رابطه حکومت با مردم چگونه تعریف میشود؟
رابطه حکومت با مردم چگونه تعریف میشود؟ با سلام و احترام خدمت شما ، رابطه حکومت با مردم رابطه ای دو سویه و متقابل است حکومت موظف است به وظایف و مسئولیت های خود در قبال مردم و تأمین خواسته ها و حقوق مردم در حوزه های مختلف عمل نماید و شرایط و زمینه برای رشد و رفاه آنان فراهم نماید و مردم نیز لازم است با حکومت مشارکت و همراهی داشته باشند . البته وظایف و مسئولیت های حکومت بسته به الزمات و مبانی فکری حاکم بر آن متفاوت می باشد . در حکومت های غیر دینی که نگاه مادی حاکم است اهداف و وظایف حکومت در تأمین نیازهای عمومی جامعه و ایجاد رفاه مادی خلاصه می شود ، اما در حکومت های دینی در کنار توجه به نیازهای مادی و تأمین آنها ، رشد و تعالی معنوی نیز از وظایف و مسئولیت های حکومت محسوب می گردد و حکومت باید در مسیر هدایت و ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی معنوی جامعه و ترویج ارزش های دینی گام بردارد . از این رو خداوند متعال وظیفه حکومت اسلامی را این گونه ترسیم فرموده است ( الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور) ( همان کسانی که اگر در زمین استقرارشان دهیم نماز به پا کنند و زکات دهند و به معروف وا دارند و از منکر باز دارند و سرانجام همه کارها با خدا است) ( سوره حج، آیه 41) ازنظر اسلام در حکومت اسلامی رابطه حکومت با مردم بسیار فراتر از رابطه مادی و خشک حکومت های غیر دینی با مردم بوده و حکومت و دولت اسلامی ابزاری تلقی می شود برای اجرای دستورات الهی و از آن جمله بر پایی ارزش های ناب اسلامی و ترویج آن ، برقراری نظم و ایجاد امنیت داخلی و خارجی، تأمین رفاه و خیر عموم، از بین بردن ظلم و بی عدالتی و ... از دیدگاه اسلام و معصومین علیهم السلام حکومت اسلامی تنها در صورتی برای حاکم اسلامی ارزش دارد که وسیله ای باشد برای احقاق حقوق از دست رفته مظلومان و خدمت به محرومان و نیازمندان و در یک جمله امداد رسانی در جهت رشد و تعالی مادی و معنوی بندگان ضعیف پروردگار.همانگونه که امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: (اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْ ءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ) (خدایا تو می دانی آنچه از ما رفت، نه به خاطر رغبت در قدرت بود، و نه از دنیای ناچیز خواستن زیادت. بلکه می خواستیم نشانه های دین را به جایی که بود بنشانیم، و اصلاح را در شهرهایت ظاهر گردانیم. تا بندگان ستمدیده ات را ایمنی فراهم آید، و حدود ضایع مانده ات اجرا گردد.) ( نهج البلاغه ، خطبه 132) حکومت در این نگاه امانت و فرصتی برای خدمت محسوب می شود حضرت فرمودند: ( وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًی لِمَنْ فَوْقَکَ لَیْسَ لَکَ أَنْ تَفْتَاتَ فِی رَعِیَّةٍ وَ لاَ تُخَاطِرَ إِلاَّ بِوَثِیقَةٍ ) ( فرمانداری برای تو، وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی در گردن توست، و تو، تحت نظر مافوق خود می‌باشی. حق نداری درباره رعیت استبداد به خرج دهی، و نه به کار عظیمی اقدام کنی، مگر اطمینان داشته باشی که از عهده‌اش بر می‌آیی) ( نهج البلاغه ، نامه 5) مهربانی و محبت در برخورد کلی حکومت با مردم محوریت دارد همانگونه که امام علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر می فرماید: ( و اَشعِر قلبک الرَّحمة لِلرّعیّة و المحبّة لهم و اللُّطفَ بهم و لا تکونَنَّ علیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتنِم اَکَلهُم فَانّهُم صِنفانِ إمْا اَخٌ لَک فِی الدّینِ و اِمّا نَظیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ ) ( مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار بده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش اند.( نهج البلاغه ، نامه 53 ) از این رو تعبیری که در مورد حاکم اسلامی به کار برده می شود ، تعبیر ( ولی) است که بیانگر نوعی ارتباط معنوی میان مردم و حاکم اسلامی است .
عنوان سوال:

رابطه حکومت با مردم چگونه تعریف میشود؟


پاسخ:

رابطه حکومت با مردم چگونه تعریف میشود؟

با سلام و احترام خدمت شما ، رابطه حکومت با مردم رابطه ای دو سویه و متقابل است حکومت موظف است به وظایف و مسئولیت های خود در قبال مردم و تأمین خواسته ها و حقوق مردم در حوزه های مختلف عمل نماید و شرایط و زمینه برای رشد و رفاه آنان فراهم نماید و مردم نیز لازم است با حکومت مشارکت و همراهی داشته باشند . البته وظایف و مسئولیت های حکومت بسته به الزمات و مبانی فکری حاکم بر آن متفاوت می باشد . در حکومت های غیر دینی که نگاه مادی حاکم است اهداف و وظایف حکومت در تأمین نیازهای عمومی جامعه و ایجاد رفاه مادی خلاصه می شود ، اما در حکومت های دینی در کنار توجه به نیازهای مادی و تأمین آنها ، رشد و تعالی معنوی نیز از وظایف و مسئولیت های حکومت محسوب می گردد و حکومت باید در مسیر هدایت و ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی معنوی جامعه و ترویج ارزش های دینی گام بردارد . از این رو خداوند متعال وظیفه حکومت اسلامی را این گونه ترسیم فرموده است ( الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور) ( همان کسانی که اگر در زمین استقرارشان دهیم نماز به پا کنند و زکات دهند و به معروف وا دارند و از منکر باز دارند و سرانجام همه کارها با خدا است) ( سوره حج، آیه 41) ازنظر اسلام در حکومت اسلامی رابطه حکومت با مردم بسیار فراتر از رابطه مادی و خشک حکومت های غیر دینی با مردم بوده و حکومت و دولت اسلامی ابزاری تلقی می شود برای اجرای دستورات الهی و از آن جمله بر پایی ارزش های ناب اسلامی و ترویج آن ، برقراری نظم و ایجاد امنیت داخلی و خارجی، تأمین رفاه و خیر عموم، از بین بردن ظلم و بی عدالتی و ... از دیدگاه اسلام و معصومین علیهم السلام حکومت اسلامی تنها در صورتی برای حاکم اسلامی ارزش دارد که وسیله ای باشد برای احقاق حقوق از دست رفته مظلومان و خدمت به محرومان و نیازمندان و در یک جمله امداد رسانی در جهت رشد و تعالی مادی و معنوی بندگان ضعیف پروردگار.همانگونه که امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: (اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْ ءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ) (خدایا تو می دانی آنچه از ما رفت، نه به خاطر رغبت در قدرت بود، و نه از دنیای ناچیز خواستن زیادت. بلکه می خواستیم نشانه های دین را به جایی که بود بنشانیم، و اصلاح را در شهرهایت ظاهر گردانیم. تا بندگان ستمدیده ات را ایمنی فراهم آید، و حدود ضایع مانده ات اجرا گردد.) ( نهج البلاغه ، خطبه 132) حکومت در این نگاه امانت و فرصتی برای خدمت محسوب می شود حضرت فرمودند: ( وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًی لِمَنْ فَوْقَکَ لَیْسَ لَکَ أَنْ تَفْتَاتَ فِی رَعِیَّةٍ وَ لاَ تُخَاطِرَ إِلاَّ بِوَثِیقَةٍ ) ( فرمانداری برای تو، وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی در گردن توست، و تو، تحت نظر مافوق خود می‌باشی. حق نداری درباره رعیت استبداد به خرج دهی، و نه به کار عظیمی اقدام کنی، مگر اطمینان داشته باشی که از عهده‌اش بر می‌آیی) ( نهج البلاغه ، نامه 5) مهربانی و محبت در برخورد کلی حکومت با مردم محوریت دارد همانگونه که امام علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر می فرماید: ( و اَشعِر قلبک الرَّحمة لِلرّعیّة و المحبّة لهم و اللُّطفَ بهم و لا تکونَنَّ علیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتنِم اَکَلهُم فَانّهُم صِنفانِ إمْا اَخٌ لَک فِی الدّینِ و اِمّا نَظیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ ) ( مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار بده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش اند.( نهج البلاغه ، نامه 53 ) از این رو تعبیری که در مورد حاکم اسلامی به کار برده می شود ، تعبیر ( ولی) است که بیانگر نوعی ارتباط معنوی میان مردم و حاکم اسلامی است .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین