آداب توبه واقعی چیست؟
پاسخ پرسش شما در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: (إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل می‌کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است). خداوند، پیش از این آیه، درباره ویژگی‌های بندگان خاص خویش سخن می‌گوید: (بندگان (ویژه خداوند) رحمان کسانی هستند که با خداوند معبودی دیگر را نمی‌خوانند و انسانی که خداوند، خونش را حرام شمرده، جز به حق نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر کس چنین کند، مجازاتی سخت خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف می گردد و همیشه با خواری در آن خواهند ماند؛ مگر کسانی که توبه کنند) و...1 علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید )اِلاّ من تاب...( یعنی کسی که از مجازات سخت و خلود در عذاب خفت بار استثنا شده است.2 پس هر کس گناهی مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات می‌یابد، گناهانش به حسنات تبدیل می‌گردد: 1. توبه یا بازگشت از گناه. کم‌ترین مراتب توبه پشیمانی است. اگر توبه حقیقی تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمی‌گردد و همواره آن را انجام می‌دهد. 2. عمل صالح با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر می‌شود و به توبه حقیقی یا توبه نصوح می‌انجامد. 3. ایمان مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکی‌ها تبدیل شود؛ ولی برای مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایی کافی است و گناهانش را به حسنات تبدیل می‌کند. از این رو، در آیه بعد می‌فرماید: )وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ مَتاباً؛کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوی خدا بازگشت می‌کند(.3 علامه طباطبایی می‌فرماید: سیاق این آیه، با عظمت بخشیدن به توبه، استبعاد تبدیل سیئات به حسنات را از میان بر می‌دارد.4 این توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار می‌آید. از این رو، علامه می‌فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل می‌گردد. امام صادق)ع( در تفسیر آیه شریف )تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً؛ با توبه نصوح به خدا باز گردید(5 فرمود: بنده توبه کند سپس به گناه باز نگردد.6 علامه طباطبایی می‌فرماید: اگر شائبه شقاوت و سوء سریده در انسان نباشد، کار زشت انجام نمی‌دهد؛ زیرا ذات با سعادت و پاکیزه، زشتی را بر نمی‌تابد. پس کار زشت یا برخاسته از ذات شقی و خبیث است، یا ذاتی که در آن رگه هایی از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنین چیزی آن است که هر گاه ذات با توبه و ایمان و عمل صالح پاک گردد، به ذاتی سعید که در آن شائبه‌ای از گناه و شقاوت نیست، تبدیل می‌شود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون می‌گردد و اعمال و آثار انسانی متناسب با ذاتی می‌شود که با مغفرت و رحمت الاهی شکسته شده است.7 مجموعه آنچه گفته شد، نشان می‌دهد این توبه( توبه نصوح) حالتی خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه‌ای عمل صالح هم بی هیچ تکلفی برون می‌تراود. پاره‌ای از روایات ارکان توبه را چهار چیز شمرده‌اند: 1. ندامت قلبی 2. استغفار با زبان 3. کردار نیک و کنار گذاشتن گناه 4. عزم بر عدم بازگشت به گناه. توبه‌ای که در این آیه ذکر شده و به ضمیمه عمل صالح، گناهان را به حسنات تبدیل می‌کند، توبه‌ای است که هرگز شکسته نشود. به کار بستن این راه کارها، برای تبدیل سیئات به حسنات، دشوار می‌نماید؛ ولی ناممکن نیست و انسان نباید از رسیدن به این مرتبه نومید گردد. بنابراین برای آنکه خداوند گناهان گذشته ما را ببخشد و آن‌ها را به حسنه تبدیل کند باید اولاً از انجام گناهان گذشته پیشمان بود؛ ثانیاً با اعمال صالح اثرات توبه را در وجود خود مستقر سازیم. نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند. حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد: خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟ در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: (ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد) (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295). و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: (التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند) (همان، ص 296). حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته کاری بوده که قابل جبران است باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت، 2. تصمیم بر ترک در آینده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند. پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد. شرایط پذیرش توبه: 1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی، چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید. 2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد. امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: (استغفرالله) فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟ استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد. 1. پشیمانی از گذشته. 2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه. 3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد. 4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری. 5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید. 6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: (استغفرالله) (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی). برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی: - ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی - ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر - نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی پی نوشت‌ها: 1. فرقان(25): آیه 70 63. 2. المیزان، ج 16، ص 242. 3. المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج 15، ص 242. 4. المیزان، ج 15، ص 243. 5. تحریم(8 :(66. 6. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج 1، ص 552. 7. المیزان، ج 15، ص 243. 8. میزان الحکمه، ج 1، ص 548. www.morsalat.com
عنوان سوال:

آداب توبه واقعی چیست؟


پاسخ:

پاسخ پرسش شما در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: (إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل می‌کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است).
خداوند، پیش از این آیه، درباره ویژگی‌های بندگان خاص خویش سخن می‌گوید: (بندگان (ویژه خداوند) رحمان کسانی هستند که با خداوند معبودی دیگر را نمی‌خوانند و انسانی که خداوند، خونش را حرام شمرده، جز به حق نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر کس چنین کند، مجازاتی سخت خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف می گردد و همیشه با خواری در آن خواهند ماند؛ مگر کسانی که توبه کنند) و...1
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید )اِلاّ من تاب...( یعنی کسی که از مجازات سخت و خلود در عذاب خفت بار استثنا شده است.2 پس هر کس گناهی مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات می‌یابد، گناهانش به حسنات تبدیل می‌گردد:
1. توبه یا بازگشت از گناه.
کم‌ترین مراتب توبه پشیمانی است. اگر توبه حقیقی تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمی‌گردد و همواره آن را انجام می‌دهد.
2. عمل صالح
با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر می‌شود و به توبه حقیقی یا توبه نصوح می‌انجامد.
3. ایمان
مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکی‌ها تبدیل شود؛ ولی برای مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایی کافی است و گناهانش را به حسنات تبدیل می‌کند. از این رو، در آیه بعد می‌فرماید: )وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ مَتاباً؛کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوی خدا بازگشت می‌کند(.3 علامه طباطبایی می‌فرماید: سیاق این آیه، با عظمت بخشیدن به توبه، استبعاد تبدیل سیئات به حسنات را از میان بر می‌دارد.4 این توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار می‌آید. از این رو، علامه می‌فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل می‌گردد. امام صادق)ع( در تفسیر آیه شریف )تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً؛ با توبه نصوح به خدا باز گردید(5 فرمود: بنده توبه کند سپس به گناه باز نگردد.6 علامه طباطبایی می‌فرماید: اگر شائبه شقاوت و سوء سریده در انسان نباشد، کار زشت انجام نمی‌دهد؛ زیرا ذات با سعادت و پاکیزه، زشتی را بر نمی‌تابد. پس کار زشت یا برخاسته از ذات شقی و خبیث است، یا ذاتی که در آن رگه هایی از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنین چیزی آن است که هر گاه ذات با توبه و ایمان و عمل صالح پاک گردد، به ذاتی سعید که در آن شائبه‌ای از گناه و شقاوت نیست، تبدیل می‌شود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون می‌گردد و اعمال و آثار انسانی متناسب با ذاتی می‌شود که با مغفرت و رحمت الاهی شکسته شده است.7 مجموعه آنچه گفته شد، نشان می‌دهد این توبه( توبه نصوح) حالتی خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه‌ای عمل صالح هم بی هیچ تکلفی برون می‌تراود. پاره‌ای از روایات ارکان توبه را چهار چیز شمرده‌اند:
1. ندامت قلبی
2. استغفار با زبان
3. کردار نیک و کنار گذاشتن گناه
4. عزم بر عدم بازگشت به گناه.
توبه‌ای که در این آیه ذکر شده و به ضمیمه عمل صالح، گناهان را به حسنات تبدیل می‌کند، توبه‌ای است که هرگز شکسته نشود. به کار بستن این راه کارها، برای تبدیل سیئات به حسنات، دشوار می‌نماید؛ ولی ناممکن نیست و انسان نباید از رسیدن به این مرتبه نومید گردد.
بنابراین برای آنکه خداوند گناهان گذشته ما را ببخشد و آن‌ها را به حسنه تبدیل کند باید اولاً از انجام گناهان گذشته پیشمان بود؛ ثانیاً با اعمال صالح اثرات توبه را در وجود خود مستقر سازیم.
نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند.
حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد:
خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: (ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد) (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295).
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: (التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند) (همان، ص 296).
حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته کاری بوده که قابل جبران است باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت، 2. تصمیم بر ترک در آینده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند.
پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد.
شرایط پذیرش توبه:
1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی، چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.
2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد.
امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: (استغفرالله) فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد.
1. پشیمانی از گذشته.
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه.
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: (استغفرالله) (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی).
برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی:
- ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی
- ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر
- نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی
پی نوشت‌ها:
1. فرقان(25): آیه 70 63.
2. المیزان، ج 16، ص 242.
3. المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج 15، ص 242.
4. المیزان، ج 15، ص 243.
5. تحریم(8 :(66.
6. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج 1، ص 552.
7. المیزان، ج 15، ص 243.
8. میزان الحکمه، ج 1، ص 548.
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین