علم اقتصاد دانشی است که پدیده های اقتصادی را توصیف و تبیین، و روابط بین آنها را آن چنان که هست بیان، و وضع آینده ی آنها را پیش بینی می کند؛ مثلا وقتی شما برای خرید دو کیلو پرتقال به بازار می روید و مشاهده می کنید که قیمت پرتقال افزایش یافته و پولتان کفایت نمی کند، یک کیلو می خرید. این یک رفتار است. اگر عکس این رفتار اتفاق افتاد، یعنی قیمت پرتقال کاهش یافت، سه کیلو می خرید. پس تقاضای شما بر اساس قیمت کالا شکل می گیرد. شما این رابطه را به عنوان یک عامل اقتصادی به وجود آورده اید. علم اقتصاد، این رفتار شما را توصیف می کند؛ می گوید تقاضای پرتقال از ناحیه ی تقاضا کننده به بازار آمد؛ تولید کننده نیز کالای خود را به بازار عرضه کرد؛ لذا قیمت روی هر دو پدیده اثر می گذارد. اگر قیمت بالاتر رود و تقاضا ثابت بماند، تولید و عرضه افزایش و اگر قیمت کاهش یابد و تقاضا ثابت بماند، تولید هم کاهش پیدا می کند. علم اقتصاد در این جا رابطه ی بین عرضه و تقاضا را به صورت یک قانون و رابطه ی سببی و مسببیِ متقابل بیان می کند. علم اقتصاد، شناخت پدیده ها و وقایع اقتصادی، مانند بی کاری، رکود، کاهش و افزایش قیمت ها و کاهش و افزایش سود کارخانه ها را به عهده دارد هم چنین علم اقتصاد، پیش بینی می کند که مثلا با توجه به وضع اقتصادی، قیمت ها و یا بی کاری و رکود در آینده ی معین، افزایش یا کاهش می یابد. در علم اقتصاد با توجه به اثرپذیری آن از نظام اقتصادی، روابط تغییر می کند؛ چون علم اقتصاد شاخه ای از علوم انسانی و اجتماعی است، از شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز اثر می پذیرد؛ برخلاف روابط علوم طبیعی که چنین نیست؛ مثلا در علوم طبیعی، آب در دمای صد درجه به جوش می آید، چه مردم جامعه مسلمان باشند و چه یهودی و... اما رابطه ی اقتصاد با نظام اجتماعی و اقتصادی، مثل رابطه ی فیزیک و شیمی با دین نیست؛ بلکه روابط اقتصادی بین مردم، متأثر از باورها، عقاید و اخلاقیات آنهاست؛ یعنی عقاید و اخلاقیات مردم، رفتار تولیدی آنها را شکل و جهت می دهد؛ مثلا چه چیز تولید کنند؟ چگونه تولید کنند؟ آیا کالاهای لوکس را تولید کنند، یا کالاهای مورد نیاز عامه مردم را؟ بنابراین، علم اقتصاد، کاملا از پدیده ها، رفتارها و روابط اقتصادی جامعه اثر می پذیرد. رفتارها و روابط اقتصادی نیز تحت تأثیر هنجارها و ارزش های اعتقادی و اخلاقی جامعه شکل می گیرند. جامعه ای که اعتقاد به خداوند و اخلاق و معاد ندارد، یک نوع رفتار اقتصادی دارد و جامعه ای که به این مسائل اعتقاد و باور دارد، رفتار اقتصادی دیگری دارد. وقتی رفتارهای اقتصادی، این دو جامعه متفاوت شد، طبعاً، علم اقتصاد آنچه را که از رفتارها و روابط اقتصادی جامعه محقق شده مورد مطالعه قرار می دهد. این رویدادهای اقتصادی در یک بستر ارزشی و اعتقادی شکل می گیرند؛ یعنی باورها و اعتقادات جامعه، بستری را برای پیدایش پدیده های علم اقتصاد فراهم می کنند؛ آن گاه، علم اقتصاد پدیده هایی را که دارای صبغه و رنگ خاص اند و تحت تأثیر ارزش های جامعه قرار گرفته اند، موضوع مطالعه ی خود قرار می دهد. منبع: دین و اقتصاد، محمد جواد شریفی، حمیده انصاری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1382)
علم اقتصاد را تعریف کنید؟ آیا در اسلام رابطه ی خاصی بین علم اقتصاد نظام اقتصاد وجود دارد؟
علم اقتصاد دانشی است که پدیده های اقتصادی را توصیف و تبیین، و روابط بین آنها را آن چنان که هست بیان، و وضع آینده ی آنها را پیش بینی می کند؛ مثلا وقتی شما برای خرید دو کیلو پرتقال به بازار می روید و مشاهده می کنید که قیمت پرتقال افزایش یافته و پولتان کفایت نمی کند، یک کیلو می خرید. این یک رفتار است. اگر عکس این رفتار اتفاق افتاد، یعنی قیمت پرتقال کاهش یافت، سه کیلو می خرید. پس تقاضای شما بر اساس قیمت کالا شکل می گیرد. شما این رابطه را به عنوان یک عامل اقتصادی به وجود آورده اید.
