علل دروغگویی کودکان بالاتر از 6 سال چیست؟
دروغگویی از 6 سالگی به بعد عللی دارد: 1. محیط: دروغگویی اعضای خانواده یا نزدیکان، کودک را دروغگو می‌کند. صدای در منزل بلند می‌شود. پدر با قراینی می‌فهمد طلبکار است. به فرزندش می‌گوید: بگو پدرم در خانه نیست. پدر به طور غیر مستقیم، دروغگویی را به فرزند خود منتقل می‌کند. کودک مرتکب خلافی شده است. پدر یا مادر می‌گوید: آقا کلاغه خبر آورده که چنین کاری کرده‌ای. او به تدریج خواهد فهمید که این مسأله دروغ است و خود نیز دروغ می‌گوید. افزون بر این، اعتمادش نیز از والدین سلب خواهد شد. باید توجه داشت که محیط، منحصر در خانه نیست و ممکن است دروغگویی از مدرسه، محله، خانه‌ی نزدیکان یا... به کودک منتقل شود؛ پس باید محیط را اصلاح کرد. در حضور کودک، به شوخی دروغ نگویید. (1) (توریه) (2)هم نکنید. 2. جلب توجه: کودکان به طور فطری به توجه نیاز دارند و گاهی برای جلب توجه دیگران به خود، دروغ می‌گویند. توصیه می‌شود به حد کافی به آنان توجه کنید تا مجبور نشوند از این طریق، توجه دیگران را به خود جلب کنند. 3. انتقام‌جویی: کودک، گاهی دروغ می‌گوید تا از دیگری انتقام بگیرد. بهرام و شهرام دو برادرند. بهرام، شهرام را کتک می‌زند و چون شهرام، توان مقابله با بهرام را ندارد، به دروغ، او را نزد پدر خطاکار معرفی می‌کند تا پدر او را توبیخ یا تنبیه کند و به این صورت، انتقام بگیرد. در این صورت، باید به او درس انصاف بدهید که پسندیده نیست برای انتقام از دیگری، به دروغ متوسل شود. 4. ترس از تنبیه: اگر کودکان، از تنبیه بدنی در امان باشند، دروغ نمی‌گویند. اگر کودک بداند در صورت ارتکاب خلاف و عملی ناپسند، والدین یا معلم، او را تنبیه نمی‌کنند، بلکه به او آگاهی می‌دهند و در صورت نیاز، از او شکوه خواهند کرد، حقیقت را خواهد گفت. توصیه می‌کنم در صورت ارتکاب خلاف، از ساز و کارهای بازدارنده، یعنی رو ترش کردن، محرومیت، تحریک عواطف، قهر، و شیوه‌ی بده و بستان (ر. ک: ص 97) استفاده کنید و از تنبیه بدنی جدا بپرهیزید. 5. تکلیف زیاد: معلمی که تکالیف فراوانی را بر عهده‌ی دانش‌آموز می‌گذارد؛ به گونه‌ای که انجام آن‌ها در توان کودک نیست، او را به دروغ وا می‌دارد و کودک برای توجیه عدم انجام تکالیف، دروغ می‌گوید. 6. توقع بیش از حد: توقع بیش از حد والدین و معلم، کودک را به دروغ وامی‌دارد. والدین یا معلم به کودک می‌گویند: چرا در درس ریاضی نمره‌ی 17 گرفتی؟ توقع ما از تو، نمره‌ی 20 بود. کودک به دروغ می‌گوید: وقت کم آوردم و.... از کودکان خود در حد توان و هوش بهر آنان (ر. ک: ص 193) توقع داشته باشید. 7. رسیدن به خواسته‌ها: کودکان، گاهی برای رسیدن به خواسته‌هایشان دروغ می‌گویند. در این صورت، آنان را با ارزش‌های دینی و روایات امامام معصوم علیهم‌السلام (3) آشنا کنید تا زشتی این عمل را دریابند (توجه داشته باشید که نیازهای اولیه‌ی آنان را مرتفع سازید). پی نوشتها: (1)امام باقر علیه‌السلام: (اتقوا الکذب... فی کل جد و هزل؛ از دروغ، چه جدی و چه شوخی بپرهیزید) (کلینی، کافی، ج 2، ص 338). (2)(توریه)، سخن دو پهلو گفتن است. کلامی که از آن، دو معنا فهمیده می‌شود: یکی معنای ظاهر و آشکار که ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل می‌شود و دیگری معنای نهانی و ناپیدا که مقصود اصلی گوینده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمی‌شود؛ برای مثال، پدر در تماس تلفنی، خود را عاصی معرفی می‌کند، شنونده این گونه برداشت می‌کند که نام خانوادگی او است؛ اما پدر، معنای گناهکار را اراده کرده است. (توریه)گرچه حرام نیست، چون کودک قدرت تجزیه و تحلیل ندارد، بهتر است که از آن استفاده نشود. (3)رسول خدا صلی الله علیه و آله: (ان الکذب یهدی الی الفجور و الفجور یهدی الی النار؛ همانا دروغ،]انسان را[به زشتی‌ها، و زشتی‌ها به آتش[جهنم]می‌کشاند) (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 250). رسول خدا صلی الله علیه و آله: (اعظم الخطایا عندالله اللسان الکذوب، بزرگ‌ترین خطاها نزد خدا زبان دروغگو است) (علی مشکینی، قصار الجمل، ج 2، ص 181). امام علی علیه‌السلام: (لا شیمة اقبح من الکذب؛ هیچ عادت و خلقی، زشت‌تر از دروغ نیست) (آمدی، غررالحکم، ص 220، ح 4383). منبع: کتاب نسیم مهر(1)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)
عنوان سوال:

علل دروغگویی کودکان بالاتر از 6 سال چیست؟


پاسخ:

دروغگویی از 6 سالگی به بعد عللی دارد:
1. محیط: دروغگویی اعضای خانواده یا نزدیکان، کودک را دروغگو می‌کند. صدای در منزل بلند می‌شود. پدر با قراینی می‌فهمد طلبکار است. به فرزندش می‌گوید: بگو پدرم در خانه نیست. پدر به طور غیر مستقیم، دروغگویی را به فرزند خود منتقل می‌کند.
کودک مرتکب خلافی شده است. پدر یا مادر می‌گوید: آقا کلاغه خبر آورده که چنین کاری کرده‌ای. او به تدریج خواهد فهمید که این مسأله دروغ است و خود نیز دروغ می‌گوید. افزون بر این، اعتمادش نیز از والدین سلب خواهد شد.
باید توجه داشت که محیط، منحصر در خانه نیست و ممکن است دروغگویی از مدرسه، محله، خانه‌ی نزدیکان یا... به کودک منتقل شود؛ پس باید محیط را اصلاح کرد. در حضور کودک، به شوخی دروغ نگویید. (1)
(توریه) (2)هم نکنید.
2. جلب توجه: کودکان به طور فطری به توجه نیاز دارند و گاهی برای جلب توجه دیگران به خود، دروغ می‌گویند. توصیه می‌شود به حد کافی به آنان توجه کنید تا مجبور نشوند از این طریق، توجه دیگران را به خود جلب کنند.
3. انتقام‌جویی: کودک، گاهی دروغ می‌گوید تا از دیگری انتقام بگیرد. بهرام و شهرام دو برادرند. بهرام، شهرام را کتک می‌زند و چون شهرام، توان مقابله با بهرام را ندارد، به دروغ، او را نزد پدر خطاکار معرفی می‌کند تا پدر او را توبیخ یا تنبیه کند و به این صورت، انتقام بگیرد.
در این صورت، باید به او درس انصاف بدهید که پسندیده نیست برای انتقام از دیگری، به دروغ متوسل شود.
4. ترس از تنبیه: اگر کودکان، از تنبیه بدنی در امان باشند، دروغ نمی‌گویند. اگر کودک بداند در صورت ارتکاب خلاف و عملی ناپسند، والدین یا معلم، او را تنبیه نمی‌کنند، بلکه به او آگاهی می‌دهند و در صورت نیاز، از او شکوه خواهند کرد، حقیقت را خواهد گفت.
توصیه می‌کنم در صورت ارتکاب خلاف، از ساز و کارهای بازدارنده، یعنی رو ترش کردن، محرومیت، تحریک عواطف، قهر، و شیوه‌ی بده و بستان (ر. ک: ص 97) استفاده کنید و از تنبیه بدنی جدا بپرهیزید.
5. تکلیف زیاد: معلمی که تکالیف فراوانی را بر عهده‌ی دانش‌آموز می‌گذارد؛ به گونه‌ای که انجام آن‌ها در توان کودک نیست، او را به دروغ وا می‌دارد و کودک برای توجیه عدم انجام تکالیف، دروغ می‌گوید.
6. توقع بیش از حد: توقع بیش از حد والدین و معلم، کودک را به دروغ وامی‌دارد. والدین یا معلم به کودک می‌گویند: چرا در درس ریاضی نمره‌ی 17 گرفتی؟ توقع ما از تو، نمره‌ی 20 بود. کودک به دروغ می‌گوید: وقت کم آوردم و....
از کودکان خود در حد توان و هوش بهر آنان (ر. ک: ص 193) توقع داشته باشید.
7. رسیدن به خواسته‌ها: کودکان، گاهی برای رسیدن به خواسته‌هایشان دروغ می‌گویند. در این صورت، آنان را با ارزش‌های دینی و روایات امامام معصوم علیهم‌السلام (3)
آشنا کنید تا زشتی این عمل را دریابند (توجه داشته باشید که نیازهای اولیه‌ی آنان را مرتفع سازید).
پی نوشتها:
(1)امام باقر علیه‌السلام: (اتقوا الکذب... فی کل جد و هزل؛ از دروغ، چه جدی و چه شوخی بپرهیزید) (کلینی، کافی، ج 2، ص 338).
(2)(توریه)، سخن دو پهلو گفتن است. کلامی که از آن، دو معنا فهمیده می‌شود: یکی معنای ظاهر و آشکار که ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل می‌شود و دیگری معنای نهانی و ناپیدا که مقصود اصلی گوینده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمی‌شود؛ برای مثال، پدر در تماس تلفنی، خود را عاصی معرفی می‌کند، شنونده این گونه برداشت می‌کند که نام خانوادگی او است؛ اما پدر، معنای گناهکار را اراده کرده است. (توریه)گرچه حرام نیست، چون کودک قدرت تجزیه و تحلیل ندارد، بهتر است که از آن استفاده نشود.
(3)رسول خدا صلی الله علیه و آله: (ان الکذب یهدی الی الفجور و الفجور یهدی الی النار؛ همانا دروغ،]انسان را[به زشتی‌ها، و زشتی‌ها به آتش[جهنم]می‌کشاند) (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 250).
رسول خدا صلی الله علیه و آله: (اعظم الخطایا عندالله اللسان الکذوب، بزرگ‌ترین خطاها نزد خدا زبان دروغگو است) (علی مشکینی، قصار الجمل، ج 2، ص 181).
امام علی علیه‌السلام: (لا شیمة اقبح من الکذب؛ هیچ عادت و خلقی، زشت‌تر از دروغ نیست) (آمدی، غررالحکم، ص 220، ح 4383).
منبع: کتاب نسیم مهر(1)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین