زندگی خانوادگی و کنار هم قرار گرفتن زن و شوهر باید همراه با محبت به یکدیگر و کانون خانواده باید کانون آرامش و پیوند زن و شوهر باید پیوندی عاطفی باشد و تعاملات و روابط با همین معیار برقرار می شود. و این مساله به طور طبیعی در خلقت قرار داده شده است: (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[روم/21] و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند!) و برای استحکام همین کانون خانوادگی باید روابط را ضابطه مند کرد. قرآن تنها یک راه را برای ایجاد رابطه بین دو جنس مخالف مشروع می داند: (وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلیَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُمْ فَإِنهَّمْ غَیرْ مَلُومِینَ؛[مومنون/5و6] و آنها که دامان خود را (از آلوده شدن به بی عفتی) حفظ می کنند * تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهره گیری از آنان ملامت نمی شوند.) و همچنین دوستی های پنهان را مذموم می داند: (وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛[نساء/25] و نه گیرندگان دوست پنهان.) شاید کسی تصور کند که رابطه او با جنس مخالف، فارغ از نگاه های جنسیتی است. اما بی تردید چنین کسی از حقه های شیطان غافل شده که چگونه اندک اندک انسان را به انحراف می کشاند: (لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛[بقره/168] و از گامهای شیطان پیروی نکنید زیرا او نسبت به شما دشمنی آشکار است.) و در حالی که پیامبر خدا، حضرت یوسف (ع) از نفس اماره خود ایمن نیست، ایمن بودن ما از سر بی احتیاطی است و آنکه لباسی سر تا پا روغنی پوشیده، از نشستن بر روی خاک احساس آلوده شدن لباس ندارد: (وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ؛[یوسف/53] من هرگز خودم را تبرئه نمی کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.) بنابراین هر نوع احساس و عاطفه ای خارج از کانون خانواده، از نگاه قرآن مذموم است: (زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ؛[آل عمران/14] محبت و عشق به خواستنی ها [که عبارت است] از زنان) و آنجا که رابطه به عنوان مقدمه ازدواج برقرار شده، نشانه هایی دارد که با نبود آن نشانه ها، می توانیم فریب های نفس اماره و شیطان را بفهمیم! کسی که ازدواج خود را در پیش رو نمی بیند، بلکه امری مرتبط به چند سال بعد می داند، دوستی او ربطی به مقدمه ازدواج ندارد. کسی که رابطه خود را پنهان می کند و والدین را در جریان امر قرار نمی دهد، در مسیر صحیح گام بر نمی دارد. و کسی که به جای پیگیری شناخت، به دنبال بهره حضور است، قصدش ازدواج نیست. مگر به عنوان لقلقه زبان که این گونه روابط قطعا حرام است. عشق هائی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود زانکه عشق مردگان پاینده نیست چون که مرده سوی ما آینده نیست عشق زنده در روان و در بصر هر دو می باشد زغنچه تازه تر عشق آن زنده گزین کو باقی است وز شراب جانفزایت ساقی است عشق آن بگزین که جمله انبیا یافتند از عشق او کار و کیا [مثنوی معنوی]
زندگی خانوادگی و کنار هم قرار گرفتن زن و شوهر باید همراه با محبت به یکدیگر و کانون خانواده باید کانون آرامش و پیوند زن و شوهر باید پیوندی عاطفی باشد و تعاملات و روابط با همین معیار برقرار می شود. و این مساله به طور طبیعی در خلقت قرار داده شده است:
(وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[روم/21] و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند!)
و برای استحکام همین کانون خانوادگی باید روابط را ضابطه مند کرد. قرآن تنها یک راه را برای ایجاد رابطه بین دو جنس مخالف مشروع می داند:
(وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلیَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُمْ فَإِنهَّمْ غَیرْ مَلُومِینَ؛[مومنون/5و6] و آنها که دامان خود را (از آلوده شدن به بی عفتی) حفظ می کنند * تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهره گیری از آنان ملامت نمی شوند.)
و همچنین دوستی های پنهان را مذموم می داند:
(وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛[نساء/25] و نه گیرندگان دوست پنهان.)
شاید کسی تصور کند که رابطه او با جنس مخالف، فارغ از نگاه های جنسیتی است. اما بی تردید چنین کسی از حقه های شیطان غافل شده که چگونه اندک اندک انسان را به انحراف می کشاند:
(لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛[بقره/168] و از گامهای شیطان پیروی نکنید زیرا او نسبت به شما دشمنی آشکار است.)
و در حالی که پیامبر خدا، حضرت یوسف (ع) از نفس اماره خود ایمن نیست، ایمن بودن ما از سر بی احتیاطی است و آنکه لباسی سر تا پا روغنی پوشیده، از نشستن بر روی خاک احساس آلوده شدن لباس ندارد:
(وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ؛[یوسف/53] من هرگز خودم را تبرئه نمی کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.)
بنابراین هر نوع احساس و عاطفه ای خارج از کانون خانواده، از نگاه قرآن مذموم است:
(زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ؛[آل عمران/14] محبت و عشق به خواستنی ها [که عبارت است] از زنان)
و آنجا که رابطه به عنوان مقدمه ازدواج برقرار شده، نشانه هایی دارد که با نبود آن نشانه ها، می توانیم فریب های نفس اماره و شیطان را بفهمیم!
کسی که ازدواج خود را در پیش رو نمی بیند، بلکه امری مرتبط به چند سال بعد می داند، دوستی او ربطی به مقدمه ازدواج ندارد. کسی که رابطه خود را پنهان می کند و والدین را در جریان امر قرار نمی دهد، در مسیر صحیح گام بر نمی دارد.
و کسی که به جای پیگیری شناخت، به دنبال بهره حضور است، قصدش ازدواج نیست. مگر به عنوان لقلقه زبان که این گونه روابط قطعا حرام است.
عشق هائی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
زانکه عشق مردگان پاینده نیست
چون که مرده سوی ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دو می باشد زغنچه تازه تر
عشق آن زنده گزین کو باقی است
وز شراب جانفزایت ساقی است
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
[مثنوی معنوی]
- [سایر] چرا می گویند: علاقة شدید بین دو جنس مخالف سبب پدید آمدن عشق و شهوت است؟
- [سایر] من دانشجو هستم، می خواستم بپرسم آیا علاقه به استاد و یا عشق به او از نظر شرعی، اشکال دارد؟ البته استادی که جنس مخالف است.
- [سایر] راهکار اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چیست؟
- [سایر] در مورد دوستی جنس مخالف چه دیدگاه هایی وجود دارد؟ این کار چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] اگر کسی در دلش به جنس مخالف گرایش و علاقه داشته باشد گناه کرده ؟
- [سایر] عشق ورزیدن به شخصیتهای معنوی و دینی جنس مخالف و دوست داشتن آنها از روی محبت الهی چه حکمی دارد؟
- [سایر] پسر جوانی میل جنسی اش به سوی همجنس است و علاقه ی فراوانی به همجنس دارد و به جنس مخالف علاقه ندارد؛ راه درمان چیست؟
- [سایر] دیدگاه قرآن نسبت به مقام معلم چیست؟
- [سایر] دیدگاه قرآن نسبت به صلح طلبی چیست؟
- [سایر] دیدگاه استاد مطهری نسبت به ضرورت شناخت قرآن چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .خرید و فروش کالایِ مخلوط دو صورت دارد : 1 .چیزی را به عنوان جنس مشخص , مثلاً روغن مخلوط به پیه را به عنوان روغن خالص بفروشد, در این حالت , معامله نسبت به روغن صحیح و نسبت به پیه باطل است و خریدار میتواند اصل داد و ستد را به هم بزند. 2 .جنس معیّنِ در خارج را نفروشد , بلکه کلّ ی آن را در ذمّه بفروشد و هنگام تحویل دادن، کالای مخلوط و تقلبی بپردازد، خریدار می تواند آن کالای ناخالص را برگرد اند و خالص را طلب کند و نمیتواند اصل معامله را به هم بزند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که بدهکار است و گندم یا جو یا خرما یا انگور هم دارد اگر بمیرد و پیش از ان که زکات به انها تعلق بگیرد ورثه دین او را از مال دیگر بدهند هر کدام که سهمشان به حد نصاب برسد باید زکات بدهد و اگر پیش از ان که زکات به انها تعلق بگیرد دین او را ندهند چنانچه مال میت فقط به اندازه دین او باشد زکات به ان تعلق نمی گیرد و اگر مال میت بیشتر از دین او باشد باید نسبت جنس زکات دار را به تمام مال ملاحظه کنند مانند نسبت نصف و ثلث و ربع و غیر اینها و به همان نسبت از جنس زکات دار کسر شود و انچه باقی مانده به ورثه منتقل می شود پس سهم هر یک از ورثه اگر به حد نصاب برسد زکات به ان تعلق می گیرد
- [آیت الله سیستانی] اگر با عین پولِ خمس نداده جنسی را بخرد ، یعنی به فروشنده بگوید این جنس را به این پول میخرم ، چنانچه فروشنده مسلمان اثنا عشری باشد معامله نسبت به جمیع مال صحیح است ، و به جنسی که به این پول خریده است خمس تعلق میگیرد ، واحتیاجی به اجازه و امضاء حاکم شرع نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد، چنانچه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد، مخارج به نسبت مداخل تقسیم میشود، و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد، مخارج از چیزی محسوب میشود که منظور باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر با عین پول خمس نداده؛ از مؤمنی جنسی بخرد یعنی به فروشنده بگوید این جنس را به این پول می خرم؛ ظاهر این است که معامله نسبت به جمیع مال صحیح است و به جنسی که با این پول خریده است خمس تعلق می گیرد و در صحت معامله احتیاجی به اجازه و امضاء حاکم شرع نیست.
- [آیت الله خوئی] اگر با عین پول خمس نداده جنسی را بخرد، یعنی به فروشنده بگوید این جنس را به این پول میخرم ظاهر این است که معامله نسبت به جمیع مال صحیح است، و به جنسی که با این پول خریده است خمس تعلق میگیرد و احتیاجی به اجازه و امضاء حاکم شرع نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر طلا یا نقره را به طلا یا نقره بفروشند ، باید فروشنده و خریدار پیش از آنکه از یکدیگر جدا شوند ، جنس و عوض آن را به یکدیگر تحویل دهند ، و اگر هیچ مقدار از چیزی را که قرار گذاشتهاند تحویل ندهند معامله باطل است ، و اگر بعضی از آن را تحویل دهند ، نسبت به همان مقدار صحیح است .
- [آیت الله بهجت] اگر طلا یا نقره را به طلا یا نقره بفروشند، باید فروشنده و خریدار پیش از آنکه از یکدیگر جدا شوند، جنس و عوض آن را به یکدیگر تحویل دهند و اگر هیچ مقدار از چیزی را که قرار گذاشتهاند تحویل ندهند، معامله باطل است. و اگر مقداری تحویل داده شد، معامله نسبت به آن مقدار صحیح و ثابت است.
- [آیت الله سیستانی] معامله سلف هفت شرط دارد : اول : خصوصیاتی را که قیمت جنس بواسطه آنها فرق میکند معیّن نمایند ، ولی دقت زیاد هم لازم نیست ، همین قدر که مردم بگویند خصوصیات آن معلوم شده کافی است . دوم : پیش از آنکه خریدار و فروشنده از هم جدا شوند ، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد ، یا به مقدار پول آن از فروشنده طلبکار نقدی باشد ، و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب کند و او قبول نماید ، و چنانچه مقداری از قیمت آن را بدهد ، اگر چه معامله نسبت به آن مقدار صحیح است ، ولی فروشنده میتواند معامله را بهم بزند . سوم : مدت را کاملاً معیّن کنند ، و اگر بگوید تا اول خرمن جنس را تحویل میدهم ، چون مدت کاملاً معلوم نشده معامله او باطل است . چهارم : وقتی را برای تحویل جنس معین کنند که در آن وقت ، فروشنده بتواند جنس را تحویل دهد ، چه کمیاب باشد چه فراوان . پنجم : جای تحویل جنس را بنابر احتیاط واجب کاملاً معیّن نمایند ، ولی اگر از گفته آنان جای آن معلوم بشود ، لازم نیست اسم آن جا را ببرند . ششم : وزن یا پیمانه یا عدد آن را معیّن کنند ، و جنسی را هم که معمولاً با دیدن ، معامله میکنند اگر سلف بفروشند اشکال ندارد ، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ ، تفاوت افراد آن بقدری کم باشد که مردم به آن اهمیت ندهند . هفتم : چیزی را که میفروشند ، چنانچه از اجناسی باشد که با وزن یا پیمانه فروخته میشود ، عوض آن از آن جنس نباشد ، بلکه بنابر احتیاط لازم از غیر آن جنس از اجناسی که با وزن یا پیمانه فروخته میشود هم نباشد ، و اگر چیزی را که میفروشد از اجناسی باشد که با عدد فروخته میشود بنابر احتیاط واجب نباید عوض آن را از جنس خود با مقداری زیادتر قرار دهد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که بدهکار است و گندم یا جو یا خرما یا انگور هم دارد؛ اگر بمیرد و پیش از آنکه زکاه اینها واجب شود؛ ورثه قرض اورا از مال دیگر بدهند؛ هر کدام که سهمشان به (288) من (45) مثقال کم برسد؛ باید زکاه بدهد و اگر پیش از آنکه زکاه اینها واجب شود؛ قرض او را ندهند؛ چنانچه مال میت فقط به اندازه بدهی او باشد؛ واجب نیست زکاه اینها را بدهند و اگر مال میت بیشتر از بدهی او باشد؛ باید جنس زکاه دار را نسبت به مجموع مال ملاحظه کنند به همان نسبت از جنس زکاه دار کسر شود؛ پس سهم هر یک از ورثه به اندازه نصاب برسد زکاه بر او واجب است.