یک. بررسی عوامل دین گریزی به سادگی نمی‌توان گفت: نسل جوان ما دین گریز و احیانا دین ستیز هستند اینان نسبت به واقعیات موجود جامعه، دیدگاه‌های متفاوتی دارند و چه بسا بخشی از آن دیدگاه‌ها و نارضایتی‌ها، وارد باشد ولی ممکن است، برخی از جوانان با توجه به شرایط محیطی و خانوادگی، از روند نارضایتی بیشتری برخوردار باشند و بعضی از نارسایی‌ها را ناشی از قوانین دینی بدانند ودر نتیجه اشکالات خویش را متوجه دین بکنند. البته کارآمدی دین بحثی است و کارآمدی برخی از مدیران بحث دیگر. اتفاقا در برخورد با تعدادی از این جوانان و گفت‌وگو با آنان، تصریح کردند: اشکالات آنان نه به اصل دین، بلکه به مدیران و کارگزاران بر می‌گردد. بنابراین، جوانان کشور از بهترین جوانان از حیث سلامت فکری، روحی و دینی می‌باشند و سرمایه‌گذاری دشمنان دین و کشور، برای تسخیر این دژ مستحکم و انحراف جوانان، گواهی است بر مدّعای ما، که البته موفق نخواهند شد. به هر حال، دین‌گریزی عوامل متعددی دارد از جمله: 1. روند تغییر ارزش‌ها پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران باز سازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخص‌های مطلوب گردید به گونه‌ای که توسعه، نتایجی از قبیل تغییر ارزش‌ها را نیز در پی داشت. توضیح اینکه اقدامات اقتصادی نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب کاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزار مختلف (واردات، تبلیغات، مراکز تجاری و) فرآیند قوی تولید نیاز در مردم، در پیش گرفته شد. در نتیجه سطح نیازهای غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان، با موانع اساسی روبه رو شدند. از آنجا که درآمد واقعی نیز کاهش یافت، دستیابی به درآمد بیشتر و پول بیش از حد معمول، با ارزش شد. از طرف دیگر، عواملی مانند نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد، گرایش بارز مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای کل جامعه، موجب شد که مردم ارزش‌های جدید را تأیید شده (هنجار) و جست‌وجوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع ببینند بنابراین پول‌جویی به ارزش غالب تبدیل شد و حداقل در مورد بیشتر کسانی که پول و درآمدشان کم بود و کفاف ارضای نیازهایشان را نمی‌داد، ارزش‌های دیگر را تحت‌الشعاع قرار داد. در نتیجه این فرآیندها، ارزش‌های اجتماعی، از سنتی به سوی مدرن، از ساده زیستی به تجمل، از کمک و همیاری و ایثار و گذشت برای جامعه به سودجویی فردی و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فردگرایی و از ارزش دین و خدا به ارزش پول و دنیا حرکت کرده‌اند.(1) 2. مشکلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجه به مسائل امنیتی و دفاعی و) که نتیجه طبیعی آن، فقدان برنامه‌ریزی‌های دقیق و کارشناسی شده برای نهادینه سازی و تثبیت ارزش‌ها و معارف اسلامی است. 3. تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد و القای شبهه دربارة دین که گاهی بی‌پاسخ مانده و در ذهن برخی جای گرفته است. 4. روش‌های نادرست در آموزش دینی در دوران کودکی و نوجوانی برخی از رفتارها و برخوردهای ناصحیح و مخالف شرع در بیان احکام شرعی، موجبات بدبینی عده‌ای از افراد به خصوص جوانان را فراهم آورده است. حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر این گونه افراد را متذکر شده، در این خصوص می‌فرماید: (معنای تحجر آن است که کسی که می‌خواهد از مبانی اسلام و فقه اسلام برای بنای جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا کند و نتواند کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را در آنجایی که قابل کشش است درک کند و برای نیاز یک ملت و یک نظام و یک کشور که نیاز لحظه به لحظه است نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه بدهد. این بلای بزرگیاست).(2) 5. ضعف و سستی بنیان‌های دینی در برخی از خانواده‌ها که منجر به عدم تربیت و پروش صحیح جوانان شده است. 6. گرایش به سوی تمایلات و هواهای نفسانی، خواسته‌های نا به جای برخی و ناهنجاری عاطفی و روانی آنان و بی‌بند و باری و گرفتاری در انواع دام‌های شیطانی و موجب شده که بسیاری به سستی و فساد و راحتی و سودجویی و روی آورند و التزام به دین و چهارچوب‌های دینی را مزاحم خود ببینند. چنان که در قرآن کریم درباره مهم‌ترین عامل روی‌گردانی از توحید و معاد آمده است: ( بَلْ یُریدُ اْلإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ) بلکه انسان می‌خواهد راه فساد را پیش روی خود باز کند.(3) 7. ضعف بینش و نداشتن آگاهی درست از ماهیت دین و نقش و کارکرد آن در تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان. 8. ناکارآمدی برخی از مدیران جامعه در اجرای برنامه‌های اعلام شدة حکومت دینی، و بی‌پاسخ ماندن نیازهای اولیه اجتماعی جوانان (ازدواج، اشتغال، مسکن و). 9. عدم توزیع عادلانه امکانات و فرصت‌ها در برخی از ادارات و دستگاه‌های کشور. 10. درگیری برخی گروه‌ها و جناح‌های سیاسی بر سر کسب، حفظ و استمرار قدرت سیاسی و در نتیجه، ایجاد یأس و ناامیدی جوانان برای نیل به خواسته‌های مشروع خویش. 11. عملکرد منفی و نامطلوب بعضی از دستگاه‌های فرهنگی در سال‌های اخیر و میدان دادن به افراد و عناصر غیر معتقد به نظام اسلامی، و ترویج فرهنگ غربی از سوی آنان. 12. عملکرد و رفتار ناشایست گروهی از شاغلان در دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و حکومتی، باعث پیدا شدن تعارض و شکاف بین گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبینی به شعارهای انقلاب گشته است. 12. کم‌کاری نیروها و دستگاه‌های انقلابی در تولید برنامه‌های سالم و جذاب و مفیدی که بتواند اوقات فراغت جوانان را پر کند و آنان را از توجّه به برنامه‌های ضد اخلاقی و فاسد فرهنگ بیگانه باز دارد. 13. مشکل انتقال ارزش‌ها نسل اول انقلاب و دستگاه‌های فرهنگی، در انتقال این ارزش‌های انقلابی و دینی به نسل دوم و سوم انقلاب و حتی تعمیق آن‌ها برای خود نسل اول انقلاب، سهل‌انگاری و کم‌کاری‌هایی داشته‌اند که موجب فاصله گرفتن تدریجی برخی از افراد جامعه به خصوص جوانان از ارزش‌های اسلامی شده است. راه‌کارهای مقابله با دین گریزی برای مبارزه با دین‌گریزی، باید پس از بررسی همه جانبة علل و عوامل آن، راه‌کارهای مناسب را برگزید. آنچه در جامعه امروز ما بسیار مهم است، ایجاد موجی سهمگین و توفنده در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان و ارائة چهرة زیبای دین و زدودن غبار خرافات و کژاندیشی‌ها، در این صورت دین با جذابیت فوق‌العاده‌ای که دارد، جوانان را به سوی خود می‌کشاند. از این رو نقش متولیان و دستگاه‌های فرهنگی در برنامه‌ریزی صحیح و اصولی و تقویت مبانی دینی وعقیدتی جوانان وتربیت آنان بر اساس الگوها ومعیارهای صحیح اسلامی نقش بسیار حیاتی در مقابله با دین‌گریزی جوانان دارد. اهمیت این مسئله در دانشگاه‌ها بسیار جدی است لذا باید مسئولان تأثیرگذار در این مراکز، درگزینش اساتید ومدیران دانشگاه دقت ونظارت کافی داشته باشند ودر غنی سازی متون آموزشی متناسب با نیازهای جامعه و ارزش‌های اسلامی همت گمارند. از طرف دیگر به شدت باید مواظب خطر دگرگونی در هویت فرهنگی و گرایش‌های نسل جوان بود. یکی از خطرات جدی فرهنگ مهاجم غرب، این است که جوانان را چنان به سوی تمایلات شهوانی و آزادی‌های جنسی سوق می‌دهد که اساسا گرایش به دین و دیانت در آنان رنگ می‌بازد و دیگر برای آنان حق و باطل چندان اهمیتی ندارد. از این رو باید در کنار کار فرهنگی، با عوامل شبهه افکن داخلی دشمن، از قبیل روزنامه‌ها و گروه‌های معاند، برخورد قانونی داشت واجازه مسموم نمودن فضا، امنیت وسلامت فکری وروانی جامعه را به آنها نداد. علاوه بر این تقویت و کارآمدی دستگاه‌های قضایی و انتظامی در مقابله با باندهای فساد و اشراری که سعی در گسترش فساد، اعتیاد و بزهکاری در میان جوانان دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در کنار راه‌کارهای یاد شده، تلاش برای اثبات عملی کارآمدی نظام اسلامی در تمامی زمینه‌ها ودر نتیجه برطرف کردن معضلات و مشکلاتی که نسل جوان با آن مواجه‌اند از قبیل ازدواج، مسکن، اشتغال، امکانات علمی وتفریحی و تا حدود بسیار زیادی می‌تواند عوامل دین گریزی جوانان را از بین برده وآنان را مجذوب دین نماید. البته با توجه به شرایط وامکانات کنونی جامعه، فراهم کردن چنین بسترهایی زمان بر است از این رو باید به طور جدی به حفظ خود و خانواده و اطرافیان پرداخت. البته حفظ ایمان و ارزش‌های آن در محیط نامساعد، بسی دشوار است ولی ارزش افزون‌تری دارد. خداوند در سوره (تحریم) نمونه‌ای را برای این گونه افراد یادآوری می‌نماید. خداوند برای مؤمنان، آسیه همسر فرعون را مثال و نمونه می‌آورد هنگامی که از شوهرش بیزاری جست و عرضه داشت: خدایا من از قصر فرعون و زیورهای دنیوی گذشتم و تو خانه‌ای در بهشت برای من بنا کن و مرا از شر فرعون و کردارش و قوم ستمکار نجات بخش. حفظ ارزش‌ها در محیط مناسب و مساعد هنر نیست هنر آن است که در تندباد ضدارزش‌ها، اخلاق و معنویت مطرح شود. همچنین با عمل به سفارش‌های زیر و گسترش چنین برنامه‌هایی در سطح جامعه، می‌توان بر ناهنجاری‌ها و گریز از دین غلبه کرد: 1. سعی و کوشش در انجام وظایف و واجبات دینی، 2. خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت، 3. گرفتن روزه مستحبی به ویژه دوشنبه و پنجشنبه، 4. تلاوت قرآن بویژه بعد از نماز صبح، 5. تأمل و اندیشه در آیات قرآن، 6. حتی المقدور سعی در خواندن نماز شب، 7. سحر خیزی، 8. شرکت درورزش‌های فردی و دسته جمعی، 9. تنظیم برنامه برای تمام شبانه روز و پر کردن‌اوقات فراغت با برنامه‌های صحیح و سودمند، 10. شرکت در فعالیت‌های مذهبی‌و اجتماعی، 11. پرهیز از نگاه نامشروع به افراد نامحرم. 12. کنترل افکار و نیندیشیدن به صحنه‌های شهوت انگیز. 13. به یاد خدا بودن درهمه اوقات 14. عدم معاشرت و دوستی با افراد منحرف و فاسد،(4) 15. انتخاب دوستان مؤمن و سالم. 16. تقویت مبانی دینی وعقیدتی خود از طریق مطالعه کتاب‌های معتبر و مفید و یا شرکت در نشست‌های علمی مذهبی و پی‌نوشت‌ (1) نگ: فرامرز رفیع‌پور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومی جامعه، ص 225 (2) روزنامه جمهوری اسلامی، 17/ 3/ 1376 (3) قیامت (75)، آیه 5 (4) نگ: فرامرز رفیع‌پور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومی جامعه، ص 931 پرسمان
یک. بررسی عوامل دین گریزی
به سادگی نمیتوان گفت: نسل جوان ما دین گریز و احیانا دین ستیز هستند اینان نسبت به واقعیات موجود جامعه، دیدگاههای متفاوتی دارند و چه بسا بخشی از آن دیدگاهها و نارضایتیها، وارد باشد ولی ممکن است، برخی از جوانان با توجه به شرایط محیطی و خانوادگی، از روند نارضایتی بیشتری برخوردار باشند و بعضی از نارساییها را ناشی از قوانین دینی بدانند ودر نتیجه اشکالات خویش را متوجه دین بکنند. البته کارآمدی دین بحثی است و کارآمدی برخی از مدیران بحث دیگر. اتفاقا در برخورد با تعدادی از این جوانان و گفتوگو با آنان، تصریح کردند: اشکالات آنان نه به اصل دین، بلکه به مدیران و کارگزاران بر میگردد.
بنابراین، جوانان کشور از بهترین جوانان از حیث سلامت فکری، روحی و دینی میباشند و سرمایهگذاری دشمنان دین و کشور، برای تسخیر این دژ مستحکم و انحراف جوانان، گواهی است بر مدّعای ما، که البته موفق نخواهند شد.
به هر حال، دینگریزی عوامل متعددی دارد از جمله:
1. روند تغییر ارزشها پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران باز سازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهای مطلوب گردید به گونهای که توسعه، نتایجی از قبیل تغییر ارزشها را نیز در پی داشت. توضیح اینکه اقدامات اقتصادی نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب کاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزار مختلف (واردات، تبلیغات، مراکز تجاری و) فرآیند قوی تولید نیاز در مردم، در پیش گرفته شد. در نتیجه سطح نیازهای غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان، با موانع اساسی روبه رو شدند. از آنجا که درآمد واقعی نیز کاهش یافت، دستیابی به درآمد بیشتر و پول بیش از حد معمول، با ارزش شد. از طرف دیگر، عواملی مانند نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد، گرایش بارز مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای کل جامعه، موجب شد که مردم ارزشهای جدید را تأیید شده (هنجار) و جستوجوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع ببینند بنابراین پولجویی به ارزش غالب تبدیل شد و حداقل در مورد بیشتر کسانی که پول و درآمدشان کم بود و کفاف ارضای نیازهایشان را نمیداد، ارزشهای دیگر را تحتالشعاع قرار داد. در نتیجه این فرآیندها، ارزشهای اجتماعی، از سنتی به سوی مدرن، از ساده زیستی به تجمل، از کمک و همیاری و ایثار و گذشت برای جامعه به سودجویی فردی و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فردگرایی و از ارزش دین و خدا به ارزش پول و دنیا حرکت کردهاند.(1)
2. مشکلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجه به مسائل امنیتی و دفاعی و) که نتیجه طبیعی آن، فقدان برنامهریزیهای دقیق و کارشناسی شده برای نهادینه سازی و تثبیت ارزشها و معارف اسلامی است.
3. تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد و القای شبهه دربارة دین که گاهی بیپاسخ مانده و در ذهن برخی جای گرفته است.
4. روشهای نادرست در آموزش دینی در دوران کودکی و نوجوانی برخی از رفتارها و برخوردهای ناصحیح و مخالف شرع در بیان احکام شرعی، موجبات بدبینی عدهای از افراد به خصوص جوانان را فراهم آورده است. حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر این گونه افراد را متذکر شده، در این خصوص میفرماید: (معنای تحجر آن است که کسی که میخواهد از مبانی اسلام و فقه اسلام برای بنای جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا کند و نتواند کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را در آنجایی که قابل کشش است درک کند و برای نیاز یک ملت و یک نظام و یک کشور که نیاز لحظه به لحظه است نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه بدهد. این بلای بزرگیاست).(2)
5. ضعف و سستی بنیانهای دینی در برخی از خانوادهها که منجر به عدم تربیت و پروش صحیح جوانان شده است.
6. گرایش به سوی تمایلات و هواهای نفسانی، خواستههای نا به جای برخی و ناهنجاری عاطفی و روانی آنان و بیبند و باری و گرفتاری در انواع دامهای شیطانی و موجب شده که بسیاری به سستی و فساد و راحتی و سودجویی و روی آورند و التزام به دین و چهارچوبهای دینی را مزاحم خود ببینند. چنان که در قرآن کریم درباره مهمترین عامل رویگردانی
از توحید و معاد آمده است: ( بَلْ یُریدُ اْلإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ) بلکه انسان میخواهد راه فساد را پیش روی خود باز کند.(3)
7. ضعف بینش و نداشتن آگاهی درست از ماهیت دین و نقش و کارکرد آن در تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان.
8. ناکارآمدی برخی از مدیران جامعه در اجرای برنامههای اعلام شدة حکومت دینی، و بیپاسخ ماندن نیازهای اولیه اجتماعی جوانان (ازدواج، اشتغال، مسکن و).
9. عدم توزیع عادلانه امکانات و فرصتها در برخی از ادارات و دستگاههای کشور.
10. درگیری برخی گروهها و جناحهای سیاسی بر سر کسب، حفظ و استمرار قدرت سیاسی و در نتیجه، ایجاد یأس و ناامیدی جوانان برای نیل به خواستههای مشروع خویش.
11. عملکرد منفی و نامطلوب بعضی از دستگاههای فرهنگی در سالهای اخیر و میدان دادن به افراد و عناصر غیر معتقد به نظام اسلامی، و ترویج فرهنگ غربی از سوی آنان.
12. عملکرد و رفتار ناشایست گروهی از شاغلان در دستگاهها و نهادهای دولتی و حکومتی، باعث پیدا شدن تعارض و شکاف بین گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبینی به شعارهای انقلاب گشته است.
12. کمکاری نیروها و دستگاههای انقلابی در تولید برنامههای سالم و جذاب و مفیدی که بتواند اوقات فراغت جوانان را پر کند و آنان را از توجّه به برنامههای ضد اخلاقی و فاسد فرهنگ بیگانه باز دارد.
13. مشکل انتقال ارزشها نسل اول انقلاب و دستگاههای فرهنگی، در انتقال این ارزشهای انقلابی و دینی به نسل دوم و سوم انقلاب و حتی تعمیق آنها برای خود نسل اول انقلاب، سهلانگاری و کمکاریهایی داشتهاند که موجب فاصله گرفتن تدریجی برخی از افراد جامعه به خصوص جوانان از ارزشهای اسلامی شده است.
راهکارهای مقابله با دین گریزی
برای مبارزه با دینگریزی، باید پس از بررسی همه جانبة علل و عوامل آن، راهکارهای مناسب را برگزید. آنچه در جامعه امروز ما بسیار مهم است، ایجاد موجی سهمگین و توفنده در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان و ارائة چهرة زیبای دین و زدودن غبار خرافات و کژاندیشیها، در این صورت دین با جذابیت فوقالعادهای که دارد، جوانان را به سوی خود میکشاند. از این رو نقش متولیان و دستگاههای فرهنگی در برنامهریزی صحیح و اصولی و تقویت مبانی دینی وعقیدتی جوانان وتربیت آنان بر اساس الگوها ومعیارهای صحیح اسلامی نقش بسیار حیاتی در مقابله با دینگریزی جوانان دارد. اهمیت این مسئله در دانشگاهها بسیار جدی است لذا باید مسئولان تأثیرگذار در این مراکز، درگزینش اساتید ومدیران دانشگاه دقت ونظارت کافی داشته باشند ودر غنی سازی متون آموزشی متناسب با نیازهای جامعه و ارزشهای اسلامی همت گمارند. از طرف دیگر به شدت باید مواظب خطر دگرگونی در هویت فرهنگی و گرایشهای نسل جوان بود. یکی از خطرات جدی فرهنگ مهاجم غرب، این است که جوانان را چنان به سوی تمایلات شهوانی و آزادیهای جنسی سوق میدهد که اساسا گرایش به دین و دیانت در آنان رنگ میبازد و دیگر برای آنان حق و باطل چندان اهمیتی ندارد. از این رو باید در کنار کار فرهنگی، با عوامل شبهه افکن داخلی دشمن، از قبیل روزنامهها و گروههای معاند، برخورد قانونی داشت واجازه مسموم نمودن فضا، امنیت وسلامت فکری وروانی جامعه را به آنها نداد. علاوه بر این تقویت و کارآمدی دستگاههای قضایی و انتظامی در مقابله با باندهای فساد و اشراری که سعی در گسترش فساد، اعتیاد و بزهکاری در میان جوانان دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در کنار راهکارهای یاد شده، تلاش برای اثبات عملی کارآمدی نظام اسلامی در تمامی زمینهها ودر نتیجه برطرف کردن معضلات و مشکلاتی که نسل جوان با آن مواجهاند از قبیل ازدواج، مسکن، اشتغال، امکانات علمی وتفریحی و تا حدود بسیار زیادی میتواند عوامل دین گریزی جوانان را از بین برده وآنان را مجذوب دین نماید.
البته با توجه به شرایط وامکانات کنونی جامعه، فراهم کردن چنین بسترهایی زمان بر است از این رو باید به طور جدی به حفظ خود و خانواده و اطرافیان پرداخت. البته حفظ ایمان و ارزشهای آن در محیط نامساعد، بسی دشوار است ولی ارزش افزونتری دارد. خداوند در سوره (تحریم) نمونهای را برای این گونه افراد یادآوری مینماید. خداوند برای مؤمنان، آسیه همسر فرعون را مثال و نمونه میآورد هنگامی که از شوهرش بیزاری جست و عرضه داشت: خدایا من از قصر فرعون و زیورهای دنیوی گذشتم و تو خانهای در بهشت برای من بنا کن و مرا از شر فرعون و کردارش و قوم ستمکار نجات بخش.
حفظ ارزشها در محیط مناسب و
مساعد هنر نیست هنر آن است که در تندباد ضدارزشها، اخلاق و معنویت مطرح شود. همچنین با عمل به سفارشهای زیر و گسترش چنین برنامههایی در سطح جامعه، میتوان بر ناهنجاریها و گریز از دین غلبه کرد:
1. سعی و کوشش در انجام وظایف و واجبات دینی،
2. خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت،
3. گرفتن روزه مستحبی به ویژه دوشنبه و پنجشنبه،
4. تلاوت قرآن بویژه بعد از نماز صبح،
5. تأمل و اندیشه در آیات قرآن،
6. حتی المقدور سعی در خواندن نماز شب،
7. سحر خیزی،
8. شرکت درورزشهای فردی و دسته جمعی،
9. تنظیم برنامه برای تمام شبانه روز و پر کردناوقات فراغت با برنامههای صحیح و سودمند،
10. شرکت در فعالیتهای مذهبیو اجتماعی،
11. پرهیز از نگاه نامشروع به افراد نامحرم.
12. کنترل افکار و نیندیشیدن به صحنههای شهوت انگیز.
13. به یاد خدا بودن درهمه اوقات
14. عدم معاشرت و دوستی با افراد منحرف و فاسد،(4)
15. انتخاب دوستان مؤمن و سالم.
16. تقویت مبانی دینی وعقیدتی خود از طریق مطالعه کتابهای معتبر و مفید و یا شرکت در نشستهای علمی مذهبی و
پینوشت
(1) نگ: فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومی جامعه، ص 225
(2) روزنامه جمهوری اسلامی، 17/ 3/ 1376
(3) قیامت (75)، آیه 5
(4) نگ: فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 8 3 آناتومی جامعه، ص 931
پرسمان
- [سایر] علل دین گریزی جوانان چیست؟
- [سایر] علت دین گریزی جوانان چیست؟
- [سایر] علل و آثار دین گریزی جوانان چیست؟
- [سایر] علت دین گریزی جوانان چیست؟ و چه پیامد هایی را به دنبال خواهد داشت؟
- [سایر] علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت زرتشت . یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟
- [سایر] علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت، زرتشت، یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟ کدام یک از دستورات عملی ادیان موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟
- [سایر] عوامل دین زدایی و دین گریزی در دوره ی نوگرایی در غرب چیست؟
- [سایر] رابطه ی دین گریزی و پیشرفت علمی و صنعتی را در غرب چگونه ارزیابی می کنید؟
- [سایر] از چه طرقی میتوان جامعیت دین خاتم را اثبات نمود؟
- [سایر] آیا میتوان با خود دین، مدعیات دینی را ثابت کرد؟
- [آیت الله مظاهری] اگر زن بگوید یائسهام، یا شوهر ندارم یا در عدّه نیستم، یا حیض نیستم، یا خواهر رضاعی تو نیستم و مانند اینها، اگر لااُبالی در دین نباشد، میتوان حرف او را قبول کرد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسافری که قصد کرده ده روز در محلّی بماند، از ماندن منصرف شود و شک کند پیش از آن که از قصد ماندن منصرف شود، یک نماز چهار رکعتی خوانده یا نه، باید نمازهای خود را شکسته بخواند.
- [آیت الله مظاهری] اگر مسافر قصد کند ده روز در محلّی بماند، چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود یا مردّد شود که در آنجا بماند یا به جای دیگر برود، باید نماز را شکسته بخواند و اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود یا مردّد شود، تا وقتی در آنجاست باید نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مسافر قصد کند ده روز در محلی بماند ، چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود . یا مردد شود که در آنجا بماند یا بجای دیگر برود ، باید نماز را شکسته بخواند و اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود ، یا مردد شود ، تا وقتی در آنجا هست ، باید نماز را تمام بخواند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی قصد اقامت ده روز کند و بعداً منصرف یا مردد شود، اگر پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی باشد نمازش شکسته است، ولی اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی منصرف یا مردد شود، باید تا وقتی در آنجاست نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصمیم داشته باشد از همان راه یا راه دورتر برگردد، باید نماز را شکسته بخواند و همچنین اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصمیم داشته باشد از راه دیگری برگردد که مجموع رفت و برگشت به مقدار هشت فرسخ باشد، باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مسافر قصد کند ده روز در جایی بماند، چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود، یا مرددّ شود که آنجا بماند یا جای دیگر برود، باید نماز را شکسته بخواند، و اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود، یا مرددّ شود، تا وقتی در آنجا هست باید نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله سبحانی] اگر مسافر قصد کند ده روز در محلی بماند; چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود. یا مردّد شود که در آنجا بماند یا به جای دیگر برود، باید نماز را شکسته بخواند و اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود; یا مردّد شود، تا وقتی در آنجا هست، باید نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله خوئی] اگر مسافر قصد کند ده روز در محلی بماند، چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود، یا مردد شود که در آنجا بماند یا بهجای دیگر برود، باید نماز را شکسته بخواند. ولی اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از ماندن منصرف شود، یا مردد شود، تا وقتی در آنجا هست، باید نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله مظاهری] مسافری که قصد کرده ده روز در محلّی بماند، اگر روزه بگیرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود روزه آن روز صحیح است.