نقش الگوی والدین در تربیت فرزند بسیار مهم می باشد آیا می توان طبقه بندی رفتار پدر و مادر را بیان نمائید ؟
آخرین نکته دسته بندی گروه پدر می باشد. روحیاتی که پدرها می توانند داشته باشند به این صورت بیان شده است. 1- منفعل 2- خونگرم و پرهیجان 3- غائب 4- ظالم 5- در گذشته 6- بی تفاوت و اهمالکار. - پدران منفعل: ابتکار عمل دست بچه هاست و پدران در مقابل بچه ها حالت تسلیم دارند و بر آنها مسلط نیستند. - پدران غایب: آنهایی که در محیط خانواده حضور ندارند. - پدران ظالم: آنهایی که به شدت با بچه ها برخورد می کنند و آنها را شدیدا تنبیه می کنند. - پدران در گذشته: پدرانی که به هر دلیل در قید حیات نیستند. اگر مادر ازدواج مجدد کرده باید پدر خوانده در مورد بچه توجیه شود و یا مادر باید قبلا بچه برای این ازدواج آماده کرده باشد. چون گاهی دیده شد که چنین کاری صورت رفته و در نتیجه به بچه صدمه زیادی وارد آمده است. رابطه بین زن و شوهر در حضور فرزندان: نباید حتی اگر خیلی به هم محبت دارند، در مقابل چشم بچه ها بهتر است مبحت زیاد را نسبت به هم نشان ندهند، بلکه ابراز محبت در حد اعتدال باشد. - پدران بی تفاوت و اهمالکار: پدر اصلا وظیفه ای در مقابل بچه احساس نکرده و برای او نه تعداد فرزند مهم است و نه تربیت و چگونگی آنها حائز اهمیت می باشد و پدر در این جا نقش سایه را دارد. طبقه بندی رفتار مادران: طبقه بندی گروه مادران از لحاظ شیوه های برخورد و نوع شخصیت آنها شامل موارد متعددی می شود. به تجربه ثابت شده است که کمبود مهر و محبت مادری بیشتر به کودک لطمه می زند تا کمبود مهر ومحبت پدری و به عبارت دیگر می توان بیان کرد که مادران ایجاد کننده هوای اخلاقی خانواده می باشند فرزند اگر از پدر محبت نبینداین کمبود را می تواند به وسیله مادر جبران کند. گروه اول (مادران متعادل و گرم) مادرانی هستند که شخصیت آنها استحکام لازم را داراست و در محبت کردن به افراط و تفریط نمی لغزند و در حد متعادل محبت را ابراز می کنند و در هر زمان که لازم باشد کودک را کنترل کنند، محبت بیش از حد مانع این کار نمی شود. این مادران می توانند الگوی انضباطی خوبی برای فرزندان باشد. به شرط این که شخصیت مادر از یک حالت اعتدال و استحکام برخوردار باشد. اگر پدر در خانواده به نحوی غایب باشد، مادر می تواند کمبود پدر را جبران کند به شرط الف: مادر بر احساسات عاطفی خود مسلط باشد. ب: الگوی های انضباطی متناسب با سن کودک به او عرضه شود. ج: رویه ای یک دست و مشخص برای تربیت بچه داشته باشد. مادران متعادل موفق ترین مادران هستند. گروه دوم (مادران مضطرب و نگران) این مادران بیش از انداره مشوش هستند و احتمالا گرایش های وسواسی دارند این مادران در مورد بهداشت و طهارت بچه بسیار سختگیر هستند. فشار زیادی که این نوع مادران در مورد طهارت و پاکی به بچه وارد می کنند چند عارضه ممکن است برای کودکانه به وجودآورد. 1- چون هر بار که به دستشویی رفته اند کتک خورده اند و یا از طرف مادر تندی دیده اند لذا از رفتن به دستشویی بیزارند و ممکن است خود را ساعتها نگه دارند و تخلیه نکنند و این عمل باعث پیدایش ناراحتی کلیوی و عوارض دیگری برای کودک می شود. 2- در آینده این کودکان احتمالا نمی توانند در روابط جنسی خود نقش سالم و متعادی را ایفا نمایند. ممکن است این کودکان در روابط جنسی سرد مزاج باشند. 3-ممکن است کودک در آینده وسواسی شود. گاهی افراد وسواسی میل شدیدی به جمع آوری اشیاء (حوله، کتاب، پول، اشیا و لوازم التحریر) پیدا می کند. علت این کار این است که فرد آرامش ندارد. می شود این حرص و ولع را با روش اشباع بر طرف کرد. اضطراب و نگرانی مادران مضطرب اثراتی سویی را در روحیه فرزندان بر جای می گذارد. البته نقش شوهران و سرپرستان خانواده در این مورد مهم و حساس است. این شوهران باید به همسران خود بیش از اندازه محبت کنند تا آرامش خاطری به آنها داده شود. توهین و تحقیر راه علاج این نوع مادران نیست بلکه باید ضمن محبت و حمایت نسبتب ه همسر مضطرب محیط آرام و صمیمی در منزل ایجاد کرد. شخصیت متین و آرام شوهر عامل مهمی در ایجاد محیط آرام به شمار می رود. یکی از عوامل تشویش و اضطراب برای زن کارهای پایان ناپذیر منزل است که شوهر می تواند با کمک کردن به همسر در کارهای خانه تا حدی این اضطراب و تشویق را بر طرف کند. پیامبر فرمود هر فردی که به هسمرش در خانه کمک کند خداوند او را در یکی از این سه گروه قرار می دهد. 1- یا او را در زمره صدیقین قرار می دهد. 2- یا او را در زمره شهدا قرار می دهد. 3- یا در زمره مردانی که خداوند خیر دنیا و آخرت را به آنان عطا می کند. گروه سوم (مادران با حمایت فوق العاده) مثال: بچه کاردستی درست می کند. در بین کار ی ماند و نمی داند چه بکند به مادر مراجعه می کند در این جا مادر دو نوع بر خورد می تواند بکند. 1- بعضی مادران کاردستی را می گیرند و خود انجام می دهند و کامل می کنند بدون این که زحمتی به بچه بدهند کودک خوشحال می شود ولی هیچ گاه به شکوفایی و خلاقیت نمی‌رسد. 2-برخی مادران بچه را راهنمایی می کنند تا خودش کار را انجام دهد. به جای این که کار را از بچه بگیرد و خودش انجام دهد شیوه کار را به بچه یاد می دهد. مادرانی که به صورت اول عمل می کنند بچه را متکی به خود (مادر) بار می آورند. علاوه بر این که بچه دارای شخصیت اتکایی می شود هیچ گاه به رشد شخصیت و خالقتی نمی رسد. مادران با حمایت فوق العاده در تربیت کودک موفق نیستند زیرا حمایت فوق اعلاده مادر مانع رشد شخصیت و خلاقیت بچه می شود و د رالگوهای انضباطی و رفتاری او اختلال به وجود می آورد. گروه چهارم (مادران عصبی) به این گوره مادران نوروتیک هم می گویند. در قبال مسائل زندگی ومحیط خود بسیار حساسیت نشان میدهند عکس العمل های آنه متناسب با عمل انجام شده نیست. دستگاه اعصاب مرکزی این مادران دچار ضعف شدید شده است این مادران گرفته و منقبض هستند و در ساعت اولیه روز انرژی خود را از دست می دهند. مساعدت و همیاری مساعد نسبت به این گونه زنان و کاهش دادن بار مسوولیتها و فشارهای روحی عامل بسیا موثری در جهت بهبود آنان می باشد. 1- برای درمان این گوره قرص های خواب آور و آرام بخش که عضلات را شل می کند و از حالت انقباض خارج می کند، از سوی روانپزشکان توصیه می شود. 2- قدم زدن در محیط آرام و هوای سالم راه مفیدی است برای درمان. 3-بیماران عصبی می توانند به تدریج بدن خود را به دوش آب سرد عادت دهند و لازم است که قبلا دوش آب ولرم بگیرند البته سر را نباید زیر آب سرد قرار داد. گروه پنجم (مادران تبعیض گر و ظالم) یک دسته از این مادران آنهایی هستند که به علتی بین فرزندان خود تبعیض قائل می شوند. مثلا به علت زیبایی هوش نمرات بهتر یکی را بیش از دیگری دوست دارند حالت دیگر این که بچه را به مسیر انحراف سوق می دهند (مثلا وسیله مبادله مواد مخدر قرار می دهند) حالت دیگر این که مادرانی که دختر را به زور به فردی که دختر مایل نیست شوهر می دهند. بچه ها تبعیض و بی عدالتی را زود می فهمند و تاثیر سوء روی آنها می گذارند. بعضی اوقات درست نیست که بچه ها را حتی در یک موضوع درسی با هم مقایسه کنیم چون ممکن است مثلاً یکی بهره هوشی بیشتری داشته باشد، و دیگری از بهره هوشی عادی برخوردار باشد. بلکه هر کس را باید نسبت به گذشته خودش ارزشیابی کرد. در آیات قرآن هم خداوند هر فرد را به اندازه وسع و توانایی خودش او را مکلف می کند. گروه ششم (مادران غائب) یک گروه از این مادران، مادران کارمند هستند. مادران کارمند خود دو دسته هستند. یک دسته مادران کارمندیکه وقتی به منزل می آیند، عنایت و توجه کافی را به بچه ها دارند و ضمن اینکه از بابت نبودن ساعاتی در منزله رشوه به بچه نمی دهند کمبود محبت بچه ها را جبران می کنند. دسته دوم مادران کارمند آنهایی هستند که نه تنها چند ساعتی را در منزل نیستند بلکه ساعاتی هم که در منزل هستند از نظر روحی در کنار بچه نیستند با بچه احساس و عاطفه مشترک ندارند و نیازهای روحی او را ارضاء نمی کنند و حوصله و تمایل برای گفتگو با کودک ندارند. این مادران لطمات شدیدی به روحیه بچه می زنند مخصوصاً در سه سال اول تولد، بچه نباید دور از مادر باشد. نکته مهم، باید دید مادرانی که غایب هستند در ساعاتی که در منزل حضور دارند چه می کنند. آیا جبران غیبت خود را می کنند و یا باز هم از نظر روحی و عاطفی غایب هستند و فقط حضور فیزیکی دارند؟ آیادر خانه مادر است یا باز هم کارمندی خسته است؟ گروه هفتم (مادران انفعالی) به این گروه، مادران شیفته هم می گویند. مادرانی هستند که بچه ها آنها را کنترل می کنند، به جای اینکه آنها بچه ها را کنترل نمایند. مادران شیفته یا منفعل هیچ گونه تاثیر تربیتی روی فرزند ندارند بلکه بطور دلخواه در اختیار فرزندان و خواسته های آنها قرار می گیرند. بچه ها در این قبیل خانواده ها طغیانگر می شوند چون حد و مرز آزادی در این خانواده ها برای فرزندان مشخص نیست. این وضعیت بدترین ضربه را به بچه می زند. بچه هایی که در خانواده انفعالی بزرگ می شوند در زندگی زناشویی هم آدمهای موفق نیستندطغیانگری را بصورت ظلم و ستم نسبت به همسر و فرزندان اعمال می کنند. لذا یکی از عواملی که بزهکاری را تشویق و ترغیب می کند حالت انفعالی در برابر خواسته‌های کودک است. گروه هشتم (مادران غافل) این مادران متوجه دوران رشد و تربیت فرزندان نیستند. نمی دانند که دختر آنها کی و در چه زمانی بالغ می شود و برای بلوغ دخترش چه باید بکند و به او چه بگوید؟ در حالی که در اسلام بزرگترین عید زندگی انسان روز بلوغ است. هم چنین پدران غافلی هستند که از بلوغ پسران خود بی خبرند. فرزندان در چنین خانواده ای معنای تکلیف و بلوغ را نمی دانند و ممکن است خود را خیلی ارزان بفروشند و یا به آسانی به سوی انحراف و گناه کشیده شوند. (1) پی نوشت: 1- کتاب با فرزند خود چگونه رفتار کنیم نوشته محمدرضا شرفی www.morsalat.com
عنوان سوال:

نقش الگوی والدین در تربیت فرزند بسیار مهم می باشد آیا می توان طبقه بندی رفتار پدر و مادر را بیان نمائید ؟


پاسخ:

آخرین نکته دسته بندی گروه پدر می باشد. روحیاتی که پدرها می توانند داشته باشند به این صورت بیان شده است.
1- منفعل 2- خونگرم و پرهیجان 3- غائب 4- ظالم 5- در گذشته 6- بی تفاوت و اهمالکار.
- پدران منفعل: ابتکار عمل دست بچه هاست و پدران در مقابل بچه ها حالت تسلیم دارند و بر آنها مسلط نیستند.
- پدران غایب: آنهایی که در محیط خانواده حضور ندارند.
- پدران ظالم: آنهایی که به شدت با بچه ها برخورد می کنند و آنها را شدیدا تنبیه می کنند.
- پدران در گذشته: پدرانی که به هر دلیل در قید حیات نیستند. اگر مادر ازدواج مجدد کرده باید پدر خوانده در مورد بچه توجیه شود و یا مادر باید قبلا بچه برای این ازدواج آماده کرده باشد. چون گاهی دیده شد که چنین کاری صورت رفته و در نتیجه به بچه صدمه زیادی وارد آمده است.
رابطه بین زن و شوهر در حضور فرزندان: نباید حتی اگر خیلی به هم محبت دارند، در مقابل چشم بچه ها بهتر است مبحت زیاد را نسبت به هم نشان ندهند، بلکه ابراز محبت در حد اعتدال باشد.
- پدران بی تفاوت و اهمالکار: پدر اصلا وظیفه ای در مقابل بچه احساس نکرده و برای او نه تعداد فرزند مهم است و نه تربیت و چگونگی آنها حائز اهمیت می باشد و پدر در این جا نقش سایه را دارد.
طبقه بندی رفتار مادران:
طبقه بندی گروه مادران از لحاظ شیوه های برخورد و نوع شخصیت آنها شامل موارد متعددی می شود. به تجربه ثابت شده است که کمبود مهر و محبت مادری بیشتر به کودک لطمه می زند تا کمبود مهر ومحبت پدری و به عبارت دیگر می توان بیان کرد که مادران ایجاد کننده هوای اخلاقی خانواده می باشند فرزند اگر از پدر محبت نبینداین کمبود را می تواند به وسیله مادر جبران کند.
گروه اول (مادران متعادل و گرم)
مادرانی هستند که شخصیت آنها استحکام لازم را داراست و در محبت کردن به افراط و تفریط نمی لغزند و در حد متعادل محبت را ابراز می کنند و در هر زمان که لازم باشد کودک را کنترل کنند، محبت بیش از حد مانع این کار نمی شود.
این مادران می توانند الگوی انضباطی خوبی برای فرزندان باشد. به شرط این که شخصیت مادر از یک حالت اعتدال و استحکام برخوردار باشد.
اگر پدر در خانواده به نحوی غایب باشد، مادر می تواند کمبود پدر را جبران کند به شرط
الف: مادر بر احساسات عاطفی خود مسلط باشد.
ب: الگوی های انضباطی متناسب با سن کودک به او عرضه شود.
ج: رویه ای یک دست و مشخص برای تربیت بچه داشته باشد.
مادران متعادل موفق ترین مادران هستند.
گروه دوم (مادران مضطرب و نگران)
این مادران بیش از انداره مشوش هستند و احتمالا گرایش های وسواسی دارند این مادران در مورد بهداشت و طهارت بچه بسیار سختگیر هستند.
فشار زیادی که این نوع مادران در مورد طهارت و پاکی به بچه وارد می کنند چند عارضه ممکن است برای کودکانه به وجودآورد.
1- چون هر بار که به دستشویی رفته اند کتک خورده اند و یا از طرف مادر تندی دیده اند لذا از رفتن به دستشویی بیزارند و ممکن است خود را ساعتها نگه دارند و تخلیه نکنند و این عمل باعث پیدایش ناراحتی کلیوی و عوارض دیگری برای کودک می شود.
2- در آینده این کودکان احتمالا نمی توانند در روابط جنسی خود نقش سالم و متعادی را ایفا نمایند. ممکن است این کودکان در روابط جنسی سرد مزاج باشند.
3-ممکن است کودک در آینده وسواسی شود. گاهی افراد وسواسی میل شدیدی به جمع آوری اشیاء (حوله، کتاب، پول، اشیا و لوازم التحریر) پیدا می کند. علت این کار این است که فرد آرامش ندارد.
می شود این حرص و ولع را با روش اشباع بر طرف کرد.
اضطراب و نگرانی مادران مضطرب اثراتی سویی را در روحیه فرزندان بر جای می گذارد. البته نقش شوهران و سرپرستان خانواده در این مورد مهم و حساس است. این شوهران باید به همسران خود بیش از اندازه محبت کنند تا آرامش خاطری به آنها داده شود.
توهین و تحقیر راه علاج این نوع مادران نیست بلکه باید ضمن محبت و حمایت نسبتب ه همسر مضطرب محیط آرام و صمیمی در منزل ایجاد کرد. شخصیت متین و آرام شوهر عامل مهمی در ایجاد محیط آرام به شمار می رود.
یکی از عوامل تشویش و اضطراب برای زن کارهای پایان ناپذیر منزل است که شوهر می تواند با کمک کردن به همسر در کارهای خانه تا حدی این اضطراب و تشویق را بر طرف کند.
پیامبر فرمود هر فردی که به هسمرش در خانه کمک کند خداوند او را در یکی از این سه گروه قرار می دهد.
1- یا او را در زمره صدیقین قرار می دهد. 2- یا او را در زمره شهدا قرار می دهد. 3- یا در زمره مردانی که خداوند خیر دنیا و آخرت را به آنان عطا می کند.
گروه سوم (مادران با حمایت فوق العاده)
مثال: بچه کاردستی درست می کند. در بین کار ی ماند و نمی داند چه بکند به مادر مراجعه می کند در این جا مادر دو نوع بر خورد می تواند بکند.
1- بعضی مادران کاردستی را می گیرند و خود انجام می دهند و کامل می کنند بدون این که زحمتی به بچه بدهند کودک خوشحال می شود ولی هیچ گاه به شکوفایی و خلاقیت نمی‌رسد.
2-برخی مادران بچه را راهنمایی می کنند تا خودش کار را انجام دهد. به جای این که کار را از بچه بگیرد و خودش انجام دهد شیوه کار را به بچه یاد می دهد.
مادرانی که به صورت اول عمل می کنند بچه را متکی به خود (مادر) بار می آورند.
علاوه بر این که بچه دارای شخصیت اتکایی می شود هیچ گاه به رشد شخصیت و خالقتی نمی رسد. مادران با حمایت فوق العاده در تربیت کودک موفق نیستند زیرا حمایت فوق اعلاده مادر مانع رشد شخصیت و خلاقیت بچه می شود و د رالگوهای انضباطی و رفتاری او اختلال به وجود می آورد.
گروه چهارم (مادران عصبی)
به این گوره مادران نوروتیک هم می گویند.
در قبال مسائل زندگی ومحیط خود بسیار حساسیت نشان میدهند عکس العمل های آنه متناسب با عمل انجام شده نیست.
دستگاه اعصاب مرکزی این مادران دچار ضعف شدید شده است این مادران گرفته و منقبض هستند و در ساعت اولیه روز انرژی خود را از دست می دهند. مساعدت و همیاری مساعد نسبت به این گونه زنان و کاهش دادن بار مسوولیتها و فشارهای روحی عامل بسیا موثری در جهت بهبود آنان می باشد.
1- برای درمان این گوره قرص های خواب آور و آرام بخش که عضلات را شل می کند و از حالت انقباض خارج می کند، از سوی روانپزشکان توصیه می شود.
2- قدم زدن در محیط آرام و هوای سالم راه مفیدی است برای درمان.
3-بیماران عصبی می توانند به تدریج بدن خود را به دوش آب سرد عادت دهند و لازم است که قبلا دوش آب ولرم بگیرند البته سر را نباید زیر آب سرد قرار داد.
گروه پنجم (مادران تبعیض گر و ظالم)
یک دسته از این مادران آنهایی هستند که به علتی بین فرزندان خود تبعیض قائل می شوند.
مثلا به علت زیبایی هوش نمرات بهتر یکی را بیش از دیگری دوست دارند حالت دیگر این که بچه را به مسیر انحراف سوق می دهند (مثلا وسیله مبادله مواد مخدر قرار می دهند) حالت دیگر این که مادرانی که دختر را به زور به فردی که دختر مایل نیست شوهر می دهند. بچه ها تبعیض و بی عدالتی را زود می فهمند و تاثیر سوء روی آنها می گذارند.
بعضی اوقات درست نیست که بچه ها را حتی در یک موضوع درسی با هم مقایسه کنیم چون ممکن است مثلاً یکی بهره هوشی بیشتری داشته باشد، و دیگری از بهره هوشی عادی برخوردار باشد. بلکه هر کس را باید نسبت به گذشته خودش ارزشیابی کرد.
در آیات قرآن هم خداوند هر فرد را به اندازه وسع و توانایی خودش او را مکلف می کند.
گروه ششم (مادران غائب)
یک گروه از این مادران، مادران کارمند هستند.
مادران کارمند خود دو دسته هستند.
یک دسته مادران کارمندیکه وقتی به منزل می آیند، عنایت و توجه کافی را به بچه ها دارند و ضمن اینکه از بابت نبودن ساعاتی در منزله رشوه به بچه نمی دهند کمبود محبت بچه ها را جبران می کنند.
دسته دوم مادران کارمند آنهایی هستند که نه تنها چند ساعتی را در منزل نیستند بلکه ساعاتی هم که در منزل هستند از نظر روحی در کنار بچه نیستند با بچه احساس و عاطفه مشترک ندارند و نیازهای روحی او را ارضاء نمی کنند و حوصله و تمایل برای گفتگو با کودک ندارند. این مادران لطمات شدیدی به روحیه بچه می زنند مخصوصاً در سه سال اول تولد، بچه نباید دور از مادر باشد. نکته مهم، باید دید مادرانی که غایب هستند در ساعاتی که در منزل حضور دارند چه می کنند.
آیا جبران غیبت خود را می کنند و یا باز هم از نظر روحی و عاطفی غایب هستند و فقط حضور فیزیکی دارند؟ آیادر خانه مادر است یا باز هم کارمندی خسته است؟
گروه هفتم (مادران انفعالی)
به این گروه، مادران شیفته هم می گویند. مادرانی هستند که بچه ها آنها را کنترل می کنند، به جای اینکه آنها بچه ها را کنترل نمایند. مادران شیفته یا منفعل هیچ گونه تاثیر تربیتی روی فرزند ندارند بلکه بطور دلخواه در اختیار فرزندان و خواسته های آنها قرار می گیرند.
بچه ها در این قبیل خانواده ها طغیانگر می شوند چون حد و مرز آزادی در این خانواده ها برای فرزندان مشخص نیست.
این وضعیت بدترین ضربه را به بچه می زند. بچه هایی که در خانواده انفعالی بزرگ می شوند در زندگی زناشویی هم آدمهای موفق نیستندطغیانگری را بصورت ظلم و ستم نسبت به همسر و فرزندان اعمال می کنند.
لذا یکی از عواملی که بزهکاری را تشویق و ترغیب می کند حالت انفعالی در برابر خواسته‌های کودک است.
گروه هشتم (مادران غافل)
این مادران متوجه دوران رشد و تربیت فرزندان نیستند. نمی دانند که دختر آنها کی و در چه زمانی بالغ می شود و برای بلوغ دخترش چه باید بکند و به او چه بگوید؟
در حالی که در اسلام بزرگترین عید زندگی انسان روز بلوغ است. هم چنین پدران غافلی هستند که از بلوغ پسران خود بی خبرند.
فرزندان در چنین خانواده ای معنای تکلیف و بلوغ را نمی دانند و ممکن است خود را خیلی ارزان بفروشند و یا به آسانی به سوی انحراف و گناه کشیده شوند. (1)
پی نوشت:
1- کتاب با فرزند خود چگونه رفتار کنیم نوشته محمدرضا شرفی
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین