فراماسونری جریانی است که نطفه اش در انگلستان منعقد گردید و سپس به اروپا و آمریکا و سرانجام در اوایل قرن نوزدهم به ایران نفوذ کرد. برخی ماهیت و فلسفه ی تکوین فراماسونری را استقرار فکر جهانوطنی یهود می شمارند، که البته، پیوند مؤسّسان اوّلیّه ی این جریان با فرقه های یهودی، مؤید این مطلب است، اما عمل کرد آنها در کشورهای مختلف، نشان می دهد که آنان در درجه ی نخست در پی سلطه بر منابع اقتصادی و مناصب سیاسی کشورها از طریق استحاله ی فرهنگی اند. مهم ترین ابزار آنان برای نفوذ در میان ملّت ها، جذب مغزها و شخصیت های نوگرا و استفاده از شعارهای جذّاب و مبهم و فریبنده ای چون برادری و برابری و آزادی است. آنها نسبت به هیچ یک از ادیان اصیل الهی ارادت خالصانه ندارند، بلکه مخالف دین اند ولی برای قداست زدایی از تعالیم اسلام، خود را متدین جلوه داده، ادیان انحرافی یهود و مسیحیت را برادر می خوانند. یکی از ویژگی های آنها پیوند تنگاتنگ با جریان روشن فکری نوگراست، به طوری که بسیاری از متفکران عصر روشنگری (سده ی هیجدهم میلادی)، مانند ژان ژاک رو سو، ولتر و منتسکیو، از اعضای فراماسونری بودند و از آن سوی جریان فراماسونری در جریان های سیاسی اجتماعی و انقلاب های روشن فکرانه و بورژوازی، نظیر انقلاب فرانسه و انقلاب آمریکا، حضور فعال داشته اند.[1] از ویژگی های دیگر برخی از گروه های ماسونی، همراهی و همگامی آنها با منافع استعمار انگلیس است، به گونه ای که غالباً مواضع ماسون ها در کشورهایی چون ایران در راستای تأمین منافع انگلستان بوده است، از این رو برخی می نویسند: فراماسونری جدید و سازمانی که در آن شاهان، شاه زادگان، سیاست مداران انگلیسی و حتی وزارت خانه های این دولت مؤثر بوده و هستند، همواره بر حکومت های مخالف خود به وسیله ی لژهای ماسنی (ماسونی) پیروز می شوند.[2] در همین باره در شماره ی 132 روزنامه ی واهمه آمده است: در این نکته تردیدی نیست که دیپلماسی انگلستان در طی قرن های هفدهم تا اواخر نوزدهم، از وجود سازمان های فراماسونی انتفاع فراوان برده و قسمت عمده ی نهضت های آزادی خواهی در ممالک دنیا، که رژیم سلطنت استبداد او را درهم کوبیده است، فراماسون ها دخالت مؤثر داشته اند؛ مثل همین مشروطیت ایران که فراماسون ها در مساعد ساختن زمینه و متوجه ساختن مردم به مزایای مشروطیت نقش خیلی مؤثری داشتند.[3] همکاری ماسون ها با استعمارگران، تنها در براندازی حکومت های معارض با استعمار و شکل دهی روند فروپاشی درونی نظام های سلطنتی برای دست یابی به نظام لیبرالی نبوده، بلکه در جنگ های جهانی نیز آنان در راستای تأمین منافع یهود و استعمار عمل می کرده اند؛ به طور نمونه، در جنگ جهانی اول، ماسون های آلمان، در کنار یهودی ها، از انگلستان، فرانسه و متحدان آنها جانب داری می کردند.[4] ماسون ها علاوه بر استفاده ی ابزاری از شعارهایی چون: آزادی، برادری، برابری، برای نفوذ فرهنگی در میان ملّت ها، از انجمن های سرّی به عنوان کانال اجرای اهداف سیاسی و اجتماعی خویش در عرصه ی اجتماع استفاده می کردند. آنها ابتدا نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور را در لژهای فراماسونری پرورش داده سپس از طریق ترویج آثار و اندیشه های همین گروه نخبه در انجمن های سرّی متعدد، که غالباً اقشار درجه ی دوم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه در آن شرکت داشتند، در بدنه ی جامعه نفوذ می کردند و به کمک اعضای همین انجمن ها زمینه ی سقوط حکومت ها را فراهم می آوردند. در صفحه ی 9 از کتاب تاریخچه ی مختصر جمعیت های سری از قدیم تا جدید، درباره ی نقش انجمن های سرّی ماسون ها در انقلاب های بزرگ دنیا آمده است: در تاریخ عصر جدید فعالیت دامنه دار انجمن های سرّی فراماسونری در اروپا بود که زمینه ی انقلاب کبیر فرانسه را آماده کرد و این انقلاب عظیم منجر به صدور اعلامیه ی حقوق بشر گردید که در حقیقت موادی از آرا و نظریات فلسفه ی ماسونی است.[5] پی نوشتها: [1]. ر.ک: حقانی و نجفی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص 538. [2]. اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج 2، ص 153 154. [3]. همان، ص 152. [4]. همان، ص 153. [5]. همان، ص 151. منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
مقصود از فراماسونری چیست و چه اهدافی دارد؟
فراماسونری جریانی است که نطفه اش در انگلستان منعقد گردید و سپس به اروپا و آمریکا و سرانجام در اوایل قرن نوزدهم به ایران نفوذ کرد. برخی ماهیت و فلسفه ی تکوین فراماسونری را استقرار فکر جهانوطنی یهود می شمارند، که البته، پیوند مؤسّسان اوّلیّه ی این جریان با فرقه های یهودی، مؤید این مطلب است، اما عمل کرد آنها در کشورهای مختلف، نشان می دهد که آنان در درجه ی نخست در پی سلطه بر منابع اقتصادی و مناصب سیاسی کشورها از طریق استحاله ی فرهنگی اند. مهم ترین ابزار آنان برای نفوذ در میان ملّت ها، جذب مغزها و شخصیت های نوگرا و استفاده از شعارهای جذّاب و مبهم و فریبنده ای چون برادری و برابری و آزادی است.
آنها نسبت به هیچ یک از ادیان اصیل الهی ارادت خالصانه ندارند، بلکه مخالف دین اند ولی برای قداست زدایی از تعالیم اسلام، خود را متدین جلوه داده، ادیان انحرافی یهود و مسیحیت را برادر می خوانند.
یکی از ویژگی های آنها پیوند تنگاتنگ با جریان روشن فکری نوگراست، به طوری که بسیاری از متفکران عصر روشنگری (سده ی هیجدهم میلادی)، مانند ژان ژاک رو سو، ولتر و منتسکیو، از اعضای فراماسونری بودند و از آن سوی جریان فراماسونری در جریان های سیاسی اجتماعی و انقلاب های روشن فکرانه و بورژوازی، نظیر انقلاب فرانسه و انقلاب آمریکا، حضور فعال داشته اند.[1]
از ویژگی های دیگر برخی از گروه های ماسونی، همراهی و همگامی آنها با منافع استعمار انگلیس است، به گونه ای که غالباً مواضع ماسون ها در کشورهایی چون ایران در راستای تأمین منافع انگلستان بوده است، از این رو برخی می نویسند:
فراماسونری جدید و سازمانی که در آن شاهان، شاه زادگان، سیاست مداران انگلیسی و حتی وزارت خانه های این دولت مؤثر بوده و هستند، همواره بر حکومت های مخالف خود به وسیله ی لژهای ماسنی (ماسونی) پیروز می شوند.[2]
در همین باره در شماره ی 132 روزنامه ی واهمه آمده است:
در این نکته تردیدی نیست که دیپلماسی انگلستان در طی قرن های هفدهم تا اواخر نوزدهم، از وجود سازمان های فراماسونی انتفاع فراوان برده و قسمت عمده ی نهضت های آزادی خواهی در ممالک دنیا، که رژیم سلطنت استبداد او را درهم کوبیده است، فراماسون ها دخالت مؤثر داشته اند؛ مثل همین مشروطیت ایران که فراماسون ها در مساعد ساختن زمینه و متوجه ساختن مردم به مزایای مشروطیت نقش خیلی مؤثری داشتند.[3]
همکاری ماسون ها با استعمارگران، تنها در براندازی حکومت های معارض با استعمار و شکل دهی روند فروپاشی درونی نظام های سلطنتی برای دست یابی به نظام لیبرالی نبوده، بلکه در جنگ های جهانی نیز آنان در راستای تأمین منافع یهود و استعمار عمل می کرده اند؛ به طور نمونه، در جنگ جهانی اول، ماسون های آلمان، در کنار یهودی ها، از انگلستان، فرانسه و متحدان آنها جانب داری می کردند.[4]
ماسون ها علاوه بر استفاده ی ابزاری از شعارهایی چون: آزادی، برادری، برابری، برای نفوذ فرهنگی در میان ملّت ها، از انجمن های سرّی به عنوان کانال اجرای اهداف سیاسی و اجتماعی خویش در عرصه ی اجتماع استفاده می کردند. آنها ابتدا نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور را در لژهای فراماسونری پرورش داده سپس از طریق ترویج آثار و اندیشه های همین گروه نخبه در انجمن های سرّی متعدد، که غالباً اقشار درجه ی دوم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه در آن شرکت داشتند، در بدنه ی جامعه نفوذ می کردند و به کمک اعضای همین انجمن ها زمینه ی سقوط حکومت ها را فراهم می آوردند. در صفحه ی 9 از کتاب تاریخچه ی مختصر جمعیت های سری از قدیم تا جدید، درباره ی نقش انجمن های سرّی ماسون ها در انقلاب های بزرگ دنیا آمده است:
در تاریخ عصر جدید فعالیت دامنه دار انجمن های سرّی فراماسونری در اروپا بود که زمینه ی انقلاب کبیر فرانسه را آماده کرد و این انقلاب عظیم منجر به صدور اعلامیه ی حقوق بشر گردید که در حقیقت موادی از آرا و نظریات فلسفه ی ماسونی است.[5]
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: حقانی و نجفی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص 538.
[2]. اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج 2، ص 153 154.
[3]. همان، ص 152.
[4]. همان، ص 153.
[5]. همان، ص 151.
منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
- [سایر] فراماسونری چیست؟
- [سایر] جریان فراماسونری چیست؟
- [سایر] فراماسونری چیست؟ آیا فراماسونری یک باشگاه خیرخواهانه است که انتقادات خصمانه ای را متوجه خود کرده است؟
- [سایر] رابطه یهودیت و فراماسونری چیست؟
- [سایر] فراماسونری چیست؟ چند کتاب در این موضوع معرفی نمایید
- [سایر] فراماسونری چگونه سازمانی است؟ چه نوع ارتباطی با بهائیت دارد؟
- [سایر] فمنیسم چیست و برای چه اهدافی شکل گرفته است ؟
- [سایر] تشکل های سیاسی پس از غدیر چه اهدافی داشتند؟
- [سایر] حامیان فرهنگ غربی در مشروطه در پی چه اهدافی بودند؟
- [سایر] شبکه های اجتماعی مجازی چه اهدافی را دنبال می کنند؟
- [آیت الله بهجت] کسی که سفر او حرام نیست و برای کار حرام هم سفر نمیکند، اگرچه در سفر، معصیتی انجام دهد، مثلاً نعوذباللّه غیبت کند یا شراب بخورد، باید نماز را شکسته بخواند. و اگر مقصود از سفر هم طاعت و هم معصیت باشد اگر هر دو قصد مستقل باشد باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر مقصود اصلی طاعت است و معصیت مقصود فرعی و تبعی است، نماز را شکسته میخواند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از اوّل ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله سبحانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله بروجردی] مقصود از یک ماه از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اوّل ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله وحید خراسانی] مقصود از یک ماه گذشتن سی روز از ابتدای خون دیدن است نه از روز اول ماه تا اخر ماه
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مقصود از یک ماه؛ از ابتدای خون دیدن است تا سی روز؛ نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله نوری همدانی] مقصود از یک ماه ، ابتدای خون دیدن است تا سی روز ، نه از روز اول ماه تا آخر ماه .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز نه از اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله خوئی] مقصود از یک ماه، گذشتن سی روز از ابتدای خون دیدن است نه از روز اول ماه تا آخر ماه.