اسلام با طلاق سخت مخالف است. اسلام می خواهد تا حد امکان، طلاق صورت نگیرد. اسلام، طلاق را به عنوان یک چاره جویی به مواردی که چاره منحصر به جدایی است، تجویز کرده است. اسلام، مردانی را که مرتب زن می گیرند و طلاق می دهند و به اصطلاح (مطلاق) می باشند، دشمن خدا می داند. در کافی می نویسد: (رسول خدا به مردی رسید و از او پرسید: با زنت چه کردی؟ گفت: او را طلاق دادم. فرمود: آیا کار بدی از او دیدی؟ گفت: نه، کار بدی هم از او ندیدم. قضیه گذشت و آن مرد بار دیگر ازدواج کرد. پیامبر از او پرسید: زن دیگر گرفتی؟ گفت: بلی. پس از چندی که باز به او رسید، پرسید: با این زن چه کردی؟ گفت: طلاقش دادم. فرمود: کار بدی از او دیدی؟ گفت: نه، کار بدی هم از او ندیدم. این قضیه نیز گذشت و آن مرد نوبت سوم ازدواج کرد. پیامبر اکرم از او پرسید: باز زن گرفتی؟ گفت: بلی، رسول الله! مدتی گذشت و پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به او رسید و پرسید: با این زن چه کردی؟ گفت: این را هم طلاق دادم. فرمود: بدی از او دیدی؟ گفت: نه، بدی از او ندیدم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند دشمن می دارد و لعنت می کند مردی را که دلش می خواهد مرتب زن عوض کند و زنی را که دلش می خواهد، مرتب شوهر عوض کند. به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خبر دادند که ابوایوب انصاری تصمیم گرفته زن خود ام ایوب را طلاق دهد. پیامبر که ام ایوب را می شناخت و می دانست طلاق ابوایوب براساس یک دلیل صحیحی نیست، فرمودند: (اِنَّ طَلاقَ اُمُّ اَیُّوبَ لَحوُبِ)؛ یعنی طلاق ام ایوب، گناه بزرگ است. [همچنین] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل آن قدر به من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن جز در وقتی که مرتکب فحشای قطعی شده باشد، سزاوار نیست. امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: (چیزی در نزد خدا محبوب تر از خانه ای که در آن پیوند ازدواجی صورت گیرد، وجود ندارد و چیزی در نزد خدا مبغوض تر از خانه ای که در آن خانه، پیوندی با طلاق بگسلد، وجود ندارد.) امام صادق علیه السلام آن گاه فرمود: (اینکه در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده، از آن است که خداوند، جدایی را دشمن می دارد). طبرسی در مکارم الاخلاق از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمودند: (ازدواج کنید، ولی طلاق ندهید؛ زیرا عرش الهی از طلاق به لرزه در می آید.) امام صادق علیه السلام فرمودند: (هیچ چیز حلالی مانند طلاق مبغوض و منفور پیشگاه الهی نیست. خداوند مردم بسیار طلاق دهنده را دشمن می دارد). اهل [سنّت] نیز نظیر اینها را روایت کرده اند. در سنن ابوداود از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند: (ما اَحَلَّ اللّه شَیئا اَبغضَ اللّهِ مِنَ الطَّلاقِ)؛ یعنی خداوند چیزی را حلال نکرده که در عین حال آن را دشمن داشته باشد مانند طلاق. مولوی در داستان معروف موسی و شبان، به همین حدیث نبوی اشاره می کند، آنجا که می گوید: تا توانی پا منه اندر فراق اَبغَضُ الاَشیاءِ عِندی اَلطَّلاق آنچه در سیرت پیشوایان دین مشاهده می شود این است که تا حدود امکان از طلاق پرهیز داشته اند و از سوی آنها بسیار به ندرت صورت گرفته است و هر وقت صورت گرفته، دلیل معقول و منطقی داشته است. مثلاً امام باقر علیه السلام زنی اختیار می کند و آن زن خیلی مورد علاقه ایشان واقع می شود. در جریانی امام متوجه می شود که این زن (ناصبیه) است؛ یعنی با علی ابن ابی طالب علیه السلام دشمنی می ورزد و بغض آن حضرت را در دل می پروراند. امام او را طلاق داد. از امام پرسیدند تو که او را دوست داشتی، چرا طلاقش دادی؟ فرمود: نخواستم قطعه آتشی از آتش های جهنم در کنارم باشد. منبع : نظام حقوق زن در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 303 305.
اسلام با طلاق سخت مخالف است. اسلام می خواهد تا حد امکان، طلاق صورت نگیرد. اسلام، طلاق را به عنوان یک چاره جویی به مواردی که چاره منحصر به جدایی است، تجویز کرده است. اسلام، مردانی را که مرتب زن می گیرند و طلاق می دهند و به اصطلاح (مطلاق) می باشند، دشمن خدا می داند.
در کافی می نویسد: (رسول خدا به مردی رسید و از او پرسید: با زنت چه کردی؟ گفت: او را طلاق دادم. فرمود: آیا کار بدی از او دیدی؟ گفت: نه، کار بدی هم از او ندیدم. قضیه گذشت و آن مرد بار دیگر ازدواج کرد. پیامبر از او پرسید: زن دیگر گرفتی؟ گفت: بلی. پس از چندی که باز به او رسید، پرسید: با این زن چه کردی؟ گفت: طلاقش دادم. فرمود: کار بدی از او دیدی؟ گفت: نه، کار بدی هم از او ندیدم. این قضیه نیز گذشت و آن مرد نوبت سوم ازدواج کرد. پیامبر اکرم از او پرسید: باز زن گرفتی؟ گفت: بلی، رسول الله! مدتی گذشت و پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به او رسید و پرسید: با این زن چه کردی؟ گفت: این را هم طلاق دادم. فرمود: بدی از او دیدی؟ گفت: نه، بدی از او ندیدم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند دشمن می دارد و لعنت می کند مردی را که دلش می خواهد مرتب زن عوض کند و زنی را که دلش می خواهد، مرتب شوهر عوض کند.
به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خبر دادند که ابوایوب انصاری تصمیم گرفته زن خود ام ایوب را طلاق دهد. پیامبر که ام ایوب را می شناخت و می دانست طلاق ابوایوب براساس یک دلیل صحیحی نیست، فرمودند: (اِنَّ طَلاقَ اُمُّ اَیُّوبَ لَحوُبِ)؛ یعنی طلاق ام ایوب، گناه بزرگ است. [همچنین] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل آن قدر به من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن جز در وقتی که مرتکب فحشای قطعی شده باشد، سزاوار نیست. امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: (چیزی در نزد خدا محبوب تر از خانه ای که در آن پیوند ازدواجی صورت گیرد، وجود ندارد و چیزی در نزد خدا مبغوض تر از خانه ای که در آن خانه، پیوندی با طلاق بگسلد، وجود ندارد.) امام صادق علیه السلام آن گاه فرمود: (اینکه در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده، از آن است که خداوند، جدایی را دشمن می دارد).
طبرسی در مکارم الاخلاق از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمودند: (ازدواج کنید، ولی طلاق ندهید؛ زیرا عرش الهی از طلاق به لرزه در می آید.) امام صادق علیه السلام فرمودند: (هیچ چیز حلالی مانند طلاق مبغوض و منفور پیشگاه الهی نیست. خداوند مردم بسیار طلاق دهنده را دشمن می دارد).
اهل [سنّت] نیز نظیر اینها را روایت کرده اند. در سنن ابوداود از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند: (ما اَحَلَّ اللّه شَیئا اَبغضَ اللّهِ مِنَ الطَّلاقِ)؛ یعنی خداوند چیزی را حلال نکرده که در عین حال آن را دشمن داشته باشد مانند طلاق. مولوی در داستان معروف موسی و شبان، به همین حدیث نبوی اشاره می کند، آنجا که می گوید:
تا توانی پا منه اندر فراق
اَبغَضُ الاَشیاءِ عِندی اَلطَّلاق
آنچه در سیرت پیشوایان دین مشاهده می شود این است که تا حدود امکان از طلاق پرهیز داشته اند و از سوی آنها بسیار به ندرت صورت گرفته است و هر وقت صورت گرفته، دلیل معقول و منطقی داشته است.
مثلاً امام باقر علیه السلام زنی اختیار می کند و آن زن خیلی مورد علاقه ایشان واقع می شود. در جریانی امام متوجه می شود که این زن (ناصبیه) است؛ یعنی با علی ابن ابی طالب علیه السلام دشمنی می ورزد و بغض آن حضرت را در دل می پروراند. امام او را طلاق داد. از امام پرسیدند تو که او را دوست داشتی، چرا طلاقش دادی؟ فرمود: نخواستم قطعه آتشی از آتش های جهنم در کنارم باشد.
منبع : نظام حقوق زن در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 303 305.
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره طلاق چیست؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره طلاق چیست؟
- [سایر] دیدگاه اسلام در مورد طلاق چه می باشد؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره ترورسیم چیست؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره ترورسیم چیست؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره نفرین چیست؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره زن چیست؟
- [سایر] مبانی عشق از دیدگاه اسلام کدام است؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره علوم تجربی چیست؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره ریاضت و تزکیه چیست؟
- [امام خمینی] قانونی که اخیراً به اسم قانون خانواده به امر عمال اجانب برای هدم احکام اسلام و بر هم زدن کانون خانواده مسلمانان از مجلسین غیر قانونی و شرعی رژیم سابق گذشته است، بر خلاف احکام اسلام، و امرکننده و رأیدهندگان از نظر شرع و قانون مجرم هستند، و زنهایی که به استناد آن قانون به امر محکمه طلاق داده میشوند، طلاق آنها باطل و زنهای شوهرداری هستند که اگر شوهر کنند زناکارند. و کسی که دانسته آنها را بگیرد زناکار است، و مستحق حد شرعی، و اولادهای آنها اولاد غیر شرعی، وارث نمیبرند، و سایر احکام اولاد زنا بر آنها جاری است، چه محکمه مستقیماً طلاق بدهد یا امر دهد طلاق دهند، و شوهر را الزام کنند به طلاق.
- [امام خمینی] مردی که از پدر و مادر غیر مسلمان به دنیا آمده و مسلمان شده، اگرپیش از نزدیکی با عیالش مرتد شود عقد او باطل می گردد و اگر بعد از نزدیکی مرتد شود زن او باید به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود، عده نگهدارد پس اگرپیش از تمام شدن عده، شوهر او مسلمان شود، عقد باقی و گرنه باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] طلاق در اسلام مورد نکوهش و مذمّت شدید واقع شده و در برخی روایات از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که: (هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از خانهای نیست که با ازدواج آباد شود و هیچ چیزی در نزد خداوند مبغوضتر از خانهای نیست که با طلاق ویران گردد)(1) ولی اگر ادامه زندگی زناشویی به خاطر اختلافات شدید و غیر قابل اصلاح موجب سختی و حرج بشود، به گونهای که ترک زندگی زناشویی تنها راه خلاصی از مشقتها و اختلافات و فشارهای روانی بین زن و شوهر باشد، اسلام طلاق را راه نجاتی برای ادامه زندگی زن و شوهر دانسته است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مردی که پدر یا مادرش هنگام انعقاد نطفه او مسلمان بودهاند اگر مرتدّ شود عقد زن مسلمانش باطل میشود و باید زن وی مقداری که در احکام طلاق گفته میشود عدّه وفات نگهدارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مردی که مسلمان زاده است اگر مرتد شود؛ زنش بر او حرام می شود و باید به مقدار عده وفات که در احکام طلاق گفته می شود عده نگهدارد.
- [آیت الله اردبیلی] طلاق دارای دو قسم است: 1 طلاق بائن 2 طلاق رِجعی.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که مسلمان زاده است چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام کند ، اگر مرتد شود زنش بر او حرام می شود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود عدّة وفات نگهدارد . ودر اصطلاح به چنین شخصی مُرْتَدّ فطری می گویند .
- [امام خمینی] کسی که پدر یا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بوده اند،چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام کند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام می شود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود عده وفات نگهدارد.
- [آیت الله بهجت] کسی که پدر یا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بودهاند، چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام کند، و بعداً مرتد شود، زنش بر او حرام میشود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته میشود عدّه وفات نگه دارد.
- [آیت الله نوری همدانی] مردی که از پدر و مادر غیر مسلمان به دنیا امده و مسلمان شده اگر پیش از نزدیکی با عیالش مُرتدّ شود ، عقد او باطل می گردد و اگر بعد از نزدیکی مرتّد شود ، چنانچه زن او درسن زنهائی باشد که حیض می بینند باید آن زن به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود عدّه نگهدارد ، پس اگر پیش از تمام شدن عدّه ، شوهر او مسلمان شود عقد باقی وگرنه باطل است .