فروش آمرزش نامه به اختلاف نظر درباره ی (مرجعیت پاپ) و فرمان روایی وی بر دنیای مسیحیت گسترش یافت.[7] در سال 1520 م. لوتر رساله ای به نام (رئوس مطالب) منتشر کرد و در آن با شدیدترین لحن به تازه ترین دعاوی الهیات کاتولیک درباره ی مرجعیت و فرمان روایی پاپ بر کلیسا پاسخ داد و در همان سال سه اثر عمده را منتشر ساخت که موقعیت او رابه عنوان اصلاحگری برجسته و مردمی تثبیت کرد. لوتر در رساله ی (خطاب به اشراف آلمان)، با شور و هیجان برای ضرورت اصلاح کلیسا استدلال کرد، که بسیار مورد توجه واقع شد.[8] موفقیت چشم گیر لوتر با اثر دیگری به نام (اسارت بابلی کلیسای مسیح) تکمیل شد. او در این اثر قوی چنین استدلال کرد که بشارت انجیلی در اسارت کلیسای رسمی قرار گرفته است. او معتقد بود که کلیسای قرون وسطی انجیل را در نظام پیچیده ی کشیشان و آیین های مقدس زندانی کرده است؛ کلیسا بر انجیل مهتری می کند، در حالی که باید خدمت گزار آن باشد. لوتر این مطلب را در اثر سوم خویش به نام (آزادی فرد مسیحی) توضیح داد و بر (آزادی) و (وظایف مؤمن)، هر دو، تأکید کرد.[9] لوتر در این زمان در کانون مناقشه و محکومیت قرار داشت. در 15 ژوئن 1520 م پاپ با صدور توقیعی، لوتر را شدیداً توبیخ کرد و از او خواست تا از دیدگاه هایش صرف نظر کند، اما او از قبول این درخواست سرپیچی کرد و با آتش زدن توقیع پاپ در ملأ عام بر وخامت اوضاع افزود و نتیجه این شد که در ژانویه ی همان سال (تکفیر) و حکم (توقیف) او صادر شد.[10] در این میان، یکی از شاه زادگان آلمانی که با او سابقه ی دوستی داشت، او را در کاخ (وارتبوک) (قلعه ای در نزدیکی (آیزناخ)) مخفی کرد و در ظاهر چنین وانمود کردند که او ربوده شده است.[11] لوتر در مدت هشت ماهی که در اختفا به سر می برد، توانست کتاب مقدس را برای اولین بار به زبان آلمانی ترجمه و در اختیار مردم قرار دهد. طولی نکشید که امپراطور که مأمور اجرای حکم لوتر بود درگیر جنگ شد و لوتر با استفاده از این فرصت از مخفی گاه خود بیرون آمد و به نشر افکارش پرداخت. وی در سال 1522 م به ویتنبرگ بازگشت و رهبری نهضت اصلاح دینی را در آن شهر به عهده گرفت. اندیشه های او به سرعت در سراسر آلمان، و تا سال 1946 م. که مرگ او فرا رسید در سراسر اروپا رواج یافت.[12] 2. اولریش تسوینگلی[13] تسوینگلی (1484 1531 م) مؤسس جنبش اصلاحات در سوییس است. او هم زمان با لوتر در مورد اصلاح دینی شروع به موعظه کرد. وی تا اندازه ای تحت تأثیر لوتر قرار داشت، اما متفکری مستقل به شمار می رفت و برخی از دیدگاه هایش با لوتر موافق نبود. طبعاً پس از مدت کوتاهی، پروتستانیسم به دو شاخه ی: لوتری و اصلاح شده (شاخه ی پروتستان های سوییس) تقسیم شد. تسوینگلی هنگام مرگ سن زیادی نداشت و ژان کالوین فرانسوی جانشین وی شد و از این رو، الهیات اصلاح شده توسط تسوینگلی به الهیات کالوینیسم مشهور شد.[14] تسوینگلی بازگشت به عهد جدید را پایه و اساس ایمان مسیحی قرار داد. او در شهر زوریخ متون اناجیل چهارگانه و نامه های رسولان را در معرض استفاده ی عموم قرار داد.[15] وی در سال 1522 م، به این عقیده ی نهایی رسید که مسیحیان فقط باید طبق احکام کتاب مقدس، نه غیر آن، عمل کنند و هر چه از غیر کتاب مقدس به مسیحیت راه یافته، باطل است. عقاید او یک درجه بالاتر از لوتر بود، زیرا لوتر می گفت: هر چه نهی صریحی در مورد آن در کتاب مقدس نباشد، و یا به جهتی مفید دانسته شود، جایز است. تسوینگلی طبق مبادی تند خود، از مردم زوریخ خواست که تمام صور و تماثیل و صلیب ها را از کلیساها بردارند و سرودها را بدون ارغنون بسرایند و برای آن که آداب ورسومی را که در کتاب مقدس نیامده، در کلیسا موقوف سازد، چنین اظهار کرد: عیسی که در هنگام عشای ربانی گفت: (این نان و شراب، خون و گوشت بدن ماست.) مقصودش آن نبود که حقیقتاً پاره ای از جسم اوست، بلکه می خواست بگوید که آن دو علامت وجود او هستند؛ از این رو، برخلاف عقل است که تصور شود بدن و خون عیسی در آن واحد هم در آسمان باشد و هم در روی ده ها هزار محراب بر روی زمین. به زعم او نان و شراب را باید امری رمزی دانست که در حقیقت یادگار مقدسی از به صلیب آویختن عیسی و فداکاری او در راه نجات بشری است. پس راه صحیح برای انجام مراسم عشای ربانی آن است که هر عیسویِ معتقد سعی کند حتی الامکان کردار و گفتار خود را مطابق مسیحیان صدر اول قرار دهد و از تشریفات ظاهری و رسوم و آداب صوری به حداقل اکتفا کند.[16] تسوینگلی به مکتب انسان گرایی (اراسموس) تمایل داشت و همین باعث شد که برای عقل بهای زیادی قایل شود. او بر این باور بود که هیچ آموزه ای نباید با عقل تضاد داشته باشد؛ در حالی که لوتر نقش مهمی برای عقل در الهیات قایل نبود.[17] اندیشه های تسوینگلی در زمان حیاتش در نواحی مرکزی اروپا گسترش زیادی یافت و کم کم نزاع بین پیروان این اصلاحگر و پیروان مسیحیت سنتی بالا گرفت و این امر باعث بروز برخوردها و جنگ هایی بین پیروان او و کاتولیک ها شد و خود او نیز در 11 اکتبر 1531 م در یکی از این جنگ ها به قتل رسید.[18] 3. ژان کالوین[19] کالوین در 10 ژوئیه ی 1509 م در شهر اسقف نشین نویان در هفتاد مایلی شمال شرقی پاریس به دنیا آمد. مطالعات گسترده ی وی در زمینه ی حقوق مدنی او را با شیوه هایی آشنا ساخت که بعدها، در دوره ای که وی یک مصلح شمرده می شد، از آنها استفاده کرد. مواجهه ی کالوین با اومانیسم فرانسه سهمی اساسی در شکل دادن برداشت او از شیوه ای داشت که طبق آن، کتاب مقدسی توانست شکل امروزی به خود بگیرد. وی در سال 1534 م. یکی از پرشورترین طرف داران نهضت اصلاح دینی به شمار می رفت. کالوین در سال 1536 م کتابی به نام مبادی دین مسیحی منتشر ساخت که تأثیر حیاتی بر نهضت اصلاحات داشت. این کتاب شرحی نظام مند و روشن بر مطالب اصلی ایمان مسیحی بود و نویسنده را آن چنان در کانون توجهات دیگران قرار داد که به مرور باعث تغییرات و اضافات فراوانی در آن کتاب شد، به طوری که از شش فصل، در سال 1559 به هشتاد فصل افزایش یافت. امروزه این اثر یکی از بزرگ ترین آثار دوره ی نهضت دینی به شمار می رود. ژان کالوین در دوران پختگی علمی و سیاسی، با تجربه ی گران قدری که در طول سالیان متمادی به دست آورده بود، به ژنو رفت و هم طرح الهیات مورد نظر خود را تکمیل و هم سازمان کلیسای اصلاح شده ی ژنو را تأسیس کرد؛ هم چنین (انجمن کشیشان) را برای اجرای نظم در کلیسا و آکادمی ژنو را برای تربیت کشیشان کلیساهای اصلاح شده پایه گذاری کرد؛ و سرانجام در تاریخ 27 مه 1564 م دیده از جهان فروبست.[20] پی نوشتها: [1]. Martin Luther [2]. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 218. [3]. مقدمه ای بر تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 196. [4]. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 218؛ محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 310؛ و مقدمه ای بر تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 230. [5]. مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 310. [6]. جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 670؛ و تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، ص 216. [7]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 197؛ و مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 310. [8]. این رساله حاوی چند مطلب مهم بوده است، از جمله این که: روحانیان باید گریبان خود را از چنگ روم برهانند و کلیسایی ملی تشکیل دهند. باید به روحانیان اجازه ی زناشویی داده شود. زیارت اماکن مقدسه، برگزاری مراسم برای مردگان و ایام تعطیل، جز یکشبنه ها منسوخ شود، باید نمایندگان پاپ را از سرزمین آلمان راند. (همان منبع). [9]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 199. [10]. همان؛ و نیز ر.ک: تاریخ جامع ادیان، ص 670. [11]. همان، ص 671. [12]. تاریخ جامع ادیان، ص 670؛ تاریخ تفکر مسیحی، ص 260 262؛ مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 200؛ و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 219. [13]. Huldrych Zwingli [14]. تاریخ تفکر مسیحی، ص 242. [15]. تا قبل از آن استفاده ی مستقیم از کتاب مقدس توسط مردم امکان پذیر نبود و آموزه های آن فقط از طریق روحانیت در اختیار مردم قرار می گرفت. [16]. تاریخ جامع ادیان، ص 672. [17]. تاریخ تفکر مسیحی، ص 276. [18]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 205، و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 222. [19]. John Calvin [20]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 210 214، (با تلخیص و تغییر). منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
عنوان سوال:

پیشگامان نهضت پروتستان چه کسانی هستند؟


پاسخ:

1. مارتین لوتر[1] (1483 1546 م)
عموماً لوتر را طلایه دار نهضت اصلاح دینی به حساب می آورند. او یک کشاورززاده ی آلمانی بود. ابتدا به لباس رهبانیت درآمد و چون روح تشنه اش سیراب نشد، در سال 1507 م. به طبقه ی کشیشان پیوست و به مقام استادی دانشگاه (ویتنبرگ) رسید.[2]
امروزه بسیاری معتقدند که درس گفته های لوتر در دانشگاه ویتنبرگ مبانی تحولات الهیاتی بعدی او را استوار ساخت. در طی سال های 1513 1518 م که وی کتاب مقدس را تدریس می کرد، دیدگاه هایش دست خوش تغییرات بنیادی شد.[3]
در سال 1510 سفری به رم داشت و در آن جا عمق فساد دستگاه پاپی را دید و در اثنای مطالعه ی رساله های پولس نیز به این نتیجه رسید که نجات به (اعمال) میسر نیست، بلکه انسان تنها با (ایمان) نجات می یابد. در مورد (عدالت خدا) نیز تفکرات خاصی داشت که مایه ی اندیشه های بعدی او شد.[4]
لوتر در مورد باورها و دیدگاه های نوین خود شروع به موعظه و تعلیم کرد و در سال 1517 م. نود و هفت اصل را در دانشگاه ویتنبرگ عرضه کرد تا مورد بررسی قرار گیرند و در آنها نگرش (آگوستینی) از فیض و نجات را مطرح کرد؛ اما این اصول چندان مورد توجه قرار نگرفتند.[5]
شهرت (لوتر) در اثر مخالفت هایی بود که با (فروش آمرزش نامه) داشت. (آلبرت) سراسقف (مانیز) در سراسر قلمرو خود مجوّز فروش آمرزش نامه ها را صادر کرده بود. (یوهان تتسل) که مسئول فروش نامه ها در منطقه ی ویتنبرگ بود، خشم لوتر را برانگیخت. وی این عمل را بسیار ناپسند شمرد و همراه با دوستان خویش نامه ای معروف، مشتمل بر 95 اصل نوشت و در آن فروش آمرزش نامه و بسیاری از عقاید و اعمال کلیسای کاتولیک را رد کرد.
یک نسخه از این نامه برای سراسقف آلبرت و نسخه ای دیگر برای اسقف منطقه نوشته شد. از قضا یکی از این نسخه ها به دست یک ناشر افتاد و وی آن را به زبان آلمانی منتشر ساخت. نسخه های چاپ شده به سرعت فروش رفت و جنب و جوش عظیمی در آلمان به وجود آورد و لوتر در عرض یک شب تبدیل به یک قهرمان شد.[6]
همکار لوتر، (فیلیپ ملانشتون)، بعدها گزارش داد که این مواد 95گانه در 30 اکتبر 1517 م بر سر در کلیسای جامع ویتنبرگ برای مشاهده ی مردم نصب شد. عده ای این تاریخ را به عنوان (روز آغاز نهضت اصلاح دینی) جشن می گیرند.
در ژوئن 1519 م. در مناظره ای که بین لوتر و (یوهان آک) عالم برجسته ی الهیات اهل (اینگوستات) در گرفت، شالوده ی نهضت اصلاح دینی از اختلاف عقیده بر سر مسئله ی فروش آمرزش نامه به اختلاف نظر درباره ی (مرجعیت پاپ) و فرمان روایی وی بر دنیای مسیحیت گسترش یافت.[7] در سال 1520 م. لوتر رساله ای به نام (رئوس مطالب) منتشر کرد و در آن با شدیدترین لحن به تازه ترین دعاوی الهیات کاتولیک درباره ی مرجعیت و فرمان روایی پاپ بر کلیسا پاسخ داد و در همان سال سه اثر عمده را منتشر ساخت که موقعیت او رابه عنوان اصلاحگری برجسته و مردمی تثبیت کرد. لوتر در رساله ی (خطاب به اشراف آلمان)، با شور و هیجان برای ضرورت اصلاح کلیسا استدلال کرد، که بسیار مورد توجه واقع شد.[8]
موفقیت چشم گیر لوتر با اثر دیگری به نام (اسارت بابلی کلیسای مسیح) تکمیل شد. او در این اثر قوی چنین استدلال کرد که بشارت انجیلی در اسارت کلیسای رسمی قرار گرفته است. او معتقد بود که کلیسای قرون وسطی انجیل را در نظام پیچیده ی کشیشان و آیین های مقدس زندانی کرده است؛ کلیسا بر انجیل مهتری می کند، در حالی که باید خدمت گزار آن باشد. لوتر این مطلب را در اثر سوم خویش به نام (آزادی فرد مسیحی) توضیح داد و بر (آزادی) و (وظایف مؤمن)، هر دو، تأکید کرد.[9]
لوتر در این زمان در کانون مناقشه و محکومیت قرار داشت. در 15 ژوئن 1520 م پاپ با صدور توقیعی، لوتر را شدیداً توبیخ کرد و از او خواست تا از دیدگاه هایش صرف نظر کند، اما او از قبول این درخواست سرپیچی کرد و با آتش زدن توقیع پاپ در ملأ عام بر وخامت اوضاع افزود و نتیجه این شد که در ژانویه ی همان سال (تکفیر) و حکم (توقیف) او صادر شد.[10]
در این میان، یکی از شاه زادگان آلمانی که با او سابقه ی دوستی داشت، او را در کاخ (وارتبوک) (قلعه ای در نزدیکی (آیزناخ)) مخفی کرد و در ظاهر چنین وانمود کردند که او ربوده شده است.[11]
لوتر در مدت هشت ماهی که در اختفا به سر می برد، توانست کتاب مقدس را برای اولین بار به زبان آلمانی ترجمه و در اختیار مردم قرار دهد.
