دیدگاه اسلام درباره ی نظریه ی فروید در زمینه ی آزادی جنسی و این که انسان نسبت به آن چه منع شود، حریص تر می شود، چیست ؟
هیچ انسان خردمندی، خود را به لوازم این سخن پای بند نمی سازد و نمی کوشد هر چیزی را که ممنوعیّت آن سبب حسّاسیّت و افزایش حرص آدمی می شود، آزاد بگذارد. بر اساس چنین نظریه ای باید همه ی قوانین مذهبی، اجتماعی وقوانین رایج کشوری را لغو کرد; زیرا هر قانونی، گونه ای محدودیت و حساسیّت ایجاد می کند و آدمی را نسبت به آن چه از آن منع شده است، حریص تر می سازد. مسایل جنسی نیز از همین قاعده پیروی می کند. همان گونه که سرکوب کردن غریزه و ناکام ماندن غریزه ی جنسی، پی آمدهای ناگواری در بردارد، برداشتن ضابطه مندی مسایل جنسی، تنوّع خواهی را افزایش می دهد; زیرا هوس ارضا شدنی نیست. اشتباه افرادی هم چون فروید و راسل این است که پنداشته اند تنها راه رام کردن غریزه ها، آزادی در برآوردن آن ها است. اینان نمی دانند که چنین آزادی مطلقی، افراد را حساس تر می کند و چون امکان برآورده شدن کامل همه ی خواسته های انسان وجود ندارد، این وضع به پیدایش عقده های روانی بیشتر می انجامد. در غرب می بینیم که با آزادی مطلق فعالیّت جنسی، آتش شهوت خاموش نشده است، بلکه شعلهورتر گردیده و کانون گرم خانواده وسلامت فرد واجتماع را به نابودی کشانده است. ما می پذیریم که ناکامی جنسی، پی آمدهای ناگواری دارد و مبارزه با اقتضای غریزه در محدوده ای که طبیعت انسان بدان نیاز دارد، غلط است، ولی با برداشتن قید و بندهای اجتماعی، مشکل حل نمی شود، بلکه بر شمار مشکلات افزوده خواهد شد. درباره ی غریزه ی جنسی نیز باید گفت که برداشتن ضابطه ها، عشق واقعی را می کُشد و طبیعت را هرزه و بی بندوبار می کند. در این زمینه، هر چه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوّع افزایش می یابد. به گفته ی راسل در کتاب زناشویی و اخلاق، عطش روحی در مسایل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است نه عطش روحی. پس آزادی در مسایل جنسی به شعلهورتر شدن شهوت ها خواهد انجامید; زیرا هوس، سیری ناپذیر است.[1] بنابراین، هر چند ممکن است برخی ممنوعیّت های جنسی در روابط اجتماعی زن و مرد، عوارض های روانی و رفتاری پدید آورد، ولی برداشتن ممنوعیت های قانونی و مشروع و دادن آزادی بی حدّ و مرز، پی آمدهای بسیار خطرناک تری دارد. آیا جامعه های غربی با برداشتن پرده ی شرم و حیا از مسایل جنسی و دادن آزادی های بی حدّ و مرز توانسته اند این مشکلات را حل کنند؟ آیا با دادن این گونه آزادی، آتش شهوت جوانان فروکش کرده، روابط دختر و پسر تعدیل شده و معضل کج روی های اخلاقی و فروپاشی خانواده ها از میان رفته است؟ وضعیت نابسامان جامعه های غربی، خود، پاسخ گوی این پرسش است. ایور موریش; جامعه شناس غربی درباره ی لزوم قانون مندی در اعتماد و عواطف می گوید: جامعه باید اظهار عواطف را به سامان در آورد...و هر فرد بفهمد که مهار خود و قبول مسؤولیّت در قبال حالات عاطفی چه قدر اهمیت دارد.[2] امروزه نیز برخی افراد در جامعه ی ما، تنظیم عواطف ناخوش آیند را ضروری نمی شمارند. سخن آنان این است: (جنگ نکنید، عشق بورزید). هر چند این گفته، دستوری معقول و مطلوب به نظر می رسد، ولی باید دانست برای حفظ تعادل و ثبات جامعه، عشق ورزیدن هم باید به اندازه ی جنگ نکردن از نظم و قاعده برخوردار شود. در حقیقت، اگر دوست داشتن و عشق ورزیدن، نظم و قاعده نداشته باشد، ممکن است به اندازه ی جنگ و پرخاش گری، ویران گر شود. افلاطون در کتاب جمهوری، از فرد; یعنی انسان بیدارگر و جامعه ای که عواطف در آن سامان ندارند و عاطفه ای، دیگر عاطفه ها را هیولاوار زیر فرمان خود درمی آورد، تصویری زنده ترسیم می کند. این سخن به معنای تباهی آزادی است; یعنی گونه ای آزادی بی نظم و حالتی از بی اعتنایی است که در نهایت به خودویران گری می انجامد.[3] پس برای رسیدن به آرامش روانی و کنترل غریزه ی جنسی، دو چیز لازم است: 1. باید همه ی غریزه های انسان به طور طبیعی، معقول و مطلوب ارضا شود. 2. از تحریک غریزه ها به ویژه غریزه ی جنسی پیش گیری شود.[4] باید گفت ازدواج بهترین پاسخ به نیاز روحی، روانی و جسمی جوانان است که در پرتو آن، دختر و پسر برای ایجاد کانونی گرم و سرشار از عشق و صفا و آرامش تلاش می کنند و با انس و همدلی، از گرمای وجود یکدیگر لذّت می برند و غریزه ی جنسی به صورت طبیعی و معقول، بر آورده می شود.[5] پی نوشتها: [1]. مسأله ی حجاب، مرتضی مطهری، قم، صدرا، 1374، صص 117 119 . [2]- درآمدی بر جامعه شناسی تعلیم و تربیت، ایورموریش، برگردان: غلام علی سرمد، مرکز نشر دانشگاهی، 1373، چ 1، ص 42. [3] همان، ص 42. [4] مسأله ی حجاب، ص 120 . [5]- برای آگاهی بیشتر ر.ک: مسأله ی حجاب ، مرتضی مطهری ، قم، انتشارات صدرا، صص 115 121; ارضای غریزه ی جنسی در اسلام و غرب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا; اسلام و ارضای غریزه جنسی ، محمد رضا امین زاده، قم، انتشارات در راه حق.
عنوان سوال:

دیدگاه اسلام درباره ی نظریه ی فروید در زمینه ی آزادی جنسی و این که انسان نسبت به آن چه منع شود، حریص تر می شود، چیست ؟


پاسخ:

هیچ انسان خردمندی، خود را به لوازم این سخن پای بند نمی سازد و نمی کوشد هر چیزی را که ممنوعیّت آن سبب حسّاسیّت و افزایش حرص آدمی می شود، آزاد بگذارد. بر اساس چنین نظریه ای باید همه ی قوانین مذهبی، اجتماعی وقوانین رایج کشوری را لغو کرد; زیرا هر قانونی، گونه ای محدودیت و حساسیّت ایجاد می کند و آدمی را نسبت به آن چه از آن منع شده است، حریص تر می سازد.
مسایل جنسی نیز از همین قاعده پیروی می کند. همان گونه که سرکوب کردن غریزه و ناکام ماندن غریزه ی جنسی، پی آمدهای ناگواری در بردارد، برداشتن ضابطه مندی مسایل جنسی، تنوّع خواهی را افزایش می دهد; زیرا هوس ارضا شدنی نیست.
اشتباه افرادی هم چون فروید و راسل این است که پنداشته اند تنها راه رام کردن غریزه ها، آزادی در برآوردن آن ها است. اینان نمی دانند که چنین آزادی مطلقی، افراد را حساس تر می کند و چون امکان برآورده شدن کامل همه ی خواسته های انسان وجود ندارد، این وضع به پیدایش عقده های روانی بیشتر می انجامد. در غرب می بینیم که با آزادی مطلق فعالیّت جنسی، آتش شهوت خاموش نشده است، بلکه شعلهورتر گردیده و کانون گرم خانواده وسلامت فرد واجتماع را به نابودی کشانده است.
ما می پذیریم که ناکامی جنسی، پی آمدهای ناگواری دارد و مبارزه با اقتضای غریزه در محدوده ای که طبیعت انسان بدان نیاز دارد، غلط است، ولی با برداشتن قید و بندهای اجتماعی، مشکل حل نمی شود، بلکه بر شمار مشکلات افزوده خواهد شد. درباره ی غریزه ی جنسی نیز باید گفت که برداشتن ضابطه ها، عشق واقعی را می کُشد و طبیعت را هرزه و بی بندوبار می کند. در این زمینه، هر چه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوّع افزایش می یابد. به گفته ی راسل در کتاب زناشویی و اخلاق، عطش روحی در مسایل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است نه عطش روحی. پس آزادی در مسایل جنسی به شعلهورتر شدن شهوت ها خواهد انجامید; زیرا هوس، سیری ناپذیر است.[1]
بنابراین، هر چند ممکن است برخی ممنوعیّت های جنسی در روابط اجتماعی زن و مرد، عوارض های روانی و رفتاری پدید آورد، ولی برداشتن ممنوعیت های قانونی و مشروع و دادن آزادی بی حدّ و مرز، پی آمدهای بسیار خطرناک تری دارد.
آیا جامعه های غربی با برداشتن پرده ی شرم و حیا از مسایل جنسی و دادن آزادی های بی حدّ و مرز توانسته اند این مشکلات را حل کنند؟ آیا با دادن این گونه آزادی، آتش شهوت جوانان فروکش کرده، روابط دختر و پسر تعدیل شده و معضل کج روی های اخلاقی و فروپاشی خانواده ها از میان رفته است؟ وضعیت نابسامان جامعه های غربی، خود، پاسخ گوی این پرسش است.
ایور موریش; جامعه شناس غربی درباره ی لزوم قانون مندی در اعتماد و عواطف می گوید:
جامعه باید اظهار عواطف را به سامان در آورد...و هر فرد بفهمد که مهار خود و قبول مسؤولیّت در قبال حالات عاطفی چه قدر اهمیت دارد.[2]
امروزه نیز برخی افراد در جامعه ی ما، تنظیم عواطف ناخوش آیند را ضروری نمی شمارند. سخن آنان این است: (جنگ نکنید، عشق بورزید). هر چند این گفته، دستوری معقول و مطلوب به نظر می رسد، ولی باید دانست برای حفظ تعادل و ثبات جامعه، عشق ورزیدن هم باید به اندازه ی جنگ نکردن از نظم و قاعده برخوردار شود. در حقیقت، اگر دوست داشتن و عشق ورزیدن، نظم و قاعده نداشته باشد، ممکن است به اندازه ی جنگ و پرخاش گری، ویران گر شود.
افلاطون در کتاب جمهوری، از فرد; یعنی انسان بیدارگر و جامعه ای که عواطف در آن سامان ندارند و عاطفه ای، دیگر عاطفه ها را هیولاوار زیر فرمان خود درمی آورد، تصویری زنده ترسیم می کند. این سخن به معنای تباهی آزادی است; یعنی گونه ای آزادی بی نظم و حالتی از بی اعتنایی است که در نهایت به خودویران گری می انجامد.[3]
پس برای رسیدن به آرامش روانی و کنترل غریزه ی جنسی، دو چیز لازم است:
1. باید همه ی غریزه های انسان به طور طبیعی، معقول و مطلوب ارضا شود.
2. از تحریک غریزه ها به ویژه غریزه ی جنسی پیش گیری شود.[4]
باید گفت ازدواج بهترین پاسخ به نیاز روحی، روانی و جسمی جوانان است که در پرتو آن، دختر و پسر برای ایجاد کانونی گرم و سرشار از عشق و صفا و آرامش تلاش می کنند و با انس و همدلی، از گرمای وجود یکدیگر لذّت می برند و غریزه ی جنسی به صورت طبیعی و معقول، بر آورده می شود.[5]
پی نوشتها:
[1]. مسأله ی حجاب، مرتضی مطهری، قم، صدرا، 1374، صص 117 119 .
[2]- درآمدی بر جامعه شناسی تعلیم و تربیت، ایورموریش، برگردان: غلام علی سرمد، مرکز نشر دانشگاهی، 1373، چ 1، ص 42.
[3] همان، ص 42.
[4] مسأله ی حجاب، ص 120 .
[5]- برای آگاهی بیشتر ر.ک: مسأله ی حجاب ، مرتضی مطهری ، قم، انتشارات صدرا، صص 115 121; ارضای غریزه ی جنسی در اسلام و غرب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا; اسلام و ارضای غریزه جنسی ، محمد رضا امین زاده، قم، انتشارات در راه حق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین