عوامل بیداری تحریک غریزه که مربوط به خود کودکان و نوجوان است چیست؟
نخست این نکته قابل ذکر است تحریکاتی که در فرد در زمینه امور شهوانی پدید می‌آیند میتوانند بصورت زیر قابل دسته بندی باشند. ذکر این دسته‌بندی‌ها از آن جهت مفید است که والدین و مربیان در جنبه پیشگیری و درمان بدانند از کدام نقطه و از کجا باید آغاز نمایند اما آن موارد عبارتند از: 1- تحریک مناطق شهوی و دستگاه تناسلی که معمولاً از خارج بصورتی آگاهانه یا ناخودآگاه صورت می‌گیرد و گاهی توسط خود فرد است، زمانی توسط دیگران در برخی موارد هم ناشی از عوامل زیستی، مرضی و یا نوع پوشاک اوست. 2- تحریک وسیلة ساختمان داخلی انسان که معمولاً ریشه غده‌ای دارد و در اثر فعالیت غدد و هورمون سازی این حالت پدید می‌آید چنین وضعی گاهی ناشی از رشد و بلوغ است و زمانی ناشی از بیماری جسمی و حتی اختلال روانی. 3- تحریک بوسیلة عناصر اجتماعی که روان و اندیشه انسان اثر می‌گذارند مثل دیدن‌ها، شنیدن‌ها، لمس‌ها، و معاشرتها و ... که اینها هم می‌بایست تحت ضابطه و کنترل در آیند. دامنه این عوامل: دامنه نفوذ این عوامل بسیار وسیع وکنترل آنها در نسبة دشوار است. در عین حال چاره‌ای برای پیشگیری و درمان انحرافات در کودکان و نوجوانان جز این نیست که این عوامل را تا حدود زیادی بشناسیم و آن‌ها را تحت ضابطه در آوریم. اما آن عوامل عبارتند از: 1- کنجکاوی‌ها و تجسس‌ها: عدم اطلاع دوست از جریانات و حوادث عدم شناخت پدیده‌ها و نوع کاربرد آنها سبب می‌شوند که طفل در مسیر رشد خود، کنجاوی‌ها و تجسسات خویش را به کار اندازد. نفس کنجکاوی برای شناخت اشیاء و کسب آگاهی‌ها خووبند و مفید و مناسب ولی بکارگیری از آن در همه زمینه‌های مربوط به زندگی ممکن است دشواری‌هائی را ایجاد کند. بررسیهای عملی نشان می‌دهند که از حدود 3-5 بخشی از نیروی کاوش کودک متوجه امور جنسی، و مسائل مربوط به آن می‌شود که هدفش سر در آوردن از روابط آمیزشی و اسرار و رموز مربوط به آن در نزد دیگران است. این امیال در زمینه کشف‌ها گاهی میتواند صورت مرضی داشته باشد و آن بهنگامی است که فقط در جنبه جنسی تحریک شود دیگر وقایع و جریانات تحت الشعاع قرار گیرند. از حدود سنین 10-12 کنجکاوی‌های وسیعتر می‌شود از آن بابت که کودک خواستار آشنائی با حقایق وسیعتری است و برای وصول به چنین مقصدی کوشش و تجسس خود را پردامنه‌تر می‌سازد، با این سؤالات بی سر و ته می‌خواهد چیزی از زبان دیگران بیرون بکشد، او حتی ممکن است در این سنین بخواندن کتابهائی راغب شود که مسائلی را رد این زمینه نوشته اند و یا امکان دارد در رابطه با داستانی که شنیده با کسی مشورت کند و راه اجرائی بخواهد. التبه این کنجکاوی ها همیشه همه موضوعات را برای‌شان حل نمی‌کنند و حتی در مواردی ممکن است آن‌ها را سردرگم و معطل نماید.ولی این خطر را دارند که سبب کسب اطلاع مبهم از امری شده و در آنان تحریک ایجاد کند آنچنان که همین امر زمینه‌ای برای لغزش آنان گردد. 2- تخیل و رؤیا: در دوران کودکی دیدن و شنیدن مباحث مربوط به مسائل غریزه مدتها فکر و ذهن‌شان را بخود مشغول می‌دارد طوری که گاهی روزها وهفته‌ها قوه تخیل‌شان از آن مسأله تغذیه می‌کند و نیز شب هنگام خواب و رؤیای همان چیزهائی را می‌بیند که هنگام روز‌ آن را مشاهده کرده‌اند. در مرحله نوجوانی و ایام مقدماتی آن، از حدود 10-12 سالگی فرد رد مرحله‌ای حساس از زندگی خویش است، آنچنان که می‌باید دوران بلوغ او نزدیک شده و روحیه‌اش آماده تغییر پذیری است. پس زمینه روانی او برای پذیرش این وقایع و جریانات مساعد است و تخیل و رؤیای او در این زمینه اوج می‌گیرد. خلوت طبی‌ها و کناره گیری‌های او از جمع در ساعاتی از شبانه روز و یا ایام هفته خود به این امر کمک کرده و فرو رفتن به عالم رؤیا یا تخیل را بیشتر کرده و تحریک پذیری او را زیادتر میسازد.در کل، پیدایش این زمینه در فرد خود موجب تقویت آن روحیه و تحریک فرد را میکند و شتاب او را در روی آوری به سوی مسائل جنسی بیشتر می‌کند. 3- میل به امتحان خود: از عوامل تحریک و در نتیجه لغزش و انحراف جنسی در کودکان و نوجوانان این است که آنها داستانهائی را در این رابطه از دیگران می‌شنوند و یا حالات و اوضاعی را از دیگران می‌بینند و درباره خود و توانائی خود در این جنبه به شک و تردید می‌افتند. می‌خواهند بدانند آیا می‌توانند در چنان وضعی که دیگران گفته‌اند باشند یا نه؟ بدین نظر به دستکاری و امتحان خود اقدام می‌کنند و حتی ریشه و منشاء بسیاری از آلودگی‌های خطرناک چون کشانده شدن به فحشاء همین امر و مسأله است. ما درباره کودکان و نوجوانان همیشه باید از نخستین لذت انحرافی بهراسیم که عوارضی خطرناک برای کودک ممکن است ببار آورد و بطو مداوم او را به سوی لغزش و انحراف قرار گیرد، غرض اینکه آزمایش ها برای تعیین نقش جنسی خود از عوامل لغزاننده‌ای و ممکن است افراد را به آلودگی سوق دهند و اغلب این تردیدها در رابطه با جنبه‌های بد آمور است. 4- نیاز شدید به محبت: آنها که در حیات خانوادگی دچار کمبود محبت بوده و ارضاء و سیراب نشده‌اند و هم چنین آنها که عصبی هستند و به نوعی خود شیفتگی و یا دیگر حالات اختلال شخصیتی گرفتارند، برای جلب و جذب محبت به دیگران روی می‌آورند و تسلیم خواسته‌های مشروع یا نامشروع دیگران می‌شوند. کمترراین حرکات و افعال برطرف مورد علاقه در آنان تحریک پدید آورده و به سوی تسلیم شان می‌کشاند. هم چنین ابزار محبت ها که از حدی متعارف فراتر روند و نوازش‌های والدین و مربیان از کودک اگر از صورت طبیعی خود خارج شوند موجب تحریک شده و سرانجام ممکن است آنان را به لغزش و انحراف سوق دهد. این بدبختی بزرگی استکه فرزندان ما در اثر کمبود محبت و یا در قالب محبت خواهی سر از فساد وآلودگی در آورند. میدانیم که جستجوی محبت در دختران بمراتب بیشتر از پسران استط و بهمین نظر امکان فریب خوردن در آنان بیشتر است. پس ضروری است اعمال محبت والدین درباره دختران بگونه‌ای باشد که از یکسو آنها را کاملاً ارضاء کند و از سوی دیگر نحوه آن بصورتی نباشد که موجب لغزشی گردد. هم چنین فراموش نکنیم که تحریک پذیری درنوجوانان بیشتر از کودکان است از آن بابت که آنان در مرحله‌ای هستند که امیال و آرزوهای شان در حال تشکیل و تکوین است و میل جنسی جدیداً در حال بیدار شدن و این خود میتواند نقطه حساسی در زندگی شان بحساب آید. 5- نقص اخلاقی: محیط اخلاقی در تربیت جنسی کودکان و نوجوانان و نقش فوق العاده‌آی دراد. در خانواده و یا مجمعی که بی بندوباری مجاز باشد و ضوابط اخلاقی اندیشه‌ای در آن حکومت نکند نیز در معاشرت‌هائیکه جنبه اخلاق و انسانیت مطرح نباشد و افراد خود را اعمال غریزه آزاد ببیند زمینه برای لغزش فراهم تر است. هم چنین سوء تربیت والدین و مربیان آزاد گذرادن فرزندان را در انجام خواسته‌های شان، بی توجهی به نوع روابط و معاشرت آنها زمینه را بگونه‌ای فراهم می‌آورد که کودکاان از همه امور و اسرار غریزی سر در می‌آورند و بعدها آن را بهر گونه‌ای که بخواهند اعمال می‌کنند. بررسی‌های تجربی نشان داده‌اند بچه‌هائی که دچار فقر اخلاقیند، دید و نگاه‌شان، آمد و شد و معاشرت شان ضابطه و بندو باری نخواهد داشت در برابر یک ایماء و اشاره، دیدن یک رفتار جنسی تحریک شده و به یاد لذتهای سابق و نامشروع خود می‌افتند. استعدادشان در تحریک پذیری بیشتر شده و لاجرم در معرض خطرهای فوق العاده‌تر قرار می‌گیرند. 6- کمروئی و شرم:‌ شرم و آزرم خوبست و وجود حیا برای زندگی مسالمت آمیز فرد در اجتماع ضروری است. ولی آنها که به علت تربیت خانوادگی و یا محیط اجتماعی نامناسب فوق‌العاده با حیا و کم جرأت بار آمده‌اند بیشتر از دیگران لغزنده‌اند و ما در بخش‌های مربوط به حالت خود ارضائی با استمناء و نیز در بحث مروبط به تمایلات نسبت به جنس موافق یا همجنس بازی به این نکته اشاره خواهیم کرد که شرم فوق العاده چگونه سبب دامن زدن به این حالات می‌شود. کمروئی بسیار ممکن است احساسات فرد را به سمت خود بیدار کند و آنها را به ابزار رفتاری ناسنجیده در رابطه با خود وادارد شرم و حیای افراطی از عوامل رشد اخلاق نیست که از آن به نیکی یاد شود زیرا انسان نیاز دارد در اجتماع بگونه‌ای متعارف ابراز وجود کند و رفتاری متعادل داشته باشد. غرض این است که افراد کمروو و بسیار با حیا از شنیدن یک سخن در این رابطه و با دیدن یک صحنه ناروا بیشتر تحریک می‌شوند از آن بابت که امکان تخلیه هیجانات و یا بازگو کردن آن را ندارند و بر همین اساس بیشتر در معرض لغزش و انحراف جنسی هستند و بدیهی است مسأله برای آن کس که کاملاً بیجا باشد هم بسی شدیدتر از افراد کمروست. 7- بی نظمی در خواب و بیداری: این خطاست که کودکان بیش از اینکه وقت خواب‌شان برسد و یا نیاز به خواب داشته باشند وارد رختخواب شوند. در رختخواب اگر به صورت مختلط و یا در کنار هم بخوابند تا رسیدن زمان خواب برای خود سرگرمی و اشتغالاتی فراهم خواهند آورد. مثلاً برای یکدیگر قصه میگویند، داستانهائی از جن و پری و ... را برای یک‌دیگر شرح می‌دهند که این خود ممکن است اضطراب انگیز و در نتیجه لغزاننده باشد. از جهت دیگر کودکان فرصت خوبی دارند که در آن از اسرار مگو برای یکدیگر حرف بزنند. از آنچه که دیده یا شنیده‌اند سخن بیمان آورند و این خود موجب تحریک‌‌ها آنهم در چنان لحظات حساس و قابل توجه است بویژه که پس از خوابیدن عامل رؤیا هم به آن کمک کرده و بیش از بیش موجب تحریک را فراهم می کند و پس از بیداری تازه به تعقیب چیزی خواهد رفت که در خواب دیده است. کودکان در مواردی در رختخواب با خود مشغول میشوند و به بازی می‌پردازند که تا خواب روند و یا صبحگاه که از خواب بیدار شده‌ند تا مدتها در آن می‌غلطند و بسادگی