طولی نکشید که امپراطور که مأمور اجرای حکم لوتر بود درگیر جنگ شد و لوتر با استفاده از این فرصت از مخفی گاه خود بیرون آمد و به نشر افکارش پرداخت.
وی در سال 1522 م به ویتنبرگ بازگشت و رهبری نهضت اصلاح دینی را در آن شهر به عهده گرفت. اندیشه های او به سرعت در سراسر آلمان، و تا سال 1946 م. که مرگ او فرا رسید در سراسر اروپا رواج یافت.[12]
2. اولریش تسوینگلی[13]
تسوینگلی (1484 1531 م) مؤسس جنبش اصلاحات در سوییس است. او هم زمان با لوتر در مورد اصلاح دینی شروع به موعظه کرد. وی تا اندازه ای تحت تأثیر لوتر قرار داشت، اما متفکری مستقل به شمار می رفت و برخی از دیدگاه هایش با لوتر موافق نبود. طبعاً پس از مدت کوتاهی، پروتستانیسم به دو شاخه ی: لوتری و اصلاح شده (شاخه ی پروتستان های سوییس) تقسیم شد. تسوینگلی هنگام مرگ سن زیادی نداشت و ژان کالوین فرانسوی جانشین وی شد و از این رو، الهیات اصلاح شده توسط تسوینگلی به الهیات کالوینیسم مشهور شد.[14]
تسوینگلی بازگشت به عهد جدید را پایه و اساس ایمان مسیحی قرار داد. او در شهر زوریخ متون اناجیل چهارگانه و نامه های رسولان را در معرض استفاده ی عموم قرار داد.[15]
وی در سال 1522 م، به این عقیده ی نهایی رسید که مسیحیان فقط باید طبق احکام کتاب مقدس، نه غیر آن، عمل کنند و هر چه از غیر کتاب مقدس به مسیحیت راه یافته، باطل است.
عقاید او یک درجه بالاتر از لوتر بود، زیرا لوتر می گفت: هر چه نهی صریحی در مورد آن در کتاب مقدس نباشد، و یا به جهتی مفید دانسته شود، جایز است.
تسوینگلی طبق مبادی تند خود، از مردم زوریخ خواست که تمام صور و تماثیل و صلیب ها را از کلیساها بردارند و سرودها را بدون ارغنون بسرایند و برای آن که آداب ورسومی را که در کتاب مقدس نیامده، در کلیسا موقوف سازد، چنین اظهار کرد:
عیسی که در هنگام عشای ربانی گفت: (این نان و شراب، خون و گوشت بدن ماست.) مقصودش آن نبود که حقیقتاً پاره ای از جسم اوست، بلکه می خواست بگوید که آن دو علامت وجود او هستند؛ از این رو، برخلاف عقل است که تصور شود بدن و خون عیسی در آن واحد هم در آسمان باشد و هم در روی ده ها هزار محراب بر روی زمین.
به زعم او نان و شراب را باید امری رمزی دانست که در حقیقت یادگار مقدسی از به صلیب آویختن عیسی و فداکاری او در راه نجات بشری است. پس راه صحیح برای انجام مراسم عشای ربانی آن است که هر عیسویِ معتقد سعی کند حتی الامکان کردار و گفتار خود را مطابق مسیحیان صدر اول قرار دهد و از تشریفات ظاهری و رسوم و آداب صوری به حداقل اکتفا کند.[16]
تسوینگلی به مکتب انسان گرایی (اراسموس) تمایل داشت و همین باعث شد که برای عقل بهای زیادی قایل شود. او بر این باور بود که هیچ آموزه ای نباید با عقل تضاد داشته باشد؛ در حالی که لوتر نقش مهمی برای عقل در الهیات قایل نبود.[17]
اندیشه های تسوینگلی در زمان حیاتش در نواحی مرکزی اروپا گسترش زیادی یافت و کم کم نزاع بین پیروان این اصلاحگر و پیروان مسیحیت سنتی بالا گرفت و این امر باعث بروز برخوردها و جنگ هایی بین پیروان او و کاتولیک ها شد و خود او نیز در 11 اکتبر 1531 م در یکی از این جنگ ها به قتل رسید.[18]
3. ژان کالوین[19]
کالوین در 10 ژوئیه ی 1509 م در شهر اسقف نشین نویان در هفتاد مایلی شمال شرقی پاریس به دنیا آمد.
مطالعات گسترده ی وی در زمینه ی حقوق مدنی او را با شیوه هایی آشنا ساخت که بعدها، در دوره ای که وی یک مصلح شمرده می شد، از آنها استفاده کرد. مواجهه ی کالوین با اومانیسم فرانسه سهمی اساسی در شکل دادن برداشت او از شیوه ای داشت که طبق آن، کتاب مقدسی توانست شکل امروزی به خود بگیرد.
وی در سال 1534 م. یکی از پرشورترین طرف داران نهضت اصلاح دینی به شمار می رفت. کالوین در سال 1536 م کتابی به نام مبادی دین مسیحی منتشر ساخت که تأثیر حیاتی بر نهضت اصلاحات داشت. این کتاب شرحی نظام مند و روشن بر مطالب اصلی ایمان مسیحی بود و نویسنده را آن چنان در کانون توجهات دیگران قرار داد که به مرور باعث تغییرات و اضافات فراوانی در آن کتاب شد، به طوری که از شش فصل، در سال 1559 به هشتاد فصل افزایش یافت.
امروزه این اثر یکی از بزرگ ترین آثار دوره ی نهضت دینی به شمار می رود.
ژان کالوین در دوران پختگی علمی و سیاسی، با تجربه ی گران قدری که در طول سالیان متمادی به دست آورده بود، به ژنو رفت و هم طرح الهیات مورد نظر خود را تکمیل و هم سازمان کلیسای اصلاح شده ی ژنو را تأسیس کرد؛ هم چنین (انجمن کشیشان) را برای اجرای نظم در کلیسا و آکادمی ژنو را برای تربیت کشیشان کلیساهای اصلاح شده پایه گذاری کرد؛ و سرانجام در تاریخ 27 مه 1564 م دیده از جهان فروبست.[20]
پی نوشتها:
[1]. Martin Luther
[2]. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 218.
[3]. مقدمه ای بر تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 196.
[4]. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 218؛ محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 310؛ و مقدمه ای بر تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 230.
[5]. مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 310.
[6]. جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 670؛ و تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، ص 216.
[7]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 197؛ و مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 310.
[8]. این رساله حاوی چند مطلب مهم بوده است، از جمله این که: روحانیان باید گریبان خود را از چنگ روم برهانند و کلیسایی ملی تشکیل دهند. باید به روحانیان اجازه ی زناشویی داده شود. زیارت اماکن مقدسه، برگزاری مراسم برای مردگان و ایام تعطیل، جز یکشبنه ها منسوخ شود، باید نمایندگان پاپ را از سرزمین آلمان راند. (همان منبع).
[9]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 199.
[10]. همان؛ و نیز ر.ک: تاریخ جامع ادیان، ص 670.
[11]. همان، ص 671.
[12]. تاریخ جامع ادیان، ص 670؛ تاریخ تفکر مسیحی، ص 260 262؛ مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 200؛ و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 219.
[13]. Huldrych Zwingli
[14]. تاریخ تفکر مسیحی، ص 242.
[15]. تا قبل از آن استفاده ی مستقیم از کتاب مقدس توسط مردم امکان پذیر نبود و آموزه های آن فقط از طریق روحانیت در اختیار مردم قرار می گرفت.
[16]. تاریخ جامع ادیان، ص 672.
[17]. تاریخ تفکر مسیحی، ص 276.
[18]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 205، و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مسیحیت، ص 222.
[19]. John Calvin
[20]. مقدمه ای بر نهضت تفکر نهضت اصلاح دینی، ص 210 214، (با تلخیص و تغییر).
منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین