آیا حرکت امام حسین علیه السلام فقط عبادی بود یا سیاسی هم بود؟
در تفسیر حادثة کربلا و بررسی علل و عوامل آن باید به سراغ کلمات و سخنان معمار اصلی آن یعنی حسین بن علی علیه السلام رفت. برخی عواملی که در سخنان امام علیه السلام دیده می شوند عبارتند از: بیعت خواهی یزید، گوهر اخلاق، دعوت کوفیان، اصلاح امت، تغییر ساختار حکومت، عنصر امر به معروف و نهی از منکر و...[1] بنابراین، حرکت امام حسین علیه السلام دارای ابعاد مختلف سیاسی، عبادی، اجتماعی، الهی و... می باشد که با وجود بعد ملکوتی و عبادی در قیام ایشان باید نهضت را به گونه ای تفسیر کرد که بتوان به عنوان الگو از آن درس گرفت همان طور که آن حضرت فرمودند: (و لکم فیّ اسوة)[2]، من برای اسوه و الگو هستم. هنگامی که در مقام بیان شرایط سال شصت و یک هجری بر می آییم به مواردی، مانند عوام فریبی بنی امیه، پیدایش انحرافات فکری و عقیدتی، گسترش مفاسد و منکرات، رواج دنیاپرستی، تغییر مسیر خلافت، به خواب رفتن وجدان مردم، از بین رفتن ارزش های معنوی و... بر می خوریم که مبارزة با این شرایط نه تنها دارای اثرات سیاسی است و مبارزین در این راه باید از بینش سیاسی بالایی برخوردار باشند بلکه از بزرگترین عبادات نیز محسوب می شود چرا که با این قیام دین اسلام حیات مجدد یافت و چه عبادتی بالاتر از این. در رفتار امام حسین علیه السلام از همان آغاز حرکت از مدینه تا رسیدن به کربلا و همان معنویت، عزت و سرافرازی و در عین حال عبودیت و تسلیم مطلق در مقابل خدا محسوس است. روزی که صدها هزار نامه برای او آوردند که مدّعی شیعی و مخلص بودن نسبت به ایشان را داشتند، دچار غرور نشد و طی یک سخنرانی فرمودند: (خُطّ الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاده).[3] صحبت از مرگ کرد، نگفت که چنان می کنم، چنین می کنم، یا دشمنانش را تهدید و دوستانش را تطمیع بکند؛ از حالا مناصب را در کوفه تقسیم بکند. حرکت مسلمانانه، همراه با معرفت، همراه با عبودیت و تواضع امام علیه السلام در وقتی است که حالا همه دست ها را به طرف او دراز کرده اند و نسبت به او اظهار ارادت می کنند. آن روزی هم که در کربلا همراه یک جمع کمتر از صد نفر توسط سی هزار جمعیت از اراذل و اوباش محاصره شد و جانش را تهدید کردند، عزیزانش را تهدید کردند، زنها و حرم او را تهدید به اسارت کردند، آن روز هم ذره ای اضطراب در این مرد خدا و بنده خدا و عزیز اسلام مشاهده نشد.[4] تکیه بر روی جنبه سیاسی کربلا نباید توجه ما را به این رخداد عظیم به عنوان یک پدیده کاملاً برتر، یک امر جاودانه یک امر تقدیر و تعریف شده از سوی باری تعالی، کم رنگ کند. کربلا یک نهضت زمینی صرف نیست؛ بخشی از وحی مجسم شده و قرآن عینیت یافته است. همان طور که نظریه امامت در شیعه، صرفاً مشتمل بر جنبة سیاسی نیست، قیام عاشورا هم تنها یک حرکت سیاسی صرف نیست بلکه حرکت و سیاستی است که عین عبادت بوده که قربةً الی الله صورت گرفته است.[5] بنابراین باید گفت قیام کربلا افزون بر این که یک حرکت عبادی بود، در عین حال حرکتی سیاسی هم بود که این امر با توجه به جامعیت اسلام و عینیت دیانت با سیاست قابل تبیین است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. آذرخش دیگر از آسمان کربلا، محمدتقی مصباح یزدی، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، 1379. 2. تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان، قم، انصاریان، چ دوم، 1381. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ر.ک: ره توشه راهیان نور، ویژه محرم الحرام 1420 ه ق، ص 35. [2] . تاریخ طبری، ج 5، ص 403 و بحارالانوار، ج 44، ص 382. [3] . بحارالانوار، ج 44، ص 366. [4] . برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری در ایام محرم سال 1378، ره توشه ویژه محرم الحرام 1423 ه ق، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص 7. [5] . جعفریان، رسول، تأملی در نهضت عاشورا، قم، انصاریان، چ دوم، 1381، ص 253.
عنوان سوال:

آیا حرکت امام حسین علیه السلام فقط عبادی بود یا سیاسی هم بود؟


پاسخ:

در تفسیر حادثة کربلا و بررسی علل و عوامل آن باید به سراغ کلمات و سخنان معمار اصلی آن یعنی حسین بن علی علیه السلام رفت. برخی عواملی که در سخنان امام علیه السلام دیده می شوند عبارتند از: بیعت خواهی یزید، گوهر اخلاق، دعوت کوفیان، اصلاح امت، تغییر ساختار حکومت، عنصر امر به معروف و نهی از منکر و...[1]
بنابراین، حرکت امام حسین علیه السلام دارای ابعاد مختلف سیاسی، عبادی، اجتماعی، الهی و... می باشد که با وجود بعد ملکوتی و عبادی در قیام ایشان باید نهضت را به گونه ای تفسیر کرد که بتوان به عنوان الگو از آن درس گرفت همان طور که آن حضرت فرمودند: (و لکم فیّ اسوة)[2]، من برای اسوه و الگو هستم.
هنگامی که در مقام بیان شرایط سال شصت و یک هجری بر می آییم به مواردی، مانند عوام فریبی بنی امیه، پیدایش انحرافات فکری و عقیدتی، گسترش مفاسد و منکرات، رواج دنیاپرستی، تغییر مسیر خلافت، به خواب رفتن وجدان مردم، از بین رفتن ارزش های معنوی و... بر می خوریم که مبارزة با این شرایط نه تنها دارای اثرات سیاسی است و مبارزین در این راه باید از بینش سیاسی بالایی برخوردار باشند بلکه از بزرگترین عبادات نیز محسوب می شود چرا که با این قیام دین اسلام حیات مجدد یافت و چه عبادتی بالاتر از این.
در رفتار امام حسین علیه السلام از همان آغاز حرکت از مدینه تا رسیدن به کربلا و همان معنویت، عزت و سرافرازی و در عین حال عبودیت و تسلیم مطلق در مقابل خدا محسوس است. روزی که صدها هزار نامه برای او آوردند که مدّعی شیعی و مخلص بودن نسبت به ایشان را داشتند، دچار غرور نشد و طی یک سخنرانی فرمودند: (خُطّ الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاده).[3] صحبت از مرگ کرد، نگفت که چنان می کنم، چنین می کنم، یا دشمنانش را تهدید و دوستانش را تطمیع بکند؛ از حالا مناصب را در کوفه تقسیم بکند. حرکت مسلمانانه، همراه با معرفت، همراه با عبودیت و تواضع امام علیه السلام در وقتی است که حالا همه دست ها را به طرف او دراز کرده اند و نسبت به او اظهار ارادت می کنند.
آن روزی هم که در کربلا همراه یک جمع کمتر از صد نفر توسط سی هزار جمعیت از اراذل و اوباش محاصره شد و جانش را تهدید کردند، عزیزانش را تهدید کردند، زنها و حرم او را تهدید به اسارت کردند، آن روز هم ذره ای اضطراب در این مرد خدا و بنده خدا و عزیز اسلام مشاهده نشد.[4]
تکیه بر روی جنبه سیاسی کربلا نباید توجه ما را به این رخداد عظیم به عنوان یک پدیده کاملاً برتر، یک امر جاودانه یک امر تقدیر و تعریف شده از سوی باری تعالی، کم رنگ کند. کربلا یک نهضت زمینی صرف نیست؛ بخشی از وحی مجسم شده و قرآن عینیت یافته است. همان طور که نظریه امامت در شیعه، صرفاً مشتمل بر جنبة سیاسی نیست، قیام عاشورا هم تنها یک حرکت سیاسی صرف نیست بلکه حرکت و سیاستی است که عین عبادت بوده که قربةً الی الله صورت گرفته است.[5]
بنابراین باید گفت قیام کربلا افزون بر این که یک حرکت عبادی بود، در عین حال حرکتی سیاسی هم بود که این امر با توجه به جامعیت اسلام و عینیت دیانت با سیاست قابل تبیین است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آذرخش دیگر از آسمان کربلا، محمدتقی مصباح یزدی، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، 1379.
2. تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان، قم، انصاریان، چ دوم، 1381.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ک: ره توشه راهیان نور، ویژه محرم الحرام 1420 ه ق، ص 35.
[2] . تاریخ طبری، ج 5، ص 403 و بحارالانوار، ج 44، ص 382.
[3] . بحارالانوار، ج 44، ص 366.
[4] . برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری در ایام محرم سال 1378، ره توشه ویژه محرم الحرام 1423 ه ق، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص 7.
[5] . جعفریان، رسول، تأملی در نهضت عاشورا، قم، انصاریان، چ دوم، 1381، ص 253.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین