روایات نسبتاً زیادی در رابطه با نماز و سن شروع به آن وارد شده است.در اینجا فرصت پرداختن به تک تک آنها نیست، اما می توان با دسته بندی و ذکر چند نمونه از هر کدام به نتایج مطلوبی رسید. این روایات به لحاظ عبارات به کار رفته در آن به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول روایاتی که در آنها از لفظ (وجوب) برای شروع نماز استفاده کرده است. دسته دوم روایاتی هستند که لفظ (امر) به نماز و (مؤاخذه) برای آن را به کار گرفته است. دسته سوم روایاتی هستند که در آنها، اجازه تنبیه بدنی کودکان برای اقامه نمازشان داده شده است. با جمع بندی روایات، برای آموزش نماز سه مرحله باید به ترتیب طی شود. اگر او را پیش از تکلیف برای این مهم عادت ندهیم، به جا آوردن آن در ابتدای تکلیف، سخت، تکراری و به خصوص برای نماز صبح درد سرساز است. به خصوص اگر نوجوان در این رابطه با اصرار زیاد والدین مواجه شود منجر به لجبازی یا دروغگویی وی می شود و آن زمان، برای هدایت این نهال سرکش کمی دیر شده است و مشکل چند برابر! اول: از زمانی که کودک قدرت فهم نماز را پیدا می کند، باید آموزش نماز را آغاز کرد. اگرچه این فهم به صورت اجمالی باشد. این مرحله تقریباً از پنج یا شش سالگی شروع و به شش تا هفت سالگی ختم می شود. در این سنین نباید اجباری در کار باشد و فقط کودک را با نماز آشنا می کنیم. شاید بتوان این اختلافی را که در سن ابتدای شروع نماز است را به تفاوتهای رشد عقلی کودکان برگرداند. دوم: این مرحله از شش یا هفت سالگی شروع و به نه الی ده سالگی ختم می شود. در این مرحله، آموزش نماز به صورت جدی و به روش مستقیم است. در این روش والدین نماز آنان را تحت نظر می گیرند و در صورت اهمال کاری آنان را مؤاخذه می کنند. سوم: این مرحله آخر از نه یا ده سالگی شروع شده و تا بلوغ ادامه دارد. نماز خواندن برای کودک در این سنین امری کاملاً جدی محسوب شده و تا آنجا بر آن تأکید می شود که برای ترک نماز ممکن است، تنبیه بدنی شود. این مرحله ای است که کودک کاملاً با احکام و فواید و آثار نماز هم آشنا می شود و استدلالهای بزرگترها در او کارگر می افتد. این روایات به صورت کلی سنین شروع به آموزش نماز را مطرح و به صورت خیلی اجمالی حدود انتظار والدین را در هر مرحله بیان کردند. اما اینکه آموزش به چه صورتی باید شروع شود را روشن نکرده اند. به عبارت دیگر، در این روایات بیان نشده است که ایا به کودک پنج، شش ساله، نماز کامل آموخته شود یا آموزش به صورت گام به گام باشد. در روایتی که عبدالله بن فضاله از امام صادق (علیه السلام)نقل می کند، روش این آموزش با لحاظ سن به تفصیل بیان شده است و ذکر آن روایت و بررسی آن خالی از لطف نیست. آنگاه که پسر سه ساله شد به او می گویند، هفت بار بگو (لا اله اله الله)، وقتی سه سال و هفت ماه و بیست روز شد به او می گویند هفت بار بگو (محمد رسول الله) وقتی چهار ساله شد به او می گویند هفت بار بگو (صلی الله علی محمد و آل محمد). آنگاه که پنج سالش تمام شد از او می پرسند، دست چپ تو کدام و دست راست تو کدام است؟ اگر جواب صحیح داد او را رو به قبله کرده و می گویند: سجده کن و رهایش می کنند تا شش ساله شود. وقتی که شش سالش تمام شد، رکوع و سجود را به او می آموزند و به نمازش وامی دارند تا هفت ساله شود. وقتی هفت ساله شد به او می گویند: دو دست و صورتت را بشوی؛ آن وقت به او می گویند: نماز بخوان تا نه سالش تمام شود. در آن هنگام وضو و نماز را به او می آموزند و برای آن او را می زنند. هرگاه وضو و نماز را آموخت، خداوند والدینش را مشمول رحمت خود می کند. این روایت مراحل شروع آموزش نماز را از مبانی اعتقادی آن آغاز می کند، یعنی این مبانی زمینه ساز آموزش نماز کودک تا چهار سالگی است. مرحله بعدی وقتی است که کودک قدرت تشخیص دست چپ و راستش را دارد و این سن پنج سالگی معرفی شده است. به او در این سن سجده کردن را که اصل این عبادت است می آموزند. مرحله سوم از شش سالگی شروع شده که صورت نماز را یک سال تمرین می کند. سپس با تمام شدن هفت سالگی، علاوه بر صورت نماز، شستن دست و صورت را هم بر تمرینات او می افزایند. بالاخره در مرحله نهایی، به کودکی که چهار سال به تمرین اعمال و حرکات نماز پرداخته، آموزش کامل وضو و نماز داده می شود و او را برای ترک این کار مؤاخذه می کنند و ممکن است در صورت لزوم از تنبیه بدنی هم استفاده کنند و به این صورت این عبادت، عادتی پایدار در کودک خواهد شد.(1) پی نوشت: 1. سوره ابراهیم /40 www.eporsesh.com
روایات نسبتاً زیادی در رابطه با نماز و سن شروع به آن وارد شده است.در اینجا فرصت پرداختن به تک تک آنها نیست، اما می توان با دسته بندی و ذکر چند نمونه از هر کدام به نتایج مطلوبی رسید. این روایات به لحاظ عبارات به کار رفته در آن به سه دسته تقسیم می شوند.
دسته اول روایاتی که در آنها از لفظ (وجوب) برای شروع نماز استفاده کرده است.
دسته دوم روایاتی هستند که لفظ (امر) به نماز و (مؤاخذه) برای آن را به کار گرفته است.
دسته سوم روایاتی هستند که در آنها، اجازه تنبیه بدنی کودکان برای اقامه نمازشان داده شده است.
با جمع بندی روایات، برای آموزش نماز سه مرحله باید به ترتیب طی شود.
اگر او را پیش از تکلیف برای این مهم عادت ندهیم، به جا آوردن آن در ابتدای تکلیف، سخت، تکراری و به خصوص برای نماز صبح درد سرساز است. به خصوص اگر نوجوان در این رابطه با اصرار زیاد والدین مواجه شود منجر به لجبازی یا دروغگویی وی می شود و آن زمان، برای هدایت این نهال سرکش کمی دیر شده است و مشکل چند برابر!
اول: از زمانی که کودک قدرت فهم نماز را پیدا می کند، باید آموزش نماز را آغاز کرد. اگرچه این فهم به صورت اجمالی باشد. این مرحله تقریباً از پنج یا شش سالگی شروع و به شش تا هفت سالگی ختم می شود. در این سنین نباید اجباری در کار باشد و فقط کودک را با نماز آشنا می کنیم. شاید بتوان این اختلافی را که در سن ابتدای شروع نماز است را به تفاوتهای رشد عقلی کودکان برگرداند.
دوم: این مرحله از شش یا هفت سالگی شروع و به نه الی ده سالگی ختم می شود. در این مرحله، آموزش نماز به صورت جدی و به روش مستقیم است. در این روش والدین نماز آنان را تحت نظر می گیرند و در صورت اهمال کاری آنان را مؤاخذه می کنند.
سوم: این مرحله آخر از نه یا ده سالگی شروع شده و تا بلوغ ادامه دارد. نماز خواندن برای کودک در این سنین امری کاملاً جدی محسوب شده و تا آنجا بر آن تأکید می شود که برای ترک نماز ممکن است، تنبیه بدنی شود. این مرحله ای است که کودک کاملاً با احکام و فواید و آثار نماز هم آشنا می شود و استدلالهای بزرگترها در او کارگر می افتد.
این روایات به صورت کلی سنین شروع به آموزش نماز را مطرح و به صورت خیلی اجمالی حدود انتظار والدین را در هر مرحله بیان کردند. اما اینکه آموزش به چه صورتی باید شروع شود را روشن نکرده اند. به عبارت دیگر، در این روایات بیان نشده است که ایا به کودک پنج، شش ساله، نماز کامل آموخته شود یا آموزش به صورت گام به گام باشد.
در روایتی که عبدالله بن فضاله از امام صادق (علیه السلام)نقل می کند، روش این آموزش با لحاظ سن به تفصیل بیان شده است و ذکر آن روایت و بررسی آن خالی از لطف نیست.
آنگاه که پسر سه ساله شد به او می گویند، هفت بار بگو (لا اله اله الله)، وقتی سه سال و هفت ماه و بیست روز شد به او می گویند هفت بار بگو (محمد رسول الله) وقتی چهار ساله شد به او می گویند هفت بار بگو (صلی الله علی محمد و آل محمد). آنگاه که پنج سالش تمام شد از او می پرسند، دست چپ تو کدام و دست راست تو کدام است؟ اگر جواب صحیح داد او را رو به قبله کرده و می گویند: سجده کن و رهایش می کنند تا شش ساله شود. وقتی که شش سالش تمام شد، رکوع و سجود را به او می آموزند و به نمازش وامی دارند تا هفت ساله شود. وقتی هفت ساله شد به او می گویند: دو دست و صورتت را بشوی؛ آن وقت به او می گویند: نماز بخوان تا نه سالش تمام شود. در آن هنگام وضو و نماز را به او می آموزند و برای آن او را می زنند. هرگاه وضو و نماز را آموخت، خداوند والدینش را مشمول رحمت خود می کند.
این روایت مراحل شروع آموزش نماز را از مبانی اعتقادی آن آغاز می کند، یعنی این مبانی زمینه ساز آموزش نماز کودک تا چهار سالگی است. مرحله بعدی وقتی است که کودک قدرت تشخیص دست چپ و راستش را دارد و این سن پنج سالگی معرفی شده است. به او در این سن سجده کردن را که اصل این عبادت است می آموزند.
مرحله سوم از شش سالگی شروع شده که صورت نماز را یک سال تمرین می کند. سپس با تمام شدن هفت سالگی، علاوه بر صورت نماز، شستن دست و صورت را هم بر تمرینات او می افزایند. بالاخره در مرحله نهایی، به کودکی که چهار سال به تمرین اعمال و حرکات نماز پرداخته، آموزش کامل وضو و نماز داده می شود و او را برای ترک این کار مؤاخذه می کنند و ممکن است در صورت لزوم از تنبیه بدنی هم استفاده کنند و به این صورت این عبادت، عادتی پایدار در کودک خواهد شد.(1)
پی نوشت:
1. سوره ابراهیم /40
www.eporsesh.com
- [سایر] والدین چگونه می توانند فرزندان خود را برای خواندن نماز آماده کنند؟
- [سایر] والدین چگونه میتوانند فرزندان خود را برای خواندن نماز آماده کنند؟
- [سایر] چگونه کودک را برای ورود فرزند دوم آماده کنیم؟
- [سایر] اثرات ناهماهنگی والدین در شخصیت کودک چیست؟
- [سایر] اثرات ناهماهنگی والدین در شخصیت کودک چیست؟
- [سایر] والدین چگونه مراقب تربیت کودک باشند؟
- [سایر] وظایف والدین در مواجهه با کودک چیست ؟
- [سایر] تفاهم والدین چه نقشی در رشد وتربیت کودک دارد؟
- [سایر] مشاهده روابط جنسی والدین، چه آثار منفی بر کودک میگذارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خواندن نماز وحشت برای کودک نابالغ چه حکمی دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اینها که برای واردین آماده است با اطمینان به رضایت صاحبان آنها اشکال ندارد ، ولی در غیر این قبیل جاها ، در صورتی میشود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد،یا حرفی بزند که معلوم شود ، برای نماز خواندن اذن داده است ، مثل اینکه به کسی اجازه دهد در ملک او بنشیند و بخوابد ، که از اینها فهمیده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اینها که برای واردین آماده است اشکال ندارد، ولی در غیر این قبیل جاها در صورتی می شود نماز خواند، که مالک آن اجازه بدهد، یا حرفی بزند که معلوم شود، یا اطمینان حاصل شود که برای نماز خواندن اذن داده است، مثل این که به کسی اجازه دهد در ملک او بنشیند و بخوابد، که از اینها فهمیده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اینها که برای واردین آماده است اشکال ندارد؛ ولی در غیر این قبیل جاها؛ در صورتی می شود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد یا حرفی بزند که معلوم شود برای نماز خواندن اذن داده است؛ مثل اینکه به کسی اجازه بدهد در ملک او بنشیند و بخوابد؛ که از اینها فهمیده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است.
- [آیت الله بروجردی] نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اینها که برای واردین آماده است اشکال ندارد؛ ولی در غیر این قبیل جاها، در صورتی میشود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد، یا حرفی بزند که معلوم شود برای نماز خواندن اذن داده است، مثل این که به کسی اجازه بدهد در ملک او بنشیند و بخوابد که از اینها فهمیده میشود برای نماز خواندن هم اذن داده است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مسجد را برای روضه خوانی آماده کنند مثلاً چادر بزنند و سیاهی بکوبند و اسباب چای در آن ببرند، در صورتی که این کارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود، اشکال ندارد.
- [امام خمینی] نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اینها که برای واردین آماده است اشکال ندارد و اگر وثوق پیدا نشود که صاحبش راضی است مشکل است ولی در غیر این قبیل جاها، در صورتی می شود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد، یا حرفی بزند که معلوم شود، برای نماز خواندن اذن داده است مثل اینکه به کسی اجازه دهد در ملک او بنشیند و بخوابد که از اینها فهمیده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز خواندن در اماکن عمومی مانند هتل ها، مسافرخانه ها و حمام ها که برای ورود مسافران و مشتریان آماده است اشکال ندارد ولی نماز خواندن برای دیگران که مسافر و مشتری آن اماکن نیستند اگر قرینه ای که دلالت بر رضایت صاحب آن بکند وجود داشته باشد مانع ندارد، و نماز خواندن در اماکن خصوصی بدون اجازه مالک آن جایز نیست، ولی اگر اجازه تصرّفات دیگری دهد که معلوم شود برای نماز خواندن نیز راضی است می تواند در آنجا نماز بخواند. مثل اینکه کسی را برای صرف غذا و استراحت دعوت کند که مسلماً برای نماز رضایت دارد.
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند آن که برای واردین آماده است، در صورتی که نمازگزار به عنوان مهمان یا مسافر و یا برای انجام کاری آنجا باشد، اشکال ندارد، امّا اگر فقط برای خواندن نماز به آنجا برود، اشکال دارد، مگر این که به رضایت مالک آن اطمینان داشته یا اجازه داشته باشد؛ ولی در غیر این قبیل مکانها، در صورتی میتوان نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد یا حرفی بزند که معلوم شود برای نماز خواندن اذن داده است، مثل این که به کسی اجازه دهد در ملک او بنشیند و بخوابد که از اینها فهمیده میشود برای نماز خواندن نیز اجازه داده است.
- [آیت الله بهجت] نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اینها که برای واردین آماده است، اشکال ندارد، مگر اینکه انسان بداند یا نشانههایی در کار باشد که گمان کند صاحبش به نماز خواندن او راضی نیست. و جاهای دیگر که ملک کسی میباشد نیز در این مسئله مانند این مکانهای عمومی است که در صورتی نماز صحیح نیست که بداند و یا نشانههایی در کار باشد که گمان کند صاحبش راضی نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .گوش دادن به قرائتِ نابالغ و نامحرم سجده دارد؛ ولی گوش دادن به خواندن کودک غیرممیز و انسان خوابیده یا دیوانه, سجده ندارد.