تأکید فراوان روان شناسان بر تشویق، به جهت تأثیر معجزه آسای آن است. اگر تشویق، با شرایط و به موقع انجام شود، در رفتار فرزند، دگرگونی جدی ایجاد می کند و مسیر زندگی او را تغییر می دهد.حتی رام کنندگان حیوانات نیز برای رام کردن آن ها از همین ابزار استفاده می کنند. تشویق، شیوه ای است که خداوند متعال و اولیای او از آن استفاده می کرده اند. خداوند، بردباران را این گونه تشویق می کند: (اولئک علیهم صلواتٌ من ربهم و رحمةٌ ) ایشان همانانند که درود و رحمت خداوند شامل حالشان شده است،و به پیامبرش فرمان می دهد که از مسلمانان صدقه بگیرد و بر آنان درود فرستد( آن ها را تشویق کند): (خذ من اموالهم صدقةً... و صلّ علیهم )از ایشان [= ابولبابه و یارانش] صدقه[ = زکات] بگیر و بر آنان درود فرست. در سیره اولیای الاهی نیز تشویق های جالب و فراوانی دیده می شود: رسول خدا عمامه خود را برای تشویق حضرت علی بر سر وی قرار داد ، و به جعفرطیار، نماز جعفرطیار را هدیه کرد. " 3 " امام حسین(ع) به معلم فرزندش هزار درهم عطا فرمود. امام رضا(ع) پیراهن خود را همراه با سی هزار درهم رضویه به دعبل شاعر بخشید " 5 "، و امام کاظم(ع) تکه ای از کفن خویش را به شطیطه، پیرزن با تقوای نیشابوری هدیه کرد. ویلیام جیمز( William James) می گوید:عمیق ترین انگیزه در نهاد آدمی، عطش مورد تحسین قرار گرفتن است. در طول تاریخ، بسیاری از فرهیختگان و شخصیت های بزرگ، توفیق خود را مدیون تشویق دیگران دانسته اند. منبع:سایت انوار طاها
تأکید فراوان روان شناسان بر تشویق، به جهت تأثیر معجزه آسای آن است. اگر تشویق، با شرایط و به موقع انجام شود، در رفتار فرزند، دگرگونی جدی ایجاد می کند و مسیر زندگی او را تغییر می دهد.حتی رام کنندگان حیوانات نیز برای رام کردن آن ها از همین ابزار استفاده می کنند.
تشویق، شیوه ای است که خداوند متعال و اولیای او از آن استفاده می کرده اند. خداوند، بردباران را این گونه تشویق می کند:
(اولئک علیهم صلواتٌ من ربهم و رحمةٌ )
ایشان همانانند که درود و رحمت خداوند شامل حالشان شده است،و به پیامبرش فرمان می دهد که از مسلمانان صدقه بگیرد و بر آنان درود فرستد( آن ها را تشویق کند):
(خذ من اموالهم صدقةً... و صلّ علیهم )از ایشان [= ابولبابه و یارانش] صدقه[ = زکات] بگیر و بر آنان درود فرست.
در سیره اولیای الاهی نیز تشویق های جالب و فراوانی دیده می شود: رسول خدا عمامه خود را برای تشویق حضرت علی بر سر وی قرار داد ، و به جعفرطیار، نماز جعفرطیار را هدیه کرد. " 3 " امام حسین(ع) به معلم فرزندش هزار درهم عطا فرمود. امام رضا(ع) پیراهن خود را همراه با سی هزار درهم رضویه به دعبل شاعر بخشید " 5 "، و امام کاظم(ع) تکه ای از کفن خویش را به شطیطه، پیرزن با تقوای نیشابوری هدیه کرد.
ویلیام جیمز( William James) می گوید:عمیق ترین انگیزه در نهاد آدمی، عطش مورد تحسین قرار گرفتن است.
در طول تاریخ، بسیاری از فرهیختگان و شخصیت های بزرگ، توفیق خود را مدیون تشویق دیگران دانسته اند.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] چرا روان شناسان و متخصصان مسائل تربیتی، بر تشویق فرزندان تأکید می کنند؟
- [سایر] روانشناسان و متخصصان مسائل تربیتی، بر بازی کودکان بسیار تأکید میکنند: علت این هم تأکید چیست؟
- [سایر] لطفا خطاب به فرزندان چند توصیه تربیتی مطرح نمایید.
- [سایر] چگونه فرزندان خود را به نماز خواندن تشویق کنیم؟
- [سایر] چگونه می توان فرزندان را به انجام تکالیف درسی تشویق کرد
- [سایر] چرا در جمهوری اسلامی ماهواره آزاد نیست و آیا به خاطر مسائل تربیتی است یا علل دیگری دارد؟
- [آیت الله سیستانی] مساله حضانت فرزندان را با مراعات مسائل روز بیان بفرمائید ؟
- [سایر] خیلی خیلی فوری سلام از بچگی بدلیل عدم اطلاع والدین از مسائل تربیتی با مسائل جنسی اشنا شدم و شرایط و جو حاکم بر اقوام به نحوی بود که قبل ... تا ادامه پیام...
- [سایر] عوامل اجتماعی که باعث تحریک مسائل جنسی در فرزندان ما میشوند چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در مواردی که بین زوجین مفارقت حاصل شود، با توجّه به فتاوای متأخّرین مبنی بر اولویّت حقّ حضانت مادر در مورد دختر تا هفت سالگی و پسر تا دو سالگی و بودن مشکلاتی از قبیل علقه بیشتر فرزندان خردسال به مادر و ایجاد اخلال در مسائل تربیتی آنان در صورت جدائی از مادر وابستگی فرزندان به یکدیگر و عدم امکان جدائی بین آنها در چه صورتی که بعضی با پدر و بعضی با مادر باشد و عسر و حرج برای پدر در نگهداری فرزندان و هم چنین وجود احادیث معتبره خواهشمند است نظر مبارک را اعلام فرمائید؟
- [آیت الله سبحانی] اجازه پدر و مادر برای اعتکاف فرزندان شرط نیست، مگر این که عمل آنان مایه رنجش آنان و برخلاف خوشرفتاری با پدر و مادر باشد که اسلام بر آن تأکید فراوان دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر تمام فرزندان میت قبل از او مرده باشند فرزندان آنها (نوه ها) از متوفی ارث می برند. نحوه ارث بردن به این صورت است که فرض می شود فرزندان میت زنده هستند و سهم هر یک را طبق مسائل قبل معین نموده و بین فرزندان آنها تقسیم می کنیم مثلا اگر میت یک پسر و یک دختر داشته است 32 اموال میت به فرزندان پسر او می رسد (هر چند یک دختر باشد) و 31 اموال او به فرزندان دختر او می رسد (هرچند پسر باشند).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر وارث شوهر و پدر و مادر و فرزندان میت باشند. سهم شوهر 41 می شود و به هر یک از پدر و مادر 61 می رسد وبقیه مال بین بچه های میت طبق مسائل گذشته تقسیم می شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر وارث زن و پدر و مادر و فرزندان میت باشند. سهم زن 81 و سهم پدر و مادر هر یک 61 می شود و بقیه مال بین بچه های میت طبق مسائل گذشته تقسیم می شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر میّت عمو و عمّه و دایی و خاله نداشته باشد، مقداری که به هر عمو و عمّه میرسد به فرزندان آنان و مقداری که به هر دایی و خاله میرسد به فرزندان آنها داده میشود که در اینجا فرزندان آنان سهم خود را به گونهای تقسیم میکنند که هر مذکّر دو برابر مؤنّث ببرد و اگر فرزندان آنها هم نباشند، وارث میّت عمو و عمّه و دایی و خاله پدر و عمو و عمّه و دایی و خاله مادر او میباشند که 13 مال را عمو و عمّه و دایی و خاله مادر میّت میبرند و23 باقی مانده را عمو و عمّه و دایی و خاله پدر میّت میبرند، نحوه تقسیم مال بین عمو و عمّه و دایی و خاله پدر یا مادر میّت همچون نحوه تقسیم مال بین عمو و عمّه و دایی و خاله خود میّت است که در مسائل گذشته توضیح داده شد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جائز نیست امام جمعه خطبه ها و به خصوص موعظه و توصیه به تقوی را به آهستگی ادا کند و احتیاط واجب آن است که با صدای بلند به ایراد خطبه بپردازد به طوری که حداقل عدد لازم (4 نفر) صدای او را بشنوند، بلکه احتیاط مستحب آن است که در هنگام موعظه و سفارش به تقوی صدای خود را چنان بلند نماید که همه حاضرین مواعظ او را بشنوند، و در مجامع بزرگ به توسط بلند گوها به خطبه بپردازد تا تشویق و تحذیر و مسائل مهمه را به گوش همگان برساند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام کوتاهی در حقوق فرزند است، زیرا همانطور که پدر و مادر در اسلام حقوقی دارند فرزندان نیز چنین هستند، و اگر پدر و مادر آن حقوق را مراعات نکنند، از نظر قرآن موجب خسران در قیامت است. حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند چند چیز است: الف) تربیت صحیح اسلامی (آشنا نمودن فرزند با احکام اسلام از اصول و فروع و اخلاق و مقیّد نمودن او به ظواهر شرع از اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از گناهان خصوصاً گناهان بزرگ) و اگر کوتاهی کنند، شریک در جرایم فرزند میباشند. ب) تربیت فرزند به آداب و رسوم اجتماعی و به عبارت دیگر به او ادب آموختن. ج) آموختن دانش در حدّ خوب خواندن و خوب نوشتن. د) فراهم نمودن راهی برای زندگی متوسّط و پرهیزدادن او از تنبلی و بیکاری. ه) فراهم کردن مقدّمات ازدواج برای فرزند خصوصاً اگر دختر باشد که در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای ازدواج دختر بیشتر سفارش و تأکید شده است. و) گذاشتن اسم اسلامی که سفارش در نامهای پیامبر گرامی و اهلبیت او(سلاماللهعلیهم) زیاد شده است، و شیعه باید از انتخاب نامهای غیر اسلامی برای فرزندان خود پرهیز کند و سزاوار نیست که با وجود اسمهای اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای فرزند خود نام دیگری را انتخاب کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کودک با شرایطی که در مسائل قبل گفته شد از زنی شیر بخورد، آن زن مادر رضاعی او و مردی که شیر از اوست پدر رضاعی کودک و آن کودک فرزند رضاعی آنها شده، با اولاد نسبی آن زن و مرد، برادر و خواهر میشوند؛ ولی چنانچه آن مرد یا زن فرزند رضاعی دیگری داشته باشند، این کودک در صورتی با آنها برادر و خواهر میشود که تمام شیرها از یک مرد باشد؛ پس اگر زن از شیر شوهر خود پسری را پانزده مرتبه شیر بدهد و بعد شوهر دیگر کند و از شیر آن شوهر هم دختری را پانزده مرتبه شیر دهد، آن دو بچه با یکدیگر برادر و خواهر نمیشوند، هر چند فرزندان رضاعی زن شیردهنده و مرد صاحب شیر هستند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . انسان میتواند زکات را در هشت مورد مصرف کند: اول فقیر، و آن کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد، و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را از منافع آن بگذراند فقیر نیست. دوم مسکین، و آن کسی است که از فقیر سختتر میگذراند. سوم کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند، و آن را به امام علیهالسلام یا نایب امام یا فقرا برساند. چهارم کفاری که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل میشوند، یا در جنگ به مسلمانان کمک میکنند ولی بعید نیست که اعطاء و دادن این قسم مخصوص به امام علیهالسلام باشد. پنجم خریداری بنده برای آزادکردن. ششم بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد. هفتم سبیل الله، یعنی هر کار خیر و عمل نیکی که از شارع مقدس نسبت به آن تشویق شده باشد، مثل ساختن مدرسه علوم دینیه و پل و منزلگاه برای مسافرین و زوار و مسجد و دارالایتام و تعظیم شعائر و طبع کتب دینی و نشر معارف اسلامی و هر کاری که موجب تقرب به خداوند متعال و اعلای کلمه اسلام باشد. هشتم ابن السبیل، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ، متابعت از شیطان درون (هوای نفس) و از شیطان برون (وسوسههای ابلیس و افراد ناباب) است، و این متابعت دارای اقسامی است که برخی از آن، گناه نیست: الف) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه شده باشد؛ نظیر کسی که گناه عادت او شده است و قرآن شریف این قسم را شرک میداند (شرک عملی نه اعتقادی) چنانکه میفرماید: (أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ الهَهُ هَواه)[1] (آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را به عنوان خدای خود گرفته است؟) یا میفرماید: (أَلَمْ أَعْهَدْ الَیْکُمْ یا بَنی ادَمَ انْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطان)[2] (ای فرزندان آدم آیا از شما پیمان نگرفتم که شیطان را نپرستید؟) ب) متابعت از آنها نه به طور عادت و ملکه؛ نظیر کسی که گاهی مثلاً دروغ میگوید و یا آلودگی چشم دارد و یا غیبت میکند و مانند اینها، و این قسم همان گناهانی است که بعضی از آنها در مسائل گذشته و آینده آمده است. ج) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه نه در گناه بلکه در خواستههای آنها که گناه نیست، و علمای علم اخلاق به آن (مشتهیات نفس) میگویند و پرهیز از آن را به طور جدی خواستارند، نظیر سرگرم شدن به لذّات نفس از خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و تجمّلات و بازیها و مانند اینها، و این قسم گرچه گناه نیست، ولی خطر آن خیلی بالا است، علاوه بر اینکه سد و مانع محکمی در برابر تکامل است، و محال است که انسان با توغّل در مشتهیات بتواند استکمال پیدا کند. د) متابعت از آنها نه به طور عادت و نه در گناه؛ نظیر ارضای غرایز به طور متوسّط و از راه حلال، و این قسم نه تنها گناه نیست، بلکه قرآن شریف سفارش مؤکّدی برای آن نموده است. صفحه 428 (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ)[3] (ای پیامبر بگو چه کسی زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و نیز روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟) ولی باید مواظب باشد دل بستگی و عادت به آن پیدا نشود.