برای قطع وابستگی او باید بکوشید؛ زیرا در صورت تداوم این حالت، در مرحله‌ی پیش دبستانی و دبستانی با مشکلاتی مواجه خواهید شد. برای قطع وابستگی، از راهکارهای ذیل استفاده کنید: 1. اجازه دهید در کارهای شخصی‌اش (پوشیدن لباس و کفش، خوردن غذا، استحمام با نظارت شما و...) مستقل باشد. اتاق مستقل نیز مؤثر است. 2. ارتباط او را با همسالان در منزل یا بیرون از منزل بیشتر کنید. 3. از بازی قایم‌باشک استفاده کنید (فاصله‌ی شما از کودک در این بازی، به میزان و شدت وابستگی او بستگی دارد؛ یعنی هر قدر وابستگی شدیدتر است، به گونه‌ای که دائم پای شما را می‌گیرد و لحظه‌ای از شما دور نمی‌شود، فاصله‌ی پنهان شدن شما باید کمتر باشد). 4. باید به مرور و به طور مقطعی از او جدا شوید (میزان جدایی باید با توجه به حد وابستگی کودک باشد). بکوشید آغاز جدایی شما از او با نزدیک‌ترین و محبوب‌ترین فرد به او (پدر، پدربزرگ، مادربزرگ و...) باشد. در صورت استفاده از دوست یا پرستار، بهتر است کسی باشد که کودک او را می‌شناسد و در صورت عدم آشنایی کودک با او، مطلوب است دست کم یک ساعت قبل از جدایی، در منزل شما حضور یابد. راهکار جدایی برای جدا شدن از فرزند، پیش از جدایی، بیشتر به او محبت کنید. در صورتی که به شما آویزان شد، با او برخورد بد و تند نکنید (او به احساس امنیت بیشتری نیاز دارد). هنگام جدایی، حتما خداحافظی کنید. جدایی پنهانی، آثار سویی دارد. برخی کودکان به خداحافظی دو مرحله‌ای علاقه دارند؛ در مرحله‌ی اول، بوسیدن و در آغوش گرفتن، و در مرحله‌ی دوم، دست تکان دادن از پنجره یا.... وقتی فرزند را ترک می‌کنید، به او بگویید کجا می‌روید و چه زمانی بر می‌گردید. بهترین زمان برای جدایی، زمان بازی کودک است؛ به ویژه اگر پرستار، برنامه‌ی جالبی را برایش طراحی کرده باشد. احساس گناه و عدم اطمینان مادر هنگام جدایی، آثار سویی بر کودک می‌نهد و جدایی بر او سخت می‌شود. اگر تصمیم گرفتید این طرح را اجرا کنید، اجازه ندهید هنگام جدایی، با گریه‌های سوزناکش شما را تحت تأثیر قرار دهد. اگر مایلید جدایی را از مهد کودک آغاز کنید، روز اول، خودتان نیز در مهد حضور داشته باشید و حدود 2 ساعت در آن جا با فرزندتان بمانید. مربی را از ویژگی‌های کودک آگاه کنید. سعی کنید برای رفتن به مهد کودک، برایش اسباب‌بازی جدیدی بخرید. در صورت همراهی و پذیرش مهد، از دادن جایزه و تشویق غافل نشوید. کودک شما به طور طبیعی، در روز دوم جدایی، قشقرق بسیاری راه خواهد انداخت؛ چون از روز قبل، تجربه‌ی ناخوشایندی دارد. اگر تسلیم شوید، زحماتتان هدر خواهد رفت؛ پس تحت تأثیر او قرار نگیرید. منبع: کتاب نسیم مهر(1)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)
برای قطع وابستگی او باید بکوشید؛ زیرا در صورت تداوم این حالت، در مرحلهی پیش دبستانی و دبستانی با مشکلاتی مواجه خواهید شد.
برای قطع وابستگی، از راهکارهای ذیل استفاده کنید:
1. اجازه دهید در کارهای شخصیاش (پوشیدن لباس و کفش، خوردن غذا، استحمام با نظارت شما و...) مستقل باشد. اتاق مستقل نیز مؤثر است.
2. ارتباط او را با همسالان در منزل یا بیرون از منزل بیشتر کنید.
3. از بازی قایمباشک استفاده کنید (فاصلهی شما از کودک در این بازی، به میزان و شدت وابستگی او بستگی دارد؛ یعنی هر قدر وابستگی شدیدتر است، به گونهای که دائم پای شما را میگیرد و لحظهای از شما دور نمیشود، فاصلهی پنهان شدن شما باید کمتر باشد).
4. باید به مرور و به طور مقطعی از او جدا شوید (میزان جدایی باید با توجه به حد وابستگی کودک باشد).
بکوشید آغاز جدایی شما از او با نزدیکترین و محبوبترین فرد به او (پدر، پدربزرگ، مادربزرگ و...) باشد. در صورت استفاده از دوست یا پرستار، بهتر است کسی باشد که کودک او را میشناسد و در صورت عدم آشنایی کودک با او، مطلوب است دست کم یک ساعت قبل از جدایی، در منزل شما حضور یابد.
راهکار جدایی
برای جدا شدن از فرزند، پیش از جدایی، بیشتر به او محبت کنید. در صورتی که به شما آویزان شد، با او برخورد بد و تند نکنید (او به احساس امنیت بیشتری نیاز دارد). هنگام جدایی، حتما خداحافظی کنید. جدایی پنهانی، آثار سویی دارد. برخی کودکان به خداحافظی دو مرحلهای علاقه دارند؛ در مرحلهی اول، بوسیدن و در آغوش گرفتن، و در مرحلهی دوم، دست تکان دادن از پنجره یا....
وقتی فرزند را ترک میکنید، به او بگویید کجا میروید و چه زمانی بر میگردید. بهترین زمان برای جدایی، زمان بازی کودک است؛ به ویژه اگر پرستار، برنامهی جالبی را برایش طراحی کرده باشد.
احساس گناه و عدم اطمینان مادر هنگام جدایی، آثار سویی بر کودک مینهد و جدایی بر او سخت میشود. اگر تصمیم گرفتید این طرح را اجرا کنید، اجازه ندهید هنگام جدایی، با گریههای سوزناکش شما را تحت تأثیر قرار دهد.
اگر مایلید جدایی را از مهد کودک آغاز کنید، روز اول، خودتان نیز در مهد حضور داشته باشید و حدود 2 ساعت در آن جا با فرزندتان بمانید.
مربی را از ویژگیهای کودک آگاه کنید. سعی کنید برای رفتن به مهد کودک، برایش اسباببازی جدیدی بخرید. در صورت همراهی و پذیرش مهد، از دادن جایزه و تشویق غافل نشوید.
کودک شما به طور طبیعی، در روز دوم جدایی، قشقرق بسیاری راه خواهد انداخت؛ چون از روز قبل، تجربهی ناخوشایندی دارد. اگر تسلیم شوید، زحماتتان هدر خواهد رفت؛ پس تحت تأثیر او قرار نگیرید.
منبع: کتاب نسیم مهر(1)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)
- [سایر] دختر 9 ساله تک فرزندی دارم که به شدت به والدین وابسته است. برای قطع این وابستگی چه کنم؟
- [سایر] دختر 9 سالهی تک فرزندی دارم که به شدت به والدین وابسته است. برای قطع این وابستگی چه کنم؟
- [سایر] پسر 3 سالهام به شدت از گربه میترسد. برای از بین بردن ترس، چگونه عمل کنم؟
- [سایر] دختر 11 سالهام به شدت از مدرسه میترسد. با او چگونه برخورد کنم؟
- [سایر] دختر 5 سالهام به شدت به چادر علاقمند است؛ به گونهای که حتی در مقابل محارم نیز چادر دارد. آیا میتوانم چادر را از سر او بردارم؟
- [سایر] دختر 3 سالهام انگشت میمکد، دلیل این رفتار چیست و آیا لازم است او را منع کنم؟
- [سایر] فرزند 18 ماهه ام به من که مادرش هستم، بسیار وابسته است، به گونه ای که یک لحظه از من جدا نمی شود. برای قطع این وابستگی چه کنم؟
- [سایر] برای فرزند 3 سالهام چه بازیهایی مناسب و مطلوب است؟
- [سایر] برای فرزند 3 سالهام چه اسباببازیهایی مناسب است؟
- [سایر] برای فرزند 3 سالهام چه اسباببازیهایی مناسب است؟
- [آیت الله بهجت] اگر چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند، بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزهای را که در آن روزها بهجا نیاورده قضا نماید. و اگر چند روز را به گمان اینکه حیض نیست عبادت کند، بعد بفهمد حیض بوده، چنانچه آن روزها روزهایی بوده که باید روزه میگرفته، واجب است قضا نماید. 3 نفاس از وقتی که اولین جزء بچه از شکم مادر بیرون میآید، هرخونی که زن میبیند، اگر پیش از ده روز یا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است. و زن را در حال نفاس نَفساء میگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر همراه افراد فرضبر طبقه اوّل، شوهر یا زن هم باشند، در اینجا گاه مجموع فرضها از کلّ ترکه بیشتر میشود که در این صورت از سهم دختر یا دختران کم میشود و سهم پدر و مادر و شوهر و زن تغییری نمیکند و گاه مجموع فرضها از کلّ ترکه کمتر میگردد که در این صورت مقدار باقی مانده به پدر و مادر و دختر یا دختران به نسبت سهام داده میشود و به سهم زن و شوهر اضافه نمیگردد. چند مثال از بیشتر شدن مجموع فرضها از کلّ ترکه: 1 - شوهر و پدر و چند دختر با هم باشند، فرض شوهر 14، فرض پدر 16 و فرض دختران 23 بوده که مجموعا1312 شده و 112 از کلّ ترکه بیشتر میگردد این 112 از سهم دختران کم میشود، در نتیجه سهم شوهر 312 و سهم پدر 212 باقی مانده و سهم دختران از 812 به 712 کاهش مییابد. 2 - شوهر و پدر و مادر و یک دختر با هم باشند، در این صورت فرض شوهر 14 و فرض پدر 16 و فرض مادر 16 و فرض یک دختر 12 میگردد که مجموع آن 1312 و 112 از کلّ ترکه بیشتر است، در اینجا هم سهم شوهر همان 312 و سهم پدر و مادر هر یک 212 بوده و سهم دختر از 612 به 512 کاهش مییابد. 3 - زن و پدر و مادر و دختران با هم باشند، در این صورت فرض زن 18 (با توضیحی که بعداً خواهد آمد) و فرض هر یک از پدر و مادر 16 و سهم دختران 23 میباشد که مجموع آنها 2724 میباشد، در اینجا سهم زن همان 324 و سهم هر یک از پدر و مادر 424 بوده و سهم دختران از 1624 به 1324 کاهش مییابد. چند مثال از کم آمدن مجموع فرضها از کلّ ترکه: 1 - شوهر و پدر یا مادر و یک دختر با هم باشند، فرض شوهر 14 و فرض پدر یا مادر16 و فرض دختر 12 بوده که مجموعا 1112 بوده که 112 از ترکه باقی میماند که به نسبت سهام بین پدر (یا مادر) و دختر تقسیم میگردد، در نتیجه سهم نهایی شوهر همان 416 بوده و سهم پدر یا مادر به 316 و سهم دختر به 916 افزایش مییابد. 2 - زن و پدر یا مادر و یک دختر با هم باشند، فرض زن 18 و فرض پدر یا مادر 16 و فرض دختر 12 بوده که مجموعا 1924 گردیده که 524 از ترکه باقی مانده که به نسبت سهام پدر (یا مادر) و دختر بین آنها تقسیم میگردد، در نتیجه سهم زن همان 432 باقی مانده و سهم پدر یا مادر به 732 و سهم دختر به 2132 افزایش مییابد. 3 - زن و پدر یا مادر و دختران با هم باشند، فرض زن 18 و فرض پدر یا مادر16 و فرض دختران 23 خواهد بود که مجموعا 2324 گردیده و 124 باقی میماند که به نسبت سهام بین پدر (یا مادر) و دختران قسمت میشود، در نتیجه سهم زن همان 540 بوده و سهم پدر یا مادر به 740 و سهم دختران به 2840 افزایش مییابد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اشامیدن شراب و غیر ان از مسکرات حرام است و روایات در مذمت ان بسیار است و در بعضی از انها قریب به این مضامین وارد شده که خداوند معصیت نشده به چیزی که شدیدتر از اشامیدن مسکر باشد و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سوال شد ایا اشامیدن شراب بدتر است یا ترک نماز فرمود شرب خمر برای این که شرابخوار در حالتی قرار می گیرد که پروردگار خودرا نمی شناسد و از حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که شراب سر هر گناهی است و در بعضی از روایات اشامیدن شراب اشد از زنا و دزدی شمرده شده است و خداوند شراب را حرام کرده به علت این که ام الخبایث و سر هر شری است و شرابخوار عقل خودرا از دست می دهد پس پروردگار خود را نمی شناسد و هر معصیتی را مرتکب و هر حرمتی را هتک و هر رحم وابسته ای را قطع و هر فاحشه ای را مرتکب می شود
- [آیت الله مظاهری] از محرّمات در اسلام دشمنی و کینهتوزی و اظهار عداوت و بغض و قهر با مسلمانان است و قرآن شریف یکی از علل حرمت خمر و قمار را عداوت و بغض میداند (انَّما یُریدُ الشَّیْطانُ انْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِر)[1] (همانا شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند.) و آن اقسامی دارد: الف) دشمنی با افراد وابسته به دین نظیر علما و متدیّنین به خاطر دینشان و گناه این قسم در حدّ کفر است، بلکه اگر توجّه به لوازم آن داشته باشد کفر است. ب) دشمنی با آنان به خاطر اغراض شخصیّه و این قسم نیز گناهش بزرگ است. ج) دشمنی با خویشان نظیر پدر و مادر و اولاد و برادر و خواهر و امثال اینها که این قسم علاوه بر حرمت دشمنی و قهر، حرمت قطع رحم را نیز دارد و قطع رحم به اندازهای گناهش بزرگ است که در قرآن سه مرتبه بر او لعن شده است. د) دشمنی با افراد دیگر از غیر خویشاوندان و وابستگان و این قسم نیز حرام بلکه از گناهان کبیره است.
- [آیت الله جوادی آملی] .ربا گرفتن و دادن در چند مورد حرام نیست : 1 .بین پدر و فرزند؛ یعنی هر کدام می توانند از دیگری ربا بگیرند; خواه فرزند پسر باشد و خواه دختر و بین مادر و فرزند ربا حرام است . 2 .زن و شوهر می توانند از یکدیگر ربا بگیرند . 3 .مسلمان میتواند از کافری که در پناه اسلام نیست, ربا بگیرد و نمیتواند به او ربا بدهد. ربایی که در موارد یادشده حرام نیست, اعم از ربا در خرید و فروش و ربا در قرض است.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام نفاق است و در روایات فراوانی فرمودهاند کسی که دارای دو چهره و دو زبان باشد، در روز قیامت با دو زبان که آتش از آنها شعلهور است محشور میشود و این نفاق اقسامی دارد: الف) کسانی که ایمان ندارند، ولی با زبان یا عمل ایمان نمایی میکنند، و این افراد همان منافقینی هستند که قرآن جایگاه آنان را پستترین جاهای جهنّم قرار داده است. ب) افراد ریاکار که اعمالشان برای خدا نیست، ولی نمایش برای خداست و قرآن علاوه بر اینکه اعمال این افراد را باطل میداند، گناه آنان را در حدّ کفر شمرده است. ج) افرادی که در برخورد با مردم دارای دو چهره و دو زبان هستند؛ مثلاً در حالی که کینه و عداوت دارند و از غیبت و تهمت باک ندارند، ولی در ظاهر اظهار محبّت و ارادت میکنند. د) افرادی که خود را وابسته به دین میکنند، ولی در حقیقت آن وابستگی را در عمل ندارند، نظیر عالم بی عمل و زاهد بیحقیقت و مقدّس و متّقی نما، و این افراد گرچه در روایات اطلاق نفاق بر آنها شده است و از نظر اخلاقی منافق میباشند، ولی گناه منافق را ندارند و اگر بر طبق وظیفه دینی خود عمل نکنند، در روز قیامت با منافقین محشور میشوند.
- [آیت الله سیستانی] آب قلیلی که با آن مخرج بول و غائط را میشویند با پنج شرط چیزی را که با آن ملاقات کند نجس نمیکند : أول : آنکه بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد . دوم : نجاستی از خارج به آن نرسیده باشد . سوم : نجاست دیگری مثل خون با بول یا غائط بیرون نیامده باشد . چهارم : ذرّههای غائط در آب پیدا نباشد . پنجم : بیشتر از مقدار معمول نجاست به اطراف مخرج نرسیده باشد . 3 آب جاری آب جاری به آبی گفته میشود که : 1 منبع طبیعی داشته باشد . 2 جاری باشد هر چند به وسیلهای آن را جاری سازند . 3 فی الجمله استمرار داشته باشد ، و لازم نیست به منبع طبیعی متصل باشد، پس اگر به طور طبیعی از آن جدا شود مانند ریزش آب از بالا به صورت قطره با فرض جریان در زمین جاری به حساب میآید ، ولی اگر چیزی مانع اتصال آن به منبع شود مثلاً اگر مانع ریزش با جوشش آب شود ، یا ارتباط آن را با منبع قطع کند ، آب باقی مانده حکم جاری را ندارد هر چند جریان داشته باشد .
- [آیت الله بهجت] قسم چند شرط دارد: 1 کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچه، دیوانه، مست و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست، و همچنین است اگر در حال عصبانیت بدون قصد قسم بخورد. 2 کاری را که قسم میخورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب یا مستحب نباشد و قسم بر ترک امری که راجح است، هر چند دنیوی باشد، منعقد نمیشود، و متعلق قسم با رجحان بهطور قطع کفایت میکند، ولی انعقاد قسم در امر متساویالطرفین، یعنی مباح، مبنی بر احتیاط است. 3 به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود؛ مانند (خدا) و (اللّه)، و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی بهقدری بر خدا اطلاق میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آنکه به (خالق) و (رازق) قسم بخورد، صحیح است. 4 قسم را به زبان بیاورد، و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند، صحیح نیست، ولی شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است. 5 عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد، و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن بوده، ولی بعداً تا آخر وقتی که برای قسم معین کرده عاجز شود، یا برایش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتی که عاجز شده بههم میخورد.
- [آیت الله بهجت] دیه چند چیز مثل دیه قتل است که مقدار آن در مسئله 2269 گفته شد: 1 اگر دو چشم کسی را کور کند، یا چهار پلک چشم او را از بین ببرد؛ و اگر یک چشم او را کور کند، باید نصف دیه قتل را بدهد. 2 اگر دو گوش کسی را ببُرد، یا کاری کند که هر دو گوش او کر شود؛ و اگر یک گوش او را ببرد یا کر کند، باید نصف دیه قتل را بدهد؛ و اگر نرمه گوش او را ببرد باید ثلث دیه قتل را بدهد. 3 اگر تمام بینی یا نرمه بینی کسی را ببُرد. 4 زبان کسی را از بیخ ببُرد، در صورتی که شخص لال نباشد. 5 تمام دندانهای کسی را از بین ببرد و دیه هر کدام از دوازده دندان جلو دهان که شش عدد بالا و شش عدد پایین میباشد، پنجاه مثقال شرعی طلاست و هر مثقال شرعی 18 نخود است، و اگر یکی از شانزده دندان عقب را که هشت عدد آنها بالا و هشت عدد پایین است از بین ببرد، باید 2? مثقال شرعی طلا بدهد. 6 اگر هر دو دست کسی را از مچ جدا کند، و اما اگر یک دست را از مچ جدا کند، باید نصف دیه قتل را بدهد. 7 اگر ده انگشت کسی را ببُرد. و دیه هر انگشت، ده یک (1.10) دیه قتل است. 8 اگر پشت کسی را طوری بشکند که دیگر درست نشود و یا خمیده بماند. 9 اگر هر دو پستان زنی را ببرد، و اما اگر یکی از آنها را ببرد، باید نصف دیه قتل را بدهد. 10 اگر هر دو پای کسی را تا مفصل یا بالاتر، یا همه ده انگشت پا را قطع کند؛ و دیه هر انگشت، ده یک (1.10) دیه قتل است. 11 اگر بیضههای مردی را از بین ببرد و یا آلت مردی کسی را از ختنهگاه یا بیشتر قطع کند، و برای حکم دیه زنها در این مورد باید به کتابهای مفصّل مراجعه شود. 12 اگر طوری به کسی آسیب برساند که عقل او از بین برود. 13 اگر به کسی صدمهای بزند که دیگر بوها را احساس نکند. 14 اگر تمام موی سر و یا موی ریش کسی را از بین ببرد، بهطوریکه دیگر نَرویَد، و اگر موی ریش بعداً برویَد، بنابر اظهر و احوط، یک سوم دیه باید داده شود، و اگر موی سر برویَد باید تفاوت قیمت کسی که بنده است و چنین نقصی پیدا کرده داده شود. 15 شکسته یا کوبیده شدن تمام گردن، بهطوریکه نتواند آن را به طرف دیگر برگرداند. 16 کندن و یا قطع کردن تمام دو استخوان فک بهطوریکه همراه دندانها نباشد (مانند کودک یا پیر که دندان ندارند) وگرنه برای از بین رفتن دندانها دیه جداگانه لازم است. 17 از بین بردن یا قطع نخاع، اگرچه صاحبش بعداً زندگی کند. 18 افضا کردن زن به طوری که دیگر سالم نشود، البته اگر شوهر او بعد از تمام شدن نُه سال زن بهوسیله نزدیکی کردن موجب این کار بشود دیه بر او لازم نیست. 19 اگر دو قسمت برجسته پشت (الیتین) کسی را از بین ببرند. 20 اگر هر دو لب کسی را ببُرند. 21 اگر کاری کنند که شخص دید چشمش از بین برود و یا صدایش بیرون نیاید و صوت او از بین برود و یا مبتلا به بیماری ریزش بول شده و نتواند جلو ادرار خود را بگیرد که در هر یک از این موارد دیه کامل است. و بعضی موارد دیگر نیز موجب دیه کامل میشود که به کتابهای مفصل مراجعه شود.
- [آیت الله مظاهری] بعد از ولادت نوزاد هفت مورد مستحب است: 1 - غسل دادن نوزاد. 2 - پوشاندن جامه سفید به او. 3 - گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ او. 4 - برداشتن کام او با تربت حضرت ابی عبداللَّه الحسینعلیه السلام یا با آب فرات یا آب باران یا خرما. 5 - انتخاب نام خوب برای او، مخصوصاً نام چهارده معصومعلیهم السلام . 6 - دادن ولیمه. 7 - تراشیدن سر او و به وزن موهای سر او طلا یا نقره صدقه دادن. 8 - عقیقه دادن (یعنی کشتن شتر یا گاو یا گوسفند) و آن از مستحبّات مؤکّد است و بهتر است شرایط قربانی (حیوان سالم و بیعیب و چاق و پرگوشت و اقلاً شتر پنج ساله و گاو دو ساله و گوسفند یک ساله باشد) در آن رعایت شود و استخوانهای آن را نشکنند، و خوب است عقیقه برای پسر، نر و برای دختر، ماده باشد، و عقیقه را آب گوشت کنند و عدّهای را (حدّاقلّ ده نفر) دعوت کنند تا از آن بخورند و خوب است پدر و مادر از آن نخورند.