اگر مراد از سؤال، دلیل حجیت و الزام آوری ولایت فقیه باشد، باید گفت فلسفه ی وجودی ولایت فقیه دلایل عقلی و نقلی متعددی است که بر اثبات ولایت فقیه در زمان غیبت اقامه شده است. بدیهی است که تا پیامبر و یا امامان معصوم وجود دارند و امکان دست یابی به آنان در مورد اداره ی امور اجتماعی هست، نوبت به غیر معصوم نمی رسد; امّا در زمان غیبت که عملا چنین ایده آلی در میان ما نیست باید چه بکنیم؟ اگر بخواهیم تنها با استمداد از عقل و خرد به این پرسش جواب دهیم، باید بگوییم: (بدون تردید، اگر ایده آل را معصومان-علیهم السلام- بدانیم، عقل می گوید در عصر غیبت کسی باید در رأس هرم قدرت باشد که از هر جهت به امام معصوم شبیه تر است; یعنی در دین شناسی، تقوا و صلاحیت برای اجرام احکام و قوانین اسلام، بهترین باشد. وقتی که جامعه نمی تواند بدون حکومت باشد و ما دست رسی به امام معصوم نداریم، باید به سراغ کسی برویم که کم ترین فاصله را با او دارد; کسی که شناختنش از اسلام، از دیگران بیش تر و عدالت و تقوایش از همه بالاتر و برای اجرای احکام و قوانین اسلام، مناسب ترین فرد باشد; این صفات در ولی فقیه تجلّی می کند. در امور دیگر نیز روش عموم مردم همین است که ابتدا نزد بهترین متخصص می روند، لیکن اگر دست رسی به بهترین ممکن نبود، به کسانی رجوع می کنند که در تخصص و ویژگی ها به فرد ایده آل نزدیک تر باشند. ولایت فقیه معنایی جز رجوع به اسلام شناس عادلی که از دیگران به امام معصوم نزدیک تر است ندارد.[1] از سوی دیگر، مطابق نص آیه ی شریفه ی قرآن کریم که می فرماید: (یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به);[2] می خواهند در اختلافات خود به محکمه ی طاغوت بروند و حاکمیت طاغوت را بپذیرند در حالی که مأمور شده اند به طاغوت کفر بورزند. بنابراین مردم حق مراجعه به هر حکومتی را ندارند; پس در حالی که برای رفع نیازهای خود محتاج حکومتند، چه باید بکنند؟ در این باره در میان ادله ی نقلی نیز دلایلی وجود دارد که می توان از آن ها ولایت و حکومت فقیه را در زمان غیبت استفاده کرد. چنان که در روایتی از امام معصوم-علیه السلام- آمده است: (من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما)[3]; از میان شما کسی را که با احادیث ما مأنوس و روایت گر آن باشد و در حلال و حرام ما بررسی تحقیق می کند و احکام ما را می شناسد; همان کسی است که مردم باید به حکمیت او تن دهند و حاکمیت او را بپذیرند. در ادامه ی همین روایت آمده است که (فانی قد جعلته علیکم حاکماً); من (امام معصوم) او را حاکم بر شما قرار دادم و به این منصب نصب کردم. (فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانما استخفّ بحکم اللّه و علینا ردّ و الرادّ علینا کالراد علی اللّه و هو علی حد الشرک باللّه); اگر چنین کسی به حکم ما حکم کرد، هر کس آن را نپذیرد، حکم خدا را سبک شمرده است و ما را نپذیرفته است و آن کس که ما را نپذیرد، خدا را مورد پذیرش قرار نداده و این مطلب در حد شرک به خداست. اگر ما در زمان حضور معصوم نیز بودیم و این روایت به ما می رسید، بر طبق آن باید حکم فقیهان واجد شرایط را می پذیرفتیم; مگر آن که از معصوم خلاف آن به ما ابلاغ می شد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. پرسش ها و پاسخ ها، مصباح یزدی، ج1 و 2، انتشارات توسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] مصباح یزدی، محمدتقی، پرسش ها و پاسخ ها، قم، موسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1378، ج 1، ص 56. [2] نساء/6. [3] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج1، ص 67.
اگر مراد از سؤال، دلیل حجیت و الزام آوری ولایت فقیه باشد، باید گفت فلسفه ی وجودی ولایت فقیه دلایل عقلی و نقلی متعددی است که بر اثبات ولایت فقیه در زمان غیبت اقامه شده است.
بدیهی است که تا پیامبر و یا امامان معصوم وجود دارند و امکان دست یابی به آنان در مورد اداره ی امور اجتماعی هست، نوبت به غیر معصوم نمی رسد; امّا در زمان غیبت که عملا چنین ایده آلی در میان ما نیست باید چه بکنیم؟
اگر بخواهیم تنها با استمداد از عقل و خرد به این پرسش جواب دهیم، باید بگوییم: (بدون تردید، اگر ایده آل را معصومان-علیهم السلام- بدانیم، عقل می گوید در عصر غیبت کسی باید در رأس هرم قدرت باشد که از هر جهت به امام معصوم شبیه تر است; یعنی در دین شناسی، تقوا و صلاحیت برای اجرام احکام و قوانین اسلام، بهترین باشد. وقتی که جامعه نمی تواند بدون حکومت باشد و ما دست رسی به امام معصوم نداریم، باید به سراغ کسی برویم که کم ترین فاصله را با او دارد; کسی که شناختنش از اسلام، از دیگران بیش تر و عدالت و تقوایش از همه بالاتر و برای اجرای احکام و قوانین اسلام، مناسب ترین فرد باشد; این صفات در ولی فقیه تجلّی می کند. در امور دیگر نیز روش عموم مردم همین است که ابتدا نزد بهترین متخصص می روند، لیکن اگر دست رسی به بهترین ممکن نبود، به کسانی رجوع می کنند که در تخصص و ویژگی ها به فرد ایده آل نزدیک تر باشند. ولایت فقیه معنایی جز رجوع به اسلام شناس عادلی که از دیگران به امام معصوم نزدیک تر است ندارد.[1]
از سوی دیگر، مطابق نص آیه ی شریفه ی قرآن کریم که می فرماید: (یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به);[2] می خواهند در اختلافات خود به محکمه ی طاغوت بروند و حاکمیت طاغوت را بپذیرند در حالی که مأمور شده اند به طاغوت کفر بورزند. بنابراین مردم حق مراجعه به هر حکومتی را ندارند; پس در حالی که برای رفع نیازهای خود محتاج حکومتند، چه باید بکنند؟ در این باره در میان ادله ی نقلی نیز دلایلی وجود دارد که می توان از آن ها ولایت و حکومت فقیه را در زمان غیبت استفاده کرد. چنان که در روایتی از امام معصوم-علیه السلام- آمده است: (من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما)[3]; از میان شما کسی را که با احادیث ما مأنوس و روایت گر آن باشد و در حلال و حرام ما بررسی تحقیق می کند و احکام ما را می شناسد; همان کسی است که مردم باید به حکمیت او تن دهند و حاکمیت او را بپذیرند. در ادامه ی همین روایت آمده است که (فانی قد جعلته علیکم حاکماً); من (امام معصوم) او را حاکم بر شما قرار دادم و به این منصب نصب کردم. (فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانما استخفّ بحکم اللّه و علینا ردّ و الرادّ علینا کالراد علی اللّه و هو علی حد الشرک باللّه); اگر چنین کسی به حکم ما حکم کرد، هر کس آن را نپذیرد، حکم خدا را سبک شمرده است و ما را نپذیرفته است و آن کس که ما را نپذیرد، خدا را مورد پذیرش قرار نداده و این مطلب در حد شرک به خداست.
اگر ما در زمان حضور معصوم نیز بودیم و این روایت به ما می رسید، بر طبق آن باید حکم فقیهان واجد شرایط را می پذیرفتیم; مگر آن که از معصوم خلاف آن به ما ابلاغ می شد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پرسش ها و پاسخ ها، مصباح یزدی، ج1 و 2، انتشارات توسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] مصباح یزدی، محمدتقی، پرسش ها و پاسخ ها، قم، موسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1378، ج 1، ص 56.
[2] نساء/6.
[3] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج1، ص 67.
- [سایر] فلسفه ولایت فقیه چیست؟
- [سایر] فلسفه ولایت فقیه چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی موجودات غیبی چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی ورزش از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی شفاعت در قیامت چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی امام زمان(عج) در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی امام زمان (عج) در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی مجلس خبرگان چیست؟ وجود این مجلس چه ضرورت و اهمیتی دارد؟
- [سایر] چرا در زمان معصومین(ع) مجلس خبرگان وجود نداشت؟ فلسفه وجودی خبرگان چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی ملائکه و فرشتگان چیست و چه نیازی به وساطت آنهاست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و سایر دولتها، خوف آن باشد که بیگانگان بر ممالک اسلامی تسلّط پیدا کنند چه تسلّط سیاسی و چه اقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامی را به قطع این گونه روابط الزام کنند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتها ی اسلامی ودُوَل اجانب ، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی ، تسلّط پیدا کنند اگر چه تسلّط سیاسی واقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند ، و دوَل اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط .
- [آیت الله جوادی آملی] .منافقان و ک سانی که در زمان غیبت امام معصوم (ع)،با حکومت اسلامیِ مبتنی بر ولایت فقیه مبارزه و جنگ می کنند، خونشان هدر است و اگ ر در حال مبارزه فرار کنند و پس از مدتی , بدون اینکه توبه کرده باشند دستگیر شوند، اعدام می شوند؛ ولی اموال آنان حکم غنائم جنگی را ندارد و باید به آنها یا ورثه آنان برگردانده شود. حکم مال انتقالی غیر معتقد به خمس
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر قرار داد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [امام خمینی] اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر منکر از اموری است که شارع اقدّس به آن اهتمام می دهد وراضی نیست به وقوع آن به هیچ وجه ، جایز است دفع آن به هر نحو ممکن باشد ، مثلاً اگر کسی خواست یک شخص را که جایز القتل نیست بکشد باید از او جلوگیری کرد ، واگر ممکن نیست دفاع از قتل مظلوم مگر به قتل ظالم ، جائز است بلکه واجب است ، ولازم نیست از مجتهد اذن حاصل نماید . لکن باید مراعات شود که در صورت امکان جلوگیری به نحو دیگری که به قتل منجر نشود به آن نحو عمل کند ، واگر از حدّ لازم تجاوز کند معصیت کار واحکام متعدی بر او جاری خواهد بود .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر منکر از اموری است که شارع اقدس به آن اهتمام می دهد و به وقوع آن به هیچوجه راضی نیست، جایز است دفع آن بهر نحو که ممکن باشد، مثلا اگر کسی خواست یک شخص را که جایز القتل نیست بکُشد باید از او جلوگیری کرد و اگر ممکن نیست دفاع از قتل مظلوم مگر به قتل ظالم، جائز است بلکه واجب است، و لازم نیست از مجتهد اذن حاصل نماید لکن باید مراعات شود که در صورت امکان جلوگیری به نحو دیگری که به قتل منجر نشود به آن نحو عمل کند، و اگر از حد لازم تجاوز کند معصیت کار و احکام متعدی بر او جاری خواهد شد.