بنیانگذار فرقة بهائیت میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است و این فرقه نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. پس از اعدام علی محمد باب(بانی فرقة بابیه) به دستور امیرکبیر، عموم بابیه به جانشینی یحیی معروف به صبح ازل که برادر کوچکتر میرزا حسینعلی بود معتقد شدند و چون در آن زمان یحیی بیش از نوزده سال نداشت، حسینعلی بهاء زمام کارها را بدست گرفت. حسینعلی از نخستین گروندگان به بابیه و از اعضای فعال آن فرقه به شمار می رفت و در سوء قصدی که به ناصرالدین شاه صورت گرفت، دخالت داشت و اگر وساطت شخص سفیر روس نبود، توسط دولت اعدام می شد. سفیر روسی نه تنها جان او را نجات داد بلکه زمینة سفر او را به بغداد فراهم کرد. در بغداد کنسول دولت انگلستان و نیز نماینده دولت فرانسه با بهاء الله ملاقات کرده و حمایت دولتهای خویش را به او ابلاغ کردند و حتی تابعیت انگلستان و فرانسه را نیز پیشنهاد نمودند. آدمکشی ها و خرابکاریهای بابیان در بغداد باعث شد که توسط دولت عثمانی ابتدا به استانبول و سپس به ادرنه تبعید شوند در این زمان میرزا حسینعلی مقام(من یظهره اللهی) را برای خود ادعا کرد. البته طبق ادعاهای علی محمد باب قرار بود حدود دو هزار سال بعد از او کسی که(من یظهره الله) است ظهور کند، ولی شماری از سران بابیه به این موضوع اهمیت ندادند و فقط در بغداد حدود بیست وپنج نفر خود را(من یظهره الله) نامیدند. پس از ادعای حسینعلی بهاء نزاع و جدایی میان بابیان آغاز شد. بابیهایی که ادعای او را نپذیرفتند و بر جانشینی میرزا یحیی صبح ازل باقی ماندند،ازلی نام گرفتند و پذیرندگان ادعای میرزا حسینعلی بهاء الله،(بهایی) خوانده شدند. منازعات ازلیه و بهائیه در ادرنه شدت گرفت و حتی به کشتار طرفین انجامید و هر یک از دو طرف بسیاری از اسرار یکدیگر را باز گفتند.[1] بارزترین مقام ادعایی حسینعلی، ربوبیت و الوهیت بود و تاریخ نشان می دهد که شخصیت او همانند شخصیت علی محمد باب دچار تزلزل و اختلال بوده است. برخی از محققین فرقة بابیت و بهائیت پس از بررسی سخنان و کتابهای علی محمد باب و حسینعلی بهاء به این اختلال فکری و روانی اشاره کرده و نمونه هایی نیز ذکر کرده اند.[2] در تاریخ بهائیت ردپای استعمار به روشنی دیده می شود به ویژه اینکه پس از مرگ حسینعلی پسر ارشد و جانشین او عباس افندی (1260 1340 ق) ملقب به عبدالبها سفری به اروپا و آمریکا داشت و این سفر نقطة عطفی در ماهیت آئین بهایی محسوب می گردد.[3]پیش از این مرحله، آئین بهایی بیشتر به عنوان یک انشعاب از اسلام یا تشیع و شاخه ای از متصوفه شناخته می شد و رهبران بهائیه برای اثبات حقانیت خود از قرآن و حدیث به جستجوی دلیل می پرداختند ولی پس از این مرحله بهائیت خود را آئینی مستقل از اسلام و حتی همطراز با ادیان بزرگ یهودیت، مسیحیت و اسلام معرفی کرد[4]و دولت اسرائیل که از حامیان این فرقه تا زمان حاضر است، این مطلب را پذیرفت و مرکز اصلی بهائیت را که در فلسطین اشغالی است تقویت کرد. در تعریف ها و تقسیم بندیهای مختلفی که از ادیان گوناگون ارائه شده است، بهائیت را در زمرة ادیان جدید گنجانده اند و در مجامع علمی برخی کشورها به ویژه انگلیس و آمریکا به عنوان دینی نو ظهور و مستقل از اسلام مطالعه می شود.[5] از این رو باید میان بهائیت ابتدایی که خود را ادامة فرقة بابیت می دانست با بهائیتی که پس از درگذشت حسینعلی بهاء و ارتباط جانشین او با غرب معرفی شد که اساس تعالیم آن را سه اصل بنیادی: 1. وحدت ذات الهی 2. وحدت عالم انسانی 3. وحدت اساس ادیان،[6] تشکیل می داد تفکیک قائل شد. دورة اول را می توان به عنوان بدعتی در دین اسلام دانست ولی در دورة دوم، به طور کامل از اسلام جدا می شود و مبانی آن براساس پلورالیسم و قبول همة ادیان و سعی در اتحاد آنها، از ادیان دیگر نیز تاثیر می پذیرد.[7] از آنجا که نقش استعمار در شکل گیری ابتدایی بهائیت در هاله ای از ابهام باقی مانده است، این فرقه را نمی تو ان جزو گروههای سیاسی محسوب داشت ولی آنچه مسلم است آن است که استعمارگران از این فرقه به عنوان ابزاری قوی در ایجاد تفرقه در میان خطوط مقدم شیعیان اجنبی ستیز و به ویژه ضربه به مرجعیت که نیابت عام امام معصوم در عصر غیبت بر عهدة آنان است، نهایت استفاده را کرده اند. زیرا طرح نیابت خاص از سوی امثال علی محمد باب و حسینعلی بهاء، موجب تضعیف نیابت عام فقیهان می شد و رویگردانی مردم از فقیهان مانع از تکرار رویدادی مانند تحریم تنباکو که شکست حیرت انگیز اقتصاد استعمار را به دنبال داشت می شد.[8] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. بهائیت در ایران، سعید زاهد زاهدانی. 2. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی. 3. (دربارة بهائیت معاصر) انشعاب در بهائیت. [1] . برگرفته از مقالة بابی گری تا بهایی گری، عزالدین رضانژاد، فصلنامة انتظار موعود سال سوم شمارة دهم، زمستان 1382 و مقالة نقد و بررسی آئین بهائیت، عزالدین رضانژاد فصلنامة انتظار موعود سال چهارم، شمارة یازدهم و دوازدهم، بهار و تابستان 1383. [2] . افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، انتشارات سخن، چاپ اول، زمستان 1368، ص 461 و 521. [3] . همان، ص 569 و 575. [4] . ویلیام هاچر، دیانت بهائی، ترجمه: پریوش سمندری، انتشارات مؤسسه معارف بهائی، آگوست 1989، ص 6. [5] . همان، ص 6 و 8. [6] . همان، ص 113. [7] . همان. [8] . فصلنامه انتظار موعود، سال چهارم، شماره یازدهم و دوازدهم، بهار و تابستان 1383، مقاله نقد و بررسی آئین بهائیت، عزالدین رضانژاد، ص 536. ( اندیشه قم )
بنیانگذار فرقة بهائیت میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است و این فرقه نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. پس از اعدام علی محمد باب(بانی فرقة بابیه) به دستور امیرکبیر، عموم بابیه به جانشینی یحیی معروف به صبح ازل که برادر کوچکتر میرزا حسینعلی بود معتقد شدند و چون در آن زمان یحیی بیش از نوزده سال نداشت، حسینعلی بهاء زمام کارها را بدست گرفت. حسینعلی از نخستین گروندگان به بابیه و از اعضای فعال آن فرقه به شمار می رفت و در سوء قصدی که به ناصرالدین شاه صورت گرفت، دخالت داشت و اگر وساطت شخص سفیر روس نبود، توسط دولت اعدام می شد. سفیر روسی نه تنها جان او را نجات داد بلکه زمینة سفر او را به بغداد فراهم کرد. در بغداد کنسول دولت انگلستان و نیز نماینده دولت فرانسه با بهاء الله ملاقات کرده و حمایت دولتهای خویش را به او ابلاغ کردند و حتی تابعیت انگلستان و فرانسه را نیز پیشنهاد نمودند. آدمکشی ها و خرابکاریهای بابیان در بغداد باعث شد که توسط دولت عثمانی ابتدا به استانبول و سپس به ادرنه تبعید شوند در این زمان میرزا حسینعلی مقام(من یظهره اللهی) را برای خود ادعا کرد. البته طبق ادعاهای علی محمد باب قرار بود حدود دو هزار سال بعد از او کسی که(من یظهره الله) است ظهور کند، ولی شماری از سران بابیه به این موضوع اهمیت ندادند و فقط در بغداد حدود بیست وپنج نفر خود را(من یظهره الله) نامیدند. پس از ادعای حسینعلی بهاء نزاع و جدایی میان بابیان آغاز شد. بابیهایی که ادعای او را نپذیرفتند و بر جانشینی میرزا یحیی صبح ازل باقی ماندند،ازلی نام گرفتند و پذیرندگان ادعای میرزا حسینعلی بهاء الله،(بهایی) خوانده شدند. منازعات ازلیه و بهائیه در ادرنه شدت گرفت و حتی به کشتار طرفین انجامید و هر یک از دو طرف بسیاری از اسرار یکدیگر را باز گفتند.[1] بارزترین مقام ادعایی حسینعلی، ربوبیت و الوهیت بود و تاریخ نشان می دهد که شخصیت او همانند شخصیت علی محمد باب دچار تزلزل و اختلال بوده است. برخی از محققین فرقة بابیت و بهائیت پس از بررسی سخنان و کتابهای علی محمد باب و حسینعلی بهاء به این اختلال فکری و روانی اشاره کرده و نمونه هایی نیز ذکر کرده اند.[2]
در تاریخ بهائیت ردپای استعمار به روشنی دیده می شود به ویژه اینکه پس از مرگ حسینعلی پسر ارشد و جانشین او عباس افندی (1260 1340 ق) ملقب به عبدالبها سفری به اروپا و آمریکا داشت و این سفر نقطة عطفی در ماهیت آئین بهایی محسوب می گردد.[3]پیش از این مرحله، آئین بهایی بیشتر به عنوان یک انشعاب از اسلام یا تشیع و شاخه ای از متصوفه شناخته می شد و رهبران بهائیه برای اثبات حقانیت خود از قرآن و حدیث به جستجوی دلیل می پرداختند ولی پس از این مرحله بهائیت خود را آئینی مستقل از اسلام و حتی همطراز با ادیان بزرگ یهودیت، مسیحیت و اسلام معرفی کرد[4]و دولت اسرائیل که از حامیان این فرقه تا زمان حاضر است، این مطلب را پذیرفت و مرکز اصلی بهائیت را که در فلسطین اشغالی است تقویت کرد. در تعریف ها و تقسیم بندیهای مختلفی که از ادیان گوناگون ارائه شده است، بهائیت را در زمرة ادیان جدید گنجانده اند و در مجامع علمی برخی کشورها به ویژه انگلیس و آمریکا به عنوان دینی نو ظهور و مستقل از اسلام مطالعه می شود.[5] از این رو باید میان بهائیت ابتدایی که خود را ادامة فرقة بابیت می دانست با بهائیتی که پس از درگذشت حسینعلی بهاء و ارتباط جانشین او با غرب معرفی شد که اساس تعالیم آن را سه اصل بنیادی:
1. وحدت ذات الهی
2. وحدت عالم انسانی
3. وحدت اساس ادیان،[6]
تشکیل می داد تفکیک قائل شد. دورة اول را می توان به عنوان بدعتی در دین اسلام دانست ولی در دورة دوم، به طور کامل از اسلام جدا می شود و مبانی آن براساس پلورالیسم و قبول همة ادیان و سعی در اتحاد آنها، از ادیان دیگر نیز تاثیر می پذیرد.[7] از آنجا که نقش استعمار در شکل گیری ابتدایی بهائیت در هاله ای از ابهام باقی مانده است، این فرقه را نمی تو ان جزو گروههای سیاسی محسوب داشت ولی آنچه مسلم است آن است که استعمارگران از این فرقه به عنوان ابزاری قوی در ایجاد تفرقه در میان خطوط مقدم شیعیان اجنبی ستیز و به ویژه ضربه به مرجعیت که نیابت عام امام معصوم در عصر غیبت بر عهدة آنان است، نهایت استفاده را کرده اند. زیرا طرح نیابت خاص از سوی امثال علی محمد باب و حسینعلی بهاء، موجب تضعیف نیابت عام فقیهان می شد و رویگردانی مردم از فقیهان مانع از تکرار رویدادی مانند تحریم تنباکو که شکست حیرت انگیز اقتصاد استعمار را به دنبال داشت می شد.[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بهائیت در ایران، سعید زاهد زاهدانی.
2. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی.
3. (دربارة بهائیت معاصر) انشعاب در بهائیت.
[1] . برگرفته از مقالة بابی گری تا بهایی گری، عزالدین رضانژاد، فصلنامة انتظار موعود سال سوم شمارة دهم، زمستان 1382 و مقالة نقد و بررسی آئین بهائیت، عزالدین رضانژاد فصلنامة انتظار موعود سال چهارم، شمارة یازدهم و دوازدهم، بهار و تابستان 1383.
[2] . افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، انتشارات سخن، چاپ اول، زمستان 1368، ص 461 و 521.
[3] . همان، ص 569 و 575.
[4] . ویلیام هاچر، دیانت بهائی، ترجمه: پریوش سمندری، انتشارات مؤسسه معارف بهائی، آگوست 1989، ص 6.
[5] . همان، ص 6 و 8.
[6] . همان، ص 113.
[7] . همان.
[8] . فصلنامه انتظار موعود، سال چهارم، شماره یازدهم و دوازدهم، بهار و تابستان 1383، مقاله نقد و بررسی آئین بهائیت، عزالدین رضانژاد، ص 536.
( اندیشه قم )
- [سایر] با عرض سلام و ادب.سوال بنده درباره ی مردم کشمیر است. اینکه آن ها دقیقا به دنبال چه چیزی هستند؟ چه گروه های سیاسی ای در آنجا فعال اند؟ چرا حکومتشان به آن ها سخت میگیرد؟ آیا مردم معمولی از حرکت های سیاسی گروه های سیاسی راضی اند یا مخالف اینگونه حرکت هاند؟(غالب مردم همراه این گروه ها هستند یا نه) آیا فقط (شیعیان کشمیری) به دنبال حرکت های سیاسی اند؟ هدف گروه یا گروه های سیاسی چیست؟ اگر گروه های مختلفی وجود دارد، آیا این گروه ها با هم متحدند؟ عذر می خوام بابت فراوان بودن پرسش ها. ممنون.
- [سایر] رقابت های سیاسی گروه ها و جریان های سیاسی باید چگونه باشد تا تجربه فتنه هشتاد وهشت تکرار نگردد؟
- [سایر] چرا باید در دین اندیشه سیاسی کرد؟
- [سایر] چرا آمریکا حزب سوم ندارد؟
- [سایر] ایاحکومت ازلحاظ نقش سیاسی وظیفه ای درحفظ اصول دین داردیاخیر؟
- [سایر] گاهی احزاب و گروه های سیاسی، یکدیگر را متهم می کنند که شما زمینه ساز تهاجم فرهنگی در کشور بوده اید، نظر شما چیست؟
- [سایر] نظر رهبری نسبت به حزب دوم خرداد چیست؟
- [سایر] آمریکا از چه نظر (سیاسی یا دین یا قدرت یا...) با ما مشکل دارد؟
- [سایر] به نام خدا تز سیاسی مسیحیت برای دولت و حکومت چیست ؟ نظریه دو شمشیر چه جایگاهی در این نظریه دارد آیا دین یهود داییه حکومت داری دارد ؟ چه نظریه سیاسی از این دین وجود دارد دین زرتشت درباره حکومت نظری دارد ؟
- [سایر] اگر دین از سیاست جدا نیست پس چرا آیت الله بهجت در مسائل دینی و سیاسی کشور دخالت نمی کنند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] گروه دوم از کسانی که به واسطه خویشاوندی ارث می برند (پدر بزرگ) و (مادر بزرگ) و (برادر) و (خواهر) میت است و اگر برادر و خواهر نداشته باشد اولادشان به جای آنها ارث می برند، این گروه در صورتی ارث می برند، که هیچ کس از گروه اول وجود نداشته باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب در خطبة نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تَذکّر دهد ومردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی وغیر اسلامی قرار دهد ونیازهای مسلمین را در اَمر معاد ومعاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال وکیان مسلمین نقش مُهِمّی دارد گوشزد کند وکیفیّت روابط آنان را با سائر مِلَل بیان نماید ومردم را از دخالتهای دُوَل ستمگر و اِسْتعمارگر در امور سیاسی واقتصادی مسلمین که مُنْجَرْ به استعمارو استثمار آنها می شود بر حَذَرْ دارد . خلاصه نماز جمعه ودو خطبة آن ، نظیر حجّ ومراکز تجمّع آن ونماز های عید فطر وقربان وغیره ، از سنگرهای بزرگی است که مُتأسِّفانه مسلمانان از وظائف مُهمّ سیاسی خود در آن غافل مانده اند ، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند .اسلام دین سیاست ، آن هم در همة شئون آن است وکسی که در احکام قضائی ، سیاسی ، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تَأمّل کند مُتوجّه این معنی می شود .هر کس گمان کند دین از سیاست جدا است ، جاهلی است که نه اسلام را می شناسد ونه سیاست را.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعضی از مسؤولین ممالک اسلامی موجب بسط نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی اجانب شود که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، یا موجب بسط اشاعه فحشا و گناهان بزرگ یا ترک واجبات شود خود به خود عزل میشود و بر مسلمانان لازم است با او مخالفت کنند و از اسلام و مصالح مسلمین دفاع کنند.
- [آیت الله مظاهری] اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی، اقتصادی و تجاری اجانب یا روابط سیاسی با آنها، خوف آن باشد که تسلّط بر بلاد مسلمین پیدا کنند بر مسلمانان واجب است نقشه آنان را به هم بزنند.
- [آیت الله جوادی آملی] .در توزیع سهم سادات (خمس ) میان اَ یتام , مساکین و ابنالسبیل, لازم نی ست به تمام افراد از آنان بپرازند, بلکه اگر به بعضی از افراد آن ها پرداخت شود کافی است , همچنین لازم نیست سهم سادات (خمس) را به هر سه گروه (ایتام، مساکین و ابن السبیل) بپرازند، بلکه اگر به یکی از آن سه گروه داده شود, کافی است. شروط موارد مصرف
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شایسته است امامِ خطیب در خطبه نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تذکر دهد و مردم را در جریان مسائل زیان بار و سودمند کشورهای اسلامی و غیر اسلامی قرار دهد و نیازهای مسلمین را در امر معاد و معاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال و کیان مسلمین نقش مهمی دارد گوشزد کند و کیفیت صحیح روابط آنان را با سایر ملل بیان نماید و مردم را از دخالتهای دول ستمگر و استعمارگر در امور سیاسی و اقتصادی مسلمین که منجر به استعمار و استثمار آنها می شود بر حذر دارد. خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن نظیر حج و مراکز تجمع آن و نمازهای عید فطر و قربان و غیره از سنگرهای بزرگی است که متأسفانه کثیری از مسلمانان از وظائف مهم سیاسی خود در آن غافل مانده اند، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند. اسلام دین سیاست آنهم در همه شئون آن است وکسی که در احکام قضائی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تأمل کند متوجه این معنی می شود. هر کس گمان کنددین ازسیاست جدااست جاهلی است که نه اسلام رامی شناسد و نه سیاست را می داند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که به واسطه خویشاوندی ارث می برند سه گروهند. گروه اول: پدر و مادر و اولاد میت است و با نبودن اولاد، اولاد اولاد او هرچه پایین روند (البته هر کدام از آنان که به میت نزدیکتر است) و تا یک نفر از این گروه باشد گروه دوم ارث نمی برند. گروه دوم: پدر بزرگ و پدر او، هر چه بالا روند و مادر بزرگ و مادر او، هر چه بالا روند (پدری باشند یا مادری) و همچنین خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر اولاد ایشان و اولاد اولاد ایشان، هر کدام به میت نزدیکتر است و تا یک نفر از این گروه وجود دارد گروه سوم ارث نمی برند. گروه سوم: عمو و عمه و دایی و خاله هر چه بالا روند و اولاد آنان هر چه پایین روند (البته هر کدام نزدیکترند ارث می برند) و تا یک نفر از عمو و عمه ها و دایی و خاله ها زنده اند اولاد آنان ارث نمی برند و تا اولاد آنها زنده اند اولاد اولاد آنها ارث نمی برند و تنها یک استثناء دارد و آن این که: اگر میت عموی پدری و پسر عموی پدری و مادری داشته باشد، عموی پدری ارث نمی برد و مال به پسر عموی پدر و مادری می رسد.
- [آیت الله سبحانی] چیزی را که گرو می گذارند، باید خرید و فروش آن صحیح باشد، پس اگر شراب و مانند آن را گروه بگذارند درست نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتها ی اسلامی ودُوَل اجانب ، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی ، تسلّط پیدا کنند اگر چه تسلّط سیاسی واقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند ، و دوَل اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط .