طبق تصریح برخی از آیات قرآن اساس، جوهرة و شالودة ادیان یکی است و ادیان آسمانی و شرایع الهی در اساس، اصول و جوهره با هم تفاوتی ندارند و همه آن ادیان در سه اصل کلی: اعتقاد به خدای یگانه، اعتقاد به قیامت و اعتقاد به بعثت پیامبران از طرف خداوند متعال، مشترک هستند. اصول و معارفی که به نخستین پیامبر الهی وحی شده است با آنچه به آخرین آنان فرو فرستاده شده است در اساس و جوهره یکی است. آدم علیه السّلام و خاتم صلّی الله علیه و آله بر یک اساس، کارکرده و یک هدف را تعقیب کردهاند. شریعت و دین آسمانی در آغاز کار بسان هسته و دانهای بوده است که با گذشت زمان و تکامل ملّتها و تکامل عقلها و تمدنها به صورت درختی برومند و پربار درآمده باشد.[1] گواه ما بر این سخن که جوهره و اساس همهی ادیان یکی است، آیات زیر است: 1. (از امور دین آنچه را به نوح سفارش کرده بودیم، برای شما نیز مقرر داشتیم)[2] یعنی اصول و پایههای دین شما همان اصول و پایههای شریعت نوح است. 2. (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ براستی دین در نزد خدا اسلام است)[3] یعنی دین الهی در زمانهای گذشته و آینده و در تمام دورانها، همان اسلام (تسلیم) بوده است و جوهرة همهی شرایع آسمانی در حقیقت یکی بودهاند، مخصوصاً با توجّه به این نکته، که دین در قرآن فقط به صورت مفرد (دین) آمده است، نه به صورت جمع (ادیان)؛ این نشان میدهد، که جوهرة ادیان یکی است. 3. قرآن در پاسخ یهود و نصاری که ابراهیم علیه السّلام را یهودی یا نصرانی، معرّفی میکردند، میفرماید: (ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه او بر آیین توحید و یک فرد مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود)[4] البتّه مقصود از اسلام در این آیات، همان تسلیم بودن مطلق در برابر خداست، چنانکه علی علیه السّلام اسلام را اینگونه معرّفی فرمود (الاسلام هو التسلیم)[5] واقعیت اسلام همان تسلیم بودن در برابر خداوند است و قرآن هم در پیام جهانی خود میگوید: (... ای اهل کتاب ما شما را به یک اصل مشترک دعوت میکنیم، غیر خدا را نپرستیم، کسی را شریک او ندانیم برخی از ما برخی دیگر را به خدائی نپذیرد و هرگاه آنان از (این دعوت) روی برتافتند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم.[6] از مطالب گذشته به دست آمد که اصل و اساس ادیان همه با هم هماهنگ بوده و یک هدف را تعقیب میکردهاند، ولی در تشریع قوانین و احکام فرعی با هم اختلاف و تفاوت داشتهاند و این تفاوتها معلول و مولود اوضاع و احوال اجتماعی و جغرافیایی و... هر دوره بوده است، مثلاً در دوران نخستین زندگی بشر، نه حکومتی بوده و نه ارتباطی میان آن برقرار بود، در چنین دورانی تعالیم و برنامههای آسمانی بسیار ساده و کوتاه بود، هر چه بشر ترقی کرد، برنامهها گستردهتر شد و روز به روز دستورهای تازهای در برنامههای آسمانی گنجانیده شد تا نوبت به شریعت اسلام رسید و خدا آخرین پیامبر خود را به سوی بشر فرستاد و دین خود را با فرستادن او کامل کرد و سرانجام پیروان این آیین و کتاب از آمدن پیامبر و کتاب و شریعت دیگری بینیاز شدند. در واقع اختلاف ادیان مثل مراتب کتابهای درسی از دبستان تا دانشگاه است که در دورة ابتدائی مسائل ساده و کم عمق است، ولی در دوران دانشگاه کتابها پیشرفته و کامل و عمیق میشوند و قرآن هم به همین اختلاف اشاره دارد، آنجا که میگویدک (لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً) ما برای هر یک از شما، آیین و طریقة روشنی قرار دادیم.[7] (شرع) و (شریعه) راهی را میگویند که بسوی آب میرود و به آن منتهی میشود، و اینکه دین را شریعت میگویند از آن نظر است که به حقایق و تعلیماتی منتهی میگردد که مایة پاکیزگی و طهارت و حیات انسانی است.[8] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. آموزش عقائد، استاد محمدتقی مصباح، ص 1013. 2. خاتمیت، استاد جعفر سبحانی، ترجمهی رضا استادی، ص 914. 3. اسرار معراج، علی قرنی گلپایگانی، ص 275290. [1] . سبحانی، جعفر، خاتمیّت، ترجمهی رضا استادی، قم، مؤسسة سیدالشهداء، چاپ اوّل، 1369، ص 9. [2] . شوری/13. [3] . آلعمران/19. [4] . آلعمران/67. [5] . نهج البلاغه، ترجمهی محمد دشتی، حکمت 125، ص 652. [6] . آل عمران/63. [7] . مائده/48. [8] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ چهاردهم، 1370، ج 4، ص 402.
