برخی این شبهه را مطرح میکنند که اخلاق و رفتارهای اخلاقی در اجتماع انسانی ضامن اجرا ندارند؛ یعنی هیچ پشتوانهی عملی برای اخلاق وجود ندارد؛ به همین جهت نمیتوان گفت که صفات اخلاقی دارای ثبات و استقرار و دوام هستند. با توجه به مطالب گذشته، جواب این اشکال بیان شد. توضیح مطلب این است که اخلاق به صفات درونی میگویند که حالت استقرار و ثبات پیدا کرده است و این صفات از یک طرف در ضمانت اعتقاد و ایمان و از طرف دیگر در ضمانت عمل میباشد و اگر انسان به واسطهی اسباب و عواملی از اعتقاد منصرف شود و یا این که در مقام عمل نتواند به خاطر عواملی آن فعل را انجام دهد یا فعل مخالفی از او سر زند، فعل اخلاقی او از بین خواهد رفت.[1] به عنوان مثال کسی که ایمان و اعتقاد به مقدم داشتن دیگران بر خویشتن نداشته باشد، هرگز فضیلت ایثار از او سر نخواهد زد. و یا اگر کسی معتقد به دفاع از حریم مقدسات نباشد، ممکن نیست که متصف به صفت شجاعت گردد. پس محکمترین پشتوانه و ضمانت اجرایی برای اخلاق، همان اعتقاد و ایمان و عمل است و هر قدر ایمان راسختر و قویتر گردد و عمل تکرار شود و در مقام عمل از آن بیشتر مراقبت شود، صفات اخلاقی آسانتر ظهور و بروز پیدا میکنند. اگر شخص یا گروهی معتقد باشند که دروغ گفتن، آنها را از خوشبختی دنیا باز میدارد هرگز دروغ نخواهند گفت. چنان که امروزه در کشورهای پیشرفته مشاهده میکنیم که قوانین اجتماعی کاملاً به واسطهی مردم اجرا میشود و افراد آن جوامع، به وظایف اجتماعی خود پایبندند، به یکدیگر دروغ نمیگویند، به جامعهی خود خیانت نمیکنند، وطنفروشی و اهانت به مقدسات ملی و به قوانین سیاسی و اجتماعی از آنان بسیار کم سرمیزند؛ چون از یک طرف معتقدند که این امور موجب سعادت و خوشبختی آنان میشود و از سوی دیگر قدرت حاکمه و محیط مناسب آنها را مدد میرساند و همین، بهترین ضمانت اجرایی است. اما وقتی ایمان و اعتقاد نباشد و در کنارش کمکهای عملی وجود نداشته باشد، هیچ ضمانتی برای رفتار اخلاقی نیست؛ چنان که در همان کشورهای غربی با این که به برخی از مسائل اجتماعی خیلی مقیدند، اما برای مسائل دیگری چون بیبندوباریهای اخلاقی، روابط زشت جنسی و میگساری هیچ اهمیتی قائل نیستند؛ به خاطر این که نه اعتقاد و ایمان به پرهیز از این مسائل دارند و نه کسی آنها را در دور کردن از این اعمال قبیح و زشت یاری میرساند. پس اگر در دنیای جدید، این همه انحطاط اخلاقی وجود دارد، بدان معنا نیست که اخلاق، ضمانت اجرایی ندارد؛ بلکه به خاطر عدم اعتقاد و عدم قانون مدوّنی است که پشتوانهی عملی افراد آن جوامع باشد. پی نوشت: [1]. فرازهایی از اسلام، ص 241. منبع: جوانان و پرسشهای اخلاقی، مصطفی خلیلی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه) بهار 1381(
آیا رفتارهای اخلاقی ضمانت اجرایی دارند یا خیر؟
برخی این شبهه را مطرح میکنند که اخلاق و رفتارهای اخلاقی در اجتماع انسانی ضامن اجرا ندارند؛ یعنی هیچ پشتوانهی عملی برای اخلاق وجود ندارد؛ به همین جهت نمیتوان گفت که صفات اخلاقی دارای ثبات و استقرار و دوام هستند.
با توجه به مطالب گذشته، جواب این اشکال بیان شد. توضیح مطلب این است که اخلاق به صفات درونی میگویند که حالت استقرار و ثبات پیدا کرده است و این صفات از یک طرف در ضمانت اعتقاد و ایمان و از طرف دیگر در ضمانت عمل میباشد و اگر انسان به واسطهی اسباب و عواملی از اعتقاد منصرف شود و یا این که در مقام عمل نتواند به خاطر عواملی آن فعل را انجام دهد یا فعل مخالفی از او سر زند، فعل اخلاقی او از بین خواهد رفت.[1]
به عنوان مثال کسی که ایمان و اعتقاد به مقدم داشتن دیگران بر خویشتن نداشته باشد، هرگز فضیلت ایثار از او سر نخواهد زد. و یا اگر کسی معتقد به دفاع از حریم مقدسات نباشد، ممکن نیست که متصف به صفت شجاعت گردد.
