دیدگاه قرآن نسبت به عشق و علاقه بین دو جنس مخالف چیست؟
زندگی خانوادگی و کنار هم قرار گرفتن زن و شوهر باید همراه با محبت به یکدیگر و کانون خانواده باید کانون آرامش و پیوند زن و شوهر باید پیوندی عاطفی باشد و تعاملات و روابط با همین معیار برقرار می شود.  و این مساله به طور طبیعی در خلقت قرار داده شده است: (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[روم/21] و از نشانه‌ های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‌ هایی است برای گروهی که تفکّر می ‌کنند!) و برای استحکام همین کانون خانوادگی باید روابط را ضابطه مند کرد. قرآن تنها یک راه را برای ایجاد رابطه بین دو جنس مخالف مشروع می داند: (وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلیَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُمْ فَإِنهَّمْ غَیرْ مَلُومِینَ؛[مومنون/5و6] و آنها که دامان خود را (از آلوده ‌شدن به بی ‌عفتی) حفظ می ‌کنند * تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهره ‌گیری از آنان ملامت نمی ‌شوند.) و همچنین دوستی های پنهان را مذموم می داند: (وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛[نساء/25] و نه گیرندگان دوست پنهان.) شاید کسی تصور کند که رابطه او با جنس مخالف، فارغ از نگاه های جنسیتی است. اما بی تردید چنین کسی از حقه های شیطان غافل شده که چگونه اندک اندک انسان را به انحراف می کشاند: (لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛[بقره/168] و از گام‌های شیطان پیروی نکنید زیرا او نسبت به شما دشمنی آشکار است.) و در حالی که پیامبر خدا، حضرت یوسف (ع) از نفس اماره خود ایمن نیست، ایمن بودن ما از سر بی احتیاطی است و آنکه لباسی سر تا پا روغنی پوشیده، از نشستن بر روی خاک احساس آلوده شدن لباس ندارد: (وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ؛[یوسف/53] من هرگز خودم را تبرئه نمی‌ کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می ‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.) بنابراین هر نوع احساس و عاطفه ای خارج از کانون خانواده، از نگاه قرآن مذموم است: (زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ؛[آل عمران/14] محبت و عشق به خواستنی‌ ها [که عبارت است‌] از زنان) و آنجا که رابطه به عنوان مقدمه ازدواج برقرار شده، نشانه هایی دارد که با نبود آن نشانه ها، می توانیم فریب های نفس اماره و شیطان را بفهمیم! کسی که ازدواج خود را در پیش رو نمی بیند، بلکه امری مرتبط به چند سال بعد می داند، دوستی او ربطی به مقدمه ازدواج ندارد. کسی که رابطه خود را پنهان می کند و والدین را در جریان امر قرار نمی دهد، در مسیر صحیح گام بر نمی دارد. و کسی که به جای پیگیری شناخت، به دنبال بهره حضور است، قصدش ازدواج نیست. مگر به عنوان لقلقه زبان که این گونه روابط قطعا حرام است.   عشق هائی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود زانکه عشق مردگان پاینده نیست چون که مرده سوی ما آینده نیست عشق زنده در روان و در بصر هر دو می باشد زغنچه تازه تر عشق آن زنده گزین کو باقی است وز شراب جانفزایت ساقی است عشق آن بگزین که جمله انبیا یافتند از عشق او کار و کیا [مثنوی معنوی]
عنوان سوال:

دیدگاه قرآن نسبت به عشق و علاقه بین دو جنس مخالف چیست؟


پاسخ:

زندگی خانوادگی و کنار هم قرار گرفتن زن و شوهر باید همراه با محبت به یکدیگر و کانون خانواده باید کانون آرامش و پیوند زن و شوهر باید پیوندی عاطفی باشد و تعاملات و روابط با همین معیار برقرار می شود.  و این مساله به طور طبیعی در خلقت قرار داده شده است:
(وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[روم/21] و از نشانه‌ های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‌ هایی است برای گروهی که تفکّر می ‌کنند!)

و برای استحکام همین کانون خانوادگی باید روابط را ضابطه مند کرد. قرآن تنها یک راه را برای ایجاد رابطه بین دو جنس مخالف مشروع می داند:
(وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلیَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُمْ فَإِنهَّمْ غَیرْ مَلُومِینَ؛[مومنون/5و6] و آنها که دامان خود را (از آلوده ‌شدن به بی ‌عفتی) حفظ می ‌کنند * تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهره ‌گیری از آنان ملامت نمی ‌شوند.)

و همچنین دوستی های پنهان را مذموم می داند:
(وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛[نساء/25] و نه گیرندگان دوست پنهان.)

شاید کسی تصور کند که رابطه او با جنس مخالف، فارغ از نگاه های جنسیتی است. اما بی تردید چنین کسی از حقه های شیطان غافل شده که چگونه اندک اندک انسان را به انحراف می کشاند:
(لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛[بقره/168] و از گام‌های شیطان پیروی نکنید زیرا او نسبت به شما دشمنی آشکار است.)

و در حالی که پیامبر خدا، حضرت یوسف (ع) از نفس اماره خود ایمن نیست، ایمن بودن ما از سر بی احتیاطی است و آنکه لباسی سر تا پا روغنی پوشیده، از نشستن بر روی خاک احساس آلوده شدن لباس ندارد:
(وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ؛[یوسف/53] من هرگز خودم را تبرئه نمی‌ کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می ‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.)

بنابراین هر نوع احساس و عاطفه ای خارج از کانون خانواده، از نگاه قرآن مذموم است:
(زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ؛[آل عمران/14] محبت و عشق به خواستنی‌ ها [که عبارت است‌] از زنان)

و آنجا که رابطه به عنوان مقدمه ازدواج برقرار شده، نشانه هایی دارد که با نبود آن نشانه ها، می توانیم فریب های نفس اماره و شیطان را بفهمیم!
کسی که ازدواج خود را در پیش رو نمی بیند، بلکه امری مرتبط به چند سال بعد می داند، دوستی او ربطی به مقدمه ازدواج ندارد. کسی که رابطه خود را پنهان می کند و والدین را در جریان امر قرار نمی دهد، در مسیر صحیح گام بر نمی دارد.
و کسی که به جای پیگیری شناخت، به دنبال بهره حضور است، قصدش ازدواج نیست. مگر به عنوان لقلقه زبان که این گونه روابط قطعا حرام است.

 

عشق هائی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
زانکه عشق مردگان پاینده نیست
چون که مرده سوی ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دو می باشد زغنچه تازه تر
عشق آن زنده گزین کو باقی است
وز شراب جانفزایت ساقی است
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
[مثنوی معنوی]





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین