تبیین مقوله ی علم دینی از جهات مختلف ضرورت دارد; از جمله یکی از راه کارهای مسئله ی، رابطه و تعارض علم و دین، مقوله ی علم دینی است. توضیح مطلب این که مسئله ی رابطه ی علم و دین، با دو پیش فرض واقع نمایی علم و شناختاری (COGNITIVE) گزاره های دینی و پذیرش موضوعات مشترک میان علم و دین، قابل طرح است; البتّه بین گزاره های انشایی و هنجاری دینی، که بیان گر اهداف آدمیان اند و آموزه های علمی نیز ترابط، قابل تصور است. در این مسئله کسانی چون گالیله به تفکیک قلمرو علم از قلمرو دین و نیز کانت به خروج مسائل مابعدالطبیعه از محدوده ی عقل نظری و انحصار حوزه ی عقل نظری به مسائل علمی و پدیدارهای زمانی و مکانی رو آوردند.[1] کارل بارت، متأله مسیحی پروتستانی نیز موضوع الهیات را تجلّی خداوند در مسیح و موضوع علم را، جهان طبیعت قلمداد کرد. وی با تمایز موضوعی به تمایز روشی نیز نایل آمد.[2] گروهی نیز تفکیک در وظیفه ی علم و دین را پیشنهاد کردند; بدین معنی که وظیفه ی علم، ابزار انگاری و پیش بینی و کنترل باشد; نه تبیین گری; و یا این که دین صرفاً تنظیم کننده ی زندگی فردی و اجتماعی باشد; نه تبیین کننده ی امور واقع.[3] برخی تفکیک در اهداف علم و دین را بیان کرده اند و هدف دین را هدایت و سعادت بشر، و هدف علم را تبیین حقایق عالم طبیعت دانسته اند.[4] دسته ی دیگری، جدا انگاری زبان علم و زبان دین را ارایه نمودند و معناداری گزاره های علم و دین، یا بی معنا دانستن گزاره های دینی توسط پوزیتویست ها و یا تفکیک کارکرد گرایانه ی زبان علم و دین از سوی فیلسوفان تحلیل زبانی، هم چون ریچارد بون و بریث ویت را پذیرفته اند.[5] شیوه ی دیگری که در تعارض علم و دین مطرح شده، مقوله ی علم دینی است; بدین معنا که تنها علم دینی می تواند مضامین ناسازگار با تلقّی دینی در علوم تجربی را حل کند; زیرا با تأثیر متافیزیک دینی و روحیه و انگیزه ی دینی عالمان بر فرایند و تئوری ها و اهداف علم، نمی توان به مضامین ناسازگار با دین دست یافت. انگیزه های طرح علم دینی دو انگیزه می توان برای طراحان مقوله ی علم دینی تصور کرد: نخست، حل تعارض و تقابل علم و دین و گزاره های علمی با گزاره های دینی و سایر انواع تعارض; و دوم، جهت گیری دینی یا سکولار علوم تجربی در حیات و تمدن بشری. در واقع، مسئله ی علم دینی، علاوه بر این که با تأثیر پیش فرض های دینی بر علوم، به جهت گیری دینی دستاوردهای علمی سامان می دهد، به حل مسئله ی تعارض و چالش میان علم و دین مدد می رساند. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ر. ک: دین و نگرش نوین، ص ص 308 317. [2] . ر. ک: مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص 366. [3] . همان، ص 388. [4] . محمد تقی مصباح یزدی، فصل نامه ی مصباح: مبحث بنیادی علوم انسانی، شماره ی 8، ص 9. [5] . مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص 269.
تبیین مقوله ی علم دینی از جهات مختلف ضرورت دارد; از جمله یکی از راه کارهای مسئله ی، رابطه و تعارض علم و دین، مقوله ی علم دینی است. توضیح مطلب این که مسئله ی رابطه ی علم و دین، با دو پیش فرض واقع نمایی علم و شناختاری (COGNITIVE) گزاره های دینی و پذیرش موضوعات مشترک میان علم و دین، قابل طرح است; البتّه بین گزاره های انشایی و هنجاری دینی، که بیان گر اهداف آدمیان اند و آموزه های علمی نیز ترابط، قابل تصور است. در این مسئله کسانی چون گالیله به تفکیک قلمرو علم از قلمرو دین و نیز کانت به خروج مسائل مابعدالطبیعه از محدوده ی عقل نظری و انحصار حوزه ی عقل نظری به مسائل علمی و پدیدارهای زمانی و مکانی رو آوردند.[1] کارل بارت، متأله مسیحی پروتستانی نیز موضوع الهیات را تجلّی خداوند در مسیح و موضوع علم را، جهان طبیعت قلمداد کرد. وی با تمایز موضوعی به تمایز روشی نیز نایل آمد.[2] گروهی نیز تفکیک در وظیفه ی علم و دین را پیشنهاد کردند; بدین معنی که وظیفه ی علم، ابزار انگاری و پیش بینی و کنترل باشد; نه تبیین گری; و یا این که دین صرفاً تنظیم کننده ی زندگی فردی و اجتماعی باشد; نه تبیین کننده ی امور واقع.[3] برخی تفکیک در اهداف علم و دین را بیان کرده اند و هدف دین را هدایت و سعادت بشر، و هدف علم را تبیین حقایق عالم طبیعت دانسته اند.[4] دسته ی دیگری، جدا انگاری زبان علم و زبان دین را ارایه نمودند و معناداری گزاره های علم و دین، یا بی معنا دانستن گزاره های دینی توسط پوزیتویست ها و یا تفکیک کارکرد گرایانه ی زبان علم و دین از سوی فیلسوفان تحلیل زبانی، هم چون ریچارد بون و بریث ویت را پذیرفته اند.[5]
شیوه ی دیگری که در تعارض علم و دین مطرح شده، مقوله ی علم دینی است; بدین معنا که تنها علم دینی می تواند مضامین ناسازگار با تلقّی دینی در علوم تجربی را حل کند; زیرا با تأثیر متافیزیک دینی و روحیه و انگیزه ی دینی عالمان بر فرایند و تئوری ها و اهداف علم، نمی توان به مضامین ناسازگار با دین دست یافت.
انگیزه های طرح علم دینی
دو انگیزه می توان برای طراحان مقوله ی علم دینی تصور کرد: نخست، حل تعارض و تقابل علم و دین و گزاره های علمی با گزاره های دینی و سایر انواع تعارض; و دوم، جهت گیری دینی یا سکولار علوم تجربی در حیات و تمدن بشری.
در واقع، مسئله ی علم دینی، علاوه بر این که با تأثیر پیش فرض های دینی بر علوم، به جهت گیری دینی دستاوردهای علمی سامان می دهد، به حل مسئله ی تعارض و چالش میان علم و دین مدد می رساند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر. ک: دین و نگرش نوین، ص ص 308 317.
[2] . ر. ک: مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص 366.
[3] . همان، ص 388.
[4] . محمد تقی مصباح یزدی، فصل نامه ی مصباح: مبحث بنیادی علوم انسانی، شماره ی 8، ص 9.
[5] . مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص 269.
- [سایر] علل و انگیزههای علم باوری چه بود؟
- [سایر] علم آموزی چه اهمیتی دارد؟
- [سایر] چرا زبان دینی مورد توجه متکلمان بوده است؟ رویکردهای مختلف درباره معناداری گزارهها و باورهای دینی کداماند؟
- [سایر] علم آموزی برای جوانان چه اهمیتی دارد؟
- [سایر] چرا زبان دینی مورد توجه متکلمان بوده است؟ رویکردهای مختلف درباره معناداری گزارهها و باورهای دینی کداماند؟
- [سایر] علم و تفکر در اسلام چه اهمیتی دارد؟
- [سایر] لطفاً در مورد علم دینی و علم سکولار توضیح دهید؟
- [سایر] شناخت آفت ها و آسیب ها در زمینه ی فهم متون دینی و از جمله قرآن چه اهمیتی دارد و آسیب ها از چه عواملی سرچشمه می گیرند؟
- [سایر] آیا از دیدگاه قرآن اهمیت علم منحصر به علوم دینی است؟ یا مطلق علم؟
- [سایر] آیا از دیدگاه روایات اسلامی اهمیت علم منحصر به علوم دینی است؟ یا مطلق علم؟
- [آیت الله جوادی آملی] .ارائه طرح و برنامههای علمی و عملی, جهت اصلاح امور امت اسلامی، حفظ استقلال اقتصادی و مانند آن , در مسجد بدون رجحان نخواهد بود؛ چنان که تعلیم امور نظامی برای جهاد و دفاع دینی در غیر وقت نماز, هیچ کراهتی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر مجتهد اعلم در مسئلهای فتوی دهد مقلّد آن مجتهد نمیتواند در آن مسئله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مقلّد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش میگویند عمل کند، یا به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید، و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مسئله محل تأمّل یا محل اشکال است.
- [آیت الله مظاهری] شرط سوّم: باید لباس نمازگزار از اجزای حیوان مردهای که خون جهنده دارد نباشد و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او از مردار است و با علم به مسئله، در آن نماز بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهواً یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او از مردار است یا ندانستن مسئله باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] شرط چهارم: لباس نمازگزار باید از حیوان حرام گوشت نباشد و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او از حیوان حرام گوشت است و با علم به مسئله در آن نماز بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهواً یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او از حیوان حرام گوشت است یا ندانستن مسئله باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] شرط پنجم و ششم: پوشیدنلباسطلاباف و ابریشمخالصبرایمرد حرام و نماز با آن باطل است و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او طلاباف یا ابریشم خالص است و با علم به مسئله، نماز در آن بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهواً یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او طلاباف یا ابریشم خالص است یاندانستن مسئله باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] قسم خوردن به مقدسات دینی غیر از اسمهای خداوند در صورت اوّل و دوّم (که در مسئله قبل گفته شد) اثر و فایدهای ندارد و در قسم سوّم اگر راست باشد مکروه و اگر دروغ باشد از گناهان بزرگ است ولی کفّاره ندارد.
- [آیت الله مظاهری] لباس نمازگزار شش شرط دارد: شرط اوّل: لباس و بدن نمازگزار پاک باشد و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با علم، با بدن و لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل است، ولی اگر در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس یا بدن او نجس است یا ندانستن مسئله باشد، مانعی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر در بین نماز کاری انجام دهد یا مدّتی ساکت شود و شک کند که نماز به هم خورده یا نه، نمازش صحیح است. دهم از مبطلات نماز خوردن و آشامیدن است در صورتی که عمداً و با علم به مسئله باشد، مانند آب خوردن، حتّی اگر قند یا شکر و مانند اینها را در دهان بگذارد و در حال نماز کمکم آب شود و فرو ببرد نمازش باطل میشود ولی اگر در بین نماز غذایی را که لای دندانها مانده فرو ببرد اشکال ندارد. یازدهم از مبطلات نماز شک در رکعتهای نماز دو رکعتی و سه رکعتی یا در دو رکعت اوّل نمازهای چهار رکعتی است. دوازدهم از مبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمداً یا سهواً کم یا زیاد کند، یا چیزی را که رکن نیست عمداً کم یا زیاد نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفته کسی را قبول کند، ولی در احکام دینی که علم به حکم آن از جهت ضروری بودن آن پیدا نکرده است باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید، که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّه دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را بجا آورد، پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله اردبیلی] کعبه معظّمه اوّلین خانه و قبله مردمان و مایه برکت و هدایت جهانیان و پناهگاه واردان و نشانهای از ابراهیم خلیلالرّحمان علیهالسلام است. مردمان به دعوت عامّ ابراهیم علیهالسلام به اشتیاق چون پرندگانی که به آشیانه خویش برمیگردند، برای ابراز فروتنی در مقابل عظمت و بزرگی خداوند و گواهی به عزّت او، در جایگاه پیامبران به گونه فرشتگان عرش بر دورش طواف میکنند. خداوند سبحان آن خانه را عَلَم اسلام و حجّ آن را واجب و احترامش را لازم دانست(1). کعبه وسیله قوام و قیام مردم است(2) و مظهر وحدت و مشهد منفعت و وعدهگاه اخلاص و دوری از مظاهر دنیوی و توکّل بر خداوند است؛ امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: (خداوند در تشریع فریضه حج مردم را به چیزی امر کرد که علاوه بر تعبّد و اطاعت دینی، مشتمل بر مصالح و منافع دنیوی نیز هست.)(3) پس بر آنان که توانایی دارند، واجب است خالصانه متوجّه ذات حق گردند و آن چنانکه خداوند فرموده است، حج و عمره را بجا آورند که انجام دادن آن، برکت و ترک آن، هلاکت و تباهی همگان است.