پس محکمترین پشتوانه و ضمانت اجرایی برای اخلاق، همان اعتقاد و ایمان و عمل است و هر قدر ایمان راسختر و قویتر گردد و عمل تکرار شود و در مقام عمل از آن بیشتر مراقبت شود، صفات اخلاقی آسانتر ظهور و بروز پیدا میکنند. اگر شخص یا گروهی معتقد باشند که دروغ گفتن، آنها را از خوشبختی دنیا باز میدارد هرگز دروغ نخواهند گفت.
چنان که امروزه در کشورهای پیشرفته مشاهده میکنیم که قوانین اجتماعی کاملاً به واسطهی مردم اجرا میشود و افراد آن جوامع، به وظایف اجتماعی خود پایبندند، به یکدیگر دروغ نمیگویند، به جامعهی خود خیانت نمیکنند، وطنفروشی و اهانت به مقدسات ملی و به قوانین سیاسی و اجتماعی از آنان بسیار کم سرمیزند؛ چون از یک طرف معتقدند که این امور موجب سعادت و خوشبختی آنان میشود و از سوی دیگر قدرت حاکمه و محیط مناسب آنها را مدد میرساند و همین، بهترین ضمانت اجرایی است.
اما وقتی ایمان و اعتقاد نباشد و در کنارش کمکهای عملی وجود نداشته باشد، هیچ ضمانتی برای رفتار اخلاقی نیست؛ چنان که در همان کشورهای غربی با این که به برخی از مسائل اجتماعی خیلی مقیدند، اما برای مسائل دیگری چون بیبندوباریهای اخلاقی، روابط زشت جنسی و میگساری هیچ اهمیتی قائل نیستند؛ به خاطر این که نه اعتقاد و ایمان به پرهیز از این مسائل دارند و نه کسی آنها را در دور کردن از این اعمال قبیح و زشت یاری میرساند.
پس اگر در دنیای جدید، این همه انحطاط اخلاقی وجود دارد، بدان معنا نیست که اخلاق، ضمانت اجرایی ندارد؛ بلکه به خاطر عدم اعتقاد و عدم قانون مدوّنی است که پشتوانهی عملی افراد آن جوامع باشد.
پی نوشت:
[1]. فرازهایی از اسلام، ص 241.
منبع: جوانان و پرسشهای اخلاقی، مصطفی خلیلی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه) بهار 1381(
- [سایر] کمیسیون اصل نود مجلس تشکیل در چه وظیفه ای دارد؟ آیا تصمیماتش ضمانت اجرایی دارد؟اختیارات این کمیسیون؟
- [سایر] سلام؛ میخواستم تعریف ضمانت اجرایی حکم، تعلیل حکم، فایده حکم را بدانم و کتابهایی که تعریف این عناوین در آنها آمده است را برایم معرفی کنید.
- [آیت الله خامنه ای] برادر من مسائل شرعی و اخلاقی را رعایت نمی کند و تاکنون نصیحت در او تأثیری نداشته است، وظیفه من هنگام مشاهده رفتارهای او چیست؟
- [سایر] اگر دین بخواهد قانونی اجرایی و حکومتی وضع کند، خود آن قانون نیز قانونی اجرایی میخواهد و تسلسل پیش میآید. پاسخ این شبهه چیست؟
- [سایر] جایگاه سیاسی ملکه انگلیس درانگلستان چیست وتاچه حدودی قدرت اجرایی دارد و درتصمیمات سیاسی و اجرایی مسولین می تواند اعمال نفوذ کند؟
- [سایر] اگر برای حاکم اسلامی ثابت شود کسی خمس یا زکات بر عهده دارد آیا می تواند با اعمال قدرت مبادرت به اخذ نماید؟ اگر نمی تواند آیا گفتن این حرف صحیح است که قوانین اسلام برای اداره جامعه از ضمانت اجرایی چندا
- [سایر] با رفتارهای منفی مادرم چگونه برخورد کنم؟
- [سایر] در شرایط کنونی برای یک جوان، کار اجرایی اولویت دارد یا کار فرهنگی؟ شرح یش روی ما کارهایی اجرایی است مثلاً در ادارهای مشغول شویم یا اینکه نه، بهتر است وارد کارهای فرهنگی شویم؟
- [سایر] سلام .طبق قانون اساسی رهبر جامعه فقط وظیفه نظارت بر امور را دارد و حق دخالت در امور اجرایی را ندارد . چرا اینطور است ؟ برخی از ائمه ( علیهم السلام ) با اینکه حاکم بودند در امور اجرایی هم دخالت می کردند .
- [سایر] آیا اسلام در امور اجرایی برای زن محدودیتی قائل است؟
- [آیت الله مظاهری] در ضمانت لازم نیست لفظ عربی باشد، بلکه با هر لفظی یا عملی باشد کفایت میکند.
- [آیت الله اردبیلی] اقاله در هر عقد لازمی جز نکاح و ضمانت جاری است، ولی خود اقاله قابل فسخ نمیباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] گاه شخصی انجام کاری را از دولت یا از اشخاص به نحو مقاطعه کاری قبول می کند مانند ساختمان مدرسه یا بیمارستان یا جاده سازی و مانند اینها و در ضمن قرار داد صاحب کار برای اطمینان از عمل مقاطعه کار به تعهدش از او ضمانت نامه بانکی برای مبلغ معینی مطالبه می نماید که در صورت تخلف مقاطعه کار از انجام اصل کار و یا تخلف از شرایط قرار داد برای جبران خسارتهای احتمالی ان تخلف از ضمانت نامه استفاده نماید و مبلغ معین شده را دریافت کند و برای این مقصود مقاطعه کار به بانک مراجعه می نماید و از بانک تقاضای صدور ضمانت نامه ای به مبلغ مورد تقاضای صاحب کار می کند و بانک با دریافت تضمین لازم برای مقاطعه کار ضمانت نامه صادر می نماید و برای صدور ان به نسبت مبلغ مورد ضمانت از مقاطعه کار کارمزد دریافت می کند
- [آیت الله سیستانی] ضامن و طلبکار بنابر احتیاط واجب نمیتوانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ضمانت را بهم بزنند .
- [آیت الله سیستانی] هر گاه انسان در موقع ضمانت بتواند طلب طلبکار را بدهد اگر چه بعد از آن فقیر شود ، طلبکار نمیتواند ضمانت او را فسخ کند و طلب خود را از بدهکار اول مطالبه نماید ، و همچنین است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ، ولی طلبکار بداند و به ضامن شدن او راضی شود .
- [آیت الله اردبیلی] ضمانت به دو صورت تحقق مییابد: اوّل: ضمانت عقدی (ضمانت عقدی) ضمانتی است که با عقد و قرارداد خاصّی حاصل میشود به این صورت که شخص ثالثی پرداخت بدهی فرد معیّنی را در روز معیّن به عهده میگیرد و طلبکار این تعهد را میپذیرد؛ به کسی که عهدهدار پرداخت بدهی بدهکار شده (ضامن) میگویند. دوم: ضمانت قهری (ضمانت قهری) ضمانتی است که بدون قرارداد و عقد خاصّی حاصل میشود، مانند مواردی که انسان بر دیگری یا بر اموال و منافع و حقوق مشروع او سلطه پیدا کند و از این راه خسارتی بر خود او یا بر اموال و حقوق وی وارد نماید و یا موجب اتلاف و از بین رفتن آنها گردد، خواه خودش اتلاف کند یا دیگری به دستور او اتلاف نماید یا تا زمانی که مال به ناحق در سلطه اوست از هر راهی خسارتی بر مال وارد شود و یا مثلاً حیوانِ متعلّق به او در اثر مسامحه و کوتاهی، ضرر جسمی یا مالی بر دیگری وارد نماید. در تمام این موارد ضمانت قهری ثابت است و در مورد اخیر چنانچه حیوان کسی به دیگری حمله کند و او از خود دفاع نماید و در اثر آن، حیوان بمیرد، او ضامن حیوان نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه ضامن در موقع ضمانت توانایی پرداختن بدهی را داشته باشد طلبکار نمی تواند ضمانت او را فسخ کند و طلب خود را از بدهکار اول مطالبه نماید، همچنین اگر ضامن در آن موقع فقیر باشد ولی طلبکار این مطلب را بداند و به ضامن شدن او راضی شود حق فسخ ندارد، اما اگر ضامن از همان اول فقیر باشد و طلبکار هم نداند و بعد متوجه شود می تواند ضامن بودن او را فسخ کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه انسان بخواهد ضامن شود که بدهی کسی را بدهد می تواند صیغه لفظی به زبان فارسی یا عربی یا هر زبان دیگر بخواند و مثلاً بگوید: (من ضامنم طلب فلان کس را بدهم) و طلبکار هم بگوید: (قبول کردم) و نیز می تواند قرارداد ضمانت را به و سیله امضا کردن ضمانت نامه، یا هر کار دیگر که این مطلب را به طلبکار بفهماند و او هم عملاً قبول کند، انجام دهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخص ضامن نمی تواند ضمانت خود را بدون رضایت طلبکار فسخ کند، ولی اگر ضامن یا طلبکار در قرار داد خود شرط کنند که هر وقت بخواهند می توانند فسخ کنند مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه دیگری به صورت مجانی حواله را پرداخت کند یا پرداختن آن را ضمانت نماید و طلبکار بپذیرد، بدهی از عهده کسی که به او حواله شده ساقط میشود.