علم اقتصاد، این رفتار شما را توصیف می کند؛ می گوید تقاضای پرتقال از ناحیه ی تقاضا کننده به بازار آمد؛ تولید کننده نیز کالای خود را به بازار عرضه کرد؛ لذا قیمت روی هر دو پدیده اثر می گذارد. اگر قیمت بالاتر رود و تقاضا ثابت بماند، تولید و عرضه افزایش و اگر قیمت کاهش یابد و تقاضا ثابت بماند، تولید هم کاهش پیدا می کند. علم اقتصاد در این جا رابطه ی بین عرضه و تقاضا را به صورت یک قانون و رابطه ی سببی و مسببیِ متقابل بیان می کند.
علم اقتصاد، شناخت پدیده ها و وقایع اقتصادی، مانند بی کاری، رکود، کاهش و افزایش قیمت ها و کاهش و افزایش سود کارخانه ها را به عهده دارد هم چنین علم اقتصاد، پیش بینی می کند که مثلا با توجه به وضع اقتصادی، قیمت ها و یا بی کاری و رکود در آینده ی معین، افزایش یا کاهش می یابد.
در علم اقتصاد با توجه به اثرپذیری آن از نظام اقتصادی، روابط تغییر می کند؛ چون علم اقتصاد شاخه ای از علوم انسانی و اجتماعی است، از شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز اثر می پذیرد؛ برخلاف روابط علوم طبیعی که چنین نیست؛ مثلا در علوم طبیعی، آب در دمای صد درجه به جوش می آید، چه مردم جامعه مسلمان باشند و چه یهودی و...
اما رابطه ی اقتصاد با نظام اجتماعی و اقتصادی، مثل رابطه ی فیزیک و شیمی با دین نیست؛ بلکه روابط اقتصادی بین مردم، متأثر از باورها، عقاید و اخلاقیات آنهاست؛ یعنی عقاید و اخلاقیات مردم، رفتار تولیدی آنها را شکل و جهت می دهد؛ مثلا چه چیز تولید کنند؟ چگونه تولید کنند؟ آیا کالاهای لوکس را تولید کنند، یا کالاهای مورد نیاز عامه مردم را؟
بنابراین، علم اقتصاد، کاملا از پدیده ها، رفتارها و روابط اقتصادی جامعه اثر می پذیرد. رفتارها و روابط اقتصادی نیز تحت تأثیر هنجارها و ارزش های اعتقادی و اخلاقی جامعه شکل می گیرند. جامعه ای که اعتقاد به خداوند و اخلاق و معاد ندارد، یک نوع رفتار اقتصادی دارد و جامعه ای که به این مسائل اعتقاد و باور دارد، رفتار اقتصادی دیگری دارد. وقتی رفتارهای اقتصادی، این دو جامعه متفاوت شد، طبعاً، علم اقتصاد آنچه را که از رفتارها و روابط اقتصادی جامعه محقق شده مورد مطالعه قرار می دهد. این رویدادهای اقتصادی در یک بستر ارزشی و اعتقادی شکل می گیرند؛ یعنی باورها و اعتقادات جامعه، بستری را برای پیدایش پدیده های علم اقتصاد فراهم می کنند؛ آن گاه، علم اقتصاد پدیده هایی را که دارای صبغه و رنگ خاص اند و تحت تأثیر ارزش های جامعه قرار گرفته اند، موضوع مطالعه ی خود قرار می دهد.
منبع: دین و اقتصاد، محمد جواد شریفی، حمیده انصاری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1382)
- [سایر] علم اقتصاد را تعریف کنید؟ آیا در اسلام رابطه ی خاصی بین علم اقتصاد نظام اقتصاد وجود دارد؟
- [سایر] آیا اسلام, نظام تربیتی, سیاسی, اقتصادی و اجتماعی خاصی دارد؟
- [سایر] رابطه دین و اقتصاد چیست؟
- [سایر] رابطه دین و اقتصاد چیست؟
- [سایر] نظام طبیعی حاکم بر روابط زن و مرد چیست؟ اسلام برای پایداری این رابطه چه توصیه هایی می کند؟
- [سایر] آیا اسلام در اقتصاد دارای نظریه ی جامع و مستقلی هست؟ و آیا اقتصاد اسلامیِ امروز ما جواب گوی نیاز بشریت در زمینه ی اقتصاد می باشد؟
- [سایر] آیا اسلام نظام سیاسی و دستورالعمل خاصی برای حکومت ارائه داده، یا تأمین سیاست دنیوی را شأن و وظیفه ی خود ندانسته است؟
- [سایر] اسلام با اقتصاد چند گونه پیوند دارد؟
- [سایر] رابطه حکومت با مردم چگونه تعریف میشود؟
- [سایر] رابطه وسایل و نظام آفرینش چیست؟
- [امام خمینی] اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چون اقتصاد و تجارت جامعه مسلمانان در اثر غفلت هایی که شده و وابسته به بانک ها گردیده است، تا بانک ها وضع خود را با تعالیم اقتصادی اسلامی تطبیق نکرده اند، مسلمانان متمکن با همکاری یکدیگر مؤسسات قرض الحسنه اسلامی تأسیس کنند و این مخالفت علنی با احکام خدا را به اطاعت احکام او مبدل سازند.
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت و رابطه با غیر مسلمانان نیز باید مطابق با مقرّرات اسلام تنظیم گردد، بنابر این باید از کارهایی همچون تخلّف از قراردادها، پیمانها و وعدهها، غَشّ در معامله، کم فروشی، خیانت در امانت، اجحاف و نظایر آن خودداری شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روابط تجاری و سیاسی با بعض دول که آلت دست دول بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل، جایز نیست. و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن با این نحو روابط مخالفت کنند، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمال اسرائیل روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام اسلام هستند، و بر مسلمانان لازم است با این خیانت کاران چه دولت و چه تجار قطع رابطه کنند، و آنها را ملزم به قطع رابطه با این نحو دولت ها کنند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولت های جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود ، مثل منکراتی که دولتهای جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام ، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق وانکار باطل ، واگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم وموجب اسائة ظنّ به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند .
- [امام خمینی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولتها اجرا میکنند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علمای اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علمای اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علمای اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمیکند.
- [آیت الله علوی گرگانی] گوشت وپیه و چرمی که در بازار مسلمانان فروخته شود پاک است، و همچنین است اگر یکی از اینها در دست مسلمان باشد، و همچنین اگر بداند آن مسلمان از کافر گرفته و رسیدگی نکرده که از حیوانیست که به دستور شرع کشته شده یا نه پاک میباشد مگر علم بعدم تذکیه پیدا کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر با علم و عمد در حال حرکت بدن ذکر بگوید، مثلاً موقع رفتن به رکوع یا رفتن به سجده تکبیر بگوید، چنانچه آن را به قصد ذکر خاصی که در نماز دستور دادهاند بگوید باید نماز را دوباره بخواند و این امر در ذکرهای مستحب مطابق احتیاط وجوبیست و اگر به این قصد نگوید بلکه بخواهد ذکری گفته باشد، نمازش صحیح است.