از آن بیرون نمی‌آیند که این هر دو می‌تواند عامل تحریک و سرانجام لغزش و انحراف باشد. پدران و مادران در این رابطه باید هشیار باشند مادام که وقت خواب کودکان نرسیده به رختخواب نروند. اطفال باید زمانی وارد بستر شوند که شما آثار خواب را در چشمان شان ملاحظه کنید. بیشتر کودکان از هم دور جدا باشد. عادت شان دهید که دستها را از لحاف بیرون بگذارند و پس از بیداری هر چه زودتر از رختخواب بیرون بیایند و در آن نغلطند. 8- عامل زیستی: در این زمینه از مسائل و جنبه‌های متعددی باید سخن گفت. از جمله اینکه گفتیم بیماری معدی زمینه‌ را برای خارش‌ها و خاراندن‌ها و در نتیجه تحریکات جنسی فراهم می‌آورد گاهی هم بلوغ زودرس سبب تحریک میشود هم از طریق نفوذ در روان و هم از نظر شرایط اجتماعی و از نظر جنبه‌های زیستی. بهنگامی که کسیه‌های منی از مورد هورمونی انباشته شوند به دیواره‌ها و جدار آن فشار درد می‌آورند. این فشار موجبات تحریک درمراکز عصبی را فراهم کرده و سبب تحریک جنسی خواهد شد. وضع بهمین گونه است در مورد عملکرد برخی از غده‌های درونی که وقتی ترشح هورمونی‌شان، نامنظم و نا متعادل باشد عوارضی را سبب خواهند شد که از جمله آن تحریک جنسی است و این از کودکان خردسال ما را شامل است تا افراد بزرگسال و بدیهی است که در چنین صورتی ضرورت ایجاب می‌کند که مسأله از طریق پزشکی پیگیری شود. www.morsalat.com
عنوان سوال:

عوامل بیداری تحریک غریزه که مربوط به خود کودکان و نوجوان است چیست؟


پاسخ:

نخست این نکته قابل ذکر است تحریکاتی که در فرد در زمینه امور شهوانی پدید می‌آیند میتوانند بصورت زیر قابل دسته بندی باشند. ذکر این دسته‌بندی‌ها از آن جهت مفید است که والدین و مربیان در جنبه پیشگیری و درمان بدانند از کدام نقطه و از کجا باید آغاز نمایند اما آن موارد عبارتند از:
1- تحریک مناطق شهوی و دستگاه تناسلی که معمولاً از خارج بصورتی آگاهانه یا ناخودآگاه صورت می‌گیرد و گاهی توسط خود فرد است، زمانی توسط دیگران در برخی موارد هم ناشی از عوامل زیستی، مرضی و یا نوع پوشاک اوست.
2- تحریک وسیلة ساختمان داخلی انسان که معمولاً ریشه غده‌ای دارد و در اثر فعالیت غدد و هورمون سازی این حالت پدید می‌آید چنین وضعی گاهی ناشی از رشد و بلوغ است و زمانی ناشی از بیماری جسمی و حتی اختلال روانی.
3- تحریک بوسیلة عناصر اجتماعی که روان و اندیشه انسان اثر می‌گذارند مثل دیدن‌ها، شنیدن‌ها، لمس‌ها، و معاشرتها و ... که اینها هم می‌بایست تحت ضابطه و کنترل در آیند.
دامنه این عوامل: دامنه نفوذ این عوامل بسیار وسیع وکنترل آنها در نسبة دشوار است. در عین حال چاره‌ای برای پیشگیری و درمان انحرافات در کودکان و نوجوانان جز این نیست که این عوامل را تا حدود زیادی بشناسیم و آن‌ها را تحت ضابطه در آوریم. اما آن عوامل عبارتند از:
1- کنجکاوی‌ها و تجسس‌ها: عدم اطلاع دوست از جریانات و حوادث عدم شناخت پدیده‌ها و نوع کاربرد آنها سبب می‌شوند که طفل در مسیر رشد خود، کنجاوی‌ها و تجسسات خویش را به کار اندازد. نفس کنجکاوی برای شناخت اشیاء و کسب آگاهی‌ها خووبند و مفید و مناسب ولی بکارگیری از آن در همه زمینه‌های مربوط به زندگی ممکن است دشواری‌هائی را ایجاد کند.
بررسیهای عملی نشان می‌دهند که از حدود 3-5 بخشی از نیروی کاوش کودک متوجه امور جنسی، و مسائل مربوط به آن می‌شود که هدفش سر در آوردن از روابط آمیزشی و اسرار و رموز مربوط به آن در نزد دیگران است. این امیال در زمینه کشف‌ها گاهی میتواند صورت مرضی داشته باشد و آن بهنگامی است که فقط در جنبه جنسی تحریک شود دیگر وقایع و جریانات تحت الشعاع قرار گیرند.
از حدود سنین 10-12 کنجکاوی‌های وسیعتر می‌شود از آن بابت که کودک خواستار آشنائی با حقایق وسیعتری است و برای وصول به چنین مقصدی کوشش و تجسس خود را پردامنه‌تر می‌سازد، با این سؤالات بی سر و ته می‌خواهد چیزی از زبان دیگران بیرون بکشد، او حتی ممکن است در این سنین بخواندن کتابهائی راغب شود که مسائلی را رد این زمینه نوشته اند و یا امکان دارد در رابطه با داستانی که شنیده با کسی مشورت کند و راه اجرائی بخواهد. التبه این کنجکاوی ها همیشه همه موضوعات را برای‌شان حل نمی‌کنند و حتی در مواردی ممکن است آن‌ها را سردرگم و معطل نماید.ولی این خطر را دارند که سبب کسب اطلاع مبهم از امری شده و در آنان تحریک ایجاد کند آنچنان که همین امر زمینه‌ای برای لغزش آنان گردد.
2- تخیل و رؤیا: در دوران کودکی دیدن و شنیدن مباحث مربوط به مسائل غریزه مدتها فکر و ذهن‌شان را بخود مشغول می‌دارد طوری که گاهی روزها وهفته‌ها قوه تخیل‌شان از آن مسأله تغذیه می‌کند و نیز شب هنگام خواب و رؤیای همان چیزهائی را می‌بیند که هنگام روز‌ آن را مشاهده کرده‌اند.
در مرحله نوجوانی و ایام مقدماتی آن، از حدود 10-12 سالگی فرد رد مرحله‌ای حساس از زندگی خویش است، آنچنان که می‌باید دوران بلوغ او نزدیک شده و روحیه‌اش آماده تغییر پذیری است. پس زمینه روانی او برای پذیرش این وقایع و جریانات مساعد است و تخیل و رؤیای او در این زمینه اوج می‌گیرد.
خلوت طبی‌ها و کناره گیری‌های او از جمع در ساعاتی از شبانه روز و یا ایام هفته خود به این امر کمک کرده و فرو رفتن به عالم رؤیا یا تخیل را بیشتر کرده و تحریک پذیری او را زیادتر میسازد.در کل، پیدایش این زمینه در فرد خود موجب تقویت آن روحیه و تحریک فرد را میکند و شتاب او را در روی آوری به سوی مسائل جنسی بیشتر می‌کند.
3- میل به امتحان خود: از عوامل تحریک و در نتیجه لغزش و انحراف جنسی در کودکان و نوجوانان این است که آنها داستانهائی را در این رابطه از دیگران می‌شنوند و یا حالات و اوضاعی را از دیگران می‌بینند و درباره خود و توانائی خود در این جنبه به شک و تردید می‌افتند. می‌خواهند بدانند آیا می‌توانند در چنان وضعی که دیگران گفته‌اند باشند یا نه؟ بدین نظر به دستکاری و امتحان خود اقدام می‌کنند و حتی ریشه و منشاء بسیاری از آلودگی‌های خطرناک چون کشانده شدن به فحشاء همین امر و مسأله است.
ما درباره کودکان و نوجوانان همیشه باید از نخستین لذت انحرافی بهراسیم که عوارضی خطرناک برای کودک ممکن است ببار آورد و بطو مداوم او را به سوی لغزش و انحراف قرار گیرد، غرض اینکه آزمایش ها برای تعیین نقش جنسی خود از عوامل لغزاننده‌ای و ممکن است افراد را به آلودگی سوق دهند و اغلب این تردیدها در رابطه با جنبه‌های بد آمور است.
4- نیاز شدید به محبت: آنها که در حیات خانوادگی دچار کمبود محبت بوده و ارضاء و سیراب نشده‌اند و هم چنین آنها که عصبی هستند و به نوعی خود شیفتگی و یا دیگر حالات اختلال شخصیتی گرفتارند، برای جلب و جذب محبت به دیگران روی می‌آورند و تسلیم خواسته‌های مشروع یا نامشروع دیگران می‌شوند.
کمترراین حرکات و افعال برطرف مورد علاقه در آنان تحریک پدید آورده و به سوی تسلیم شان می‌کشاند. هم چنین ابزار محبت ها که از حدی متعارف فراتر روند و نوازش‌های والدین و مربیان از کودک اگر از صورت طبیعی خود خارج شوند موجب تحریک شده و سرانجام ممکن است آنان را به لغزش و انحراف سوق دهد.
این بدبختی بزرگی استکه فرزندان ما در اثر کمبود محبت و یا در قالب محبت خواهی سر از فساد وآلودگی در آورند. میدانیم که جستجوی محبت در دختران بمراتب بیشتر از پسران استط و بهمین نظر امکان فریب خوردن در آنان بیشتر است. پس ضروری است اعمال محبت والدین درباره دختران بگونه‌ای باشد که از یکسو آنها را کاملاً ارضاء کند و از سوی دیگر نحوه آن بصورتی نباشد که موجب لغزشی گردد. هم چنین فراموش نکنیم که تحریک پذیری درنوجوانان بیشتر از کودکان است از آن بابت که آنان در مرحله‌ای هستند که امیال و آرزوهای شان در حال تشکیل و تکوین است و میل جنسی جدیداً در حال بیدار شدن و این خود میتواند نقطه حساسی در زندگی شان بحساب آید.
5- نقص اخلاقی: محیط اخلاقی در تربیت جنسی کودکان و نوجوانان و نقش فوق العاده‌آی دراد. در خانواده و یا مجمعی که بی بندوباری مجاز باشد و ضوابط اخلاقی اندیشه‌ای در آن حکومت نکند نیز در معاشرت‌هائیکه جنبه اخلاق و انسانیت مطرح نباشد و افراد خود را اعمال غریزه آزاد ببیند زمینه برای لغزش فراهم تر است.
هم چنین سوء تربیت والدین و مربیان آزاد گذرادن فرزندان را در انجام خواسته‌های شان، بی توجهی به نوع روابط و معاشرت آنها زمینه را بگونه‌ای فراهم می‌آورد که کودکاان از همه امور و اسرار غریزی سر در می‌آورند و بعدها آن را بهر گونه‌ای که بخواهند اعمال می‌کنند.
بررسی‌های تجربی نشان داده‌اند بچه‌هائی که دچار فقر اخلاقیند، دید و نگاه‌شان، آمد و شد و معاشرت شان ضابطه و بندو باری نخواهد داشت در برابر یک ایماء و اشاره، دیدن یک رفتار جنسی تحریک شده و به یاد لذتهای سابق و نامشروع خود می‌افتند. استعدادشان در تحریک پذیری بیشتر شده و لاجرم در معرض خطرهای فوق العاده‌تر قرار می‌گیرند.
6- کمروئی و شرم:‌ شرم و آزرم خوبست و وجود حیا برای زندگی مسالمت آمیز فرد در اجتماع ضروری است. ولی آنها که به علت تربیت خانوادگی و یا محیط اجتماعی نامناسب فوق‌العاده با حیا و کم جرأت بار آمده‌اند بیشتر از دیگران لغزنده‌اند و ما در بخش‌های مربوط به حالت خود ارضائی با استمناء و نیز در بحث مروبط به تمایلات نسبت به جنس موافق یا همجنس بازی به این نکته اشاره خواهیم کرد که شرم فوق العاده چگونه سبب دامن زدن به این حالات می‌شود.
کمروئی بسیار ممکن است احساسات فرد را به سمت خود بیدار کند و آنها را به ابزار رفتاری ناسنجیده در رابطه با خود وادارد شرم و حیای افراطی از عوامل رشد اخلاق نیست که از آن به نیکی یاد شود زیرا انسان نیاز دارد در اجتماع بگونه‌ای متعارف ابراز وجود کند و رفتاری متعادل داشته باشد.
غرض این است که افراد کمروو و بسیار با حیا از شنیدن یک سخن در این رابطه و با دیدن یک صحنه ناروا بیشتر تحریک می‌شوند از آن بابت که امکان تخلیه هیجانات و یا بازگو کردن آن را ندارند و بر همین اساس بیشتر در معرض لغزش و انحراف جنسی هستند و بدیهی است مسأله برای آن کس که کاملاً بیجا باشد هم بسی شدیدتر از افراد کمروست.
7- بی نظمی در خواب و بیداری: این خطاست که کودکان بیش از اینکه وقت خواب‌شان برسد و یا نیاز به خواب داشته باشند وارد رختخواب شوند. در رختخواب اگر به صورت مختلط و یا در کنار هم بخوابند تا رسیدن زمان خواب برای خود سرگرمی و اشتغالاتی فراهم خواهند آورد. مثلاً برای یکدیگر قصه میگویند، داستانهائی از جن و پری و ... را برای یک‌دیگر شرح می‌دهند که این خود ممکن است اضطراب انگیز و در نتیجه لغزاننده باشد.
از جهت دیگر کودکان فرصت خوبی دارند که در آن از اسرار مگو برای یکدیگر حرف بزنند. از آنچه که دیده یا شنیده‌اند سخن بیمان آورند و این خود موجب تحریک‌‌ها آنهم در چنان لحظات حساس و قابل توجه است بویژه که پس از خوابیدن عامل رؤیا هم به آن کمک کرده و بیش از بیش موجب تحریک را فراهم می کند و پس از بیداری تازه به تعقیب چیزی خواهد رفت که در خواب دیده است.
کودکان در مواردی در رختخواب با خود مشغول میشوند و به بازی می‌پردازند که تا خواب روند و یا صبحگاه که از خواب بیدار شده‌ند تا مدتها در آن می‌غلطند و بسادگی از آن بیرون نمی‌آیند که این هر دو می‌تواند عامل تحریک و سرانجام لغزش و انحراف باشد.
پدران و مادران در این رابطه باید هشیار باشند مادام که وقت خواب کودکان نرسیده به رختخواب نروند. اطفال باید زمانی وارد بستر شوند که شما آثار خواب را در چشمان شان ملاحظه کنید. بیشتر کودکان از هم دور جدا باشد. عادت شان دهید که دستها را از لحاف بیرون بگذارند و پس از بیداری هر چه زودتر از رختخواب بیرون بیایند و در آن نغلطند.
8- عامل زیستی: در این زمینه از مسائل و جنبه‌های متعددی باید سخن گفت. از جمله اینکه گفتیم بیماری معدی زمینه‌ را برای خارش‌ها و خاراندن‌ها و در نتیجه تحریکات جنسی فراهم می‌آورد گاهی هم بلوغ زودرس سبب تحریک میشود هم از طریق نفوذ در روان و هم از نظر شرایط اجتماعی و از نظر جنبه‌های زیستی.
بهنگامی که کسیه‌های منی از مورد هورمونی انباشته شوند به دیواره‌ها و جدار آن فشار درد می‌آورند. این فشار موجبات تحریک درمراکز عصبی را فراهم کرده و سبب تحریک جنسی خواهد شد. وضع بهمین گونه است در مورد عملکرد برخی از غده‌های درونی که وقتی ترشح هورمونی‌شان، نامنظم و نا متعادل باشد عوارضی را سبب خواهند شد که از جمله آن تحریک جنسی است و این از کودکان خردسال ما را شامل است تا افراد بزرگسال و بدیهی است که در چنین صورتی ضرورت ایجاب می‌کند که مسأله از طریق پزشکی پیگیری شود.
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین