خوابیدن و خواب دیدن یکی از آیات الهی و نشانه وجود قدرتی شاعر و با اراده در تدبیر و ارادۀ جهان بوده و به عنوان یکی از نیازهای ضروری انسان به حساب می آید، چنانکه قرآن کریم می فرماید: وجعلنا نومکم سباتا[1]، تعبیر به سبات اشارۀ لطیف به تعطیلی قسمت های قابل توجهی از فعالیت های جسمی و روحی انسان در حال خواب است و همین تعطیل موقت، سبب استراحت و بازسازی اعضای فرسوده و تقویت روح و جسم و تجدید نشاط انسان و رفع هرگونه خستگی و ناراحتی و بالاخره آمادگی برای تجدید فعالیت می شود. خواب نقش مهمی در سلامت انسان دارد و به همین دلیل، پزشکان روان شناس تلاش می کنند که خواب بیماران خود را به صورت عادی تنظیم کنند چرا که بدون آن، تعادل روانی آنان ممکن نیست، افرادی که به صورت طبیعی نمی خوابند افرادی پژمرده، عصبانی، افسرده، غمگین و ناراحتند و به عکس کسانی که از خواب معتدلی بهره مندند به هنگامی که بیدار می شوند نشاط و توان فوق العاده ای در خود احساس می کنند.[2] البته باید توجه داشت که پر خوابی، سبب تضییع عمر می شود و چنان که در بعضی از روایات آمده خشم پروردگار متعال را به همراه دارد، در کتاب من لایحضره الفقیه از امام کاظم (ع) روایت شده است که خدای متعال، بنده ای را که زیاد اهل خواب است را دشمن می دارد.[3] و در روایتی نیز حضرت موسی (ع) از خدای متعال درباره بدترین بندگان سؤال نموده که خطاب شد آن بنده ای که در شب مانند مرداری به خواب رفته و روز خود را به بطالت بگذارند بدترین بندگان است.[4] اما نسبت به این که خواب معصومین (ع) در شبانه روز چند ساعت بوده، روایت و اطلاع دقیقی در دست نبوده و نسبت به مقدار خواب طبیعی یک انسان نیز نمی توان جواب مسلمی ارائه داد چرا که مقدار خواب طبیعی برای انسان ها یکسان نبوده و هیچگونه حد معینی برای آن نمی توان در نظر گرفت، بلکه هر کس باید با تجربه و توجه به میزان فعالیت های جسمی و روحی، میزان نیاز خویش به خواب را دریابد[5] و تحقیقات علمی نشان داده است که احتیاج آدمی به جواب مسئلۀ پیچیده ای است مثلاً پاره ای از مردم به 5، 7، 8 ساعت خواب و قریب 14% مردم به 10 ساعت خواب نیاز دارند.[6] در روایات اسلامی اولاً خواب متعادل را برای انسان مؤمن بین 6-8 ساعت معرفی شده است، چرا که در بعضی از روایاتی که برنامه های شبانه روز را برای مؤمن معرفی می کنند. یک چهارم شبانه روز را برای استراحت و بعضی روایات دیگر یک سوم شبانه روز را برای استراحت انسان[7] قرار داده اند که مقدار آن بین 6-8 ساعت در شبانه روز است، البته خواب بر حسب سن آدمی نیز، تفاوت داشته و هر چه انسان پیرتر می شود و یا به کمالات معنوی بیشتری دست پیدا می کند خواب او کمتر می شود. ثانیاً زمان های مختلفی مثل زمان خواب قیلوله (یک ساعت قبل از اذان ظهر) و خواب اول شب[8] به عنوان بهترین زمان های خواب معرفی شده و زمان های دیگری مثل بین الطلوعین[9]، آخر شب[10] (سحرگاه) و آخرین ساعات روز به عنوان بدترین زمان های خواب در شبانه روز معرفی شده اند. پی نوشتها: [1] بنأ، 9. [2] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 26، ص 19، دارالکتب الاسلامیة، پاییز 1369. [3] شیخ صدوق (ره)، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 103، بی جا، بی تا. [4] مصطفوی، سید جواد، بهشت زندگی، ج 3، ص 99، برهان، بی تا، به نقل از سفینة البحار، ماده نوم. [5] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 26، ص 20، دارالکتب الاسلامیة، پاییز 1369. [6] پاک نژاد، سید رضا، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر (ص)، ج 8، ص 183، کتابفروشی اسلامیه، 1351. [7] نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 390. [8] مجلسی، محمدباقر، حلیة المتقین، ص 126، دفتر نشر برگزیده، بهار 1375. [9] همان. [10] طباطبایی، محمد حسین، سنن النبی (ص)، ص 141، ح 150، انتشارات اسلامیه، تابستان 1378. http://farsi.islamquest.net
معصومین (ع) چند ساعت در شبانه روز می خوابیدند؟ بطور کلی برای یک مومن واقعی بهترین موقع خواب و زمان آن چقدر است؟
خوابیدن و خواب دیدن یکی از آیات الهی و نشانه وجود قدرتی شاعر و با اراده در تدبیر و ارادۀ جهان بوده و به عنوان یکی از نیازهای ضروری انسان به حساب می آید، چنانکه قرآن کریم می فرماید: وجعلنا نومکم سباتا[1]، تعبیر به سبات اشارۀ لطیف به تعطیلی قسمت های قابل توجهی از فعالیت های جسمی و روحی انسان در حال خواب است و همین تعطیل موقت، سبب استراحت و بازسازی اعضای فرسوده و تقویت روح و جسم و تجدید نشاط انسان و رفع هرگونه خستگی و ناراحتی و بالاخره آمادگی برای تجدید فعالیت می شود.
خواب نقش مهمی در سلامت انسان دارد و به همین دلیل، پزشکان روان شناس تلاش می کنند که خواب بیماران خود را به صورت عادی تنظیم کنند چرا که بدون آن، تعادل روانی آنان ممکن نیست، افرادی که به صورت طبیعی نمی خوابند افرادی پژمرده، عصبانی، افسرده، غمگین و ناراحتند و به عکس کسانی که از خواب معتدلی بهره مندند به هنگامی که بیدار می شوند نشاط و توان فوق العاده ای در خود احساس می کنند.[2]
البته باید توجه داشت که پر خوابی، سبب تضییع عمر می شود و چنان که در بعضی از روایات آمده خشم پروردگار متعال را به همراه دارد، در کتاب من لایحضره الفقیه از امام کاظم (ع) روایت شده است که خدای متعال، بنده ای را که زیاد اهل خواب است را دشمن می دارد.[3] و در روایتی نیز حضرت موسی (ع) از خدای متعال درباره بدترین بندگان سؤال نموده که خطاب شد آن بنده ای که در شب مانند مرداری به خواب رفته و روز خود را به بطالت بگذارند بدترین بندگان است.[4]
اما نسبت به این که خواب معصومین (ع) در شبانه روز چند ساعت بوده، روایت و اطلاع دقیقی در دست نبوده و نسبت به مقدار خواب طبیعی یک انسان نیز نمی توان جواب مسلمی ارائه داد چرا که مقدار خواب طبیعی برای انسان ها یکسان نبوده و هیچگونه حد معینی برای آن نمی توان در نظر گرفت، بلکه هر کس باید با تجربه و توجه به میزان فعالیت های جسمی و روحی، میزان نیاز خویش به خواب را دریابد[5] و تحقیقات علمی نشان داده است که احتیاج آدمی به جواب مسئلۀ پیچیده ای است مثلاً پاره ای از مردم به 5، 7، 8 ساعت خواب و قریب 14% مردم به 10 ساعت خواب نیاز دارند.[6]
در روایات اسلامی اولاً خواب متعادل را برای انسان مؤمن بین 6-8 ساعت معرفی شده است، چرا که در بعضی از روایاتی که برنامه های شبانه روز را برای مؤمن معرفی می کنند. یک چهارم شبانه روز را برای استراحت و بعضی روایات دیگر یک سوم شبانه روز را برای استراحت انسان[7] قرار داده اند که مقدار آن بین 6-8 ساعت در شبانه روز است، البته خواب بر حسب سن آدمی نیز، تفاوت داشته و هر چه انسان پیرتر می شود و یا به کمالات معنوی بیشتری دست پیدا می کند خواب او کمتر می شود.
ثانیاً زمان های مختلفی مثل زمان خواب قیلوله (یک ساعت قبل از اذان ظهر) و خواب اول شب[8] به عنوان بهترین زمان های خواب معرفی شده و زمان های دیگری مثل بین الطلوعین[9]، آخر شب[10] (سحرگاه) و آخرین ساعات روز به عنوان بدترین زمان های خواب در شبانه روز معرفی شده اند.
پی نوشتها:
[1] بنأ، 9.
[2] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 26، ص 19، دارالکتب الاسلامیة، پاییز 1369.
[3] شیخ صدوق (ره)، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 103، بی جا، بی تا.
[4] مصطفوی، سید جواد، بهشت زندگی، ج 3، ص 99، برهان، بی تا، به نقل از سفینة البحار، ماده نوم.
[5] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 26، ص 20، دارالکتب الاسلامیة، پاییز 1369.
[6] پاک نژاد، سید رضا، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر (ص)، ج 8، ص 183، کتابفروشی اسلامیه، 1351.
[7] نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 390.
[8] مجلسی، محمدباقر، حلیة المتقین، ص 126، دفتر نشر برگزیده، بهار 1375.
[9] همان.
[10] طباطبایی، محمد حسین، سنن النبی (ص)، ص 141، ح 150، انتشارات اسلامیه، تابستان 1378.
http://farsi.islamquest.net
- [سایر] معصومین (ع) چند ساعت در شبانه روز می خوابیدند؟ بطور کلی برای یک مومن واقعی بهترین موقع خواب و زمان آن چقدر است؟
- [سایر] در عصر حضور معصومین(ع)، مؤمنین برای پاسخ به سؤالات دینی باید به قرآن مراجعه کنند یا به معصومین(ع)؟
- [سایر] در عصر حضور معصومین(ع)، مؤمنین برای پاسخ به سؤالات دینی باید به قرآن مراجعه کنند یا به معصومین(ع)؟
- [سایر] دلیل ولایت معصومان(ع) چیست؟
- [سایر] آیا معصومین(ع) مرتکب گناه می شوند؟
- [سایر] چگونگی خلقت معصومین(ع) را بیان کنید؟
- [سایر] آیا معاد معصومان(ع) با بقیه فرق خواهد داشت؟
- [سایر] از نظر معصومان(ع) قصاص برتر است یا بخشش؟
- [سایر] آیا پیامبراکرم(ص) و معصومین(ع) هم فشار قبر دارند؟
- [سایر] مقصود از عصمت پیامبر(ص) و ائمه معصومین (ع) چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب هر یک از دو خطبه نماز جمعه باید مشتمل بر حمد و ثنای پروردگار، صلوات بر پیامبر اکرم و آل پیامبر علیهمالسلام ، دعوت مردم به پرهیزکاری و تقوا و نیز خواندن یک سوره کامل باشد و خطبه دوم باید علاوه بر آن مشتمل بر ذکر نام ائمه معصومین علیهمالسلام و طلب آمرزش برای مؤمنان باشد.
