علاقه و محبت، فطریِ انسان است، که خداوند متعال، آن را در درون انسان قرار داده است. انواع محبت: علاقه و محبت انواع مختلفی دارد; از قبیل: محبت دو دوست به یکدیگر، محبت مرید و مراد، محبت دو همسر، محبت پدر و مادر به فرزندان و بالعکس، محبت به هم نوعان و... این گونه علاقه و محبت، کم وبیش نیز در حیوانات وجود دارد. عشق چیست؟ عشق، گرایش مافوقِ علاقه و محبت است; که زمینة چنین حالتی، فقط در انسان وجود دارد عشقِ حقیقی، همان مرحلهای است که انسان را به پرستش میکشاند، عشق میخواهد از معشوق، خدا، و از خود بندهای بسازد; او را هستیِ مطلق بداند و خود را در مقابل او نیست و نیستی حساب کند; اما درغیر این صورت اگر از واژة عشق استفاده شود، عشق مجازی است، که محبتِ شدید بین دو انسان از نوع عشق مجازی است. به تعبیر دیگر، عشق، به دو نوعِ جسمانی و نفسانی تقسیم میشود. عشق نفسانی مبدأش جنسی نیست، بلکه ریشه در روح و فطرت انسان دارد; اما عشقِ جسمانی، ریشه در غرائز و شهوات دارد; که با اطفأ شهوت خاتمه پیدا میکند، بر عکس عشق نفسانی که از این مقوله نیست. بنابراین، نمیتوان گفت، علاقة شدید بین دو جنس مخالف سبب پدید آمدن عشق میشود. قرآن کریم، سبب اصلیِ علاقه، محبت و مهر قلبی بین دو همسر را، خواست و ارادة الهی میداند; که با هدف به وجود آوردن محبت و دوستی، سکونت و آرامش در کنار یکدیگر، تولید نسل، برآورده شدن نیازهای عاطفی، روحی و روانی، تشکیل خانواده، تکمیل یکدیگر، سر و سامان دادن به امور زندگی و حتی مالی و... این انس و علاقه را، در وجود انسانها و زن و شوهر قرار داده است: "وَ مِنْ ءَایََتِهِیَّ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ َجًا لِّتَسْکُنُوَّاْ إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذَ َلِکَ لاَ ئَیََتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ;(روم،21) و از نشانههای او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد، در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند." در خاتمه، شایسته است بگوییم: علاقه و محبت نسبت به جنس مخالف، آن گاه شکل واقعی (انسانی) به خود میگیرد که، در مسیر صحیح (مشروع) قرار بگیرد; در غیر این صورت، اگر چه ظاهراً اظهار علاقه و محبت میکنند، اما در واقع این علاقه و محبت، پشتوانة شیطانی، شهوانی و حیوانی دارد. و لذا دختران و پسران، مردان و زنان باید از دوستیهای نامشروع که بر اساس وسوسههای شیطان، هوای نفس و شهوت حیوانی است به شدت بپرهیزند.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 16، ص 388396، دارالکتب الاسلامیة / اخلاق در قرآن، همان، ج 2، ص 277، مدرسة الامام علی بن ابی طالب/ مجموعه آثار، استاد شهید آیت اللّه مطهری;، ج 3، ص 502508، انتشارات صدرا.) eporsesh.com
علاقه و محبت، فطریِ انسان است، که خداوند متعال، آن را در درون انسان قرار داده است.
انواع محبت: علاقه و محبت انواع مختلفی دارد; از قبیل: محبت دو دوست به یکدیگر، محبت مرید و مراد، محبت دو همسر، محبت پدر و مادر به فرزندان و بالعکس، محبت به هم نوعان و...
این گونه علاقه و محبت، کم وبیش نیز در حیوانات وجود دارد.
عشق چیست؟
عشق، گرایش مافوقِ علاقه و محبت است; که زمینة چنین حالتی، فقط در انسان وجود دارد عشقِ حقیقی، همان مرحلهای است که انسان را به پرستش میکشاند، عشق میخواهد از معشوق، خدا، و از خود بندهای بسازد; او را هستیِ مطلق بداند و خود را در مقابل او نیست و نیستی حساب کند; اما درغیر این صورت اگر از واژة عشق استفاده شود، عشق مجازی است، که محبتِ شدید بین دو انسان از نوع عشق مجازی است.
به تعبیر دیگر، عشق، به دو نوعِ جسمانی و نفسانی تقسیم میشود. عشق نفسانی مبدأش جنسی نیست، بلکه ریشه در روح و فطرت انسان دارد; اما عشقِ جسمانی، ریشه در غرائز و شهوات دارد; که با اطفأ شهوت خاتمه پیدا میکند،
بر عکس عشق نفسانی که از این مقوله نیست.
بنابراین، نمیتوان گفت، علاقة شدید بین دو جنس مخالف سبب پدید آمدن عشق میشود.
قرآن کریم، سبب اصلیِ علاقه، محبت و مهر قلبی بین دو همسر را، خواست و ارادة الهی میداند; که با هدف به وجود آوردن محبت و دوستی، سکونت و آرامش در کنار یکدیگر، تولید نسل، برآورده شدن نیازهای عاطفی، روحی و روانی، تشکیل خانواده، تکمیل یکدیگر، سر و سامان دادن به امور زندگی و حتی مالی و... این انس و علاقه را، در وجود انسانها و زن و شوهر قرار داده است: "وَ مِنْ ءَایََتِهِیَّ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ َجًا لِّتَسْکُنُوَّاْ إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذَ َلِکَ لاَ ئَیََتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ;(روم،21) و از نشانههای او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد، در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند."
در خاتمه، شایسته است بگوییم: علاقه و محبت نسبت به جنس مخالف، آن گاه شکل واقعی (انسانی) به خود میگیرد که، در مسیر صحیح (مشروع) قرار بگیرد; در غیر این صورت، اگر چه ظاهراً اظهار علاقه و محبت میکنند، اما در واقع این علاقه و محبت، پشتوانة شیطانی، شهوانی و حیوانی دارد. و لذا دختران و پسران، مردان و زنان باید از دوستیهای نامشروع که بر اساس وسوسههای شیطان، هوای نفس و شهوت حیوانی است به شدت بپرهیزند.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 16، ص 388396، دارالکتب الاسلامیة / اخلاق در قرآن، همان، ج 2، ص 277، مدرسة الامام علی بن ابی طالب/ مجموعه آثار، استاد شهید آیت اللّه مطهری;، ج 3، ص 502508، انتشارات صدرا.)
eporsesh.com
- [سایر] دیدگاه قرآن نسبت به عشق و علاقه بین دو جنس مخالف چیست؟
- [سایر] من دانشجو هستم، می خواستم بپرسم آیا علاقه به استاد و یا عشق به او از نظر شرعی، اشکال دارد؟ البته استادی که جنس مخالف است.
- [سایر] راهکار اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چیست؟
- [سایر] اگر کسی در دلش به جنس مخالف گرایش و علاقه داشته باشد گناه کرده ؟
- [سایر] عشق ورزیدن به شخصیتهای معنوی و دینی جنس مخالف و دوست داشتن آنها از روی محبت الهی چه حکمی دارد؟
- [سایر] پسر جوانی میل جنسی اش به سوی همجنس است و علاقه ی فراوانی به همجنس دارد و به جنس مخالف علاقه ندارد؛ راه درمان چیست؟
- [آیت الله بهجت] آیا لمس همراه با ریبه و شهوت در ایام اعتکاف نسبت به جنس موافق یا مخالف موجب باطل شدن اعتکاف می گردد؟
- [سایر] چرا اسلام با عشق دختر و پسر مخالف است؟
- [سایر] چگونه میتوان پدید آمدن زلزلهها، سیلها و معلولیتها را با عدل الهی ارزیابی کرد؟
- [سایر] آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟
- [آیت الله سبحانی] به دو چیز انسان جنب می شود: اول جماع و لو به مقدار ختنه گاه دوم بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت، بااختیار باشد یا بی اختیار.
- [آیت الله سیستانی] به دو چیز انسان جنب میشود : اول : جماع . دوم : بیرون آمدن منی ، در خواب باشد یا بیداری ، کم باشد یا زیاد ، با شهوت باشد یا بی شهوت ، با اختیار باشد یا بی اختیار .
- [آیت الله اردبیلی] با دو چیز انسان جُنُب میشود: اوّل:جماع، دوم: بیرون آمدن منی، در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بدون شهوت، با اختیار باشد یا بدون اختیار.
- [آیت الله وحید خراسانی] به دو چیز انسان جنب می شود اول جماع دوم بیرون امدن منی در خواب باشد یا بیداری کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت با اختیار باشد یا بی اختیار
- [آیت الله وحید خراسانی] به دو چیز انسان جنب می شود اول جماع دوم بیرون امدن منی در خواب باشد یا بیداری کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت با اختیار باشد یا بی اختیار
- [آیت الله نوری همدانی] به دو چیز انسان جنب می شود : اول – جماع ، دوم – بیرون آمدن منی ، چه در خواب باشد یا بیداری ، کم باشد یا زیاد با شهوت یا بی شهوت ، با اختیار باشد یا بی اختیار .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] به دو چیز انسان جنب می شود; اوّل: جماع. دوّم: بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد با شهوت باشد یا بی شهوت، با اختیار باشد یا بی اختیار.
- [امام خمینی] به دو چیز انسان جنب می شود: اول: جماع. دوم: بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت، با اختیار باشد یا بی اختیار.
- [آیت الله مکارم شیرازی] انسان با دو چیز جنب می شود: اول جماع (آمیزش جنسی) دوم بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت.
- [آیت الله جوادی آملی] .وقت نافله صبح که پیش از آن انجام میشود، از اول صبح صادق است تا پدید آمدن سرخی در طرف مشرق و می توان آن را به همراه نافله شب, بدون فاصله بهجا آورد.