در پاسخ به این پرسش ابتدا لازم است محورهای اصلی سؤال که سه محور است مورد تجزیه و تحلیل واقع شود. الف: شناخت معنویت: (معنویت) در نظام تربیت علوی همان (خدا محوری)، (وارستگی) و (آخرتگرایی) است. هدف تربیت علوی نیز هدایت جامعه به یکتا پرستی، وارستگی و بندگی و آخرت گرایی است. عمده تلاش انبیای الهی این بوده است که انسان را به معنویت و بندگی خدا برسانند. لذا این غایت و هدفی است که نباید مورد غفلت واقع شود، از این رو امام علی علیه اسّلام در نامة تربیتی خود به امام مجتبی علیه اسّلام چنین سفارش کرده است: (بنده دیگری مباش که خداوند آزادت آفریده است)[1] .پس از آنکه هدف تربیت علوی را که همان خدا محوری و آخرت گرایی و در یک کلام معنویت است، شناختیم، برای هدایت جامعه به این هدف باید شیوهها و ابزارهایی که امام علی علیه اسّلام برای هدایت و تربیت جامعه مورد استفاده قرار داده است از کلام و سیره آن حضرت به صورت اصول کلی استنباط و استخراج کنیم و آنها را الگوی فعالیت تربیتی خویش قرار دهیم. ب:الگوی علوی در تربیت و هدایت جامعه به سوی معنویت: 1 تربیت عملی ساختمان وجودی انسان به گونهای است که تأثیر رفتار براو بسیار بیشتر از تأثیر گفتار است بنابراین یکی از روشهایی که میتوان با استفاده از آن جامعه را به سوی معنویت هدایت نمود، تربیت علوی با ارایة الگوهای عینی است. امیرمؤمنان علیه السّلام در این زمینه میفرماید: (آن که خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگران باید به ادب کردن خویش بپردازد و پیش از آنکه به گفتار و تعلیم فرماید باید به کردار خود، دیگران را ادب نماید.)[2] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود بیش از هرچیز در اصلاح مردمان از تربیت عملی سود جست. وجود آن حضرت و نوع سلوکش برای مردمان درسی بود. امیرالمؤمنین علیه السّلام دربارة الگو بودن سیرة عملی پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است: پس به پیامبر پاکیزه و پاک خود اقتدا کن که راه و رسمش سرمشقی است نیکو برای کسی که بخواهد به او اقتدا کند[3]. امیرالمؤمنین علیه السّلام خود نیز نمونه والا در تربیت عملی بود و هرگز مردمان را به چیزی دعوت ننمود مگر اینکه ابتدا خود به آن عمل مینمود و هرگز آنها را از چیزی دور نساخت مگر اینکه خود بیش از همه از آن پرهیز داشت. آن حضرت در توصیف این ویژگی خود فرمود: ای مردم! به خدا من شما را به طاعتی بر نمیانگیزم جز آنکه خود بیش از شما به گذاردن آن برمیخیزم و شما را از معصیتی باز نمیدارم، جز آنکه پیش از شما آن را فرو میگذارم.[4] نتیجه آن که یکی از روشهایی که میتوان جامعه را براساس الگوی علوی به سوی معنویت هدایت نمود این است که مسؤولان تربیتی، معلمان و مربیان، والدین و... با رفتار و عملکرد خود دیگران را به سوی معنویت هدایت کند. تحقیقات روان شناختی نیز نشان داده است که روش عملی و الگویی یکی از موفقترین روشهای تربیتی است.[5] 2 روش محبت یکی دیگر از روشهای تربیت علوی که میتوان با استفاده از آن، جامعه را به سوی معنویت هدایت کرد، روش محبت است. با توجه به میدان گستردة تأثیر محبت در تربیت معنوی جامعه، اولیای خداوند آن را بهترین بستر تربیت میدانست: علی علیه السّلام دربارة تأثیر محبت در تربیت میفرمایند: محبت و دوستی نمودن پیوند با مردم را فراهم میسازد[6] وقتی پیوند با مردم حاصل شد. زمینة تربیت مطلوب فراهم میشود و مردم بیشتر حرف شنوی خواهند داشت چون به مربی علاقمند میشوند. امیر مؤمنان علیه السّلام میفرماید: (هر که چیزی را دوست بدارد، به یاد او حریص میشود.)[7] 3 روش تذکر تذکر و یاد آوری یکی دیگر از روشهای تربیت معنوی جامعه است، بهترین تذکر برای انسان یاد خداوند یاد نعمتهای او و یاد مرگ میباشد. امیرالمؤمنین علیه السّلام مردمان را بدین روش نیکو فرا خوانده و فرموده است: در بستر یاد خدا روان شوید که نیکوترین یاد، یاد خدا است[8]. در جای دیگر چنین توصیه نموده است: شما را به یاد مرگ و دوری از غفلت نسب به مرگ سفارش میکند.[9] وقتی انسان به یاد خدا و یاد مرگ افتاد، توجّهاش به خدا جلب میشود و سعی میکند که بعد از آن به خودسازی پرداخته و کمالات معنوی را در قوانین شکوفا سازد 4 روش عبرت و موعظه: عبرت و موعظه از دیگر روشهای تربیتی معنوی جامعه است. علی علیه السّلام در نقش تربیتی عبرت فرموده است: عبرت گرفتن، عصمت و حفظ خود از گناه را نتیجه میدهد.[10] دربارة موعظه نیز در نامة تربیتی خود به فرزندش امام حسن علیه السّلام فرموده است: (دلت را به موعظه زنده دار.)[11] با توجه به اصول یاد شده که عناصر اصلی الگوی تربیت علوی را تشکیل میدهد اینک میپردازیم به پاسخ سؤال اصلی شما که: (از چه ابزارهای میتوان کمک گرفت تا جامعه را بر اساس الگوی علوی به سوی معنویت کشید؟) مهمترین ابزارهای تربیت معنوی جامعه عبارتند از: 1 تدوین درس نهج البلاغه و تاریخ امام علی علیه السّلام به زبان ساده و به فراخور پایههای مختلف تحصیلی با استفاده از تکنیکهای آموزشی و تربیتی جدید در مدارس، و دانشگاهها و در حوزههای علمیه. 2 تدوین زندگی و اندیشهها و روشهای تربیتی امام علی علیه السّلام در سریالهای مخصوص خانوادهها، جوانان، نوجوانان و کودکان. 3 به کار گرفتن الگوهای موفق در تعلیم و تربیت که بتوانند با استفاده از الگوها و روشهای تربیتی امام علی علیه السّلام جوانان و نوجوانان و... را به سوی معنویت سوق دهند. 4 پرداختن به ویژهگیهای شخصیتی و معنوی امام علی علیه السّلام مثل عدالت، تقوا، کمک به ایتام و فقرا، قضاوتهای عادلانه و... 5 تدوین فیلمنامههای نمادین از شیوة برخورد و روشهای تربیتی امام علی علیه السّلام با کودکان و نوجوان، جوانان و... تبیین نکات تربیتی آن. 6 استفاده از رسانة صدا و سیما برای ارایه هر چه بهتر مسایل مذهبی و معنوی در قالب برنامه و سریالها. 7 عمل مسؤلین کشور از آن جمله معلمان و مربیان به احکام اسلام و پایبندی آنان به ازرشهای اسلامی در برخورد با مردم. 8 استفاده از مساجد و هیأتهای مذهبی به عنوان بهترین پایگاه برای تبلیغ اسلام و ترویج معنویت در جامعه. برپایی جلسات بحث و گفتگو پیرامون مسایل اعتقادی. 9 گسترش فرهنگ نماز و رواج فضیلتهای عبادی و اهتمام به دعاهای روح بخش و معنوی. 10 آشنا کردن افراد جامعه با مفاهیم قرآن از طریق فراهم آوردن زمینة حفظ، قرائت، تشکیل جلسات درک و فهم و تفسیر قرآن کریم.نتیجهای که از به کارگیری ابزارها و روشها مذکور حاصل خواهد شد، تعمیق شناخت و باورهای دینی افراد جامعه و نهادینه شدن فرهنگ مذهبی و معنویت در جامعه است. برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به: 1 عبد المجید زهادت، تعلیم و تربیت در نهجالبلاغه، دفتر تبلیقات اسلامی، 1379. 2 مصطفی دلشاد تهرانی، مبانی تربیت در نهجالبلاغه، انتشارات دریا، 1379. 3 دکتر محمد احدیان، مقدمات تکنولوژی آموزش، آییژ 1379. 4 مرکز مطالعات تربیت اسلامی، تربیت اسلامی، نشر تربیت اسلامی، 1379. 5 عبد العظیم کریم، تربیت طبیعی در مقابل تربیت عاریهای، انجمن اولیا و مربیان، 1375. [1]. نهج البلاغه، نامه،31 . [2]. نهج البلاغه، حکمت 73 . [3]. همان، خطبه 160 . [4]. نهج البلاغه، خطبه، 175 . [5]. برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به: علی اکبر سیف، تغییر رفتار و رفتاردرمانی، انتشارات دوران،1379 ،فصل 16. [6]. نهجالبلاغه، حکمت، 142. [7]. آمدی، شرح غررالحکم، ج 5، ص 177. [8]. نهج البلاغه، خطبه، 110 . [9]. همان، خطبه، 188 . [10]. شرح غرر الحکم، ج ، ص221. [11]. نهج البلاغه، نامه، 31. ( اندیشه قم )
در پاسخ به این پرسش ابتدا لازم است محورهای اصلی سؤال که سه محور است مورد تجزیه و تحلیل واقع شود.
الف: شناخت معنویت: (معنویت) در نظام تربیت علوی همان (خدا محوری)، (وارستگی) و (آخرتگرایی) است. هدف تربیت علوی نیز هدایت جامعه به یکتا پرستی، وارستگی و بندگی و آخرت گرایی است. عمده تلاش انبیای الهی این بوده است که انسان را به معنویت و بندگی خدا برسانند. لذا این غایت و هدفی است که نباید مورد غفلت واقع شود، از این رو امام علی علیه اسّلام در نامة تربیتی خود به امام مجتبی علیه اسّلام چنین سفارش کرده است: (بنده دیگری مباش که خداوند آزادت آفریده است)[1] .پس از آنکه هدف تربیت علوی را که همان خدا محوری و آخرت گرایی و در یک کلام معنویت است، شناختیم، برای هدایت جامعه به این هدف باید شیوهها و ابزارهایی که امام علی علیه اسّلام برای هدایت و تربیت جامعه مورد استفاده قرار داده است از کلام و سیره آن حضرت به صورت اصول کلی استنباط و استخراج کنیم و آنها را الگوی فعالیت تربیتی خویش قرار دهیم.
ب:الگوی علوی در تربیت و هدایت جامعه به سوی معنویت:
1 تربیت عملی
ساختمان وجودی انسان به گونهای است که تأثیر رفتار براو بسیار بیشتر از تأثیر گفتار است بنابراین یکی از روشهایی که میتوان با استفاده از آن جامعه را به سوی معنویت هدایت نمود، تربیت علوی با ارایة الگوهای عینی است. امیرمؤمنان علیه السّلام در این زمینه میفرماید: (آن که خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگران باید به ادب کردن خویش بپردازد و پیش از آنکه به گفتار و تعلیم فرماید باید به کردار خود، دیگران را ادب نماید.)[2] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود بیش از هرچیز در اصلاح مردمان از تربیت عملی سود جست. وجود آن حضرت و نوع سلوکش برای مردمان درسی بود. امیرالمؤمنین علیه السّلام دربارة الگو بودن سیرة عملی پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است: پس به پیامبر پاکیزه و پاک خود اقتدا کن که راه و رسمش سرمشقی است نیکو برای کسی که بخواهد به او اقتدا کند[3]. امیرالمؤمنین علیه السّلام خود نیز نمونه والا در تربیت عملی بود و هرگز مردمان را به چیزی دعوت ننمود مگر اینکه ابتدا خود به آن عمل مینمود و هرگز آنها را از چیزی دور نساخت مگر اینکه خود بیش از همه از آن پرهیز داشت. آن حضرت در توصیف این ویژگی خود فرمود: ای مردم! به خدا من شما را به طاعتی بر نمیانگیزم جز آنکه خود بیش از شما به گذاردن آن برمیخیزم و شما را از معصیتی باز نمیدارم، جز آنکه پیش از شما آن را فرو میگذارم.[4] نتیجه آن که یکی از روشهایی که میتوان جامعه را براساس الگوی علوی به سوی معنویت هدایت نمود این است که مسؤولان تربیتی، معلمان و مربیان، والدین و... با رفتار و عملکرد خود دیگران را به سوی معنویت هدایت کند. تحقیقات روان شناختی نیز نشان داده است که روش عملی و الگویی یکی از موفقترین روشهای تربیتی است.[5]
2 روش محبت
یکی دیگر از روشهای تربیت علوی که میتوان با استفاده از آن، جامعه را به سوی معنویت هدایت کرد، روش محبت است. با توجه به میدان گستردة تأثیر محبت در تربیت معنوی جامعه، اولیای خداوند آن را بهترین بستر تربیت میدانست:
علی علیه السّلام دربارة تأثیر محبت در تربیت میفرمایند: محبت و دوستی نمودن پیوند با مردم را فراهم میسازد[6] وقتی پیوند با مردم حاصل شد. زمینة تربیت مطلوب فراهم میشود و مردم بیشتر حرف شنوی خواهند داشت چون به مربی علاقمند میشوند. امیر مؤمنان علیه السّلام میفرماید: (هر که چیزی را دوست بدارد، به یاد او حریص میشود.)[7]
3 روش تذکر
تذکر و یاد آوری یکی دیگر از روشهای تربیت معنوی جامعه است، بهترین تذکر برای انسان یاد خداوند یاد نعمتهای او و یاد مرگ میباشد. امیرالمؤمنین علیه السّلام مردمان را بدین روش نیکو فرا خوانده و فرموده است: در بستر یاد خدا روان شوید که نیکوترین یاد، یاد خدا است[8]. در جای دیگر چنین توصیه نموده است: شما را به یاد مرگ و دوری از غفلت نسب به مرگ سفارش میکند.[9] وقتی انسان به یاد خدا و یاد مرگ افتاد، توجّهاش به خدا جلب میشود و سعی میکند که بعد از آن به خودسازی پرداخته و کمالات معنوی را در قوانین شکوفا سازد
4 روش عبرت و موعظه: عبرت و موعظه از دیگر روشهای تربیتی معنوی جامعه است. علی علیه السّلام در نقش تربیتی عبرت فرموده است: عبرت گرفتن، عصمت و حفظ خود از گناه را نتیجه میدهد.[10] دربارة موعظه نیز در نامة تربیتی خود به فرزندش امام حسن علیه السّلام فرموده است: (دلت را به موعظه زنده دار.)[11] با توجه به اصول یاد شده که عناصر اصلی الگوی تربیت علوی را تشکیل میدهد اینک میپردازیم به پاسخ سؤال اصلی شما که: (از چه ابزارهای میتوان کمک گرفت تا جامعه را بر اساس الگوی علوی به سوی معنویت کشید؟) مهمترین ابزارهای تربیت معنوی جامعه عبارتند از:
1 تدوین درس نهج البلاغه و تاریخ امام علی علیه السّلام به زبان ساده و به فراخور پایههای مختلف تحصیلی با استفاده از تکنیکهای آموزشی و تربیتی جدید در مدارس، و دانشگاهها و در حوزههای علمیه.
2 تدوین زندگی و اندیشهها و روشهای تربیتی امام علی علیه السّلام در سریالهای مخصوص خانوادهها، جوانان، نوجوانان و کودکان.
3 به کار گرفتن الگوهای موفق در تعلیم و تربیت که بتوانند با استفاده از الگوها و روشهای تربیتی امام علی علیه السّلام جوانان و نوجوانان و... را به سوی معنویت سوق دهند.
4 پرداختن به ویژهگیهای شخصیتی و معنوی امام علی علیه السّلام مثل عدالت، تقوا، کمک به ایتام و فقرا، قضاوتهای عادلانه و...
5 تدوین فیلمنامههای نمادین از شیوة برخورد و روشهای تربیتی امام علی علیه السّلام با کودکان و نوجوان، جوانان و... تبیین نکات تربیتی آن.
6 استفاده از رسانة صدا و سیما برای ارایه هر چه بهتر مسایل مذهبی و معنوی در قالب برنامه و سریالها.
7 عمل مسؤلین کشور از آن جمله معلمان و مربیان به احکام اسلام و پایبندی آنان به ازرشهای اسلامی در برخورد با مردم.
8 استفاده از مساجد و هیأتهای مذهبی به عنوان بهترین پایگاه برای تبلیغ اسلام و ترویج معنویت در جامعه. برپایی جلسات بحث و گفتگو پیرامون مسایل اعتقادی.
9 گسترش فرهنگ نماز و رواج فضیلتهای عبادی و اهتمام به دعاهای روح بخش و معنوی.
10 آشنا کردن افراد جامعه با مفاهیم قرآن از طریق فراهم آوردن زمینة حفظ، قرائت، تشکیل جلسات درک و فهم و تفسیر قرآن کریم.نتیجهای که از به کارگیری ابزارها و روشها مذکور حاصل خواهد شد، تعمیق شناخت و باورهای دینی افراد جامعه و نهادینه شدن فرهنگ مذهبی و معنویت در جامعه است.
برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به:
1 عبد المجید زهادت، تعلیم و تربیت در نهجالبلاغه، دفتر تبلیقات اسلامی، 1379.
2 مصطفی دلشاد تهرانی، مبانی تربیت در نهجالبلاغه، انتشارات دریا، 1379.
3 دکتر محمد احدیان، مقدمات تکنولوژی آموزش، آییژ 1379.
4 مرکز مطالعات تربیت اسلامی، تربیت اسلامی، نشر تربیت اسلامی، 1379.
5 عبد العظیم کریم، تربیت طبیعی در مقابل تربیت عاریهای، انجمن اولیا و مربیان، 1375.
[1]. نهج البلاغه، نامه،31 .
[2]. نهج البلاغه، حکمت 73 .
[3]. همان، خطبه 160 .
[4]. نهج البلاغه، خطبه، 175 .
[5]. برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به: علی اکبر سیف، تغییر رفتار و رفتاردرمانی، انتشارات دوران،1379 ،فصل 16.
[6]. نهجالبلاغه، حکمت، 142.
[7]. آمدی، شرح غررالحکم، ج 5، ص 177.
[8]. نهج البلاغه، خطبه، 110 .
[9]. همان، خطبه، 188 .
[10]. شرح غرر الحکم، ج ، ص221.
[11]. نهج البلاغه، نامه، 31.
( اندیشه قم )
- [سایر] جایگاه قرآن در تفکّر علوی در جامعة اسلامی کجاست؟
- [سایر] چگونه میتوان مردم را در ساخت و توسعه بنا و ساختمان به میانهروی سوق داد؟
- [سایر] آیا الزام ها و ضرورت های اجتماعی ، جامعه را به زندگی آمیخته با صلح و عدالت سوق می دهد؟
- [سایر] آیا فاصله گرفتن از معنویت را می توان یکی از عوامل پیدایش بحران های اجتماعی در جامعه دانست؟
- [سایر] چگونه میتوان فرهنگ شهادت را در جامعه گسترش داد؟
- [سایر] چگونه میتوان فرهنگ شهادت را در جامعه گسترش داد؟
- [سایر] چگونه میتوان فرهنگ شهادت را در جامعه گسترش داد؟
- [سایر] آیا حکومت را میتوان بر اکثریت مردم جامعه تحمیل کرد؟
- [سایر] اهمیت و ضرورت مشورت در جامعه اسلامی بر اساس آیات قرآن یا روایات چیست؟
- [سایر] عرفان حلقه تهدیدی برای معنوی جامعه محسوب می شود یا اینکه کمک می کند به بعد معنوی جامعه؟
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر متوقّف به برخورد عملی با افراد و ایجاد محدودیت بر آنها و یا اتلاف مال و یا تعرّض به جان و آبروی آنها باشد، امر به معروف و نهی از منکر باید با اجازه مجتهد آگاه و جامع شرایط انجام گیرد و در صورتی که جامعه بر اساس قانون شرع و یا قانونی که مخالف شرع نیست اداره گردد، برخورد عملی با گناهکار باید با حکم دادگاه صالح انجام پذیرد، بلکه آمر به معروف و ناهی از منکر باید به گونهای عمل کند که ظاهر و باطن این عمل موجب توهین به اسلام و یا هرج و مرج و خودسری نگردد.
- [آیت الله اردبیلی] بر اساس احکام اسلام، باید به آبادی دنیا و رفاه خانواده و جامعه، کمال توجّه را داشت و با دیدگاهی اُخروی و عادلانه و نیز با تدبیر و آگاهی از احکام معاملات، به تجارت و زراعت و کسب حسنات دنیا و رشد اقتصادی و وسعت در رزق و معاش رسید. در روایت آمده است که تجارت موجب توانگری و فزونی عقل وعزت است(1) و نیز آن کسی که به جهت بینیازی از مردم و تأمین خانواده و نیکی به همسایگان به طلب دنیا رود، در روز قیامت چهرهای چون ماه درخشنده خواهد داشت(2) و نیز در روایات، بازرگانان و کسبه به آموختن فقه و پرهیز از ربا و راستگویی و مدارا امر شدهاند (3).
- [آیت الله سیستانی] بانک از صاحب اعتبار دو گونه سود میبرد: 1 سودی از خدمات بانکی؛ مانند تعهد به پرداخت بدهی، و ارتباط با صادرکننده کالا. و گرفتن اسناد آن و تحویل آن به خریدار و... میبرد. این نحوه سود گرفتن جایز است؛ زیرا داخل در عقد جُعاله است، یعنی: صاحب اعتبار برای بانک مبلغی در ازای این خدمات تعیین میکند. همچنین میتوان آن را در صورتی که شروط صحت آن را داشته باشد داخل در عقد اجاره دانست. 2 بانک قیمت کالا را از مال خود، نه از حساب مشتری، میپردازد و در قبال عدم مطالبه آن از مشتری تا مدتی معین، سودی به صورت درصدی از کل مبلغ پرداختی بدست میآورد. گفته شده است که این نحو سود گرفتن را میتوان بر اساس عقد جعاله جایز دانست، به این ترتیب که صاحب اعتبار برای بانک مبلغی را در ازای این خدمات تعیین میکند. و ممکن است بر اساس عقد اجاره نیز صحیح باشد اگر شرایط صحّت آن را داشته باشد. ولی واضح است که صاحب اعتبار، تنها ضامن اصل بدهی خود به بانک است، پس گرفتن سود از سوی بانک در قبال دادن مهلت برای پرداخت آن، ربا و حرام است. البته اگر صاحب اعتبار در قبال پرداخت بدهی از سوی بانک، اصل بدهی و سود مدتدار آن را فرضاً دو ماهه به عنوان جُعل قرار دهد، این عقد داخل در جُعاله خواهد بود و در این صورت صحت آن بیوجه نیست. همچنین میتوان برای رهایی از ربوی بودن این معامله و تصحیح گرفتن سود، آن را در عقد بیع وارد کرد. چون بانک قیمت کالا را به ارز خارجی به صادرکننده آن میپردازد، میتواند آن مقدار از ارز خارجی را در ذمه مشتری به مبلغی از پول رایج کشور بفروشد، که معادل آن ارز و سود مورد نظر است، و چون ثمن و مُثمن جنسشان مختلف است، اشکالی ندارد. همه موارد فوق (گذشته)، مربوط بهجایی است که طرف حساب بانک خصوصی باشد؛ و در صورتی که بانک دولتی، یا مشترک باشد، از آنجا که بدهی خواهان اعتبار را از اموال مجهولالمالک میپردازد، شرعاً شخص مدیون بانک نمیشود. لذا تعهد به بازپرداخت اصل بدهی همراه با سود آن، از قبیل ربای حرام به شمار نمیرود.
- [آیت الله خوئی] انسان میتواند زکات را در هشت مورد مصرف کند: (اول): فقیر، و او کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد ولی کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست. (دوم): مسکین، و او کسی است که از فقیر سختتر میگذراند. (سوم): کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام علیه السلام یا نایب امام یا فقرا برساند. (چهارم): کافرهایی که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل میشوند یا در جنگ به مسلمانان کمک میکنند. (پنجم): خریداری بندههایی که در شدت میباشند و آزاد کردن آنان. (ششم): بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد. (هفتم): فی سبیل الله، یعنی کارهایی که میتوان با آنها قصد قربت نمود مثل ساختن مسجد، و مدرسهای که علوم دینیه در آن خوانده میشود، و تنظیف شهر و آسفالت راهها و توسعه آنها و مانند اینها. (هشتم): ابنالسبیل، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسایل آینده گفته خواهد شد.