شرح پرسش: در تعریف اصطلاح (جمهوری اسلامی)، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. عدهای (جمهوریت) و (اسلامیت) را از هم جدا دانسته و در نتیجه معتقدند که جمهوریت، امری بروندینی است که در دوران جدید، بنا بر ضرورت به دین چسبانده شده است. عدهای نیز این دو را یکی میدانند. نظر شما در اینباره چیست؟ پاسخ از حجتالاسلام دکتر محمدجواد ارسطا: ابتدا مناسب است راجعبه جمهوریت، تعریفی ارائه دهیم. حکومت جمهوری به عقیدهی ما مبتنی بر مشارکت سیاسی مردم است و چهار عنصر دارد که عبارتند از مشارکت مردم در تأسیس حکومت، ادارهی حکومت، نظارت بر حکومت، و عنصر چهارم نافرمانی در برابر تخلفات احتمالی حکومت از هنجارها و ارزشهایی است که در آن حکومت مورد قبول قرار گرفته است. اگر این چهار عنصر را برای جمهوری بپذیریم، آنگاه میتوانیم با قاطعیت بگوییم حکومتی که در اسلام مطرح شده، قطعاً یک حکومت جمهوری است. به عقیدهی بنده، با مراجعه به منابع دینی معلوم میشود که به معنای دقیق کلمه، گرایش به سمتوسوی مشارکت دادن سیاسی هرچه بیشتر مردم در امور حکومتی، از صدر اسلام مورد عنایت معصومین علیهمالسلام بوده است و به این معنا، جمهوریت را میتوان جزء ذات حکومت دینی برشمرد. از صدر اسلام، حکومتی که توسط پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و بعد امیرالمؤمنین علیهالسلام ترسیم شده و در دوران حکومت ایشان تحقق پیدا کرده، مبتنی بر همین جمهوریت بوده است. البته با آن محدودیتهایی که در آن زمان وجود داشته است. سپس در دوران بسیار کوتاه حکومت امام حسن علیهالسلام، این چهار عنصر را میتوانیم در حکومت نبوی، علوی و حسنی ملاحظه کنیم. منبع: khamenei.ir
در تعریف اصطلاح «جمهوری اسلامی»، آیا باید «جمهوریت» و «اسلامیت» را از هم جدا یا بههم پیوسته بدانیم؟
شرح پرسش:
در تعریف اصطلاح (جمهوری اسلامی)، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. عدهای (جمهوریت) و (اسلامیت) را از هم جدا دانسته و در نتیجه معتقدند که جمهوریت، امری بروندینی است که در دوران جدید، بنا بر ضرورت به دین چسبانده شده است. عدهای نیز این دو را یکی میدانند. نظر شما در اینباره چیست؟
پاسخ از حجتالاسلام دکتر محمدجواد ارسطا:
ابتدا مناسب است راجعبه جمهوریت، تعریفی ارائه دهیم. حکومت جمهوری به عقیدهی ما مبتنی بر مشارکت سیاسی مردم است و چهار عنصر دارد که عبارتند از مشارکت مردم در تأسیس حکومت، ادارهی حکومت، نظارت بر حکومت، و عنصر چهارم نافرمانی در برابر تخلفات احتمالی حکومت از هنجارها و ارزشهایی است که در آن حکومت مورد قبول قرار گرفته است.
اگر این چهار عنصر را برای جمهوری بپذیریم، آنگاه میتوانیم با قاطعیت بگوییم حکومتی که در اسلام مطرح شده، قطعاً یک حکومت جمهوری است. به عقیدهی بنده، با مراجعه به منابع دینی معلوم میشود که به معنای دقیق کلمه، گرایش به سمتوسوی مشارکت دادن سیاسی هرچه بیشتر مردم در امور حکومتی، از صدر اسلام مورد عنایت معصومین علیهمالسلام بوده است و به این معنا، جمهوریت را میتوان جزء ذات حکومت دینی برشمرد.
از صدر اسلام، حکومتی که توسط پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و بعد امیرالمؤمنین علیهالسلام ترسیم شده و در دوران حکومت ایشان تحقق پیدا کرده، مبتنی بر همین جمهوریت بوده است. البته با آن محدودیتهایی که در آن زمان وجود داشته است. سپس در دوران بسیار کوتاه حکومت امام حسن علیهالسلام، این چهار عنصر را میتوانیم در حکومت نبوی، علوی و حسنی ملاحظه کنیم.
منبع: khamenei.ir
- [سایر] «جمهوری اسلامی» را چگونه تفسیر میفرمایید؟ آیا جمهوری در نظام اسلامی، با نظامهای غیر اسلامی تفاوت دارد؟
- [سایر] «ولایت فقیه» با «جمهوری اسلامی» سازگار نیست؛ زیرا لازمه جمهوری ، حق رأی داشتن مردم است ولی لازمه ولایت فقیه، محجوریت مردم است!
- [سایر] از دیدگاه امام خمینی(ره) مفهوم « جمهوری اسلامی» به چه معنا و منظوری است؟
- [سایر] «قانون اساسی»، چه جایگاهی در نظام جمهوری اسلامی ایران دارد؟
- [سایر] آیا اسلام در درون خود جمهوریت دارد؟ اگر دارد، در کلمه جمهوری اسلامی جمهوری اضافه است و به جای آن باید می گفتن حکومت اسلامی، اگر در درون خود جمهوریت ندارد، پس اسلام ناقص است.
- [سایر] منظور از واجب در اصطلاح «واجب الوجود» چیست؟
- [سایر] منظور از «نوگرایی اسلامی» چیست؟
- [سایر] رابطه بین «حکمت عملی و نظری» در فلسفه با «ایمان و عمل صالح» در قرآن چیست؟
- [سایر] تفاوت «اسلام انقلابی» مورد نظر منافقان با «انقلاب اسلامی» مورد نظر امام و نیز تفاوت «دین حکومتی» با «حکومت دینی» چیست؟
- [سایر] «تأنّی» در آموزههای اسلامی به چه معنا است؟