معمولا افرادی که اهل تحقیق و مطالعه هستند و می خواهند در مسائل زندگی خود با مطالعه و آگاهی کافی تصمیم گیری کنند گاهی اوقات دچار مشکل می شوند و آن هنگامی است که می خواهند آن یافته های نظری خود را منطبق کنند با مصادیق خارجی.
به نظر می آید در این مرحله که در واقع وقت عملی سازی یافته های نظری و علمی است. توجه به این نکته ضروری است که میدان تفکر، شناخت و نظریه با صحنه عمل تفاوت دارد و به عبارت دیگر آنچه انسان از طریق فکر کردن یا مطالعه به دست آورده به صورت صد درصد ممکن است قابل اجرا نباشد مضافا بر اینکه گاهی اوقات سلایق، عواطف و احساسات نیز ضمیمه می شود و ممکن است مشکل را دو چندان کند. بنابراین در صحنه عمل نباید تابع قانون همه یا هیچ بود به عبارت دیگر هنگام تصمیم گیریها باید از مطلق گرایی اجتناب کرد و همیشه چند درصدی را برای احتمالات دیگر باقی گذاشت . هنگام تصمیم گیری ها باید از قالب فرضیه های ذهنی بیرون آمد و بیشتر واقع بینانه به مسائل نگاه کرد. با توجه به آنچه گفته برای اینکه راحت تر تصمیم بگیرید سعی کنید اگر فرد مورد نظر در اصول کلی مانند اعتقادات، اخلاق، خانواده، سطح فرهنگ به طور نسبی به شما و خانواده شما نزدیک است با توکل به خدا و تحقیقات لازم در مورد او و خانواده اش تصمیم بگیرید چه این که اگر بخواهید فردی را پیدا کنید که حتما در همه معیارها و ملاک ها دقیقا همان چیزی باشد که شما می خواهید این در واقع پیروی از قانون همه یا هیچ است و هیچگاه نمی تواندی تصمیم قاطعی در زندگی خود بگیرید . اجتناب از افراط و تفریط و به عبارت دیگر رعایت اعتدال در همه شؤونات زندگی از جمله انتخاب همسر لازم است .اگر در انتخاب همسر خیلی ایده‌آلی فکر کنیم و ویژگی‌هایی که برای انتخاب همسر مناسب بیان شد را در حد عالی توقع داشته باشیم ، قطعا دچار مشکل خواهیم شد. همه این معیارهایی که بیان شد دارای مراتب زیادی است و قرار نیست که هر انسانی در همان ابتدای زندگی این ویژگی‌ها را در سطح عالی داشته باشد بلکه رسیدن به سطوح عالی نیاز به زمان و تلاش و کوشش وهمچنین مجاهدت مستمر دارد و این وظیفه‌ای است که در گستره زندگی و در طول یک عمر حاصل می‌شود نه در همان آغاز زندگی و عنفوان جوانی. بنابراین اگر کسی به طور نسبی دارای معیارهایی (که بیان شده) بود، کافی است و ما می‌توانیم او را به عنوان همسر آینده خود انتخاب کنیم و با او یک زندگی مسالمت‌آمیز توأم با رشد و تعالی و آرامش روانی داشته باشیم. بنابراین ما نباید آنچه که فرد باید در طول زندگی به آن دست یابد، توقع داشته باشیم در همین ابتدا همه آن را داشته باشد، این یک تفکر غیرمنطقی و غیرواقع‌بینانه است و قطعا اگر تعدیل نشود مشکل‌آفرین خواد بود. مطمئن باشید که در این دنیایی که ما زندگی می کنیم هیچ گاه توافق های صد درصد بین آدمها بوجود نمی آید چه این که یکی از ویژگی های انسان این است که در همه جنبه های بین آنها تفاوت وجود دارد و هنر انسان در اینست که علیرغم این تفاوتها باید سعی کند خود را با همنوعان خود سازگار کند و یکی از مهمترین صحنه هایی که این هنر به فعلیت می رسد زندگی مشترک و ازدواج است . البته نمی گوییم در امر ازدواج نباید حساسیت و دقت نداشته باشید چرا که انتخاب همسر نقطه عطف زندگی است و در خوشبختی و سعادت فرد نقش تعیین کننده ای دارد و باید دقت شود ولی نباید ایده آل نگر و مطلق نگر باشید و گمان نکنید فردی را خواهید یافت که از تمام کمالات مادی و معنوی برخوردار باشد و هیچ نقطه ضعف در او مشاهده نشود.
یکی از عوامل عدم موفقیت افراد همین ایده آل نگری و مطلق نگری است و باعث از دست دادن فرصت ها می شود و پس از چندی یأس و ناامیدی و احساس شکست بر ذهن شان سیطره پیدا می کنند .
www.morsalat.com