- [آیت الله خوئی] اگر چوب یا چیزی مانند آن را (شاخص) راست در زمین هموار فرو برند، صبح که خورشید بیرون میآید، سایه آن به طرف مغرب میافتد و هر چه آفتاب بالا میآید این سایه کم میشود، و در شهرهای ما در اول ظهر شرعی (1) به آخرین درج کمی میرسد، و ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق برمیگردد و هر چه خورشید رو به مغرب میرود سایه زیادتر میشود، بنابر این وقتی سایه به آخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم ______________________________ (1). ظهر شرعی عبارت از گذشتن نصف روز است. مثلًا اگر روز دوازده ساعت باشد پس از گذشتن شش ساعت از طلوع آفتاب ظهر شرعی است و اگر روز سیزده ساعت باشد پس از گذشتن شش ساعت و نیم از طلوع آفتاب ظهر شرعی است و اگر روز یازده ساعت باشد پس از گذشتن پنج ساعت و نیم از طلوع آفتاب ظهر شرعی که عبارت از گذشتن نصف از طلوع آفتاب تا غروب آن است در بعضی از مواقع سال، چند دقیقه پیش از ساعت دوازده (به ساعت ظهر کوک) و گاهی چند دقیقه بعد از ساعت دوازده است. توضیح المسائل، ص: 105 میشود ظهر شرعی شده است، ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین میرود، بعد از آن که سایه دوباره پیدا شد، معلوم میشود ظهر شده است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] فقهاء در بیان اغسال مستحبه اغسال زیادی نقل فرموده اند که از جمله آنها این چند غسل است: (1) غسل تمام شبهای طاق ماه رمضان و غسل تمام شبهای دهه آخر آن و غسل دیگری در آخر شب بیست و سوم آن. (2) غسل روز بیست و چهارم ذی الحجه. (3) غسل روز عید نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و روز بیست و پنجم ذی القعده. (4) غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است. (5) غسل کسی که در حال مستی خوابیده. (6) غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد؛ ولی اگر اتفاقا یا از روی ناچاری نگاهش بیفتد یا مثلا برای شهادت دادن رفته باشد؛ غسل مستحب نیست. (7) غسل برای دخول مسجد پیغمبر (ص). (8) غسل برای زیارت معصومین (ع) از دور یا نزدیک؛ ولی احوط این است که این غسلها را به قصد رجاء به جا آورند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] شیر دادنی که علّت محرم شدن است هشت شرط دارد: اوّل بچه شیر زن زنده را بخورد پس اگر از پستان زنی که مرده است شیر بخورد فائده ندارد; دوم شیر آن زن از حرام نباشد، پس اگر شیر بچهای را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند به واسطه آن شیر بچه به کسی محرم نمیشود; سوم بچه شیر از پستان بمکد، پس اگر شیر را در گلوی او بریزند نتیجه ندارد; چهارم شیر، خالص و با چیز دیگر مخلوط نباشد; پنجم شیر از یک شوهر باشد پس اگر زن شیردهی را طلاق دهند بعد شوهر دیگری کند و از او آبستن شود وتا موقع زاییدن، شیری که از شوهر اوّل داشته باقی باشد ومثلاً هشت دفعه پیش از زاییدن از شیر شوهر اوّل وهفت دفعه بعد از زاییدن از شیر شوهر دوم به بچهای بدهد، آنچه به کسی محرم نمیشود; ششم بچه به واسطه مرض شیر را قی نکند و اگر قی کند بنابر احتیاط واجب کسانی که به واسطه شیر خوردن با آن بچه محرم میشوند، باید با او ازدواج نکنند ونگاه محرمانه هم به او ننمایند; هفتم پانزده مرتبه یا یک شبانه روز به طوریکه در مسأله بعد گفته میشود، شیر سیر بخورد یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده وگوشت در بدنش روییده است بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند، احتیاط مستحبّ آن است کسانی که به واسطه شیر خوردن او با او محرم میشوند، ازدواج نکنند ونگاه محرمانه به او ننمایند; هشتم دو سالبچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال، او را شیر دهند به کسیمحرم نمیشود، بلکه اگر مثلاً پیش از تمام شدن دو سال، چهارده مرتبه و بعد از آن ، یک مرتبه شیر بخورد به کسی محرم نمیشود، ولی چنانچه از موقع زاییدن زن شیرده بیشتر از دو سال گذشته باشد وشیر اوباقی باشد و بچهای را شیر دهد آن بچه به کسانی که گفته شد، محرممیشود.
- [آیت الله بروجردی] شیر دادنی که علت محرم شدن است هشت شرط دارد:اوّل:بچه شیر زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنی که مرده است شیر بخورد، فایده ندارد.دوم:شیر آن زن از حرام نباشد، پس اگر شیر بچهای را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند، به واسطهی آن شیر بچه به کسی محرم نمیشود.سوم:بچه شیر را از پستان بمکد، پس اگر شیر را در گلوی او بریزند نتیجه ندارد.چهارم:شیر خالص و با چیز دیگر مخلوط نباشد.پنجم:شیر از یک شوهر باشد، پس اگر زن شیر دهی را طلاق دهند، بعد شوهر دیگری کند و از او آبستن شود و تا موقع زائیدن شیری که از شوهر اوّل داشته باقی باشد و مثلاً هشت دفعه پیش از زاییدن از شیر شوهر اوّل و هفت دفعه بعد از زاییدن از شیر شوهر دوم به بچّهای بدهد، آن بچّه به کسی محرم نمیشود.ششم:بچّه به واسطهی مرض شیر را قی نکند و اگر قی کند بنا بر احتیاط واجب کسانی که به واسطهی شیر خوردن به آن بچّه محرم میشوند، باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند.هفتم:پانزده مرتبه، یا یک شبانه روز به طوری که در مسأله بعد گفته میشود شیر سیر بخورد، یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است، بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند، احتیاط مستحب آن است کسانی که به واسطهی شیر خوردن او، به او محرم میشوند، با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند.هشتم:دو سال بچّه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شیر دهند به کسی محرم نمیشود، بلکه اگر مثلاً پیش از تمام شدن دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن، یک مرتبه شیر بخورد به کسی محرم نمیشود، ولی چنانچه از موقع زاییدنِ زن شیر ده، بیشتر از دو سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچهای را شیر دهد، آن بچه به کسانی که گفته شد محرم میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] آشامیدن شراب؛ حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است. از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: شراب؛ ریشه بدیها و منشا گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خودرا از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند و روح ایمان و خدا شناسی از بدن او بیرون می رود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون می آید و آب دهان او به سینه اش می ریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله نوری همدانی] شیز دادنی که علّت محرم شدن است هشت شرط دارد : اوّل : بچّه شیر زن زنده را بخورد ، پس اگر از پستان زنی که مرده است شیر بخورد تأثیر ندارد . دوّم : شیر آن زن از حرام نباشد ، پس اگر شیر بچّه ای را که از زنا بدنیا آمده به بچّه دیگر بدهند ، به واسطة آن شیر ، بچّه به کسی محرم نمی شود . سوّم : بچّه شیر را از پستان بمکد ، پس اگر شیر را در گلوی او بریزند لازم است کسانی که به واسطة شیر خوردن به آن بچّه محرم می شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند . چهارم : شیر ، خالص و با چیز دیگر مخلوط نباشد . پنجم : شیر از یک شوهر باشد . پس اگر زن شیر دهی را طلاق دهند ، بعد شوهر دیگری کند و از او آبستن شود و تا موقع زائیدن شیری که از شوهر اوّل داشته باقی باشد و مثلاً هشت دفعه پیش از زائیدن از شیر شوهر اوّل و هفت دفعه بعد از زائیدن از شوهر دوّم به بچّه ای بدهد ، آن بچّه به کسی محرم نمی شود . ششم : بچّه به واسطة مرض شیر را قی نکند ، بنا بر احتیاط واجب کسانی که به واسطة شیر خوردن به آن بچّه محرم می شوند ، باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند . هفتم : پانزده مرتبه ، یا یک شبانه روز به طوری که در مسألة بعد گفته میشود شیر سیر بخورد ، یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روئیده است ، بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند ، احتیاط مستحّب آن است کسانی که به واسطة شیر خوردن او به او محرم می شوند ، با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند . هشتم : دو سال بچّه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال ، او را شیر دهند به کسی محرم نمی شود ، بلکه اگر مثلاً پیش از تمام شدن دو سال ، چهارده مرتبه و بعد از آن ، یک مرتبه شیر بخورند ، به کسی محرم نمی شود ، ولی چنانچه از موقع زائیدن زن شیر ده بیشتر از دو سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچّه ای را شیر دهد آن بچه به کسانی که گفته شد ، محرم می شود .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه زنی کودکی را شیر دهد با نه شرط سبب محرم شدن خواهد بود: 1 شیر از ولادت باشد، بنابراین اگر پستان بدون تولد فرزندی شیر پیدا کند و کودکی از آن بنوشد سبب محرمیت نمی شود. 2 بچه از زن زنده شیر بخورد، پس اگر پستان زن مرده ای را به دهان بگیرد و شیر بخورد اثری ندارد. 3 شیر آن زن از حرام نباشد، بنابراین اگر شیر بچه ای را که از زنا به دنیا آمده به بچه ای بدهند به کسی محرم نمی شود. 4 شیر را از پستان بمکد، ولی احتیاط واجب آن است اگر شیر را در گلوی بچه بریزند با آن زن و محارم او ازدواج نکند. 5 شیر را با چیز دیگر مخلوط نکنند. 6 شیر مربوط به یک شوهر باشد، بنابراین اگر زنی را که دارای شیر است طلاق دهد بعد شوهر دیگری کند و از او باردار شود و تا موقع وضع حمل شیری که مربوط به شوهر اول داشته باقی بماند و مثلاً کودکی را هشت دفعه از شیر مربوط به شوهر اول و هفت دفعه از شیر مربوط به شوهر دوم شیر دهد آن کودک به کسی محرم نمی شود، همچنین اگر زنی از شیر مربوط به شوهر اول کودکی را بطور کامل شیر دهد و بعد از شیر مربوط به شوهر دوم کودک دیگری را شیر دهد آن دو به یکدیگر محرم نمی شود. 7 کودک به واسطه بیماری شیر را قی نکند، ولی احتیاط واجب آن است در این صورت کسانی که به واسطه شیر دادن به آن بچه محرم می شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند. 8 کودک پانزده مرتبه، یا یک شبانه روز بطوری که در مسأله بعد خواهد آمد شیر کامل بخورد، یا آن مقدار شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است و احتیاط مستحب آن است که اگر ده مرتبه شیر بخورد کسانی که به واسطه شیر خوردن با او محرم می شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه نیز به او ننمایند. 9 دو سال کودک تمام نشده باشد، بنابراین بعد از تمام شدن دو سال اگر به او شیر دهند به کسی محرم نمی شود، حتی اگر پیش از تمام شدن دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن یک مرتبه شیر بخورد با کسی محرم نمی شود، ولی اگر از موقع زاییدن زن بیش از دو سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچه ای را شیر دهد احتیاط واجب آن است که با زنانی که به واسطه شیر خوردن با او محرم می شوند ازدواج نکند و نگاه محرمانه هم ننماید.
- [امام خمینی] شیر دادنی که علت محرم شدن است هشت شرط دارد: اول: بچه شیر زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنی که مرده است شیر بخورد فایده ندارد. دوم: شیر آن زن از حرام نباشد، پس اگر شیر بچه ای را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند، به واسطه آن شیر، بچه به کسی محرم نمی شود. سوم: بچه شیر را از پستان بمکد پس اگر شیر را در گلوی او بریزند نتیجه ندارد. چهارم: شیر خالص و باچیز دیگر مخلوط نباشد. پنجم: شیر از یک شوهر باشد. پس اگر زن شیردهی را طلاق دهند بعد شوهر دیگری کند و از او آبستن شود و تا موقع زاییدن، شیری که از شوهر اول داشته باقی باشد و مثلا هشت دفعه پیش از زاییدن از شیر شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاییدن از شیر شوهر دوم به بچه ای بدهد، آن بچه به کسی محرم نمی شود. ششم: بچه به واسطه مرض شیر را قی نکند و اگر قی کند بنابر احتیاط واجب کسانی که به واسطه شیر خوردن به آن بچه محرم می شوند باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند. هفتم: پانزده مرتبه یا یک شبانه روز به طوری که در مساله بعد گفته می شود شیر سیر بخورد یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند ازآن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است، بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند احتیاط مستحب آن است کسانی که به واسطه شیر خوردن او به او محرم می شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند. هشتم: دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شیر دهند به کسی محرم نمی شود بلکه اگر مثلا پیش از تمام شدن دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن یک مرتبه شیر بخورد به کسی محرم نمی شود، ولی چنانچه از موقع زاییدن زن شیرده بیشتر از دو سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچه ای را شیر دهد آن بچه به کسانی که گفته شد محرم می شود.