اختلاف در ادیان الهی به چه شکلی می باشد؟ اولاً باید توجه داشت که از دیدگاه فرهنگ قرآنی دین خد از آدم تا محمد(ص) یکی است و همه پیامبران به یک مکتب دعوت میکردهاند، (نگا: آل عمران / 19 و 67). ثانیا: بر این اساس، همه پیامبران از یک سلسله اصول مشترک و سنتهای ثابت و واحدی پیروی میکردند، اصولی چون دعوت به تقوا، نفی شخصیتپرستی، دعوت به وحدت، تبشیر و انذار، تحمل دشمنی و استهزای جاهلان، دعوت به تعالی و... (در اینخصوص نگا: تفسیر موضوعی قرآن کریم، حضرت آیةالله جوادی آملی، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اوّل، 1376 ش، ج 6، صص 41 123). امّا در عین حال به سه جهت پیامبران وادیان با یکدیگر متفاوت بودهاند: الف) تفاوت محیط و سطح و احتیاج و استعداد مردم، این جهت غیر قابل انکار است که پیامبران برای هدایت مردم آمدهاند؛ از این رو، نوع دستورها و سطح مطالب و معارف باید در حدود رشد و درک جامعه و نیازهای محیط باشد. طبعا بشر در قرون اولیه روابط اجتماعی بسیارمحدودی داشت و نظام اجتماعی وی گسترش و تفصیل زیادی نداشت از این رو، قوانین محدودی زندگی او را اداره و رهبری میکرد و همین طور آراء، اهواء، افکار و عقاید مختلفی در جامعه ابراز نشده بود، تا برای اصلاح، نیاز به تذکرات فراوان باشد و این گسترش افکار، روابط،شناخت و برخورد با عوامل طبیعی و نیازمندیها رفته رفته موجبات پیدایش دعوت و رسالت و پیامبر جدیدی را فراهم میکرد تا سرانجام محیط دعوت اسلامی و شرایط آن، ابلاغ دعوت نهایی و کامل را ایجاب کرد. ب) تحریف؛ بدون شک در طی زمان تحریف و انحرافی در ادیان گذشته توسط پیروان نادان و رهبران مذهبی و مقامات خودخواه و سود پرست جامعه به وجود میآمد، در این صورت لازم بود تا پیامبر دیگری بیاید و جهات انحراف و تحریف را خاطرنشان ساخته و دینگذشته را از آلودگیها پیراسته سازد. امّا از آنجا که دوران خود اسلام شروع زمان تسلط بشر به ضبط و تدوین و حفظ آثار خود بود، قرآن را بدون هیچ کم و کاست و تغییری حفظ کردند و بسیاری از آثار رسول اکرم(ص) و ائمه هدی را به خوبی برای آیندگان نگاه داشتند، دیگر تجدیددعوت و آمدن پیامبری جدید ضرورت ندارد. ج) تفاوت در نوع گمراهی؛ نوع گمراهی و کج روی در زمان ظهور پیامبران تفاوت داشت. مثلاً حضرت موسی در جامعهای که با ذلت و اسارت و نداشتن نظام اجتماعی و قدرت و حکومت و ظلم کشیدن خو گرفته بودند، پیدا شد و ایجاب میکرد تا آنان را به زندگی و به دستآوردن قدرت و مبارزه و کوشش دعوت کند، از این رو، در دعوت حضرت موسی جنبههای این جهانی و زندگی دنیوی و خشونت به چشم میخورد. امّا حضرت عیسی در محیط تزارها و سرداران خون آشام و توسعه طلب و جنگجو و دوران زورآزماییها و قهرمانی و توجه شدید بهمادیّات و دنیادوستی و چپاول اموال قیام کرد و از این رو ایجاب میکرد که در دعوت خود، محبّت و نوع دوستی و دل برکندن از مادّیات، و زهد و توجه به معنویات را مطرح کند. البته در اسلام چون مواجه با بشریت است و مخصوص منطقه یا نژاد خاصی نیست، نوع دعوت و اصول و برنامه یک جهت نبود و به هر نوع انحراف و کج روی و افراط و تفریطی که ممکن است در بین اقوام و امم به وجود آید، ناظر است، (در این باب نگا:معارف اسلامی، دکتر محمدجواد باهنر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، پاییز 1361، صص 79 81، 121 123 و 124 160). فلسفه پدیداری فرقههای مختلف: تمامی ادیان در درون خود فرقهها و شاخهها و گرایشهای گوناگون و بعضا متفاوتی دارند، طرح تفصیلی این موضوع در دو دین بزرگ یهودی و مسیحی در اینجا امکان نداشته و تنها بهذکر علل پدیداری فرقههای مختلف در اسلام اشاره میشود؛ امّا قبل از آن تذکر دو نکته ضروری است اوّلاً این علل گاهی در پیدایش یک جریان با یکدیگر تداخل میکنندو برخی اوقات هر علتی موجب پدید آمدن گروه خاصی گشته و در مواقعی علتی در مؤسس آن جریان نقشچشمگیر داشته و علت دیگری در پیرو و پذیرنده آن مؤثر بوده است. ثانیا، دو مسأله شاخص و ریشهای منشأ بسترسازی برای پدید آمدن فرق گوناگون در اسلام گشته است. یکی در نخستین زمان فوت رسول اکرم(ص) و مربوط به مسأله خلافت و امامت است و دیگری مرتبط با ماجرای حکمیّت در جریان جنگ صفین، (نگا: فیعلم الکلام، احمد محمود صبحی، بیروت دار النهضة، چاپ اوّل، 1405 ق، ج 1، صص 32 34). اما علل: 1. ضعف فکری و فرهنگی: اصولاً محدودیت قوای ادراکی انسان و عدم توانایی او برای حلّ قطعی همه مسائل اعتقادی، از جمله مهمترین علل اختلاف انسانهاست، در مواردی که مسأله به روشنی قابل حلّ نیست هر کس به حدس و گمان میرسد که ممکن است با حدس وگمان دیگران متفاوت باشد. در این صورت است که اختلاف نظرها آشکار میشود. حضرت رسول(ص) در مدت کوتاه رسالتش فرصت بیان همه مطالب را برای مردم نیافت؛ از این رو، لازم بود از سوی رسول خدا(ص) جانشینی همچون او که معصوم باشد کار را به عنوان امامتمسلمین و تبیین معارف قرآن و سنت نبوی ادامه دهند ولی چنین نشد. یکی از علل پیدایش غلات را در همین امر میتوان جست، (نگا: بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت مؤسسة الوفاء، چاپ دوّم، 1983 م، ج 25،ص 288، روایت 44). 2. تعصبات قبلیهای: پس از وفات پیامبر(ص)، مردم به جای این که در مراسم خاکسپاری شرکت کنند، هر گروهی مدعی شد که حق خلافت از آن اوست. بنابر شواهد تاریخی هیچ یک از انصار و مهاجران در تعیین جانشین پیامبر(ص) از قرآن و سنت رسول خدا(ص) یا ازمصلحت امت سخن نگفت، بلکه سخن در این بود که جانشینی پیامبر حق گروه انصار است یا مهاجر و چون در میان انصار دو قبیله اوس و خزرج بود این دو نیز به رقابت برخاستند و به دلیل همین مخالفت مهاجران غالب شدند، (نگا: جانشینی حضرتمحمد(ص)، ویلفردمادولونگ، ترجمه احمد نمایی، جواد قاسمی و... مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اوّل، 1377 ش، صص 47 65 و قیامحسین(ع)، دکتر سید جعفر شهیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بهمن 1359، صص 26 36). 3. مادی: از منابع تاریخی و روایی معلوم میشود گروهی بوده و هستند که مثلاً با جعل مطالب و اخبار غلوآمیز و انتشار آن، توجه عدهای را به خود جلب کرده و از مواهب و فضل و بخششهای مادی آنان بهرهمند شوند؛ مانند مغیرة بن سعید که در تمام عمر خود در تلاش بودتا مرام جدیدی احداث کرده و گروهی متشکل پدید آورد تا به اهداف مادی و دنیایی خود برسد، (نگا: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم بیروت، دار احیاء الکتب العربیة،چاپ دوّم، 1385 ق، ج 8، ص 21 و شهرستانی ابوالفتح، الملل و النحل، بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، چاپ دوّم، بی تا، ص 83). یا برخی برای آن که میخواستند در محیطاسلامی راهی برای مباح کردن گناهان و ترک واجبات و فراهم ساختن بساط عیش و عشرت توأم با توجیه شرعی پیدا کنند تا تودههای ناآگاه مسلمان به آن ایمان آورده آنگاه به کمک همین تودههای ناآگاه تشکیلاتی به وجود آورده و به اهداف خود که همان بسط اباحهگری بودهدست یابند. برخی از مورخان ملل و نحل یکی از علل پیدایش فرقه غلات را همین امر دانستهاند، (نگا: الاشعری، سعد بن عبدالله ابن خلف، المقالات و الفرق، تصحیح محمدجواد مشکور، تهران، مرکزانتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوّم، 1360 ش، صص 51 52). 4. سیاسی: سیاستبازانی که بیشتر به اهداف غلط خود میاندیشند برای نیل به مقصود خود از حربههای گوناگونی استفاده میکنند و یکی از این حربههای قوی و کارآمد ایجاد فرق و نحلههای گوناگون مذهبی است. اینان با به وجود آوردن چنین فرقههایی یک سلسله مسائلو آموزههای دور از ذهن و عقل را وارد جریان مخالف خود میکردند تا به آن آسیب وارد کرده و آن را در مقابل چشم دیگران نامیمون جلوه دهند. مانند برخی از اخبار در مورد ائمه(ع) که به دور از حقیقت و واقعیت است، (نگا: الذهبی، ابی عبدالله محمدبن احمد بن عثمان، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق علی محمد البجاوی، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ اوّل، 1382 ق، ج 2، ص 45). یا پدیداری فرقه کیسانیه که پیروانمختار بن ابی عبیده ثقفی تلقی شدهاند برای تضعیف دیدگاه و حرکت مختار از سوی مخالفانش پدیدار شد، (نگا: صفری فروشانی، نعمتالله، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،چاپ اوّل، 1378 ش، صص 83 89). 5. گسترش حوزه جغرافیایی اسلام با فتوحات مسلمانان، به تدریج پیروان ادیان و عقاید دیگر وارد حوزه حکومت اسلامی شدند. گروهی از این افراد که مسلمان شده بودند به طرح مسائل و مشکلات خود برای مسلمانها پرداختند و آنها که بر دین خود باقی مانده بودند در اینمسائل با مسلمانان مجادله میکردند این مسأله در اواخر حکومت بنیامیه و اوائل حکومت عباسیان به دلیل ترجمه فلسفه یونان شدت بیشتری گرفت و باعث پدیداری برخی از فرقهها شد. بر اساس گزارش دکتر حسین عطوان، قدریه دیدگاههای خود را از تأثیرپذیری یهودیان ومسیحیان مسلمان شده شامی صورت میدادند، (نگا: فرقههای اسلامی در سرزمین شام در عصر اموی، دکتر حسین عطوان، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، بنیاد پژوهشهایاسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اوّل، 1371 ش، صص 31 33 و نیز نگا: تاریخ الجدل، محمد ابو زهرة، قاهره، دار 51 - آیا نکته یا نکات مشترکی بین ادیان الهی وجود دارد؟ ادیان الهی ( یا ادیان ابراهیمی) در خیلی از اصول و مبانی مشترک هستند، زیرا همه آنها منشأ واحدی داشته و به وجود آورندة آنها خداوند است . البته در برخی از مسایل اختلاف دارند که اختلافات به خاطر رشد فکری انسان ها و شرایط زمان و مکان و برخی دیگر به جهت تحریف و آسیب های وارده بر ادیان پیشین پدید آمده است. تحریف ادیان الهی و برداشت های غیر معقول و منطقی از آنها موجب شده است که تصور شود بین ادیان الهی تقابل وجود دارد، حال آن که ادیان الهی جملگی در یک مسیر هستند و دین بعدی ، کمال دین قبلی است. در این جا به برخی از نکات و اصول مشترک ادیان الهی اشاره می شود: 1 ) خداباوری و توحید همة ادیان الهی بر این نکته اشتراک دارند که خدای واحد وجود دارد و او معبود و قابل پرستش است، گرچه در تفسیر صفات ثبوتی و سلبی او در بین ادیان الهی موجود اختلاف نظر وجود دارد در آیین یهود درباره خداوند آمده است: 1 - خداوند حاضر و ناظر است. 2 - خداوند یکتا است. 3 - خداوند جسم و شبیه کسی نیست. 4 - خداوند قدیم و ازلی است. 5 - هیچ کس را جز او نباید عبادت کرد. 6 - بر همه پیامبران سرور است.(1) براساس اعتقاد به خداوند، یکی از رسالت حضرت موسی (ع) برقراری ارتباط مؤمنان با خدا بیان شده است. جان ناس می گوید: "بزرگ ترین عملی که موسی انجام داد، برقراری ارتباط بین مؤمنان و خداوند بود . این ارتباط ، بنا به برخی روایات در طور سینا یا در جبل هورب و یا در دهنه خلیج عقبه و یا در جنوب بحرالمیت برقرار شده است".(2) در دین مسیح نیز به این مطلب توجه شده است که برای جهان یک خالق و آفریننده وجود دارد، گرچه پیروان آن اعتقاد به "تثلیث" دارند، ولی "اصل توحید" از عقاید و باورهای مسلّم آنان است. در این دین مردم به خداشناسی فراخوانده شده اند. این مطلب که (یکی از اصول و عقاید دین اسلام " اصل توحید" است). همه پیروان ادیان را به خداپرستی دعوت نموده و "اصل توحید" را یکی از عوامل همگرایی و نقطه اشتراک همه ادیان ابراهیمی دانسته است: "بگو ای اهل کتاب ، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما مشترک است، که جز خداوند یگانه را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خداوند یگانه به خدایی نپذیرند".(3) این آیه صراحت دارد که اعتقاد به خداوند از باورهای عمومی پیروان همه ادیان است ، ولی قرآن فراتر از آن همگان را دعوت می کند که در تفسیر توحید نیز دقت شده و مردم کسی را شریک او قرار ندهند.(4) 2 - معاد باوری یکی از نکات اشتراک ادیان الهی معاد باوری است، بدین معنا که در ادیان الهی به این مطلب تصریح شده است که پس از این عالم، جهان دیگر وجود دارد. البته پیروان ادیان در تفسیر و تعریف عالم پس از مرگ و چگونگی شکل گیری قیامت اختلاف دارند. همین طور در پرداختن به مسایل مربوط به قیامت نیز تفاوت وجود دارد. در دین مسیحیت مسایل مربوط به آخرت پر رنگ است، همان گونه که در دین اسلام مسایل مربوط به قیامت بسیار مهم و بدان توجه خاصی شده است؛ ولی در دین یهود، مسایل مربوط به قیامت کم رنگ می باشد.(5) در عین حال در این دین نیز به مسائلی در مورد قیامت برخورد می کنیم. 3 - نبوت عامه اعتقاد به "نبوت عامه" از مسایل پذیرفته شده همة ادیان الهی است، یعنی پیامبرانی جهت برقراری عدالت و پیام رسانی خدا مبعوث شده اند. البته پیروان ادیان در نبوت خاصه و در این که تعداد پیامبران چقدر است و کدام یک از آنان اولوالعزم هستند، اختلاف نظر دارند. در برخی از روایات تعداد پیامبران 124 هزار ذکر شده است.(6) و در بعضی دیگر 8 هزار (7) که چهار هزار از بنی اسرائیل و چهار هزار از غیر آنها بودند. در قرآن می خوانیم : "و لقد ارسلنا رسولا من قبلک منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک؛(8) ما پیش از تو (پیامبر) رسولانی فرستادیم. سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گو کردیم و گروهی را برای تو بازگو نکرده ایم". اسامی پیامبرانی که در آیات و روایات ذکر شده ، در آیین های یهود و مسیحیت نیز آمده است. منجی بشریت در آینده (مهدویت عامه) همه ادیان الهی در این که مصلح کل خواهد آمد و جهانی را پر از ظلم و فساد شده ، پر از عدل خواهد نمود، اشتراک دارند، گرچه در این که مصلح جهان کیست، دارای چه ویژگی هایی است ، نام او چیست و منسوب به کدام ملت است، اختلاف نظر دارند.(8) در آیین یهود از شخص موعود سخنی به میان آمده ، گرچه یهودیان در این که موعود کیست، اختلاف نظر دارند، چون یهودیان به حضرت مسیح ایمان نیاورده اند موعود آن ها (مسیح) هنوز ظهور نکرده است، ولی آن چه یهودیان در آن اتفاق نظر دارند، قیام شخصی در آخر زمان است که کوکب افروز می باشد و روی زمین را به نور خود روشن می گرداند و یهودیان به انتضار او روزگار می گذارند.(10) مسیحیان نیز در انتظار مصلح جهانی هستند و اگر چه باور دارند که او حضرت مسیح (ع) است که از آسمان نزول کرده و جهان را پر از عدل خواهد کرد.(11) در انجیل مرقس آمده است :"پس بیدار باشید، زیرا نمی دانید در چه وقت صاحب خانه می آید، در شام، یا نیمه شب، یا بانگ خروس، یا صبح! مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد".(12) یکی از مسایل بسیار مهمی که در اسلام بدان پرداخته شده، ظهور مصلح جهانی است. ما شیعیان عقیده داریم که او امام زمان(ع) است که در آیات (13) و روایات (14) بدو اشاره شده است. وی جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود، همان گونه که پر از ظلم شده است.(15) برخی از اندیشمندان اهل سنت نیز باور دارند که مصلح موعود امام زمان(ع) است . ابن ابی الحدید می نویسد: "میان همه فرقه های مسلمان اتفاق قطعی است که عمر دنیا به پایان نمی رسد مگر پس از ظهور مهدی " .(16) 52 - 53 - آیا مسیحی می تواند به سعادت مورد نظر ائمه اطهار برسد؟ در مورد اصل نجات و رستگاری نمی توان حکم واحدی را در مورد همه صادر کرد. مسیحیانی که به دین حق دسترسی ندارند و یا اگر دسترسی دارند، از درک آن ناتوانند، همچون اطفال و مردان و زنان مستضعف فکری و دیوانگان ، به دلیل این که به دین حق یعنی اسلام معتقد نیستند، به جهنم نمی روند. به نظر بزرگان و مفسرانی چون علامه طباطبایی و استاد مطهری این افراد جزء مستضعفان فکری هستند که قرآن مجید عفو الهی را برای آن ها منظور کرده است. پی نوشت ها: 1 - عبدالله مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج2، ص 590 - 591. 2 - همان، ص 591. 3 - آل عمران(3) آیه 62. 4 - تفسیرنمونه، ج2، ص 450. 5 - زین العابدین قربانی، به سوی جهان ابدی، ص 620 به بعد. 6 - بحارالانوار، ج11، ص 30. 7 - پیام قرآن، ج7، ص 360. 8 - مؤمن (40) ایه 78، پیام قرآن، ج7، ص 350. 9 - ابراهیم امینی ، دادگستر جهان، ص 76. 10 - ترجمه ملل و نحل، ج1، ص 312. 11 - فریده گل محمدی، همان، ص 109. 12 - انجیل مرقس، با اقتباس از رسالت جهانی حضرت مهدی، ص 109. 13 - قصص (28) ایه 5. 14 - بحارالانوار، ج51، ص 67 به بعد. 15 - همان، ص 225. 16 - منتخب الاثر، ص 11 به بعد. 1. هفت آسمان (فصل نامة ادیان و مذاهب) شمارة 22، ص 67.
اختلاف در ادیان الهی به چه شکلی می باشد؟
اولاً باید توجه داشت که از دیدگاه فرهنگ قرآنی دین خد از آدم تا محمد(ص) یکی است و همه پیامبران به یک مکتب دعوت میکردهاند، (نگا: آل عمران / 19 و 67).
ثانیا: بر این اساس، همه پیامبران از یک سلسله اصول مشترک و سنتهای ثابت و واحدی پیروی میکردند، اصولی چون دعوت به تقوا، نفی شخصیتپرستی، دعوت به وحدت، تبشیر و انذار، تحمل دشمنی و استهزای جاهلان، دعوت به تعالی و... (در اینخصوص نگا: تفسیر موضوعی قرآن کریم، حضرت آیةالله جوادی آملی، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اوّل، 1376 ش، ج 6، صص 41 123). امّا در عین حال به سه جهت پیامبران وادیان با یکدیگر متفاوت بودهاند:
الف) تفاوت محیط و سطح و احتیاج و استعداد مردم، این جهت غیر قابل انکار است که پیامبران برای هدایت مردم آمدهاند؛ از این رو، نوع دستورها و سطح مطالب و معارف باید در حدود رشد و درک جامعه و نیازهای محیط باشد. طبعا بشر در قرون اولیه روابط اجتماعی بسیارمحدودی داشت و نظام اجتماعی وی گسترش و تفصیل زیادی نداشت از این رو، قوانین محدودی زندگی او را اداره و رهبری میکرد و همین طور آراء، اهواء، افکار و عقاید مختلفی در جامعه ابراز نشده بود، تا برای اصلاح، نیاز به تذکرات فراوان باشد و این گسترش افکار، روابط،شناخت و برخورد با عوامل طبیعی و نیازمندیها رفته رفته موجبات پیدایش دعوت و رسالت و پیامبر جدیدی را فراهم میکرد تا سرانجام محیط دعوت اسلامی و شرایط آن، ابلاغ دعوت نهایی و کامل را ایجاب کرد.
ب) تحریف؛ بدون شک در طی زمان تحریف و انحرافی در ادیان گذشته توسط پیروان نادان و رهبران مذهبی و مقامات خودخواه و سود پرست جامعه به وجود میآمد، در این صورت لازم بود تا پیامبر دیگری بیاید و جهات انحراف و تحریف را خاطرنشان ساخته و دینگذشته را از آلودگیها پیراسته سازد. امّا از آنجا که دوران خود اسلام شروع زمان تسلط بشر به ضبط و تدوین و حفظ آثار خود بود، قرآن را بدون هیچ کم و کاست و تغییری حفظ کردند و بسیاری از آثار رسول اکرم(ص) و ائمه هدی را به خوبی برای آیندگان نگاه داشتند، دیگر تجدیددعوت و آمدن پیامبری جدید ضرورت ندارد.
ج) تفاوت در نوع گمراهی؛ نوع گمراهی و کج روی در زمان ظهور پیامبران تفاوت داشت. مثلاً حضرت موسی در جامعهای که با ذلت و اسارت و نداشتن نظام اجتماعی و قدرت و حکومت و ظلم کشیدن خو گرفته بودند، پیدا شد و ایجاب میکرد تا آنان را به زندگی و به دستآوردن قدرت و مبارزه و کوشش دعوت کند، از این رو، در دعوت حضرت موسی جنبههای این جهانی و زندگی دنیوی و خشونت به چشم میخورد. امّا حضرت عیسی در محیط تزارها و سرداران خون آشام و توسعه طلب و جنگجو و دوران زورآزماییها و قهرمانی و توجه شدید بهمادیّات و دنیادوستی و چپاول اموال قیام کرد و از این رو ایجاب میکرد که در دعوت خود، محبّت و نوع دوستی و دل برکندن از مادّیات، و زهد و توجه به معنویات را مطرح کند.
البته در اسلام چون مواجه با بشریت است و مخصوص منطقه یا نژاد خاصی نیست، نوع دعوت و اصول و برنامه یک جهت نبود و به هر نوع انحراف و کج روی و افراط و تفریطی که ممکن است در بین اقوام و امم به وجود آید، ناظر است، (در این باب نگا:معارف اسلامی، دکتر محمدجواد باهنر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، پاییز 1361، صص 79 81، 121 123 و 124 160).
فلسفه پدیداری فرقههای مختلف: تمامی ادیان در درون خود فرقهها و شاخهها و گرایشهای گوناگون و بعضا متفاوتی دارند، طرح تفصیلی این موضوع در دو دین بزرگ یهودی و مسیحی در اینجا امکان نداشته و تنها بهذکر علل پدیداری فرقههای مختلف در اسلام اشاره میشود؛ امّا قبل از آن تذکر دو نکته ضروری است اوّلاً این علل گاهی در پیدایش یک جریان با یکدیگر تداخل میکنندو برخی اوقات هر علتی موجب پدید آمدن گروه خاصی گشته و در مواقعی علتی در مؤسس آن جریان نقشچشمگیر داشته و علت دیگری در پیرو و پذیرنده آن مؤثر بوده است.
ثانیا، دو مسأله شاخص و ریشهای منشأ بسترسازی برای پدید آمدن فرق گوناگون در اسلام گشته است. یکی در نخستین زمان فوت رسول اکرم(ص) و مربوط به مسأله خلافت و امامت است و دیگری مرتبط با ماجرای حکمیّت در جریان جنگ صفین، (نگا: فیعلم الکلام، احمد محمود صبحی، بیروت دار النهضة، چاپ اوّل، 1405 ق، ج 1، صص 32 34).
اما علل:
1. ضعف فکری و فرهنگی: اصولاً محدودیت قوای ادراکی انسان و عدم توانایی او برای حلّ قطعی همه مسائل اعتقادی، از جمله مهمترین علل اختلاف انسانهاست، در مواردی که مسأله به روشنی قابل حلّ نیست هر کس به حدس و گمان میرسد که ممکن است با حدس وگمان دیگران متفاوت باشد. در این صورت است که اختلاف نظرها آشکار میشود. حضرت رسول(ص) در مدت کوتاه رسالتش فرصت بیان همه مطالب را برای مردم نیافت؛ از این رو، لازم بود از سوی رسول خدا(ص) جانشینی همچون او که معصوم باشد کار را به عنوان امامتمسلمین و تبیین معارف قرآن و سنت نبوی ادامه دهند ولی چنین نشد. یکی از علل پیدایش غلات را در همین امر میتوان جست، (نگا: بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت مؤسسة الوفاء، چاپ دوّم، 1983 م، ج 25،ص 288، روایت 44).
2. تعصبات قبلیهای: پس از وفات پیامبر(ص)، مردم به جای این که در مراسم خاکسپاری شرکت کنند، هر گروهی مدعی شد که حق خلافت از آن اوست. بنابر شواهد تاریخی هیچ یک از انصار و مهاجران در تعیین جانشین پیامبر(ص) از قرآن و سنت رسول خدا(ص) یا ازمصلحت امت سخن نگفت، بلکه سخن در این بود که جانشینی پیامبر حق گروه انصار است یا مهاجر و چون در میان انصار دو قبیله اوس و خزرج بود این دو نیز به رقابت برخاستند و به دلیل همین مخالفت مهاجران غالب شدند، (نگا: جانشینی حضرتمحمد(ص)، ویلفردمادولونگ، ترجمه احمد نمایی، جواد قاسمی و... مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اوّل، 1377 ش، صص 47 65 و قیامحسین(ع)، دکتر سید جعفر شهیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بهمن 1359، صص 26 36).
3. مادی: از منابع تاریخی و روایی معلوم میشود گروهی بوده و هستند که مثلاً با جعل مطالب و اخبار غلوآمیز و انتشار آن، توجه عدهای را به خود جلب کرده و از مواهب و فضل و بخششهای مادی آنان بهرهمند شوند؛ مانند مغیرة بن سعید که در تمام عمر خود در تلاش بودتا مرام جدیدی احداث کرده و گروهی متشکل پدید آورد تا به اهداف مادی و دنیایی خود برسد، (نگا: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم بیروت، دار احیاء الکتب العربیة،چاپ دوّم، 1385 ق، ج 8، ص 21 و شهرستانی ابوالفتح، الملل و النحل، بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، چاپ دوّم، بی تا، ص 83). یا برخی برای آن که میخواستند در محیطاسلامی راهی برای مباح کردن گناهان و ترک واجبات و فراهم ساختن بساط عیش و عشرت توأم با توجیه شرعی پیدا کنند تا تودههای ناآگاه مسلمان به آن ایمان آورده آنگاه به کمک همین تودههای ناآگاه تشکیلاتی به وجود آورده و به اهداف خود که همان بسط اباحهگری بودهدست یابند. برخی از مورخان ملل و نحل یکی از علل پیدایش فرقه غلات را همین امر دانستهاند، (نگا: الاشعری، سعد بن عبدالله ابن خلف، المقالات و الفرق، تصحیح محمدجواد مشکور، تهران، مرکزانتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوّم، 1360 ش، صص 51 52).
4. سیاسی: سیاستبازانی که بیشتر به اهداف غلط خود میاندیشند برای نیل به مقصود خود از حربههای گوناگونی استفاده میکنند و یکی از این حربههای قوی و کارآمد ایجاد فرق و نحلههای گوناگون مذهبی است. اینان با به وجود آوردن چنین فرقههایی یک سلسله مسائلو آموزههای دور از ذهن و عقل را وارد جریان مخالف خود میکردند تا به آن آسیب وارد کرده و آن را در مقابل چشم دیگران نامیمون جلوه دهند. مانند برخی از اخبار در مورد ائمه(ع) که به دور از حقیقت و واقعیت است، (نگا: الذهبی، ابی عبدالله محمدبن احمد بن عثمان، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق علی محمد البجاوی، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ اوّل، 1382 ق، ج 2، ص 45). یا پدیداری فرقه کیسانیه که پیروانمختار بن ابی عبیده ثقفی تلقی شدهاند برای تضعیف دیدگاه و حرکت مختار از سوی مخالفانش پدیدار شد، (نگا: صفری فروشانی، نعمتالله، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،چاپ اوّل، 1378 ش، صص 83 89).
5. گسترش حوزه جغرافیایی اسلام با فتوحات مسلمانان، به تدریج پیروان ادیان و عقاید دیگر وارد حوزه حکومت اسلامی شدند. گروهی از این افراد که مسلمان شده بودند به طرح مسائل و مشکلات خود برای مسلمانها پرداختند و آنها که بر دین خود باقی مانده بودند در اینمسائل با مسلمانان مجادله میکردند این مسأله در اواخر حکومت بنیامیه و اوائل حکومت عباسیان به دلیل ترجمه فلسفه یونان شدت بیشتری گرفت و باعث پدیداری برخی از فرقهها شد. بر اساس گزارش دکتر حسین عطوان، قدریه دیدگاههای خود را از تأثیرپذیری یهودیان ومسیحیان مسلمان شده شامی صورت میدادند، (نگا: فرقههای اسلامی در سرزمین شام در عصر اموی، دکتر حسین عطوان، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، بنیاد پژوهشهایاسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اوّل، 1371 ش، صص 31 33 و نیز نگا: تاریخ الجدل، محمد ابو زهرة، قاهره، دار
51 - آیا نکته یا نکات مشترکی بین ادیان الهی وجود دارد؟
ادیان الهی ( یا ادیان ابراهیمی) در خیلی از اصول و مبانی مشترک هستند، زیرا همه آنها منشأ واحدی داشته و به وجود آورندة آنها خداوند است . البته در برخی از مسایل اختلاف دارند که اختلافات به خاطر رشد فکری انسان ها و شرایط زمان و مکان و برخی دیگر به جهت تحریف و آسیب های وارده بر ادیان پیشین پدید آمده است.
تحریف ادیان الهی و برداشت های غیر معقول و منطقی از آنها موجب شده است که تصور شود بین ادیان الهی تقابل وجود دارد، حال آن که ادیان الهی جملگی در یک مسیر هستند و دین بعدی ، کمال دین قبلی است.
در این جا به برخی از نکات و اصول مشترک ادیان الهی اشاره می شود:
1 ) خداباوری و توحید
همة ادیان الهی بر این نکته اشتراک دارند که خدای واحد وجود دارد و او معبود و قابل پرستش است، گرچه در تفسیر صفات ثبوتی و سلبی او در بین ادیان الهی موجود اختلاف نظر وجود دارد در آیین یهود درباره خداوند آمده است:
1 - خداوند حاضر و ناظر است.
2 - خداوند یکتا است.
3 - خداوند جسم و شبیه کسی نیست.
4 - خداوند قدیم و ازلی است.
5 - هیچ کس را جز او نباید عبادت کرد.
6 - بر همه پیامبران سرور است.(1)
براساس اعتقاد به خداوند، یکی از رسالت حضرت موسی (ع) برقراری ارتباط مؤمنان با خدا بیان شده است. جان ناس می گوید: "بزرگ ترین عملی که موسی انجام داد، برقراری ارتباط بین مؤمنان و خداوند بود . این ارتباط ، بنا به برخی روایات در طور سینا یا در جبل هورب و یا در دهنه خلیج عقبه و یا در جنوب بحرالمیت برقرار شده است".(2)
در دین مسیح نیز به این مطلب توجه شده است که برای جهان یک خالق و آفریننده وجود دارد، گرچه پیروان آن اعتقاد به "تثلیث" دارند، ولی "اصل توحید" از عقاید و باورهای مسلّم آنان است. در این دین مردم به خداشناسی فراخوانده شده اند.
این مطلب که (یکی از اصول و عقاید دین اسلام " اصل توحید" است).
همه پیروان ادیان را به خداپرستی دعوت نموده و "اصل توحید" را یکی از عوامل همگرایی و نقطه اشتراک همه ادیان ابراهیمی دانسته است: "بگو ای اهل کتاب ، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما مشترک است، که جز خداوند یگانه را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خداوند یگانه به خدایی نپذیرند".(3)
این آیه صراحت دارد که اعتقاد به خداوند از باورهای عمومی پیروان همه ادیان است ، ولی قرآن فراتر از آن همگان را دعوت می کند که در تفسیر توحید نیز دقت شده و مردم کسی را شریک او قرار ندهند.(4)
2 - معاد باوری
یکی از نکات اشتراک ادیان الهی معاد باوری است، بدین معنا که در ادیان الهی به این مطلب تصریح شده است که پس از این عالم، جهان دیگر وجود دارد. البته پیروان ادیان در تفسیر و تعریف عالم پس از مرگ و چگونگی شکل گیری قیامت اختلاف دارند. همین طور در پرداختن به مسایل مربوط به قیامت نیز تفاوت وجود دارد. در دین مسیحیت مسایل مربوط به آخرت پر رنگ است، همان گونه که در دین اسلام مسایل مربوط به قیامت بسیار مهم و بدان توجه خاصی شده است؛ ولی در دین یهود، مسایل مربوط به قیامت کم رنگ می باشد.(5)
در عین حال در این دین نیز به مسائلی در مورد قیامت برخورد می کنیم.
3 - نبوت عامه
اعتقاد به "نبوت عامه" از مسایل پذیرفته شده همة ادیان الهی است، یعنی پیامبرانی جهت برقراری عدالت و پیام رسانی خدا مبعوث شده اند. البته پیروان ادیان در نبوت خاصه و در این که تعداد پیامبران چقدر است و کدام یک از آنان اولوالعزم هستند، اختلاف نظر دارند.
در برخی از روایات تعداد پیامبران 124 هزار ذکر شده است.(6) و در بعضی دیگر 8 هزار (7) که چهار هزار از بنی اسرائیل و چهار هزار از غیر آنها بودند. در قرآن می خوانیم : "و لقد ارسلنا رسولا من قبلک منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک؛(8) ما پیش از تو (پیامبر) رسولانی فرستادیم. سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گو کردیم و گروهی را برای تو بازگو نکرده ایم".
اسامی پیامبرانی که در آیات و روایات ذکر شده ، در آیین های یهود و مسیحیت نیز آمده است.
منجی بشریت در آینده (مهدویت عامه)
همه ادیان الهی در این که مصلح کل خواهد آمد و جهانی را پر از ظلم و فساد شده ، پر از عدل خواهد نمود، اشتراک دارند، گرچه در این که مصلح جهان کیست، دارای چه ویژگی هایی است ، نام او چیست و منسوب به کدام ملت است، اختلاف نظر دارند.(8)
در آیین یهود از شخص موعود سخنی به میان آمده ، گرچه یهودیان در این که موعود کیست، اختلاف نظر دارند، چون یهودیان به حضرت مسیح ایمان نیاورده اند موعود آن ها (مسیح) هنوز ظهور نکرده است، ولی آن چه یهودیان در آن اتفاق نظر دارند، قیام شخصی در آخر زمان است که کوکب افروز می باشد و روی زمین را به نور خود روشن می گرداند و یهودیان به انتضار او روزگار می گذارند.(10)
مسیحیان نیز در انتظار مصلح جهانی هستند و اگر چه باور دارند که او حضرت مسیح (ع) است که از آسمان نزول کرده و جهان را پر از عدل خواهد کرد.(11) در انجیل مرقس آمده است :"پس بیدار باشید، زیرا نمی دانید در چه وقت صاحب خانه می آید، در شام، یا نیمه شب، یا بانگ خروس، یا صبح! مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد".(12)
یکی از مسایل بسیار مهمی که در اسلام بدان پرداخته شده، ظهور مصلح جهانی است. ما شیعیان عقیده داریم که او امام زمان(ع) است که در آیات (13) و روایات (14) بدو اشاره شده است.
وی جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود، همان گونه که پر از ظلم شده است.(15) برخی از اندیشمندان اهل سنت نیز باور دارند که مصلح موعود امام زمان(ع) است . ابن ابی الحدید می نویسد: "میان همه فرقه های مسلمان اتفاق قطعی است که عمر دنیا به پایان نمی رسد مگر پس از ظهور مهدی " .(16)
52 - 53 - آیا مسیحی می تواند به سعادت مورد نظر ائمه اطهار برسد؟
در مورد اصل نجات و رستگاری نمی توان حکم واحدی را در مورد همه صادر کرد.
مسیحیانی که به دین حق دسترسی ندارند و یا اگر دسترسی دارند، از درک آن ناتوانند، همچون اطفال و مردان و زنان مستضعف فکری و دیوانگان ، به دلیل این که به دین حق یعنی اسلام معتقد نیستند، به جهنم نمی روند. به نظر بزرگان و مفسرانی چون علامه طباطبایی و استاد مطهری این افراد جزء مستضعفان فکری هستند که قرآن مجید عفو الهی را برای آن ها منظور کرده است.
پی نوشت ها:
1 - عبدالله مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج2، ص 590 - 591.
2 - همان، ص 591.
3 - آل عمران(3) آیه 62.
4 - تفسیرنمونه، ج2، ص 450.
5 - زین العابدین قربانی، به سوی جهان ابدی، ص 620 به بعد.
6 - بحارالانوار، ج11، ص 30.
7 - پیام قرآن، ج7، ص 360.
8 - مؤمن (40) ایه 78، پیام قرآن، ج7، ص 350.
9 - ابراهیم امینی ، دادگستر جهان، ص 76.
10 - ترجمه ملل و نحل، ج1، ص 312.
11 - فریده گل محمدی، همان، ص 109.
12 - انجیل مرقس، با اقتباس از رسالت جهانی حضرت مهدی، ص 109.
13 - قصص (28) ایه 5.
14 - بحارالانوار، ج51، ص 67 به بعد.
15 - همان، ص 225.
16 - منتخب الاثر، ص 11 به بعد.
1. هفت آسمان (فصل نامة ادیان و مذاهب) شمارة 22، ص 67.
- [سایر] آیا دین صابئی و زردشتی بعنوان ادیان الهی پذیرفته شده یا نه؟ علت اختلاف نظر چیست؟
- [سایر] شبهه: دین صابئی به عنوان یکی از ادیان الهی پذیرفته شده است پس چرا در این باره اختلاف نظر وجود دارد؟
- [سایر] تعامل با ادیان در سیره پیامبر اکرم(ص) به شکلی بوده است توضیح دهید؟
- [سایر] چه تفاوتی بین ادیان الهی وجود دارد؟
- [سایر] برای فرقه شناسی در ادیان الهی و غیر الهی مطالعه چه کتاب هایی پیشنهاد می شود؟
- [سایر] می توانید اختلاف ادیان را با منبع توضیح دهید؟
- [سایر] علل تعدد ادیان و اختلاف بین آنها چیست؟
- [سایر] وجود باورهای شبه مهدویت در ادیان غیر الهی چه توجیهی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] میخواهم نظر اسلام و سایر ادیان الهی را راجع به خودکشی بدانم ؟
- [سایر] برتری اسلام به دیگر ادیان الهی و غیرالهی با توجه به اینکه همه ادیان بشر را دعوت به نیکی و عدالت و ... می کنند؟
- [آیت الله اردبیلی] اختلاط زن و مرد در مراکز و مجامع عمومی به شکلی که در معرض فساد و گناه قرار بگیرند، جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی یکی از واجبات الهی را با توجّه به واجب بودن آن ترک کند یا یکی از محرّمات الهی را مرتکب شود حاکم شرع به هر اندازه که صلاح بداند دستور میدهد برای ادب کردن، او را تازیانه بزنند.
- [آیت الله اردبیلی] (احتکار) آن است که کالایی که شدیدا مورد نیاز مردم است به انگیزه گران تر شدن از دسترس خرید آنان دور نگاه داشته شود، به شکلی که مردم از این ناحیه در مضیقه و سختی قرار بگیرند، خواه قصد ضرر زدن به آنان در بین باشد یا نه. احتکار در روایات زیادی مورد مذمّت شدید قرار گرفته و شخص محتکر ملعون و خطاکار و خائن و در حدّ قاتل شمرده شده است. مطابق بعضی از روایات محتکر از پناه خداوند متعال خارج شده و از نعمتهای الهی محروم میشود.(2)
- [آیت الله مظاهری] اختلاف در قرائت که قرّاء گفتهاند صحیح نیست و نماز باید بر طبق قرآن خوانده شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مسائلی که مجتهدین اختلاف نظر دارند باید از (اعلم) تقلید کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست در موقع نیت معین کند که تیمم او بدل از غسل است یا بدل از وضو، همین اندازه که قصد اطاعت امر الهی را دارد کافی است، حتی اگر یکی را به جای دیگری نیت کند اما قصد او اطاعت امر واقعی الهی باشد صحیح است.
- [آیت الله اردبیلی] اختلاف بین اقرار کننده و کسی که برای او اقرار شده در سبب اقرار، مانع از صحّت اقرار نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان لازم نیست کفاره را فوراً ادا کند، ولی نباید آن را به قدری به تأخیر بیندازد که بگویند در انجام دستور الهی، کوتاهی و مسامحه کرده است.
- [آیت الله مظاهری] اجرای حدود الهی وظیفه حاکم شرع است و دیگران حقّ دخالت ندارند. و در باب حدود به اندک شبهه، باید از اجرای حدّ خودداری شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] لازم نیست نیت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند بلکه اگر تمام افعال وضو را به داعی الهی به جا اورد کفایت می کند