طبق تصریح برخی از آیات قرآن اساس، جوهرة و شالودة ادیان یکی است و ادیان آسمانی و شرایع الهی در اساس، اصول و جوهره با هم تفاوتی ندارند و همه آن ادیان در سه اصل کلی: اعتقاد به خدای یگانه، اعتقاد به قیامت و اعتقاد به بعثت پیامبران از طرف خداوند متعال، مشترک هستند. اصول و معارفی که به نخستین پیامبر الهی وحی شده است با آنچه به آخرین آنان فرو فرستاده شده است در اساس و جوهره یکی است. آدم علیه السّلام و خاتم صلّی الله علیه و آله بر یک اساس، کارکرده و یک هدف را تعقیب کردهاند. شریعت و دین آسمانی در آغاز کار بسان هسته و دانهای بوده است که با گذشت زمان و تکامل ملّتها و تکامل عقلها و تمدنها به صورت درختی برومند و پربار درآمده باشد.[1]
گواه ما بر این سخن که جوهره و اساس همهی ادیان یکی است، آیات زیر است:
1. (از امور دین آنچه را به نوح سفارش کرده بودیم، برای شما نیز مقرر داشتیم)[2] یعنی اصول و پایههای دین شما همان اصول و پایههای شریعت نوح است.
2. (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ براستی دین در نزد خدا اسلام است)[3] یعنی دین الهی در زمانهای گذشته و آینده و در تمام دورانها، همان اسلام (تسلیم) بوده است و جوهرة همهی شرایع آسمانی در حقیقت یکی بودهاند، مخصوصاً با توجّه به این نکته، که دین در قرآن فقط به صورت مفرد (دین) آمده است، نه به صورت جمع (ادیان)؛ این نشان میدهد، که جوهرة ادیان یکی است.
3. قرآن در پاسخ یهود و نصاری که ابراهیم علیه السّلام را یهودی یا نصرانی، معرّفی میکردند، میفرماید: (ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه او بر آیین توحید و یک فرد مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود)[4] البتّه مقصود از اسلام در این آیات، همان تسلیم بودن مطلق در برابر خداست، چنانکه علی علیه السّلام اسلام را اینگونه معرّفی فرمود (الاسلام هو التسلیم)[5] واقعیت اسلام همان تسلیم بودن در برابر خداوند است و قرآن هم در پیام جهانی خود میگوید: (... ای اهل کتاب ما شما را به یک اصل مشترک دعوت میکنیم، غیر خدا را نپرستیم، کسی را شریک او ندانیم برخی از ما برخی دیگر را به خدائی نپذیرد و هرگاه آنان از (این دعوت) روی برتافتند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم.[6]
از مطالب گذشته به دست آمد که اصل و اساس ادیان همه با هم هماهنگ بوده و یک هدف را تعقیب میکردهاند، ولی در تشریع قوانین و احکام فرعی با هم اختلاف و تفاوت داشتهاند و این تفاوتها معلول و مولود اوضاع و احوال اجتماعی و جغرافیایی و... هر دوره بوده است، مثلاً در دوران نخستین زندگی بشر، نه حکومتی بوده و نه ارتباطی میان آن برقرار بود، در چنین دورانی تعالیم و برنامههای آسمانی بسیار ساده و کوتاه بود، هر چه بشر ترقی کرد، برنامهها گستردهتر شد و روز به روز دستورهای تازهای در برنامههای آسمانی گنجانیده شد تا نوبت به شریعت اسلام رسید و خدا آخرین پیامبر خود را به سوی بشر فرستاد و دین خود را با فرستادن او کامل کرد و سرانجام پیروان این آیین و کتاب از آمدن پیامبر و کتاب و شریعت دیگری بینیاز شدند. در واقع اختلاف ادیان مثل مراتب کتابهای درسی از دبستان تا دانشگاه است که در دورة ابتدائی مسائل ساده و کم عمق است، ولی در دوران دانشگاه کتابها پیشرفته و کامل و عمیق میشوند و قرآن هم به همین اختلاف اشاره دارد، آنجا که میگویدک (لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً) ما برای هر یک از شما، آیین و طریقة روشنی قرار دادیم.[7]
(شرع) و (شریعه) راهی را میگویند که بسوی آب میرود و به آن منتهی میشود، و اینکه دین را شریعت میگویند از آن نظر است که به حقایق و تعلیماتی منتهی میگردد که مایة پاکیزگی و طهارت و حیات انسانی است.[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آموزش عقائد، استاد محمدتقی مصباح، ص 1013.
2. خاتمیت، استاد جعفر سبحانی، ترجمهی رضا استادی، ص 914.
3. اسرار معراج، علی قرنی گلپایگانی، ص 275290.
[1] . سبحانی، جعفر، خاتمیّت، ترجمهی رضا استادی، قم، مؤسسة سیدالشهداء، چاپ اوّل، 1369، ص 9.
[2] . شوری/13.
[3] . آلعمران/19.
[4] . آلعمران/67.
[5] . نهج البلاغه، ترجمهی محمد دشتی، حکمت 125، ص 652.
[6] . آل عمران/63.
[7] . مائده/48.
[8] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ چهاردهم، 1370، ج 4، ص 402.
- [سایر] برای فرقه شناسی در ادیان الهی و غیر الهی مطالعه چه کتاب هایی پیشنهاد می شود؟
- [سایر] اختلاف در ادیان الهی به چه شکلی می باشد؟
- [سایر] عذاب الهی با عذاب دنیایی چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] چه تفاوتی میان آزادی در اسلام با آزادی در ادیان دیگراست ؟
- [سایر] وجود باورهای شبه مهدویت در ادیان غیر الهی چه توجیهی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] میخواهم نظر اسلام و سایر ادیان الهی را راجع به خودکشی بدانم ؟
- [سایر] برتری اسلام به دیگر ادیان الهی و غیرالهی با توجه به اینکه همه ادیان بشر را دعوت به نیکی و عدالت و ... می کنند؟
- [سایر] لطفا در همه زمینه های مربوط به ادیان و مذاهب - کتابهای مرجع معرفی کنید از جمله مذهب سنی و ادیان الهی و مکاتب الهادی و غیره.
- [سایر] مقوله «مهدویت» و اعتقاد به منجی موعود در سایر ادیان الهی چگونه است؟
- [سایر] آیا منجی موعود در همه ادیان الهی، امام زمان علیه السلام است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مسافری که قصد دارد ده روز در محلی بماند می تواند قصد کند در چند جا توقف کند به شرط این که فاصله آنها کم باشد (مثلاً یکی دو کیلومتر و یا بیشتر) بطوری که بگویند او مسافر نیست، همچنین هیچ تفاوتی میان شهرهای بزرگ و کوچک نیست یعنی (بلاد کبیره) و (صغیره) تفاوتی در احکام مسافر ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست در موقع نیت معین کند که تیمم او بدل از غسل است یا بدل از وضو، همین اندازه که قصد اطاعت امر الهی را دارد کافی است، حتی اگر یکی را به جای دیگری نیت کند اما قصد او اطاعت امر واقعی الهی باشد صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان لازم نیست کفاره را فوراً ادا کند، ولی نباید آن را به قدری به تأخیر بیندازد که بگویند در انجام دستور الهی، کوتاهی و مسامحه کرده است.
- [آیت الله مظاهری] اجرای حدود الهی وظیفه حاکم شرع است و دیگران حقّ دخالت ندارند. و در باب حدود به اندک شبهه، باید از اجرای حدّ خودداری شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] لازم نیست نیت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند بلکه اگر تمام افعال وضو را به داعی الهی به جا اورد کفایت می کند
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است مسافر به امید ثواب الهی بعد از هر نماز شکسته سی مرتبه سبْحان الله و الْحمْد لله و لا اله إلا الله و الله اکْبر بگوید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کافر یعنی کسی که خدا، یا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را قبول ندارد، یا برای خدا شریکی قرار می دهد بنابر احتیاط نجس است، هرچند به یکی از ادیان آسمانی، مانند آیین یهود و نصاری ایمان داشته باشد.
- [آیت الله مظاهری] از اقسام ظلم، ظلم به نفس است که قرآن شریف مکرراً به آن تذکّر داده است: (وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ)[1] (و هر کس از حدود الهی تجاوز کند، پس به تحقیق بر خویشتن ظلم کرده است.) و مراد از آن، مخالفت پروردگار عالم است در ترک واجبات و یا ارتکاب محرّمات که شقاوت را برای خود تهیه میکند، بلکه در ترک مستحبّات که خود را محروم از فیوضات الهی میکند. [1]. طلاق، 1.
- [آیت الله سیستانی] در سپردهگذاری در مواردی که گذشت میان سپرده ثابت که مدتدار است و بانک ملزم نیست آن را دائماً در اختیار سپردهگذار قرار دهد و حساب جاری که بانک ملزم است آن را در اختیار سپردهگذار قرار دهد تفاوتی نیست.
- [آیت الله سیستانی] در آنچه گذشت تفاوتی نمیکند که حواله بر شخص بدهکار باشد و یا غیر آن، اوّلی مانند آن که نزد محالعلیه، حساب مالی داشته باشد، و دومی آن که چنین نباشد.