نقش تربیتی ازدواج را بیان کنید؟
چرا در اسلام ازدواج با اینکه از مقوله لذّات و شهوات است، یک امر مقدس و یک عبادت تلقّی شده [است]. یکی از علل آن این است که ازدواج، اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی برمی دارد. تا قبل از ازدواج، فقط یک من وجود داشت و همه چیز برای من بود. اوّلین مرحله ای که این حصار شکسته می شود؛ یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این من قرار می گیرد و برای او معنی پیدا می کند، زحمت می کشد، خدمت می کند، نه برای من، بلکه برای او، در ازدواج است. بعد که دارای فرزندان می شود، دیگر او، اوها می شود و گاهی آن چنان اوها می شود که کم کم این من بیچاره فراموش می شود و همه اش می شود او و اوها، و این ها قدم های اولی است که انسان از حالت منی و خودخواهی خارج می شود و به سوی غیردوستی می رود و او هم مورد توجهّش قرار می گیرد. تجربه های خیلی قطعی نشان داده است که افراد پاک مجرد، برای اینکه بیشتر به اصلاح نفس خودشان برسند، به این عنوان و به این بهانه، ازدواج نکرده اند و یک عمر مجاهده نفس کرده اند. اولاً [بیشترشان] در آخر عمر پشیمان شده اند و به دیگران گفته اند ما این کار را کردیم، شما نکنید و ثانیا با اینکه واقعا ملاّ بودند، در فقه و اصول مجتهد بودند، حکیم و فیلسوف بودند، عارف بودند، تا آخر عمر و مثلاً در هشتاد سالگی باز یک روحیه بچگی و جوانی و یک خامی هایی در این ها وجود داشته است. مثلاً یک حالت سبکی خاصی که گاهی یک جوان دارد، همان حالت در این آدم هشتاد ساله هست و این نشان می دهد که یک پختگی هست که این پختگی جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود. در مدرسه پیدا نمی شود، در جهاد نفس پیدا نمی شود، با نماز شب پیدا نمی شود، با ارادت به نیکان هم پیدا نمی شود. این را فقط از همین جا باید به دست آورد. بنابراین، هیچ وقت نمی شود که یک کشیش، یک کاردینال به صورت یک انسان کامل در بیاید، اگر واقعا در کاردینالی خودش صادق باشد. من نمی دانم آن دو پیغمبری که قرآن آن ها را حصور می نامد، نقص عضوی و جنسی داشته اند یا (علت دیگری در کار بوده است). عده ای صریحا می گویند: حضرت عیسی در خیلی جنبه ها از خیلی پیغمبران برتر و بالاتر بوده. در عین حال این نقصی است برای او و (برای حضرت یحیی)؛ یعنی عیسی با پیغمبری که مزایای او را داشته و این را نداشته، فرق می کند. آن پیغمبر از او کامل تر بوده است. عامل تشکیل خانواده که خود یک عامل اخلاقی است... و این، یکی از علل تقدّس ازدواج در اسلام است، عاملی است که جانشین نمی پذیرد. منبع : تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 397 399.
عنوان سوال:

نقش تربیتی ازدواج را بیان کنید؟


پاسخ:

چرا در اسلام ازدواج با اینکه از مقوله لذّات و شهوات است، یک امر مقدس و یک عبادت تلقّی شده [است]. یکی از علل آن این است که ازدواج، اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی برمی دارد. تا قبل از ازدواج، فقط یک من وجود داشت و همه چیز برای من بود. اوّلین مرحله ای که این حصار شکسته می شود؛ یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این من قرار می گیرد و برای او معنی پیدا می کند، زحمت می کشد، خدمت می کند، نه برای من، بلکه برای او، در ازدواج است. بعد که دارای فرزندان می شود، دیگر او، اوها می شود و گاهی آن چنان اوها می شود که کم کم این من بیچاره فراموش می شود و همه اش می شود او و اوها، و این ها قدم های اولی است که انسان از حالت منی و خودخواهی خارج می شود و به سوی غیردوستی می رود و او هم مورد توجهّش قرار می گیرد.
تجربه های خیلی قطعی نشان داده است که افراد پاک مجرد، برای اینکه بیشتر به اصلاح نفس خودشان برسند، به این عنوان و به این بهانه، ازدواج نکرده اند و یک عمر مجاهده نفس کرده اند. اولاً [بیشترشان] در آخر عمر پشیمان شده اند و به دیگران گفته اند ما این کار را کردیم، شما نکنید و ثانیا با اینکه واقعا ملاّ بودند، در فقه و اصول مجتهد بودند، حکیم و فیلسوف بودند، عارف بودند، تا آخر عمر و مثلاً در هشتاد سالگی باز یک روحیه بچگی و جوانی و یک خامی هایی در این ها وجود داشته است. مثلاً یک حالت سبکی خاصی که گاهی یک جوان دارد، همان حالت در این آدم هشتاد ساله هست و این نشان می دهد که یک پختگی هست که این پختگی جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود. در مدرسه پیدا نمی شود، در جهاد نفس پیدا نمی شود، با نماز شب پیدا نمی شود، با ارادت به نیکان هم پیدا نمی شود. این را فقط از همین جا باید به دست آورد. بنابراین، هیچ وقت نمی شود که یک کشیش، یک کاردینال به صورت یک انسان کامل در بیاید، اگر واقعا در کاردینالی خودش صادق باشد.
من نمی دانم آن دو پیغمبری که قرآن آن ها را حصور می نامد، نقص عضوی و جنسی داشته اند یا (علت دیگری در کار بوده است). عده ای صریحا می گویند: حضرت عیسی در خیلی جنبه ها از خیلی پیغمبران برتر و بالاتر بوده. در عین حال این نقصی است برای او و (برای حضرت یحیی)؛ یعنی عیسی با پیغمبری که مزایای او را داشته و این را نداشته، فرق می کند. آن پیغمبر از او کامل تر بوده است. عامل تشکیل خانواده که خود یک عامل اخلاقی است... و این، یکی از علل تقدّس ازدواج در اسلام است، عاملی است که جانشین نمی پذیرد.
منبع : تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 397 399.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین